کتاب جهان مکتوب – نوشته مارتین پوکنر

کتاب جهان مکتوب نوشتهٔ مارتین پوکنر و ترجمهٔ علی منصوری است و نشر بیدگل آن را منتشر کرده است. این کتاب به ما توضیح میدهد چگونه ادبیات به تاریخ شکل داد.
کتاب جهان مکتوب داستانِ ادبیات در شانزده پرده است؛ از هومر تا هری پاتر، از دن کیشوت گرفته تا مانیفست کمونیست و شرح میدهد چگونه این آثارْ تاریخ جهان را شکل دادند.
پوکنر در کتاب جهان مکتوب سرگذشت ادبیات را تعریف کرده است و اینکه چگونه ادبیات سرمایهٔ انسانی را به جهانی مکتوب تبدیل کرد.
در کتاب جهان مکتوب، مارتین پوکنر، استاد ادبیات تطبیقی دانشگاه هاروارد، ما را به سفری جذاب در زمان و در سراسر جهان هدایت میکند تا نشان دهد چگونه داستانها و ادبیاتْ دنیای امروزی را خلق کردهاند. او از طریق شانزده متن بنیادی برگزیده از بیش از چهارهزار سال ادبیات جهان به ما نشان میدهد که چگونه نوشتن الهامبخش ظهور و سقوط امپراتوریها و ملتها، جرقهٔ اندیشههای فلسفی و سیاسی و تولد باورهای دینی بوده است.
کتاب جهان مکتوب
نویسنده:مارتین پوکنر
مترجم:علی منصوری
انتشارات:نشر بیدگل
اعجازبرانگیزترین قابلیت ادبیات همواره این بوده است که به خوانندگان خود امکان دسترسی به ذهن دیگران را میدهد، از جمله کسانی که سالهاست از دنیا رفتهاند.
هنگامی که از بودا سؤال کردند چه کاری پاداشی معنوی برابر با انباشتن رود گنگ از جواهرات دارد، پاسخ داده بود که فایدهٔ تعلیم یکی از سوتراهای او از این هم فراتر است. سوترای الماس حتی ستایشگران خود را به تحریر و نسخهبرداری تشویق میکرد. این تأکید بر کتابت به این ادعا انجامیده بود که: «هرجا این سوترا حاضر باشد، مثل این است که بودا و مریدان گرامیاش نیز در آنجا حاضرند.» بودا و متن نوشتاری یکی شده بودند. مانند موجودی زنده که خود را تکثیر میکند، سوترای الماس نسخههایی از خود را به وجود آورده بود و به متنی مقدس شبیه به آنچه عزرا خلق کرده بود شبیه شده بود.
تنها چیزی که میتواند بقا را ضمانت کند استفادهٔ مداوم است. به گل یا سنگ اطمینان نکنید. ادبیات باید مورد استفادهٔ تمام نسلها قرار بگیرد.
چهار اختراعی که جهان را متحول کرده به چینیها نسبت میدهند: قطبنما، باروت، کاغذ و چاپ. دو مورد از این چهار اختراع به فناوری کتابت مربوط بودند. جای شگفتی نیست که این اختراعات به میزان بیسابقهای به پیشرفت ادبیات در چین کمک کردند
متنهای بنیادین اغلب تحت کنترل کاهنانی بودند که از آنها در مرکز امپراتوریها و حکومتها محافظت میکردند. پادشاهان نیز از این متنها حمایت میکردند، زیرا پی برده بودند که یک داستان میتواند، علاوهبر توجیه پیامدها، یک انسجام فرهنگی را رقم بزند.
. آیا آنها خواهند توانست شاهکارهای فراموششدهای همچون حماسهٔ گیلگمش را از زیر خاک درآورند؟ هیچ پاسخ قطعیای برای این سؤال وجود ندارد. ماندگاری رسانههای الکترونیکی در گذر زمان، بهخاطر کهنهشدن سریع برنامهها و قالبهای کامپیوتری، از همین حالا به مشکلی اساسی مبدل شده است.
