همه آنچه میخواهید درباره سریال «والندر» بدانید – Wallander
سریال بریتانیایی «والندر» براساس رمانهای هنینگ مانکل سوئدی، با محوریت شخصیت کورت والندر با بازی کنت برانا، در نقش اصلی ساخته شده است. هر فصل این سریال از سه فیلم تلویزیونی ۹۰ دقیقهای تشکیل شده است که اولین فصل آن سال ۲۰۰۸ روی آنتن شبکه بیبیسی رفت. ساخت این سریال از سال ۲۰۰۶ شروع شد و سال ۲۰۰۷ پس از دیدار برانا و مانکل و صحبتهای آن دو درمورد نقش جدیتر شد. سه فیلم اول «Sidetracked»، «فایروال» و «یک گام به عقب» نام داشتند و فیلیپ مارتین، کارگردان برنده جایزه امی سرپرست کارگردانهای آن بود. او به همراه آنتونی داد منتل فیلمبردار، سبک بصری خاصی برای این سریال طراحی کردند و برای اولین بار برای بیبیسی سریالی ساختند که با دوربین «رد وان» فیلمبرداری شده بود.
فیلمبرداری فصل اول ۱۲ هفته طول کشید. فیلمنامههای اقتباسی را ریچارد کوتان و ریچارد مکبراین نوشته بودند. فیلمبرداری در شهر ایشتاد در سوئد، محل زندگی کارآگاه والندر صورت گرفت. بودجه فصل اول 5/7 میلیون پوند بود. پخش سریال بسیار موفقیتآمیز بود و سه فصل دیگر آن تولید شد و مدتی دیگر، تصویربرداری فصل چهارم آن شروع میشود. موفقیت این سریال بهانهای شد برای معرفی آن. (برخلاف پروندههای پیشین به دلیل تغییر عوامل سریال در هر اپیزود، در توضیحاتی که ذیل هر فصل آمده نام کارگردانها، فیلمنامهنویسها و فیلمبردارها ذکر شده است.)
اما پیش از معرفی بد نیست بدانید اولین اقتباس از آثار «والندری» مانکل در فاصله ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۷ ساخته شد که شامل ۹ فیلم سینمایی و تلویزیونی با بازی رولف لاسگورد بود. در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ نیز یک سریال ۱۳ قسمتی با محوریت شخصیت کورت والندر و دخترش لیندا ساخته شد که به جز قسمت اول، دیگر قسمتها هیچگونه ارتباطی با کتابهای مانکل نداشتند. یک مجموعه فیلم ۱۳ قسمتی دیگر نیز به زبان سوئدی براساس آثار والندری مانکل نیز ساخته شده که درست پیش از تولید مجموعه بریتانیایی روی دیویدی عرضه شدند. در این مجموعه که تم سیاسیتر داشت، کریستر هنریکسن نقش اصلی را بازی میکند.
شخصیتها
شخصیت مرکزی سریال کورت والندر (با بازی برانا)، کارآگاه و بازرس پلیس در شهر کوچک ایشتاد در سوئد است. برانا این شخصیت را چنین توصیف کرده است «یک اگزیستانسیالیست که چیستی زندگی برایش سوال است، برای او سوال است که به چه دلیل کارهای معمول روزانهاش را انجام میدهد. برای او کارهای خشونتبار هرگز امری طبیعی نیستند. او به قربانیان پروندههای جناییاش احساس شفقت و نزدیکی میکند و بهایی که برای این مهربانی میپردازد، زندگی شخصی خودش است که انگار زمینی بایر است.»
در رمانها والندر بهطور مداوم در آپارتمان و ماشینش اپرا گوش میدهد. این عادت که به نوعی امضای شخصیت والندر است در اقتباس تلویزیونی حذف شده است. فرانسیس هاپکینسن، تهیهکننده مجموعه دلیل این کار را شبیه شدن والندر به بازرس مور میداند، کارآگاه تلویزیونی محبوب بریتانیاییها که شیفته اپرا بود. برانا پیش از بازی در این نقش، هیچکدام از فیلم/سریالهای سوئدی والندر را ندیده بود چراکه میخواست دریافت خودش از این شخصیت را در قاب کوچک ترسیم کند.
