دانش‌آموزان در ایران باستان چگونه درس می‌خواندند؟

0

معصومه پورمختار

برنامهٔ تعلیم‌وتربیت در ایران باستان شامل سه قسمت عمده بود: «نخست پرورش دینی و اخلاقی، دوم: تربیت بدنی، سوم: تعلیم خواندن و نوشتن و حساب برای طبقات خاص.» (صدیق، ص ۵۹) ولی با این حال «اطلاعاتی که در باب برنامهٔ آموزشی کودکان و نوجوانان ایران باستان به روزگار کنونی رسیده اندکی مغشوش است و به‌خوبی روشن نمی‌سازد که حدود این مطالب از نظر محتوا و مقدار هر یک و سنی که باید هر مطلبی آموخته می‌شد چه بود. و نیز با آنکه آموزش، صورت طبقاتی داشت و تعلیم‌وتربیت طبقهٔ ممتاز با طبقهٔ رنجبر و انبوه مردم متفاوت بود، گاهی مورخان ضمن بیان مواد برنامهٔ آموزشی به لفظ عام سخن می‌گویند و وضیع و شریف را از یکدیگر متمایز نمی‌کنند.» (رضوی، ص ۱۶۵- ۱۶۴)

برنامه و روش آموختن در ایران باستان بدین‌گونه بود که در تربیت نظری قسمت عمدهٔ وقت، صرف آموختن دین می‌شده است… در پندنامهٔ بزرگمهر که به نام گنج شایگان ترجمه شده، توصیف شده است که هر کس باید ثلث شبانه‌روز را صرف تربیت مذهبی کند و از پارسایان در این خصوص پرسش‌های معقول کند. طبق گفتهٔ استرابون… شاگردان صبح زود همین‌که جمع می‌آمدند به دسته‌های پنجاه نفری تقسیم می‌شدند. تربیت هر دسته را معلمی برعهده داشت و او آن‌ها را به مسافت سی تا چهل اِستاد [اِستاد = ۱۸۵‌ متر]‌ می‌دواند. پس از ورزش به شاگردان غذا داده می‌شد و آن عبارت بود از نان و نان شیرینی و بولاق اوتی (آب‌تره) و نمک و عسل. پیش از دادن درس تازه، درس روز پیش سؤال می‌شد. آموزگار پیوسته متوجه بود که شاگردان درس را با صدای بلند بخوانند تا شش‌های آن‌ها وزین شود و ضمناً معتاد به حرف زدن و سخنوری گردند تا بعدها در مذاکرات انجمن‌ها و شوراها شرکت نمایند. بعضی از دروس مانند گات‌ها یا سرودهای مقدس، به شعر بود. آموزگار بین درس‌های خود حکایت و قصه و افسانه برای اطفال می‌گفت. امثله از تاریخ کشور اخذ می‌شد و کارهای بزرگان و ناموران را نقل می‌نمود. عصرها وقت شاگردان صرف تربیت عملی از قبیل نشانیدن درخت، آماده ساختن اسلحه، عملیات جنگی و شکار به‌وسیله زوبین‌اندازی و تیراندازی و به‌کار بردن فلاخن و امثال آن می‌شد.

در مورد برنامه آموزشی اشکانیان با توجه به کمبود منابع اطلاع صحیحی نداریم جز آنکه تا حدودی دنبال‌کننده روش آموزشی و سوادآموزی هخامنشیان بودند.» (حکمت، ص ۳۶۳)

در مورد برنامه تعلیم‌وتربیت ساسانیان باید گفت «پرورش دینی و اخلاقی تربیت عمدهٔ اطفال بود که مسئولیت آن را معلمان (فرهنگیان و اندرزبذان) عهده‌دار بودند و می‌بایست واعظ و اهل تقوا باشند.» (الماسی، ص ۹۶)

البته باید گفت «برنامه آموزشی در آموزشگاه‌ها یکنواخت نبود. دانش‌آموزان علاوه بر حفظ قطعاتی از اوستا (تعلیمات دینی) خواندن و نوشتن و حساب را فرا می‌گرفتند.» (درانی، ص ۳۰)

