فیلم آگیره، خشم خدواند – Aguirre, Der Zorn Go’ttes – معرفی و نقد و بررسی
سال تولید : ۱۹۷۳
کشور تولیدکننده : آلمانغربی
محصول : ورنر هرتسوگ
کارگردان : هرتسوگ
فیلمنامهنویس : هرتسوگ
فیلمبردار : توماس موخ
آهنگساز(موسیقی متن) : پوپول ووه
هنرپیشگان : کلاوس کینسکی ، روی گوئرا،سسیلیا ریورا، هلنا روخو، دل نگرو، پتر برلینگ، آلخاندرو رپولس، آرماندو پولانا و ادوارد رولاند.
نوع فیلم : رنگی، ۹۵ دقیقه.
در سال 1560 «گونزالز پیزارو» (رپولس)، برادر فاتح بیرحم پرو، سرزمین اینکاها، که در جنگلهای انبوه در دنبال شهر افسانهای ثروت و طلا، ال دورادو، میگردد، تعدادی را به جلوداری گروه تحت فرمانش میفرستد. «دونپدرو» (گوئرا) که رهبر این گروه است بهزودی بهدست «آگیره» (کینسکی) جاهطلبی دیوانه، خلع میشود و او بهرغم موانع طاقتفرسا، گروه را وادار به پیشروی میکند…
«آگیره، خشم خدا» (Aguirre, der Zorn Gottes) یک فیلم درام تاریخی حماسی آلمانی محصول سال ۱۹۷۲ به کارگردانی ورنر هرتزوگ است. این فیلم به دلیل گستره بلندپروازانه، جلوه های بصری خیره کننده، و کاوش در موضوعاتی مانند جاه طلبی، وسواس، و مبارزه انسان با طبیعت قابل توجه است.
داستان فیلم در قرن شانزدهم اتفاق میافتد، این فیلم گروهی از فاتحان اسپانیایی را دنبال میکند که در جستجوی شهر افسانهای طلا، الدورادو، در رودخانه آمازون به یک سفر خائنانه میروند. این اکسپدیشن به رهبری آگویر بیرحم و تشنه قدرت (با بازی کلاوس کینسکی)، در هرج و مرج و جنون فرو میرود، زیرا کاوشگران با جمعیتهای بومی متخاصم، شرایط محیطی سخت و درگیریهای داخلی خود مواجه میشوند.
یکی از جنبه های تعیین کننده “Aguirre, der Zorn Gottes” فیلمبرداری نفس گیر آن است که توسط مدیر فیلمبرداری توماس ماچ ثبت شده است. مکانهای جنگلی دورافتاده و مناظر وسیع فیلم با احساس عظمت و خطر به تصویر کشیده شدهاند. استفاده هرتزوگ از فیلمبرداری های طولانی و دوربین ثابت، بیننده را در محیطی ظالمانه و غیرقابل بخشش غوطه ور می کند و به طور موثر آسیب های جسمی و روانی اکسپدیشن را منتقل می کند.
بازی کلاوس کینسکی در نقش آگوئر یک تور دو نیرو است که هبوط شخصیت را به جنون و ماگالومانیا نشان می دهد. شدت و غیرقابل پیش بینی بودن کینسکی یک حضور ناراحت کننده و مغناطیسی را روی پرده به ارمغان می آورد و آگویر را به یکی از به یاد ماندنی ترین و معمایی ترین شخصیت های تاریخ سینما تبدیل می کند.
جستجوی مضامین فیلم به اندازه تصاویر بصری آن عمیق است. “Aguirre, der Zorn Gottes” به ماهیت مخرب جاه طلبی و وسواس انسانی می پردازد، زیرا میل سیری ناپذیر آگوئره به قدرت منجر به سقوط اکسپدیشن و از بین رفتن عقل او می شود. کنار هم قرار گرفتن غرور کاوشگران و محیط نابخشوده جنگل به عنوان یک استعاره قدرتمند برای مبارزه انسان با بی تفاوتی طبیعت عمل می کند.
استفاده هرتزوگ از صدا نیز قابل توجه است، زیرا موسیقی مینیمالیستی فیلم و صداهای محیطی جنگل فضایی وهم انگیز و ماورایی را ایجاد می کند. فقدان موسیقی سنتی به صداهای طبیعت اجازه می دهد تا تنش و ناراحتی را افزایش دهد.
در حالی که “Aguirre, der Zorn Gottes” پس از اکران خود یک فیلم پرفروش تجاری نبود، اما از آن زمان به یک کلاسیک مورد احترام در سینمای جهان تبدیل شده است. تأثیر آن را میتوان در فیلمهای بعدی مشاهده کرد که مضامین مشابهی از جنون، وسواس، و رویارویی با ناشناختهها را بررسی میکنند.
