چگونه اشعار کامپیوتری جی جی بالارد -نویسنده علمی تخیلی- ChatGPT را پیش‌بینی کرد

در دهه 1970، جی جی بالارد، نویسنده داستان های علمی تخیلی، مجذوب قابلیت های رو به رشد رایانه‌ها شد و تلاش کرد با استفاده از کامپیوترها، اشعاری تولید کند.

جی جی بالارد ، رمان‌نویس و نویسنده داستان‌های کوتاه  ، به خاطر تجسم نسخه‌های تغییریافته و دوباره‌سازی‌شده از دنیای عادی، شهرت دارد. دسته‌بندی آثار غیرمتعارف او  با اغراق‌های عجیب واقعیت‌ها سروکار داشت و اغلب هنجارهای اجتماعی در آن در هم می‌شکست.

بالارد با اجتناب از یک داستان علمی-تخیلی آینده که در آینده دور رخ می‌دهند،  کار خود را «نوعی حال رویایی» توصیف می‌کرد.

در  مصاحبه‌ای در سال 2004 ، نویسنده و روزنامه‌نگاری به نام وانورا بنت به بالارد پیشنهاد کرد که درباره «آنچه قرار است در یک جامعه خاص اتفاق بیفتد» بنویسد.

او پاسخ داد:

«چیزی عجیب در حال رخ دادن است، و من تلاش می‌کنم آن را با نوشتن یک رمان، با تلاش برای یافتن منطق ناخودآگاهی که زیر سطح است، کشف کنم. انگار تعداد زیادی چراغ عجیب وجود داشته باشد و من دنبال سیم کشی و جعبه فیوز می‌گردم.»

موضوعات موجود در داستان‌های بالارد اغلب نشان می‌دهند که او چقدر با ظرافت‌های نوظهور ناشی از تغییرات تکنولوژیکی و اجتماعی آشنا بود.

هوش مصنوعی مولد، هم در کمال تعجیب در آثار او نمودار بود.

همان طور که می‌دانید علاوه بر نسخه‌های مختلف  ChatGPT بدنام OpenAI ، که متون سفارشی را در پاسخ به درخواست‌های کوتاه تولید می‌کند، طیف وسیعی از برنامه‌های کاربردی دیگر در حال ظهور هستند که به طور خودکار فرمت‌های دیگر ایجاد می‌کنند.

با نگاهی به آرشیو یک مجله هنری قدیمی که بالارد قبلاً آن را ویرایش می کرد، متوجه می‌شویم که او در دهه 1960 درباره این مفهوم آینده‌نگرانه می نوشت و اولین اشکال اشعار تولید شده توسط رایانه در دهه 1970 را تولید می‌کرد.

دیدگاه بالارد در واقع چیز جدیدی را در مورد این پیشرفت های اخیر در هوش مصنوعی مولد برای ما آشکار می کند.

با گوش دادن به نسخه کتاب صوتی زندگینامه‌ای معجزه زندگی بالارد، به نظر می‌رسید که در یک قطعه بسیار کوتاه مستقیماً به همین بحث‌های معاصر درباره هوش مصنوعی مولد و قدرت مدل‌های به اصطلاح زبان بزرگ که محتوا را در پاسخ به درخواست‌ها ایجاد می‌کنند، صحبت می‌کند.

بالارد که در سال 1930 به دنیا آمد و در سال 2009 درگذشت، در نشریه Ambit (یک مجله ادبی فصلنامه‌ای که از سال 1959 تا آوریل 2023 منتشر می‌شد) گفته بود:

«من در Ambit نشر علم بیشتری می‌خواستم، زیرا علم در حال تغییر شکل جهان بود و شعر کمتر. پس از ملاقات با دکتر کریستوفر ایوانز، روان‌شناس که در آزمایشگاه‌های فیزیکی ملی کار می‌کرد، از او خواستم تا در Ambit همکاری کند. ما یک سری قابل توجه از اشعار کامپیوتری منتشر کردیم که مارتین می‌گفت در حد و اندازه اشعار واقعی هستند.»

با جست‌وجو در میان مسائل مربوط به نسخه‌های پشتیبان Ambit از دهه 1970، موفق شدم چهار مورد پیدا می‌شود که به نظر می‌رسید در مجموعه‌ای هستند که بالارد به آن اشاره کرد.

همه آنها ظاهراً توسط رایانه تولید شده و بین سالهای 1972 و 1977 منتشر شده بودند.

در دو مورد او اسم‌های مستعاری برای نویسنده اشعار به نام‌ها کریستوفر ایوانز و جکی ویلسون انتخاب کرده بود. بالارد ایوانز را به عنوان یک “دانشمند هوسباز” با «موهای بلند مشکی با یک جفت کفش کتانی آمریکایی، شلوار جین و پیراهن جین» توصیف می‌کرد.

خود اشعار سخت‌خوان بودند و روان نبودند. صرف‌نظر از این، آنها بحث‌های امروزی پیرامون تولید محتوا – که ما را به سمت پرسش‌هایی درباره چیستی خلاقیت و حتی معنای انسان بودن سوق می‌دهد – در دهه 1970 پیش می‌کشیدند.

منبع


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]