در مورد گذشته والندر این را میدانیم که در اوایل کارش در اداره پلیس، هنگام بازجویی از یک مست مورد حمله قرار میگیرد و چند ضربه چاقو به بدنش وارد میشود اما جان سالم به در میبرد. او یک بار ازدواج کرده اما همسرش ترکش کرده و یک دختر به نام لیندا دارد که تجسم دختران شرور و یاغی جوان است و رابطه پرفرازونشیبی با والندر دارد. والندر از طرفی رابطه خوبی هم با پدر خود ندارد. پدر او نقاشی است که تا کنون هفت هزار بار یک نقاشی را کشیده است و از راه فروش همین یک نقاشی گذران زندگی میکند.
تیم والندر در اداره پلیس جنایی را افراد زیر تشکیل میدهند: ان-بریت هوگلاند، سودبرگ و ماگنوس. رابطه هوگلاند و والندر به گفته سارا اسمیت بازیگر نقش هوگلاند «مبتنی بر احترام متقابل خدشهناپذیر است، امری که ویژگی اهالی اسکاندیناوی است و بازی را هم برای ما جالبتر میکند.» این تیم را نایبرگ که متخصص بررسی صحنه جرم است تکمیل میکند. رئیس پلیس ایشتاد هم لیزا هولگرسون است.
جدای از این، دختر و پدر والندر نیز در فیلم حضور تأثیرگذاری دارند. والندر با دخترش لیندا رابطه پرفرازونشیبی دارد و پدرش پاول که دچار آلزایمر شده، تمام روز را به کشیدن و بازکشیدن یک نقاشی منظره سپری میکند. این روزها گرترود، همسر جدیدش مراقب اوست.
از ایده تا اجرا
سال ۲۰۰۶، مورتن فیسکر مدیر برنامهریزی کمپانی «یلو برد» با کمپانیهای بریتانیایی درمورد تولید نسخه انگلیسی زبان سریالی برمبنای رمانهای هنینگ مانکل با محوریت شخصیت کارآگاه کورت والندر وارد مذاکره شد، حق اقتباس تلویزیونی این رمانها در اختیار «یلو برد» بود. گفته میشود بیبیسی و چنل۴ از جمله شبکههایی بودند که در مذاکرات شرکت کردند. بیبیسی همان موقع اعلام کرده بود حق تولید اقتباسی از «بازگشت ارباب رقصنده» نوشته مانکل را در اختیار دارد. فیسکر قصد داشت با معرفی کارآگاهی جدید در بریتانیا، جای کارآگاه مور را پر کند. مور که از محبوبترین شخصیتهای تلویزیونی بریتانیا بود سال ۲۰۰۰ در یکی از اپیزودهای سریال کشته شده بود و سریال خاتمه گرفته بود.
بازیگرانی که مانکل برای ایفای نقش والندر پیشنهاد داده بود ترور ایو، نیل پیرسن، جیسن ایساک، دیوید موریسی، کلایو اوون و مایکل گامبن بودند. مذاکرات برای انتخاب بازیگر تا سال ۲۰۰۷ ادامه داشت تا اینکه در جریان جشنوارهای به یاد اینگمار برگمان، کنت برانا با مانکل دیدار کرد و از او اجازه خواست تا نقش والندر را بازی کند. برانا به تازگی خواندن رمانهای «والندر» را به پایان رسانده بود و از خواندن آنها بسیار لذت برده بود، او در یک ماه هر ۹ رمان این مجموعه را خوانده بود. مانکل به برانا رخصت داد و برانا دسامبر همان سال به ایشتاد برای پیدا کردن لوکیشن سفر کرد.
ژانویه سال ۲۰۰۸ مدیران ارشد بیبیسی اعلام کردند این مجموعه به صورت سه قسمت (هر قسمت یک فیلم ۹۰ دقیقهای) تولید میشود. بیبیسی هم مثل فیسکر، مایل بود سریالی تولید کند دنبالهدار و مانند «کارآگاه مورس»، «مظنون اصلی» و «Cracker» مخاطب پسند. جدا از بیبیسی و «یلوبرد»، کمپانی «لفت بنک پیکچرز» نیز در تولید سریال سهیم شد. مدیر این کمپانی اندی هریز است که پیشتر، از مدیران شبکه آیتیوی بود. هریز سریال «والندر» را «چیزی فرای یک سریال کارآگاهی» توصیف کرده که «از نظر بصری چشمنواز» است.