همان‌طور که می‌دانیم به‌دلیل گستردگی تعلیم‌وتربیت در عصر ساسانی «برنامهٔ آموزش کامل‌تر و پیچیده‌تر می‌شود، به‌خصوص در سطح آموزش عالی، تنوع مواد برنامه کاملاً آشکار است. در متن پهلوی «خسروی کواتان ورتیک» یعنی خسرو انوشیروان و غلامی از خدمتگزاران وی، برنامه آموزشی این غلام چنین معرفی شده است: «در سن مقرر او را به مدرسه گذاشته‌اند و قسمت‌های مهم اوستا و زند را مانند یک هیربد در آنجا از بر کرد. سپس در تعلیمات متوسطه ادبیات و تاریخ فن بیان و هنر اسب‌سواری و تیراندازی و نیزه‌بازی و به‌کار بردن تبرزین را آموخته، موسیقی و سرود و ستاره‌شناسی را فرا گرفته، در شطرنج و سایر بازی‌ها به حد کمال رسیده است. آنگاه غلام معلومات دیگری را (طباخی، لباس‌پوشی و غیره) به پادشاه عرضه می‌کند.» (رضوی، ص ۱۷۱‌)

سن و آغاز تحصیل

«آغاز سن تحصیلی در ایران باستان در فاصلهٔ سال‌های از پنج تا هفت سالگی بوده است، در چنین سنی کودک مرحلهٔ اول آموزش‌وپرورش را در محیط خانواده پشت‌سر گذاشته برای ورود به مدرسه و دیدن دوره‌های آموزش عمومی و همگانی آماده می‌گردید. هرودت و استرابون آغاز تحصیل را از پنج سالگی نقل کرده‌اند ولی افلاطون و دینکرد و شاهنامه، سن هفت را ذکر نموده‌اند.

برای زمان تحصیل و طول مدت آموزش در ایران باستان می‌توان سه مرحلهٔ متفاوت قائل شد که به نسبت رشد قوای جسمی و دماغی و نیز با توجه به روحیات و خصایص ملی و اهداف و نیازهای اجتماعی متغیر بوده است:

الف. آموزش خانوادگی؛ ب. آموزش عمومی؛ ج. آموزش‌های اختصاصی (حکمت، ص ۳۶۳)

طفل تا هفت سالگی در دامان مادر پرورش می‌یافت و از آن به بعد به معلم سپرده می‌شد و تا پانزده سالگی (طبق پندنامهٔ بزرگمهر) به تحصیل می‌پرداخت. سن ۱۵ سن بلوغ بود و هر زردشتی موظف بود از آن به بعد تکالیف مذهبی را انجام دهد. این معنی، مکرر در اوستا آمده که به‌طور مثال می‌توان از وندیداد شاهدی ذکر کرد. در فرگرد ۱۸ آن کتاب (بند ۳۲- ۵۴- ۵۸) گفته شده است که هر کس پس از پانزده سالگی سدره نپوشد و کشتی [پیاله] به کمر نبندد گناهکار و در ردیف زناکاران محسوب خواهد شد. برای شاهزادگان و پسران اشراف سن پایان تحصیلی را هرودت بیست سالگی و استرابون ۲۴ سلاگی نوشته‌اند.» (صدیق، ص ۵۸- ۵۷) در مورد وقت تحصیل نیز در ایران باستان گفته شده: «هر روز از سحر، آغاز به تحصیل می‌شد زیرا سحرخیزی در اوستا ستوده شده است. در فرگرد هیجدهم وندیداد (بند ۱۴ و ۱۵ و ۱۶) زردشت از اهورامزدا می‌پرسد که ای سروش مقدس، فرمانبر یزدان کیست؟ و پاسخ می‌شنود که آن خروسی است که از طلوع فجر خبر می‌دهد و می‌گوید: «ای مردم برخیزید و راستی و درستی را بستایید، دیو کاهلی را از خود دور سازید؛ آن دیوی که می‌خواهد شما را به خواب ببرد.» این مطلب با روایت استرابون تطبیق می‌کند که نوشته است: ایرانیان قدیم کودکان را پیش از برخاستن آفتاب بیدار می‌کردند.» (صدیق، ص ۵۶)

