آیا شما هم به عنوان یک فیلمبین حرفهای این سندرم را دارید: مزه کردن فیلم یا سریالهای تصادفی که از وسط از تلویزیون در حال پخش هستند و ندیدن فیلمهای به دقت گزینش شده هارد؟!

قبلا در «یک پزشک» این مشکل را با هم مروز کرده بودیم که چرا سندرم دانلود فیلم و ندیدن آنها را داریم.
اگر آدمی باشیم که هر روز یک ساعتی برای فیلم یا سریال دیدن وقت داشته باشیم، یکی از مشکلات روزانه ما این است که چه فیلم و سریالی متناسب با میزان خستگی یا روحیه خود داریم.
از سوی دیگر میدانیم که هارد دیسکها dما پر از فیلمهای خوب ندیده هستند. فقط کافی است که در آنها کمی جستجو کنیم. اما باز هم، هر روز، در سایتهای دانلود میچرخیم. اسم فیلمها و سریالها و امتیاز آنها و همچنین داستان و عوامل آنها را مرور میکنیم.
اگر آدمی باشیم که 10 – 15 سال است مرتب فیلم میدیده، غالبا سطح سلیقهمان بالا رفته و به هر فیلم حادثهای یا عاشقانه آبکی رضایت نمیدهیم.
دست آخر میگوییم که مثل اینکه امشب هم باید یک چیز دم دستی ببینم و آهی از اندرون میکشیم.
اما در همین حال یک سندرم جانبی هم ما را آزار میدهد: اینکه وقتی به تصادف کانالها را عوض میکنیم و فیلمها و سریالهای در حال پخش را میبینیم، جذبشان میشویم و حتی در مورد آنهایی که جدید هستند یا آنهایی که قبلا از سیستم گزینش ما در بررسی مقدماتی، کاملا رد شدهاند، چیزهای خوبی کشف میکنیم. به خودمان نهیب میزنیم که فریب نخور! این فیلم یا سریال را قبلا در سایتهای دانلود دیدهای و تشخیص دادهای که نباید برایش وقت گذاشت، اما از سوی دیگر ندایی دیگر میآید که میگوید که انگار زیاد هم بد نیست! کاش کیفیت پخش بهتر بود و کاش تبلیغ طولانی وسط فیلم پخش نمیشد، در این صورت کامل میدیدمش! در موارد اندکی هم اصلا فیلم یا سریال را دانلود میکنیم یا حتی ضبط میکنیم!
چرا چنین میشود، چرا چیزی که قبلا رد کردهایم، ناگهان توجه ما را به خود جلب میکند؟
دلایل مختلفی وجود دارد:
1- معیارهای سختگیرانه: ما به مرور زمان سیستم سختگیرانهای برای تایید فیلمها برای خودمان درست کردهایم و هرچند نمرههای بالای 7 هم این روزها، معیار خوب بودن یک فیلم نیستند اما نمره زیر به صورت معکوس میتواند نشانه این باشد که یک فیلم یا سریال آنقدر بد است که حتی به اصطلاح عوام هم از فیلم خوششان نیامده.
گاهی هم عجله میکنیم و پوستری که با معیارهای ذهنی ما جور نیست یا کارگردان و بازیگران ناآشنا باعث میشوند فیلم را دانلود نکنیم.
2- خواندن خلاصه داستان فیلم و سریال و دلزده شدن از آن: ما از تکرار و موضوعات کلیشهای بدمان میآید، متاسفانه خلاصه اکثر فیلمها و سریالها هیچ ربطی با دورنمای کلی سوژه ما ندارد و به خاطر همین خلاصهها گاهی فیلمهای نسبتا خوب را از دست میدهیم.
3- اشتباه در انتخاب یک فیلم در هنگام دانلود، یعنی از دست رفتن نزدیک به یک گیگ پهنای باند، اما تماشای تصادفی دقایقی از یک فیلم، هزینهای مادی ندارد.
4- وقتی تصادفی فیلم و سریال از تلویزیون میبینیم معمولا دقایق وسط و اوج آن را میبینیم، در حالی که حتی وقتی فیلمی را دانلود کرده باشیم و به سبک معمول جلو و عقبش میزنیم تا ببینیم فیلم واقعا چطور است، ممکن است دچار شتابزدگی و اشتباه بشویم یا ماوس ما روی نقطه اوج فیلم نرود.
5- گذشت چند سال از پخش یک فیلم یا سریال: در این حالت ما میدانیم که فیلم جایی در یکی از هاردهای ماست. اما پیدا کردن آن تقریبا غیرممکن است. اما فیلم حالا دارد مجانی از جایی بخش میشود.
6- تابو کردن ذهنی فیلمهای ساخت برخی از کشورها برای خودمان: ما ممکن است اصلا فیلم هندی یا چینی یا روسی نبینیم و به محض اینکه مشخص شود فیلمی ساخت این کشورهاست، دانلودش نکنیم. اما وقتی همینها در حال پخش هستند و به خصوص وقتی کسی دور و برمان نباشد که مچمان را بگیرد، ممکن است خیلی هم از این فیلمها خوشمان بیاید.
در هر صورت با توجه به نوع فیلمسازی و سریالسازی این روزها و کمبود روزافزون وقت و بد بودن نقدهای آنلاین، آرزوی شخصی من این بوده که هوش مصنوعی بیشتر وارد قلمرو انتخاب فیلمها با ما بشود.
سیستمهای پیشنهاد خودکار فعلی، چندان کارآمد نیستند. آنها خیلی تلاش میکنند که بر اساس حال و هوا یا بازیگران یا ژانر فیلم به ما فیلمهای مشابه پیشنهاد کنند، اما هیچ چیز انتخاب شخصی ما نمیشود و برای انتخاب شخصی هم باید کلی وقت گذاشت که نداریم.
اما تخیل کنید که یک کلون از مغز شما به صورت سریع بتواند ترجیحات شما را دریابد و برای شما فیلم انتخاب کند! چنین چیزی خیلی رویایی است. البته متاسفانه به سرعت قابل سوء استفاده برای تبلیغات و بدتر از آن مغزشویی هم است.