فصل اول مجموعه شامل اقتباسهایی از «به حاشیه رانده شده»، «یک گام به عقب» و «فایروال» بود. فیلیپ مارتین کارگردان اصلی این فصل بود که به همراه برانا، هریز و فرانسیس هاپکینسن درمورد سروشکل اقتباس از رمانها با هم به بحث نشستند و به این نتیجه رسیدند که شخصیتپردازی، فضاسازی و حفظ ایدههای رمانها در قاب کوچک کاری دشوار است. آنها ریچارد کوتان را استخدام کردند تا کار اقتباس را انجام دهد. او اولین فیلمنامه خود را فوریه سال ۲۰۰۸ تحویل گروه داد، کوتان برای اینکه مدت زمان هر اپیزود از ۹۰ دقیقه بیشتر نشود، مجبور شد تغییراتی در خط داستانی رمانها ایجاد کند اما لحن و فضای رمانها را در فیلمنامه حفظ کرد.
مارس همان سال آنتونی داد منتل مدیر تصویربرداری مجموعه شد و پس از اینکه درمورد جنس تصویر با گروه سازنده به توافق رسید، تصمیم گرفت با دوربین «رد وان» مجموعه را فیلمبرداری کند، کیفیت و وضوح تصویر این دوربین تقریباً برابر با فیلم
۳۵ میلیمتری اما بسیار ارزانتر از آن است. پس از این، دیگر بازیگران بریتانیایی سریال در لندن انتخاب شدند، این کار تا پایان آوریل همان سال طول کشید و سپس گروه عازم ایشتاد شد تا تمرینهای پیش تولید شروع شود. مارتین که میخواست بازیگران شیوه کار با اسلحه را بلد باشند برای آنها کلاسهای تیراندازی با گلوله واقعی تدارک دید.
تولید فصل اول
بودجه اختصاص یافته برای فصل اول ۶ میلیون پوند بود که پس از شروع تولید به 5/7 میلیون پوند رسید. نیمی از این بودجه را بیبیسی متقبل شد و نیمی دیگر حاصل فروش حق پخش سریال به شبکههای آمریکایی و آلمانی و البته کسر مالیات تولید فیلم در سوئد بود.
لوکیشن اصلی فیلمبرداری ایشتاد بود و صحنههای داخلی تحت نظارت آندرس اولین در استودیو ایشتاد ساخته شدند، اولین در اقتباس تلویزیونی و سوئدی زبان «والندر» طراح صحنه بود. مساحت اداره پلیس سریال بریتانیایی ۵۰۰ متر مربع و چیزی حدود دو برابر مساحت اداره پلیس در سریال سوئدی است. برای صحنههای خارجی اداره پلیس، از ایستگاه راه آهن ایشتاد و استخر نزدیک آن استفاده شده است. روزنامهای که در سریال دیده میشود نسخههایی جعلی از روزنامه «Ystads Allehanda» هستند. سایمن موزلی، یکی از تهیهکنندگان سریال گفته است در این روزنامهها از کلمات سوئدی استفاده شد که برای بیننده انگلیسی زبان قابل درک باشد. او همچنین اشاره کرده تلفظ برخی از نامها مثل «ایشتاد» و «والندر» انگلیسی شده تا بیننده راحتتر با آن ارتباط برقرار کند و به دلیل نامفهوم بودن لهجه اهالی این شهر برای بینندگان، از زبان انگلیسی در فیلم استفاده شد.
مارتین هم مانند برانا هیچکدام از فیلم/سریالهای سوئدی «والندر» را نگاه نکرد تا برداشتی نو از داستانها ارائه دهد. فیلمبرداری در ۶۶ روز و در ۱۲ هفته در سوئد انجام شد، هر فیلم در ۲۲ روز بدون تعطیلی تصویربرداری شد. مارتین فیلم اول و سوم را کارگردانی کرد و نیل مکرومیک فیلم دوم را.
موسیقی سریال کار مارتین فیلیپس است اما تم عنوانبندی مجموعه که در فضاسازی «والندر» نقش مهمی دارد اجرایی جدید از «نوستالژی» با صدای امیلی بارکر، خواننده و ترانه سرای استرالیایی است.
