چه بخشی از میراث مکتوب بشر نابود شده و از دسترس ما خارج است؟

در نیمهشب طوفانی و تاریک، تصور کنید انسانی تنها در دل خرابههای یک کتابخانهٔ کهن، شمعی در دست دارد و در میان کاغذهای سوخته، دنبال ردی از گذشته میگردد. این تصویر، شاید استعارهای باشد از تلاش چند هزارسالهٔ بشر برای حفظ میراث مکتوب (written heritage) خود. اما واقعیت تلخ این است که بیشتر این دستنوشتهها، کتابها، رسالهها و افسانهها از بین رفتهاند؛ آن هم نه تنها بهدلیل گذر زمان، بلکه در اثر جنگها، آتشسوزیها، سیلابها و بیتوجهیها. در این مقاله، پنج حقیقت شگفتانگیز و کمتر گفتهشده دربارهٔ میزان واقعی نابودی میراث مکتوب انسانها را با نگاهی علمی و تحلیلی مرور میکنیم تا شاید بهتر دریابیم آنچه امروز از گذشته داریم، تنها سایهای کمرنگ از حقیقت است.
۱- بخش بزرگی از میراث مکتوب باستان عملاً از دست رفته است
بیش از ۸۵ تا ۹۰ درصد از نوشتهها، کتابها و اسناد مکتوب تمدنهای باستان، از جمله مصر، بینالنهرین، ایران باستان، یونان و روم، برای همیشه از میان رفته .
این تخمینها براساس پژوهشهای تاریخی و مقایسهٔ آماری بین آثار موجود و ارجاعات نویسندگان باستانی به متون گمشده به دست آمده است. برای نمونه، بسیاری از آثار فیلسوفان و مورخان یونان باستان مانند هراکلیتوس (Heraclitus)، سافو (Sappho) یا کسنوفون (Xenophon) تنها از طریق نقل قولهای پراکنده یا اشارههای دیگر نویسندگان باقی ماندهاند. حتی کتابخانههای بزرگی چون اسکندریه و نینوا که گنجینههای عظیمی از علوم، ادبیات و تاریخ در خود داشتند، به دلیل آتشسوزی یا جنگ به خاکستر تبدیل شدند. آنچه اکنون در دسترس ماست، فقط بخش کوچکی است که بهطور معجزهآسا از این فجایع جان به در برده است.
۲- آتشسوزیهای کتابخانهها مهمترین عامل نابودی اسناد تاریخی بودهاند
آتشسوزی کتابخانهها از مهمترین دلایل از دست رفتن اسناد و کتابهای کهن بوده است و بارها تمدنها را از دانش انباشتهشان محروم کرده است.
توضیح: از مشهورترین این رویدادها میتوان به نابودی کتابخانهٔ اسکندریه (Library of Alexandria) اشاره کرد که هزاران جلد کتاب و طومار (scroll) را در خود داشت. این کتابخانه که از بزرگترین مراکز دانش باستان بود، طی چندین آتشسوزی و حمله، از جمله در زمان ژولیوس سزار (Julius Caesar)، به تدریج از میان رفت. آتشسوزیهای مشابه در تمدنهای شرقی، مانند نابودی کتابخانههای بغداد در حمله مغول، سبب شد بخش مهمی از میراث مکتوب علوم اسلامی و ایرانی نیز نابود شود. این فجایع نه تنها اسناد تاریخی را از بین برد، بلکه پیشرفت علمی و فرهنگی را برای قرنها به تعویق انداخت.
۳- تنها ۱۰ درصد از متون کلاسیک یونان و روم به ما رسیده
براساس تحلیلهای علمی و فهرستنویسیهای تاریخی، از کل آثار مکتوب نویسندگان کلاسیک یونانی و رومی، کمتر از ۱۰ درصد به امروز رسیده است.