سایر نویسندگان نگران آن هستند که در آینده به تولیدکنندگان محتوا بدل خواهند شد و آثارشان دیگر نه بهعنوان آفریدههای اصیل ذهنهای مستقل، بلکه همچون شکلی از خدمترسانی به مشتری قلمداد خواهند شد که برای برطرف کردن تقاضایی خاص طراحی شدهاند. در بهترین وضعیت، برخی از این تأمینکنندگانِ خدمات ممکن است شهرتی بههم بزنند و دستیاران زیادی را زیر بالوپر خود بگیرند، اما آنها نیز از دیدگاه سنتی مؤلفان داستانهای جدید و اصیل به شمار نمیروند.
هزار و یک شب از توصیف بازار لذت میبرد، زیرا بازار محیطی بود که در آن این مجموعهداستان آوازه و جایگاه خود را پیدا کرد. این مجموعه که برای مخاطبانی گستردهتر از مخاطبان ادبیات درباری به وجود آمده بود برای فروش در بازار زاده شده و در میان بازرگانان کالایی محبوب بود.
اسکندر با یک حسرت از جهان رفت: داستان زندگی او هنوز نوشته نشده بود. با وجود اینکه او بیش از هرکس دیگری در تاریخ به هومر خدمت کرد، چیزی تراژیک در رابطه با ازخودگذشتگی او نسبت به این شاعر وجود داشت، زیرا آنچه او واقعاً میخواست صرفاً دنبالهروی از قهرمانان هومر نبود، بلکه میخواست کسی همچون یک هومر روایتگر کشورگشاییهای او شود.
با وجود اینکه شاه پارسی دیگر تهدیدی به شمار نمیرفت، اسکندر بهدنبالِ او رفت. آیا امیدوار بود که انتقام قتل پدرش را بگیرد؟ او در قبال مادر، دختران و همسر داریوش رفتار انتقامجویانهای از خود بروز نداده و با آنان با کمال احترام برخورد کرده بود. نه، اسکندر هنوز سودای زنده کردن دوبارهٔ حماسهٔ موردعلاقهاش را در سر داشت. میخواست با داریوش در نبردی تنبهتن روبهرو شود و همانطور که آشیل هکتور را شکست داد، بر او چیره شود. متأسفانه این آرزو هرگز برآورده نشد. داریوش را یکی از فرماندهان خودش به قتل رساند و تنها جسدش برای اسکندر ماند. اسکندر بر پیکر حریف ارزشمندش سوگواری کرد و با خشم قاتلی را که او را از پیروزی هومریاش محروم کرده بود به دام انداخت و مجازات کرد.
تمام نسخههای اولی از هزار و یک شب از جمله طولانیترین آنها، که دستنویسی سوری است، با دست روی کاغذ به تحریر درآمده و هیچیک چاپی نیستند. این موضوع باعث شگفتی است که جهان عرب، علیرغم اشتیاق خود در پذیرفتن کاغذ و به دست آوردن راز تولید آن، از خود علاقهمندی چندانی به چاپ نشان نداده بود فناوریای که در چین پیوند نزدیکی با کاغذ داشت. یکی از دلایل این بود که خط عربی سرهم و بههمپیوسته بود و همین مسأله ثبت حروف را به صورت جداگانه دشوارتر میساخت. محرران عرب نیز تکنیکی کارآمد برای کاهش خطاهای مربوط به نسخهبرداری ابداع کردند.
هنگامی که آشورشناسان لوح گلیای را که شامل داستان سیل بود رمزگشایی کردند، جاروجنجالی به راه افتاد: انگلستان عصر ویکتوریا باید اذعان میکرد که داستان سیل در کتاب مقدس از متنی کهنتر به نام حماسهٔ گیلگمش وام گرفته شده یا اینکه چهبسا هر دو از متنی قدیمیتر اخذ شدهاند.