چرا نمیتوانم ارتباط چشمی برقرار کنم؟

برقراری تماس چشمی یک جنبه اساسی از ارتباطات غیرکلامی است که نقش مهمی در برقراری ارتباطات، انتقال احساسات و تقویت پیوندهای اجتماعی ایفا میکند. با این حال، برای برخی افراد، برقراری تماس چشمی میتواند چالش برانگیز باشد و ممکن است باعث ایجاد احساس ناراحتی یا اضطراب شود. در این مطلب، به دلایل چند وجهی مشکل در برقراری تماس چشمی، بررسی عوامل روانشناختی، فرهنگی و عصبی که در ایجاد این پدیده نقش دارند، خواهیم پرداخت.
I. عوامل روانی:
الف- اضطراب اجتماعی:
یکی از عوامل روانشناختی برجسته که بر توانایی برقراری تماس چشمی تأثیر میگذارد، اضطراب اجتماعی است. افرادی که با اضطراب اجتماعی دست و پنجه نرم میکنند، ترس شدیدی از قضاوت و ارزیابی منفی دیگران را تجربه میکنند. نگاه شخص دیگری ممکن است به عنوان بررسی شدید، تشدید اضطراب و منجر به رفتارهای اجتنابی، مانند جلوگیری از تماس چشمی، تلقی شود.
ب) عزت نفس پایین:
عزت نفس پایین یکی دیگر از متغیرهای روانشناختی است که میتواند مانع برقراری ارتباط چشمی شود. افرادی که عزت نفس پایینی دارند ممکن است در موقعیتهای اجتماعی اعتماد به نفس نداشته باشند و احساس کنند لیاقت درگیر شدن در تماس مستقیم چشمی را ندارند. این اجتناب ممکن است ناشی از ترس از افشای آسیبپذیری یا این باور باشد که دیگران آنها را منفی میبینند.
ج- کمرویی و درونگرایی:
خجالتی بودن و درونگرایی، اگرچه ویژگیهای متمایزی دارند، اما در تأثیرگذاری بر تماس چشمی، یک موضوع مشترک دارند. افراد خجالتی ممکن است تماس چشمی مداوم را خستهکننده یا طاقتفرسا بدانند و ترجیح میدهند تمرکز خود را به سمت داخل هدایت کنند. درونگراها که ممکن است در تفکر انفرادی پیشرفت کنند، ممکن است سبک ارتباطی را نشان دهند که شامل تماس چشمی کمتری است، زیرا محتوای گفتگو را بر نشانههای غیرکلامی ترجیح میدهند.
II. تأثیرات فرهنگی:
الف. هنجارها و انتظارات فرهنگی:
تغییرات فرهنگی به طور قابل توجهی بر تفسیر و مقبولیت تماس چشمی تأثیر میگذارد. در فرهنگهای خاص، اجتناب از تماس چشمی به جای نشانهای از ناراحتی، نشانه احترام است. درک و احترام به هنجارهای فرهنگی متنوع برای درک طیف وسیعی از رفتارهای اجتماعی قابل قبول مرتبط با تماس چشمی ضروری است.
ب. سبکهای ارتباط بین فرهنگی:
فرهنگهای مختلف سبکهای ارتباطی متمایز دارند و این سبکها به قلمرو نشانههای غیرکلامی از جمله تماس چشمی گسترش مییابد. برخی از فرهنگها برای تماس مستقیم چشمی به عنوان نشانهای از صمیمیت و مشارکت ارزش بالایی قائل هستند، در حالی که برخی دیگر ممکن است تماس چشمی طولانی مدت را بیادبانه یا متخاصم تلقی کنند. پیمایش در این ظرایف فرهنگی برای ارتباطات بین فرهنگی مؤثر بسیار مهم است.
III. عوامل عصبی:
A. اختلال طیف اوتیسم (ASD):
شرایط عصبی، مانند اختلال طیف اوتیسم (ASD)، میتواند به طور قابل توجهی بر راحتی فرد با تماس چشمی تأثیر بگذارد. افراد مبتلا به ASD ممکن است حساسیتهای حسی را تجربه کنند، که تماس مستقیم چشمی را ناراحتکننده یا حتی ناراحتکننده میکند. مشکلات در پردازش نشانههای اجتماعی نیز ممکن است به چالشهایی در حفظ تماس چشمی مناسب در طول تعامل کمک کند.