توضیح: بخش بزرگی از آثار ادبی، فلسفی و علمی چهرههای برجستهای چون اوریپید (Euripides)، سوفوکل (Sophocles)، ارسطو (Aristotle) و پلینی (Pliny) نابود شده است. شواهد این امر را میتوان در نقل قولهای باقیمانده از متونی دید که امروزه اثری از خود آنها در دست نیست. آنچه اکنون میخوانیم، در بیشتر موارد، از نسخههایی است که قرنها بعد در صومعهها یا نزد کاتبان اسلامی بازنویسی شدهاند و این خود سبب شده بخش مهمی از میراث فکری کلاسیک، چهرهای ناقص به خود بگیرد.
۴- سیلها و بلایای طبیعی نیز نابودی میراث مکتوب را تشدید کردهاند
نقش بلایای طبیعی مانند سیل، زلزله و طوفان در نابودی میراث مکتوب کمتر مورد توجه قرار گرفته، اما تأثیر آنها بهویژه در تمدنهای حاشیه رودخانهها بسیار ویرانگر بوده است.
توضیح: برای نمونه، در بینالنهرین (Mesopotamia) که مهد خط میخی (cuneiform script) و اولین کتابتهای بشری است، بسیاری از الواح گلی (clay tablets) و آرشیوهای سلطنتی در اثر سیلها نابود شدهاند. این امر باعث شد ما از هزاران سند اقتصادی، حقوقی و ادبی آن دوران بیخبر بمانیم. همچنین شواهد نشان میدهد که زلزلههای ویرانگری چون زلزله آنتاکیه (Antioch) سبب نابودی کتابخانههای شهرهای کهن شده و نسخههای بیشماری را از میان برده است.
۶- دلایل سیاسی و مذهبی از عوامل مهم نابودی میراث مکتوب بودهاند
نابودی عمدی کتابها و اسناد به دلایل سیاسی، مذهبی یا ایدئولوژیک (ideological destruction) سهم بزرگی در از دست رفتن میراث مکتوب داشته است.
توضیح: در تاریخ، حکومتها و نهادهای مذهبی بارها آگاهانه دست به نابودی متون زدهاند تا اندیشهها و عقاید مخالف یا متضاد را از میان ببرند. برای نمونه، امپراتور چین، شی هوانگتی (Qin Shi Huang)، دستور داد تمامی کتابهایی که با ایدئولوژی رسمی او مخالفت داشتند سوزانده شوند و صدها دانشمند را زندهبهگور کرد. در اروپا، طی قرون وسطی، دادگاههای تفتیش عقاید (Inquisition) بسیاری از متون علمی و فلسفی را به آتش کشیدند. این نابودیها نه تنها آثار مکتوب را از بین برد، بلکه جریان فکری و علمی را نیز برای قرنها دچار وقفه کرد.
۷- فرآیند پوسیدگی طبیعی مواد نوشتاری، سهم پنهان در از بین رفتن میراث مکتوب دارد
بیشتر متون و اسناد کهن به دلیل پوسیدگی مواد نوشتاری مانند پاپیروس (papyrus)، پوست (parchment) و کاغذ، بدون دخالت انسانی نابود شدهاند.
توضیح: مواد مورد استفاده برای نگارش، بهویژه در آبوهوای مرطوب و گرم، بسیار ناپایدار و آسیبپذیر بودند. پاپیروس که از گیاهی بومی مصر به دست میآمد، در برابر رطوبت و قارچ بسیار حساس بود و بهسرعت تجزیه میشد. حتی پوستهای دباغیشده که دوام بیشتری داشتند، در برابر حرارت، نور و جانوران موذی مصون نبودند. از این رو، بخش عظیمی از میراث مکتوب صرفاً به دلیل گذر زمان و پوسیدگی، بدون هیچ فاجعه آشکاری، به دست فراموشی سپرده شده است.
۸- زبانها و خطهای گمشده، مانعی بزرگ برای بازیابی متون باستانی هستند
بسیاری از اسناد و متون کهن به زبانها یا خطهایی نوشته شدهاند که امروزه از بین رفته یا رمزگشایی نشدهاند و عملاً از دسترس دانش ما خارج هستند.