زمان تحصیل و ساعات فراغت

اوقات مناسب برای تحصیل علم و دانش در بین ایرانیان باستان از چنان اهمیتی برخوردار بوده که صفحاتی از اوستا به این موضوع اختصاص یافته است. «در کتاب اوستا توصیه شده است که طفل، شبانه‌روز هشت ساعت صرف خواب کند و مابقی وقت را به تحصیل و تفریح بپردازد. از قراری که در گنج شایگان منسوب به بزرگمهر مذکور است دانش‌آموزان روزی هشت ساعت به فراگرفتن درس و تعلیم مشغول بودند. (صدیق، ص ۳۳)

در کتب دیگر نیز آمده: «سه یکِ روز و سه یکِ شب (یک‌سوم شبانه‌روز) به هیربدستان (آموزشگاه) شدن و خردپارسایان فراگرفتن و سه روز و یک شب کار و آبادانی کردن و سه یک روز و سه یک شب خوردن و رامش و آسایش کردن.» (تکمیل همایون ص ۶۱- ۶۰) اوقات تحصیل و فراغت بنا بر وندیداد بدین‌صورت ذکر شده: «پاس اول و پاس آخر روز و پاس اول و آخر شب را برای تحصیل و دو پاس وسط روز و دو پاس وسط شب برای استراحت تعیین شده است. همچنین سفارش شده است ‌ که شاگردان در کار تعلیم علم باید پایدار و کوشا همچون «آب داغ» باشند.» (سلطان‌زاده، ص ۳۶)

ایرانیان باستان قسمت اول و آخر روز را برای تحصیل خوب می‌دانستند. شب‌ها نیز به جوانانی که علاقه‌مند به تحصیل بودند برای مطالعه توصیه گردیده بود. نیمهٔ روز و نیمهٔ شب موقع استراحت بود. بهترین وقت تحصیل، هنگام برآمدن آفتاب شمرده می‌شد زیرا ایرانیان سحرخیز بودند و در پگاه کارهای روزانه را آغاز می‌کردند. به‌همین جهت سپیده‌دم هر روز دانش‌آموزان و دانشجویان آهنگ درس می‌نمودند و به مراکز تحصیل روی می‌آوردند. هنوز پاسی به ظهر بود که به منزل می‌رفتند و چون آفتاب از نیمروز می‌گذشت و به‌طرف مغرب متمایل می‌شد، دوباره در آموزشگاه حضور می‌یافتند. (حکمت، ص ۳۶۷)

«از یادداشت‌های پراکندهٔ نویسندگان یونانی جسته جسته می‌توان استنباط نمود که ایرانی‌ها خاصه در دورهٔ هخامنشی، به ساعات بیکاری و فراغت نیز توجهی داشته‌اند. استرابون و گزنفون گویند که در ساعات فراغت از درس، پارسی‌ها جوانان را به کارهایی مانند باغبانی و درختکاری و کشتکاری و ریشه‌کنی و در ساعات فراغت از درس، به کارهایی مانند یا ساختن یا تعمیر اسلحهٔ جنگی و ساختن ادوات شکار و امثال این‌ها سرگرم می‌سازند.» (بیژن، ص ۲۸۳)

از دیگر کارهایی که برای اوقات فراغت جوانان در نظر گرفته می‌شد: «مسابقه‌های اسب‌سواری و دو و کشتی و زوبین‌اندازی و شنا و ورزش‌های دیگر، قسمتی از تعلیم‌وتربیت جوانان بود. بی‌گمان باید تکرار آن‌ها در ساعات بیکاری و روزهای کارآسایی و جشن‌های ملی و تفریحات عمومی محسوب می‌شد.» (بیژن، ص ۲۸۴)

دکتر حکمت از قول گزنفون می‌نویسد: «شما ایرانیان بیش از همهٔ مردمان دیگر در اندیشهٔ آن هستید که در هیچ لذتی افراط نکنید و من این را از آن جهت می‌دانم که دیده‌ام فرد ایرانی در موقع تفریح از هر اهانت و دشنام و حرکت نابه‌جا و گفتن سخن‌های تلخ نسبت به دیگران خودداری می‌کند.» (حکمت، ص ۵۰)

