دارو‌های جدیدی شناسایی شده‌اند که ممکن است مه مغزی یا حالت گیجی ناشی از کرونای مزمن را بهبود بخشند

محققان با آزمایش بر روی بافت‌های مغز‌های کوچک یا ارگانوئیدها  و موش‌های آزمایشگاهی دریافتند که عفونت کرونا یا SARS-CoV-۱۹ می‌تواند باعث تجمع سلول‌های به اصطلاح “زامبی” شود و باعث مه مغزی ناشی از کرونای مزمن شود و دارو‌هایی را شناسایی کرده‌اند که می‌توانند این فرایند را معکوس کنند.

کرونا گرچه در درجه اول یک عامل بیماری‌زا پاتوژن ویروسی تنفسی است، بعد از مرحله حادی بیماری، طیف وسیعی از عوارض عصبی را ایجاد می‌کند. اختلالات شناختی یا مه مغزی کرونای مزمن، یکی از عارضه‌های قابل توجه است و شواهد فراوانی از تغییرات ساختاری قابل توجه در مغز بیماران مبتلا به کووید-۱۹ پشتیبانی می‌کند.

در حالی که نقش سلول‌های پیر یا «زامبی» – سلول‌هایی که تقسیم خود را متوقف کرده‌اند – در ایجاد بیماری‌های عصبی و کاهش شناختی که در پیری مشخص شده، سهم آن‌ها در پیری مغز مرتبط با کووید ناشناخته است. این امر باعث شده تا محققان مؤسسه مهندسی زیستی و نانوتکنولوژی استرالیا (AIBN) دانشگاه کوئینزلند (UQ) تأثیر انواع مختلف بیماری کرونا را بر بافت مغز مطالعه کنند و به دنبال دارو‌هایی بگردند که ممکن است این روند را معکوس کند.

جولیو آگوادو، سرپرست و محقق ارشد تحقیق جدید می‌گوید: «ما دریافتیم که کووید-۱۹ حضور سلول‌های «زامبی» یا پیری را تسریع می‌کند، سلول‌هایی که به‌طور طبیعی و تدریجی با افزایش سن در مغز تجمع می‌کنند. سلول‌های پیر می‌توانند التهاب و زوال  بافت را تحریک کنند و بیماران را در معرض آسیب‌های شناختی مانند مه مغزی و از دست دادن حافظه قرار دهند.»

محققان فرض کردند که پیری ناشی کرونا در مغز با اثرات عصبی التهابی ویروس در طول فاز حاد مرتبط است. آن‌ها برای آزمایش فرضیه خود، مغز بیمارانی را که در پی کووید-۱۹ شدید یا به دلایل غیرعفونی و غیرعصبی فوت کرده بودند، تجزیه و تحلیل کردند. آن‌ها بیش از هفت برابر تعداد سلول‌های پروتئین p۱۶ مثبت را در مغز بیماران COVID-۱۹ در مقایسه با گروه کنترل پیدا کردند. پیری سلولی اغلب با بیان p۱۶ مشخص می‌شود و یافته‌ها نقش بالقوه SARS-CoV-۲ را در تحریک پیری سلولی نشان می‌دهد که می‌تواند به زوال شناختی کمک کند و فرآیند‌های تخریب عصبی مرتبط با کرونای مزمن را تسریع کند.

محققان سپس ارگانوئید‌های مغزی، یعنی مدل‌های بسیار کوجک مغزی آزمایشگاهی را از سلول‌های بنیادی جنینی تولید کردند و ارگانوئید‌ها را از نظر فیزیولوژیکی به مدت هشت ماه ، پیر کردند.

محققان چهار دارو را شناسایی کردند که به طور انتخابی سلول‌های پیر را از بین می‌بردند: navitoclax، ABT-۷۳۷، fisetin، و ترکیبی از dasatinib و quercetin (D+Q). Navitoclax و ABT-۷۳۷ پروتئین Bcl-۲ را مهار می‌کنند که باعث آپوپتوز یا مرگ برنامه‌ریزی شده سلولی در سلول‌های پیر می‌شود.

فیستین و D+Q از سد خونی مغزی عبور می‌کنند و سلول‌های پیر را از مغز پاک می‌کنند. ارگانوئید‌های مسن در معرض دو دوز (هر دو هفته یکبار) از هر دو نویتوکلاکس، ABT-۷۳۷، یا D+Q قرار گرفتند و پس از آن تحت آنالیز توالی RNA قرار گرفتند.

در مقایسه با navitoclax و ABT-۷۳۷، داروی D+Q دارای یک اثر طیف وسیع‌تری بود و مسیر‌های پیش التهابی متعددی را که مشخصه پیری سلولی است، کاهش داد.

این دارو علاوه بر عمل به عنوان یک داروی ضد پیری مغزی، داروی D+Q روی ارگانوئید‌های نه ماهه، سن بیان ژن آن‌ها را به سطوح قابل مقایسه با همتایان هشت ماهه بازگرداند. تغییرات بیان ژن ناشی از درمان D+Q با ویژگی‌های مداخلات افزایش طول عمر مانند محدودیت کالری همبستگی مثبت داشت که نشان دهنده اثربخشی دارو در جوان‌سازی است. به طور خلاصه، این درمان بافت مغزی ارگانوئید‌ها را جوان کرد.

سپس محققان ارگانوئید‌های مغز را با ویروس کرونا آلوده کردند و دریافتند که منجر به افزایش قابل توجهی در پیری سلولی، به ویژه نوع دلتا می‌شود. درمان ارگانوئید‌های آلوده با داروهای شدپیری کاهش قابل توجهی از بیان RNA ویروسی کرونا را نشان داد.

سپس محققان به آزمایش روی موش‌های آلوده به نوع دلتای کرونا رفتند. درمان با فیستین یا D+Q به طور قابل‌توجهی بقای موش‌ها را در مقایسه با گروه کنترل بهبود بخشید و میانگین طول عمر را تا ۶۰ درصد افزایش داد. تمام مداخلات ضد پیری یا سنولیتیک منجر به کاهش شدید ویژگی‌های بیماری مرتبط با کووید، به ویژه در گروه تحت درمان با D+Q، از جمله کاهش p۱۶ و سایتوکین‌های پیش التهابی شد. همانند آزمایش‌های ارگانوئیدی، محققان دریافتند که موش‌های تحت درمان با داروهای ضدپیری بیان ژن ویروسی را به میزان قابل توجهی در مقایسه با موش‌های درمان‌نشده کاهش داده‌اند و بیان ژن پیری موش‌های آلوده به سطوحی قابل مقایسه با مغز‌های غیر آلوده کاهش یافته است.

البته تحقیقات بیشتری برای درک کامل مکانیسم‌های موجود مورد نیاز است، اما این مطالعه گام مهمی به جلو در دانش ما از رابطه پیچیده بین عفونت‌های ویروسی، پیری و سلامت عصبی است.

در درازمدت می‌توان انتظار استفاده گسترده از این دارو‌ها را برای درمان سندرم‌های عفونت مداوم پس از حاد ناشی از عفونت‌های ویروسی مانند COVID-۱۹ داشت.

این مطالعه در مجله Nature Aging منتشر شد.

منبع: دانشگاه کوئینزلند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]