توضیح: برای مثال، خط ایلامی (Elamite script)، خط (Meroitic script) یا نوشتار تمدن دره سند (Indus script) هنوز بهطور کامل رمزگشایی نشدهاند. این به این معناست که حتی اگر متونی از این تمدنها به ما رسیده باشد، بدون شناخت زبان و خط آنها، این اسناد کارکرد علمی یا تاریخی روشنی برای ما ندارند و همچنان در پردهٔ ابهام باقی ماندهاند. بنابراین، نابودی میراث مکتوب تنها به سوختن یا از میان رفتن فیزیکی متون محدود نیست، بلکه گاه در ناتوانی ما برای خواندن و درک آنها نهفته است.
۹- نابودی آرشیوهای علمی و فنی در دوران جنگهای مدرن، ضربهای جبرانناپذیر بر میراث مکتوب زد
در دوران جنگهای جهانی، بسیاری از آرشیوها و اسناد فنی و علمی در بمبارانها و غارتها نابود شدند.
توضیح: نمونه بارز آن، نابودی بخشی از آرشیوهای علمی برلین (Berlin scientific archives) در جریان بمبارانهای جنگ جهانی دوم بود که اسناد ارزشمندی از پژوهشهای فیزیک، شیمی و مهندسی را در خود داشت. همچنین بسیاری از آرشیوهای فنی کارخانهها و موسسات علمی اروپا که نسلها دانش انباشتهشده را ثبت کرده بودند، در حملات هوایی یا آتشسوزیها از میان رفتند. این نابودیها موجب شد مسیر پیشرفت علمی در برخی حوزهها برای دههها کندتر شود و برخی دانستهها برای همیشه از دست بروند.
۱۰- بخش مهمی از میراث مکتوب جهان هنوز در مجموعههای خصوصی پنهان است
گمان میرود درصد قابل توجهی از متون گمشده یا ناشناخته، هنوز در کتابخانهها و آرشیوهای خصوصی نگهداری میشوند و در دسترس پژوهشگران قرار نگرفتهاند.
توضیح: بسیاری از خانوادههای قدیمی، مجموعهداران و نهادهای خصوصی، به دلایل مختلف سیاسی، مالی یا فرهنگی، اجازهٔ دسترسی عمومی به آرشیوهای خود را نمیدهند. این مجموعهها گاهی شامل نسخههای خطی (manuscripts)، طومارها، اسناد حکومتی یا متون دینی و فلسفی نایاباند که پژوهشگران تنها از وجود آنها خبر دارند اما قادر به مطالعهشان نیستند. در نتیجه، بخش قابل توجهی از دانش و تاریخ مکتوب بشر، نه به دلیل نابودی، بلکه به دلیل پنهان ماندن، همچنان از شناخت عمومی دور مانده است.
۵- بیشتر داستانها و افسانههای شفاهی هرگز به نوشتار درنیامدهاند
بخش عمدهای از میراث روایی بشر به دلیل ماهیت شفاهی (oral tradition) آن، هیچگاه ثبت و ضبط نشده و در گذر زمان از بین رفته است.
توضیح: در بسیاری از فرهنگها، پیش از رواج گستردهٔ نوشتار، داستانها، افسانهها و اسطورهها سینهبهسینه منتقل میشدند. این روایتها تنها زمانی مکتوب میشدند که قدرت یا نهاد دینی یا علمی احساس نیاز به ثبت آنها میکرد. در نتیجه، حجم عظیمی از دانشها، تاریخها و قصههای مردمی، به ویژه در قارههای آفریقا، آمریکای جنوبی و بخشهایی از آسیا، هرگز به شکل نوشتاری درنیامدهاند و بهمرور زمان با مرگ راویان یا تغییرات فرهنگی از دست رفتهاند. به همین دلیل است که امروز، شناخت ما از فرهنگهای باستانی به شدت ناقص است.
6- بخش مهمی از میراث مکتوب جهان هنوز در مجموعههای خصوصی پنهان است
گمان میرود درصد قابل توجهی از متون گمشده یا ناشناخته، هنوز در کتابخانهها و آرشیوهای خصوصی نگهداری میشوند و در دسترس پژوهشگران قرار نگرفتهاند.