تولید فصل دوم
بیبیسی ماه مه سال ۲۰۰۹ ساخت فصل دوم مجموعه را براساس رمانهای «قاتلان بدون چهره»، «زن پنجم» و «مردی که خندید» تأیید کرد. فیلمبرداری تابستان همان سال در ایشتاد از سر گرفته شد و مجموعه ژانویه سال ۲۰۱۰ روی آنتن رفت. ریچارد کوتان فیلمنامه «قاتلان بدون چهره» و «زن پنجم» را نوشت و سایمن دونالد هم فیلمنامه «مردی که خندید» را نوشت. هتی مک دونالد کارگردان «قاتلان بدون چهره»، اندی ویلسن کارگردان «مردی که خندید» و آیسلینگ والش کارگردان «زن پنجم» بودند. ایگور مارتینوویچ که فیلمبردار مستند برنده اسکار «مرد روی سیم» بود هم اپیزودهای مک دونالد و ویلسن را فیلمبرداری کرد و لوکاس استربل که برای مجموعه «دوریت کوچولو» در سال ۲۰۰۹ برنده جایزه امی شده بود، فیلمبرداری «زن پنجم» را برعهده داشت.
فیلمبرداری فصل دوم از ۲۲ ژوئن ۲۰۰۹ شروع شد. اغلب عوامل سریال بریتانیایی بودند و همزمان تصویربرداری فصل جدید سریال سوئدی هم در همان نزدیکی در جریان بود. در این فصل، منطقه اسکین در ایشتاد یکی از لوکیشنهای اصلی سریال بود. مثل فصل اول، ساخت هر اپیزود ۲۲ الی ۲۳ روز طول کشید که در این بین، سه تا پنج روز کار در استودیو و باقی در لوکیشن بود.
یکی از اتفاقات جالب در زمان فیلمبرداری در تاریخ ۱۸ اوت رخ داد؛ فیلمبرداری سکانس پایانی «زن پنجم» در ایستگاه قطار ایشتاد در جریان بود، در این صحنه کورت والندر از یک تیراندازی جان سالم به در میبرد، در حالی که این صحنه گرفته میشد، مسافران در خط دیگر ایستگاه در حال پیاده شدن بودند و به راحتی میتوانستند جریان فیلمبرداری را تماشا کنند و درست در همین زمان، ۴۰ کیلومتر آن طرفتر، فیلم سوئدی دیگری براساس داستانهای والندر به نام «شبح» در حال فیلمبرداری بود.
کنت برانا درمورد تفاوت فصل اول و دوم سریال گفته است: «چالش فصل اول، خلف کردن دنیای غریب ایشتاد بود براساس آنچه هنینگ مانکل توصیف کرده و آنچه ریک کوتان در فیلمنامه نوشته بود، و این درحالی بود که با ورود به ایشتاد میبینی با چه دنیای متفاوتی روبهرو هستی. اینکه بتوانی همه این تفاوتها را با هم هماهنگ کنی، کار اضطرابآور ما در فصل اول بود. در فصل دوم فشاری که بر ما وارد میشد فشار بسط دادن سبک خاص این مجموعه و پرداختن شخصیتها بود، مثلاً در این فصل بیشتر به دیگر پلیسهای اداره پرداخته میشود.»
او در مورد آب و هوای غریب ایشتاد هم گفت: «مشکلی با آب و هوا نداشتیم تا روز آخر فیلمبرداری. مانکل در رمانهایش اغلب در مورد بارانهای طولانی تابستانی سوئد مینویسد، اما در زمان ساخت دو فصل اول ما با چنین بارانی روبهرو نشدیم تا روز آخر. البته ما توریستهای بریتانیایی دوست داشتیم چنین صحنهای را ببینیم.»
پس از ساخت فصل دوم، اعلام شد که ساخت فصل سوم تا سال ۲۰۱۱ شروع نمیشود تا برانا بتواند فیلم «تور» را بسازد.
بودجه فصل دوم تقریباً برابر با بودجه فصل اول بود و ۷۵۰ هزار پوند آن را سیاستمداران محلی ایشتاد تأمین کردند.