“Aguirre, der Zorn Gottes” یک شاهکار سینمایی است که ترکیبی از جلوه های بصری خیره کننده، اجراهای فراموش نشدنی و کاوش موضوعی عمیق است. کارگردانی استادانه ورنر هرتزوگ و نقش آفرینی نمادین کلاوس کینسکی، فیلم را به سفری مسحورکننده و تامل برانگیز در دل تاریکی، جاه طلبی و ضعف انسانی تبدیل کرده است.
“Aguirre, der Zorn Gottes” (آگیره، خشم خدا)، که در سال 1972 به کارگردانی ورنر هرتزوگ منتشر شد، به عنوان یک تور دو نیروی سینمایی ایستاده است که بینندگان را در سفری غوطه ور و غم انگیز در قلب جنگل های آمازون فرو می برد. این فیلم با جلوه های بصری مسحورکننده، بازی های مسحورکننده و کاوش موضوعی عمیق خود، به حق جایگاه خود را به عنوان یک شاهکار جاودانه در سینمای جهان به دست آورده است.
داستان فیلم در قرن شانزدهم و در دوران تسخیر اسپانیایی ها می گذرد و داستان دلخراش یک اکسپدیشن محکوم به فنا به رهبری آگیره تشنه قدرت با بازی کلاوس کینسکی را روایت می کند. گروهی از فاتحان اسپانیایی در جستجوی شهر افسانه ای طلا، الدورادو، سفری خطرناک را در رودخانه آمازون آغاز می کنند. همانطور که جستوجوی آنها آشکار میشود، فیلم به تأملی در مورد تأثیرات فرساینده جاهطلبی کنترل نشده، شکنندگی روان انسان و بیاهمیت بودن تلاشهای انسان در برابر وحشیگری طبیعت تبدیل میشود.
کارگردانی ورنر هرتزوگ چیزی رویایی است. همکاری او با مدیر فیلمبرداری توماس ماچ منجر به تصاویری نفس گیر می شود که عظمت و خطر جنگل را به تصویر می کشد. استفاده طولانی و بدون وقفه توسط هرتزوگ، مخاطب را در محیطی غیرقابل بخشش غوطه ور می کند و حس قابل لمسی از ترس و هیبت را برمی انگیزد. تضاد بین غرور کاوشگران و خصومت خاموش جنگل، تنش فیلم را تشدید میکند و مضمون بیاهمیت انسانی را تقویت میکند.
در مرکز فیلم، بازی برقآمیز کلاوس کینسکی در نقش آگیره قرار دارد. به تصویر کشیدن کینسکی یک استاد کلاس در شدت کنترل شده است، زیرا او نزول آگیره را جنون با جذابیتی فریبنده و آزاردهنده تجسم می بخشد. نگاه نافذ و رفتار غیرقابل پیشبینی کینسکی به نمادی از روان پراکنده شخصیت تبدیل میشود و آگویر را به چهرهای گیرا و معمایی تبدیل میکند که مدتها پس از پخش تیتراژ باقی میماند.
عمق موضوعی فیلم با طراحی صدای جوی آن غنی شده است. تصمیم هرتزوگ برای چشم پوشی از موسیقی سنتی به صداهای جنگل اجازه می دهد تا در مرکز صحنه قرار گیرند و تجربه حسی را برای بیننده افزایش دهند. صداهای وهمآور پرندگان، هجوم رودخانه و خشخش برگها به اجزای جداییناپذیر روایت فیلم تبدیل میشوند و بر انزوا و آسیبپذیری قهرمانهای داستان تأکید بیشتری میکنند.
«Aguirre, der Zorn Gottes» دقیقاً به دلیل تواناییاش در فراتر رفتن از فضای تاریخیاش و غوطهور شدن در درونمایههای جهانی، بهعنوان یک پیروزی سینما به شمار میرود. کاوش فیلم در مورد جاه طلبی انسان، وسواس فکری و قدرت طلبی در طول زمان و فرهنگ طنین انداز می شود و بینندگان را دعوت می کند تا به پتانسیل مخرب خواسته های کنترل نشده فکر کنند.
«Aguirre, der Zorn Gottes» یک پیروزی هنری است که جلوههای بصری خیرهکننده، طراحی صدای تداعیکننده و اجراهای مغناطیسی را در یک تجربه سینمایی که طبقهبندی را به چالش میکشد، ادغام میکند. کاوش ورنر هرتزوگ در مورد وضعیت انسان در مواجهه با بی تفاوتی طبیعت مانند همیشه مرتبط و تاثیرگذار باقی مانده است. این فیلم به عنوان شاهدی بر قدرت سینما در به تصویر کشیدن پیچیدگی روان انسان و برانگیختن درون نگری عمیق است. “Aguirre, der Zorn Gottes” با تصاویر دلخراش، اجراهای به یاد ماندنی و طنین موضوعی خود، شاهکاری است که همچنان مخاطبان را مجذوب خود می کند و سفری مسحورکننده را به دل تاریکی و اعماق طبیعت انسان ارائه می دهد.
این نوشتهها را هم بخوانید