توضیح: بسیاری از خانوادههای قدیمی، مجموعهداران و نهادهای خصوصی، به دلایل مختلف سیاسی، مالی یا فرهنگی، اجازهٔ دسترسی عمومی به آرشیوهای خود را نمیدهند. این مجموعهها گاهی شامل نسخههای خطی (manuscripts)، طومارها، اسناد حکومتی یا متون دینی و فلسفی نایاباند که پژوهشگران تنها از وجود آنها خبر دارند اما قادر به مطالعهشان نیستند. در نتیجه، بخش قابل توجهی از دانش و تاریخ مکتوب بشر، نه به دلیل نابودی، بلکه به دلیل پنهان ماندن، همچنان از شناخت عمومی دور مانده است.
7- ترجمههای قرون وسطی بخش کوچکی از میراث گمشده را نجات دادند
در دوران طلایی تمدن اسلامی و قرون وسطی، ترجمه متون به عربی و سپس لاتین، موجب شد بخشی از میراث مکتوب جهان باستان از نابودی کامل مصون بماند.
توضیح: در حالی که متون اصلی بسیاری از آثار فلسفی، علمی و پزشکی یونانی، رومی و ایرانی نابود شده بود، ترجمههای انجامشده در بیتالحکمه (Bayt al-Hikmah) بغداد یا مراکز علمی اندلس (Al-Andalus) باعث شد این دانشها به شکلی دیگر دوام بیاورند. برای نمونه، آثار ارسطو (Aristotle)، جالینوس (Galen) و بقراط (Hippocrates) از طریق ترجمههای عربیشان به اروپا بازگشتند. بدون این ترجمهها، امروزه از آن دانشها اثری باقی نبود. این نجات موقت، سهم بزرگی در شکلگیری رنسانس اروپا داشت.
8- اسناد مالی و اقتصادی تمدنهای کهن عمدتاً از بین رفتهاند
بخش اعظم اسناد مربوط به مبادلات اقتصادی، بازرگانی و مالی تمدنهای کهن که میتوانست تصویری روشن از زندگی روزمره آن جوامع ارائه دهد، نابود شده است.
توضیح: آرشیوهای مالی شهرهای باستانی چون بابل، اور، شوش و تختجمشید حاوی اطلاعات ارزشمندی درباره سیستمهای مالیاتی، دستمزدها، تجارت و منابع اقتصادی آنها بودند. اما این اسناد که بیشتر روی مواد ناپایدار یا لوحهای گلی شکننده نوشته میشدند، در طول زمان یا در جریان حملات نظامی از میان رفتهاند. از این رو، درک ما از اقتصاد و ساختارهای مالی آن دورانها ناقص است و بخش بزرگی از دانش اقتصادی باستان به حدس و گمان متکی مانده است.
9- نابودی متون علوم پزشکی باستان پیشرفت پزشکی را قرنها به تأخیر انداخت
از دست رفتن متون علوم پزشکی و جراحی باستانی، دانش بشری را در درمان بیماریها و بهداشت به شدت عقب انداخت.
توضیح: بسیاری از متون پزشکی مصر، ایران، یونان و هند باستان که شامل دستورالعملهای جراحی (surgical practices)، درمانهای گیاهی (herbal medicine) و شرح بیماریها بودند، به دلیل حملات نظامی یا گذر زمان از میان رفتند. برای مثال، تنها قطعاتی از متون پزشکی مربوط به تمدنهای میانرودان باقی مانده است. از بین رفتن این دانشها موجب شد تمدنهای بعدی دوباره مسیرهای پرهزینه و زمانبر آزمون و خطا را بپیمایند تا به سطح دانش پیشینیان برسند.
10- تخریب متون علمی و فناوریهای کهن باعث نابودی دانش مهندسی باستان شد
بخش قابل توجهی از دانشهای مهندسی و فناوریهای تمدنهای کهن، به دلیل نابودی متون و نقشهها، برای همیشه از دست رفته است.
توضیح: شواهد باستانشناسی از سازههایی مانند اهرام مصر، زیگوراتهای بینالنهرین و سامانههای آبرسانی ایران باستان (مانند قناتها)، نشان از سطح بالای مهارت مهندسان کهن دارد. اما متونی که جزئیات روشهای ساخت، ابزارها و دانشهای ریاضی پشت این آثار را توضیح میدادند، نابود شدهاند. این امر سبب شد که بسیاری از فنون مهندسی باستانی به فراموشی سپرده شود و امروز همچنان رازهایی درباره نحوه ساخت این بناها برای ما حلنشده باقی بماند.