ب. ADHD و تمرکز توجه:
اختلال کمبود توجه/بیش فعالی (ADHD) میتواند بر تمرکز توجه و کنترل تکانه تأثیر بگذارد و به طور بالقوه بر تماس چشمی تأثیر بگذارد. افراد مبتلا به ADHD ممکن است حفظ تماس چشمی را به دلیل حواس پرتی یا تمایل به تغییر سریع تمرکزشان دشوار بدانند. درک این چالشها برای ایجاد محیطهای حمایتی برای افراد عصبی بسیار مهم است.
IV. تجارب تروماتیک:
الف. تأثیر تروما بر تماس چشمی:
تجارب تروما، چه رویدادهای منحصر به فرد یا قرار گرفتن طولانی مدت در معرض عوامل استرسزا، میتواند بر توانایی فرد در برقراری تماس چشمی تأثیر بگذارد. بازماندگان تروما ممکن است نگاه مستقیم را با تهدید یا خطر مرتبط کنند که باعث ایجاد اضطراب و رفتارهای اجتنابی شود. شناخت تأثیر تروما بر تماس چشمی برای ارتباط آگاهانه از تروما ضروری است.
ب) اختلال استرس پس از سانحه (PTSD):
افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) ممکن است رفتارهای اجتنابی از جمله اجتناب از تماس چشمی را به عنوان وسیلهای برای محافظت از خود نشان دهند. تماس چشمی ممکن است به عنوان مزاحم یا محرک تلقی شود که نیاز به رویکردی دلسوزانه و درککننده در تعاملات را تقویت میکند.
V. راهکارهایی برای بهبود تماس چشمی:
الف. قرار گرفتن در معرض تدریجی و حساسیت زدایی:
برای افرادی که با تماس چشمی به دلیل اضطراب اجتماعی یا تروما با چالش مواجه هستند، قرار گرفتن در معرض تدریجی و حساسیت زدایی میتواند راهبردهای مؤثری باشد. این شامل افزایش تدریجی مدت و شدت تماس چشمی در یک محیط کنترل شده و حمایتی است.
ب- ذهن آگاهی و خودآگاهی:
تمرین ذهن آگاهی و تقویت خودآگاهی میتواند به افراد کمک کند تا ناراحتی خود را در تماس چشمی درک کنند. تکنیکهای ذهن آگاهی، مانند تنفس عمیق و تمرینات زمینی، میتوانند برای مدیریت اضطراب و افزایش توانایی درگیر شدن در تماس چشمی استفاده شوند.
ج. آموزش مهارتهای اجتماعی:
آموزش مهارتهای اجتماعی، بهویژه برای افراد مبتلا به شرایط عصبی، میتواند ابزار ارزشمندی برای هدایت تعاملات اجتماعی فراهم کند. یادگیری و تمرین تماس چشمی مناسب از طریق برنامههای آموزشی ساختاریافته میتواند افراد را قادر سازد تا در محیطهای اجتماعی احساس اطمینان بیشتری کنند.
د. حساسیت و آگاهی فرهنگی:
در زمینههای بین فرهنگی، پرورش حساسیت و آگاهی فرهنگی بسیار مهم است. آموزش در مورد هنجارها و انتظارات فرهنگی متنوع در مورد تماس چشمی میتواند ارتباط فراگیرتر و محترمانهتر را تسهیل کند.
نتیجه:
چالش برقراری تماس چشمی یک پدیده ظریف است که تحت تأثیر عوامل بیشماری از جمله عناصر روانی، فرهنگی و عصبی است. شناخت و درک این عوامل برای ارتقای همدلی و ایجاد محیطهایی که از سبکهای ارتباطی متنوع پشتیبانی میکنند، حیاتی است. با پذیرش رویکردی جامع که تفاوتها و تجربیات فردی را در نظر میگیرد، میتوانیم در جهت تقویت تعاملات اجتماعی فراگیر و درک کنیم.