مواد و محتوای مطالب درسی

۱. تربیت جسمی: تربیت جسمی از آن نظر برای ایرانیان اهمیت داشته است که بشر آن روزگار نه‌تنها در میدان‌های کارزار ناچار از مقاتله و جنگ‌آوری بوده است، بلکه در برابر طبیعت هم محتاج دفاع از خویش و غلبه بر مشکلات طبیعت بوده، از این روی انواع ورزش‌هایی که به طبیعت نزدیک است و انسان را در غلبه با مشکلات طبیعی یاری می‌دهد جزء ورزش‌های پایه و اساس آموزش بدنی بوده است. از اینجا می‌توان آموزش بدنی را در ایران باستان بر دو دسته تقسیم کرد: الف. آموزش بدنی پایه و اساس، ب. آموزش ورزش‌هایی که برای تفریح از یک‌سو و چابکی و کارایی از سوی دیگر لازم است.» (مؤلف گمنام، انتشارات دانشگاه جندی‌شاپور ص ۱۲‌)

۲. تربیت‌بدنی و اخلاقی: پس از تربیت جسمانی، تربیت دینی و اخلاقی او نیز مورد توجه قرار گرفته، البته این بدان معنی نیست که کودک را پس از سپری شدن یک دورهٔ چند ساله تربیت‌بدنی و جسمانی آنگاه تحت تربیت دینی و اخلاقی قرار می‌داده‌اند بلکه منظور این است که تربیت جسمانی و تربیت دینی و اخلاقی و حتی خواندن و نوشتن با یکدیگر توأم بوده‌اند. در این قسمت از تعلیمات به کودک همان اصول مذهبی و معتقدات دین زردشت القا می‌شد و چون کودک به سن بلوغ می‌رسید بر او «کِشتی» می‌بستند و طفل رسماً به مزداپرستان می‌پیوست. دربارهٔ این قسمت تعلیم‌وتربیت نمی‌توان گفت که برای این منظور برنامهٔ خاص و معینی تدوین شده است.» (مؤلف گمنام، ص ۱۴‌)

مسلماً دروسی را با توجه به همین محتوا برای آنان در نظر می‌گرفتند. «یک قسمت از دروس که عبارت از چه و چون و چند یعنی به زبان مصطلح امروز، علم‌الاشیا و حساب توأم با مشاهده و عمل بوده است. قسمت مهم دیگر در تربیت اطفال تربیت‌بدنی و ورزش و به‌کار بردن تیر و کمان و شکار و راهپیمایی‌ها بوده و در هوای آزاد و در صحراهای وسیع انجام می‌گرفته و آن نیز در حین اینکه جدی و عین زندگانی بود، مفرح نیز بوده است» (بیژن، ص ۴۹)

در این دوران همان‌طور که اشاره شد برنامهٔ سوادآموزی و درسی نوباوگان شامل این مواد بوده است: «۱. علوم دینی، ۲. خواندن،

۳. نوشتن، ۴. حساب، ۵. علم‌الاشیا، ۶. دروس علمی، ۷. کشاورزی و درختکاری…» (حکمت، ص ۳۶۲‌)

«و تحصیلات متوسطه و عالی، شامل مواد درسی زیر بود:

ورزش، حقوق، پزشکی، ریاضیات، جغرافی، موسیقی، نجوم» (نخستین، ص ۷۹)

ابزار و وسایل نوشتاری

«ملل قدیم برای تدوین علوم و فنون و رفع احتیاجات روزانهٔ خود، پیش از آنکه صنعت کاغذ معمول گردد، مواد مختلفی به‌کار می‌بردند. یکی از قدیمی‌ترین این مواد «گل» بود. گل را قدما به‌صورت قالب درمی‌آوردند و تا خشک نشده بود، بر آن می‌نوشتند و آن را در آفتاب خشک می‌کردند و یا با آتش می‌پختند. ابن‌ندیم از علمای قرن چهارم می‌گوید: «بعداز اندک زمانی، مردم مطالب خود را برای آنکه بماند بر روی سنگ و مس نوشتند، به چوب و پوست درختان توسل جستند… بعضی نیز برای آنکه نوشته‌هایشان جاوید بماند آن‌ها را بر پوست درخت توز (پاتوره، درختی است مثل نی) می‌نگاشتند، سپس پوست حیوانات را دباغی می‌کردند و بر روی آن نوشتند.» (راوندی، ص ۱۸- ۱۹- ۲۰)