11- نابودی بخشی از میراث مکتوب به دلیل بیتوجهی به اهمیت حفظ اسناد رخ داد
در بسیاری از دورهها و فرهنگها، نبود نظام بایگانی و حفاظت منسجم، سبب شد متون و اسناد مهم بدون حادثهای آشکار، به تدریج از میان بروند.
توضیح: برخلاف تصور رایج که تنها جنگها یا بلایا را عامل نابودی متون میدانیم، باید دانست که بیتوجهی به ارزش تاریخی و علمی متون نیز سهم مهمی در این نابودی داشته است. در برخی دورهها، نهادها و حکومتها متون کهن را بیارزش یا زائد میپنداشتند و برای حفظ و نگهداری آنها سرمایهگذاری نمیکردند. این امر سبب شد بسیاری از نسخههای خطی و اسناد تاریخی، به مرور زمان از بین بروند یا در شرایط نگهداری نامناسب پوسیده و نابود شوند. چنین غفلتی، بخش مهمی از حافظهٔ مکتوب بشر را بدون آنکه کسی متوجه شود، از دسترس خارج کرد.
جمعبندی
بخش اعظم میراث مکتوب بشر در اثر جنگها، بلایای طبیعی، نابودی عمدی و بیتوجهی نابود شده است. آتشسوزی کتابخانهها، فرسایش طبیعی مواد و از بین رفتن زبانها و خطهای کهن نقش بزرگی در این فاجعه داشتهاند. ترجمهها و نسخههای بازنویسیشده تنها بخشی از این گنجینه را نجات دادهاند. نابودی اسناد علمی و فنی پیشرفت دانش را برای قرنها کند کرده است. بخش زیادی از دانشها و افسانههای کهن به دلیل شفاهی بودن، بدون آنکه ثبت شوند، محو شدهاند. امروز آنچه در اختیار ماست، تنها بازماندهای اندک از گذشتهای بزرگ است که بیشتر آن برای همیشه از دست رفته است.
چقدر از گذشتهٔ ما برای همیشه در سایههای فراموشی مانده است؟
اگر به این فکر کنیم که تنها درصد اندکی از دانش، تاریخ، داستانها و اسطورههای نیاکان ما به دست ما رسیده است، شاید بهتر درک کنیم که چقدر از هویت انسانی و فرهنگیمان در گذر زمان از میان رفته است. این پرسش ذهنی را پیش میکشد که ما امروزه چه مسئولیتی در برابر حفظ میراثهای معاصر داریم و چطور میتوانیم از تکرار این نابودیها جلوگیری کنیم.
❓ سؤالات رایج (FAQ)
۱. چه درصدی از میراث مکتوب بشر نابود شده است؟
بیش از ۸۰ تا ۹۰ درصد از میراث مکتوب بشر، از جمله متون علمی، ادبی و تاریخی، برای همیشه از بین رفته است.
۲. مهمترین دلایل نابودی میراث مکتوب چه بوده است؟
دلایل اصلی شامل جنگها، آتشسوزیها، بلایای طبیعی، فرسایش مواد نوشتاری و نابودی عمدی توسط حکومتها و نهادها بوده است.
۳. آیا چیزی از متون گمشده قابل بازیابی است؟
تنها از طریق ترجمهها، بازنویسیهای قرون وسطایی و کشفهای باستانشناسی اندکی از آنچه از دست رفته بود بازیابی شده است.
۴. آیا امروز هم میراث مکتوب در خطر نابودی است؟
بله، اگرچه فناوریهای دیجیتال کمک کردهاند، اما جنگها، سانسور، و نبود حمایت کافی همچنان تهدیدی جدی برای متون معاصر هستند.
۵. چطور میتوان از نابودی بیشتر میراث مکتوب جلوگیری کرد؟
بایگانی دیجیتال، حمایت از کتابخانهها و آرشیوهای عمومی و ایجاد قوانین بینالمللی برای حفاظت از متون راهکارهای کلیدی هستند.