نکته جالب در فصل دوم انتخاب بازیگران برای نقشهای کوتاه بود. فردریک گونارسون که در «قاتلان بدون چهره» نقش والفرید استورم را بازی میکند، در ۱۷ قسمت نسخه سوئدی سریال نقش پلیسی به نام سوارتمان را بازی کرده است. رون برگمان که در اپیزود سوئدی «قاتلان بدون چهره» بازی کرده و پارتیک کارلسون که در نسخه سوئدی «مردی که خندید» بازی کرده، در اپیزودهایی از فصل دوم حضور داشتند، این دو بازیگر در اقتباسهای سوئدی و انگلیسی رمانهای والندر با هر سه بازیگری که نقش اصلی را بازی کرده است، همبازی بودهاند.
تولید فصل سوم
فصل سوم مجموعه «والندر» ژوئیه سال ۲۰۱۲ روی آنتن رفت. فیلمنامه هر سه قسمت را پیتر هارنس نوشت و در این بین، مانکل همکاری صمیمانه و نزدیکی با هارنس داشت. هارنس در این مورد گفت: «او پرکارتر از این است که مدام با من حرف بزند اما ما با هم قرارهایی داشتیم و درمورد مواد داستانی صحبت کردیم، او کاملاً در جریان خط داستانی فیلمنامهها هست.»
فصل سوم یک بازیگر جدید داشت به نام ربکا استیتن که در هر سه اپیزود نقش کریستینا را بازی میکرد. مارک هدفیلد هم که در سریال «نظم و قانون» بریتانیا بازی کرده بود در نقش افسر پلیسی به نام استفان لیندمان بازی کرد، این شخصیت در فصل اول نسخه سوئدی سریال، کاراکتری اصلی بود. لیندمان همچنین شخصیت اصلی رمان «بازگشت
مرد رقصنده» نوشته مانکل است که فیلمهای سینمایی به زبان سوئدی و آلمانی براساس آنها ساخته شده است.
چهارم اوت ۲۰۱۱ به طور رسمی اعلام شد که ساخت سه قسمت فصل سوم شروع شده است. فیلمبرداری اپیزود «سگهای ریگا» در تاریخ اول اوت در لاتویا در هتل ریگا شروع و ۲۰ اوت تمام شد. باقی اپیزودها و صحنهها در ایشتاد فیلمبرداری شدند. اپیزود «سگهای ریگا» را استر میکمپل کارگردانی کرد و فیلمبردار آنها لوکاس استربل بود که در فصل دوم نیز مدیرفیلمبرداری بود. قرار بود در این اپیزود تا آنجا که امکان دارد از بازیگران اهل لاتویا استفاده شود اما اغلب این بازیگران، دانش کمی از زبان انگلیسی داشتند.
برخلاف دو فصل اول که در فصل تابستان فیلمبرداری شدند، فصل دوم در فصلهای پاییز و زمستان فیلمبرداری شدند. دو اپیزود دیگر این فصل «پیش از جنگل» براساس رمانی به همین نام و «حادثهای در پاییز» نام داشتند. «حادثهای در پاییز» اقتباسی از داستانی کوتاه نوشته مانکل به نام «گور» است که در سال ۲۰۰۴ و تنها در هلند منتشر شده است. «پیش از جنگل» را چارلز مارتین کارگردانی کرد و تامس برتن فیلمبردار آن بود. «حادثهای در پاییز» را توبی هاینز کارگردان مطرح سریالهای معروف «دکتر هو»، «شرلوک» و «انسان بودن» کارگردانی کرد. این ایپزود که نقشی کلیدی در زندگی والندر دارد، درمورد رفتن او به خانهای جدید برای شروع یک زندگی جدید است اما همه چیز او را به دنیای جرم و جنایت برمیگرداند.
تولید فصل چهارم
کنت برانا اخیراً اعلام کرده است با ساخت و پخش فصل چهارم سریال «والندر» این مجموعه خاتمه پیدا میکند. این فصل برعکس سه فصل دیگر تنها دو داستان دارد، اپیزود اول اقتباسی از «شیر ماده سفید» است و دو قسمت نهایی اقتباسی از «مرد آزرده» است. فعلاً تاریخ پخش این فصل مشخص نشده است.
این نوشتهها را هم بخوانید