در عصر ساسانی بیشتر از کاغذ برای نوشتن استفاده می‌شد. یکی از این نوع کاغذها، کاغذ بردی بود. «این کاغذ بیشتر در مصر ساخته می‌شده و از گیاهی که نام فارسی آن بردی است و در مرداب‌های گرمسیری بیشتر می‌روید. کاغذ بردی را به شکل تومار می‌ساختند و شکننده بود.» (امام شوشتری، ایران ص ۹۱)

تشویق و تنبیه دانش‌آموزان

در دورهٔ ساسانیان «روش تطمیع و تهدید در کار بود و برای اجرای هر فعل و درس اجری قائل بودند که در حیات آینده برای وضعیت شخص مفید خواهد شد و یا تهدیدی در کار بود که در روز بازپسین شخص به مکافات‌هایی خواهد رسید. چوب و فلک در ضمن تربیت و تنبیه اکابر وجود داشته و شاید در مدارس نیز به‌کار می‌رفته است.» (بیژن، ص ۶۱) همین شیوه را می‌توان به دوره‌های قبل نیز تعمیم داد.


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

عکس‌های جالبی که مردم را در «گوگل مپ» به راستی شگفت‌زده کرده است!

گوگل مپ راه خوبی است برای آشنایی با شهرهای نام‌آشنا و یا دورافتاده‌ترین نقاط جهان. اما هر از چند گاهی در گوگل مپ، عکس‌هایی پیدا می‌شود که توجیه‌شان دشوار است یا بسیار خنده‌دار و جالب هستند.این پست مجموعه‌ای است از این عکس‌ها:دورهمی…

محصولات رادیواکتیوی که در قرن بیستم در قالب کالاهای مصرفی عادی به مردم فروخته می‌شدند

پیش از درک خطراتی که قرار گرفتن در معرض تابش‌های رادیواکتیو برای انسان به همراه دارد، مردم و حتی دانشمندان می‌پنداشتند که مواد رادیواکتیو ترکیبات جالبی برای درخشان و نورانی کردن اشیا هستند. در ادامه چند مورد از عجیب‌ترین کاربردهای مواد…

عکس‌های قبل و بعد بی‌نظیر تاریخی: بناها و مناظر در گذر زمان

عکس‌های قبل و بعد همیشه علاقه‌مند زیادی دارند. مدتهاست که در اینترنت عکس‌های قبل و بعد افرادی که رژیم لاغری اختیار می‌کنند یا بدنسازی می‌کنند یا جراحی زیبایی می‌کنند، منتشر می‌شود و محبوبیت زیادی هم دارند.اما در سطحی ژرف‌تر، بیایید…

25 آزمایش روانشناسی تاثیرگذار و به‌یادماندنی در تاریخ کدام‌ها هستند؟

تأثیرگذارترین آزمایش‌های روانشناختی در تاریخ رشته روانشناسی، یک رشته آزمایش گسترده هستند که هر یک در حیطه حوزه‌های تخصصی کوچکتر شکل گرفته‌اند. هر یک از این حوزه‌های تخصصی در طول سال‌ها با مطالعات و تحقیقات و آزمایش‌های به دقت طراحی شده،…

تصور واقعیت دگرگون به کمک میدجرنی – گالری عکس

تاریخ دگرگون یک ژانر جذاب است که به بررسی چگونگی تغییر مسیر تاریخ در صورت رخ دادن برخی رویداد‌های کلیدی به گونه‌ای متفاوت می‌پردازد.یک تغییر جزئی یا یک واگرایی عمده می‌تواند تخیل ما را به کار بیندازد تا آینده‌ای کاملا متفاوت که الان جزو…

صندلی‌های بامزه طراحی شده با هوش مصنوعی توسط بونی کاره‌را

تصور کنید وارد اتاقی می‌شوید و صندلی‌ای را می‌بینید که شبیه یک قاچ هندوانه غول‌پیکر است، همراه با پوست و دانه‌هایش. یا صندلی‌ای که شبیه آناناس سیخ‌دار است، با لبه های تیز و اندرون نرمش؟این دنیای بونی کاره‌را است، هنرمند با استعداد سه…
آگهی متنی در همه صفحات

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.