20 نوآوری بزرگ در پزشکی در قرن بیستم
آنتی بیوتیکها
کشف و استفاده گسترده از آنتی بیوتیکها انقلابی در پزشکی در قرن بیستم ایجاد کرد و جان میلیونها نفر را نجات داد و درمان عفونتهای باکتریایی را متحول کرد. اولین آنتی بیوتیک، پنی سیلین، توسط الکساندر فلمینگ در سال 1928 کشف شد. معرفی آن نقطه عطف مهمی در مبارزه با بیماریهای عفونی بود و ابزاری قدرتمند برای مبارزه با پاتوژنهای باکتریایی ارائه کرد.
آنتی بیوتیکها با هدف قرار دادن و کشتن باکتریها یا مهار رشد آنها عمل میکنند و به سیستم ایمنی بدن اجازه میدهند تا به طور موثر عفونت را از بین ببرد. در طول دههها، آنتیبیوتیکهای متعددی از جمله پنیسیلینها، سفالوسپورینها، تتراسایکلینها و فلوروکینولونها ساخته شدهاند که هر کدام مکانیسمهای عمل و طیفهای فعالیت خاصی دارند.
در دسترس بودن گسترده آنتی بیوتیکها منجر به کاهش چشمگیر میزان مرگ و میر ناشی از عفونتهای باکتریایی مانند پنومونی، سل و سپسیس شده است. با این حال، استفاده بیش از حد و سوء استفاده از آنتی بیوتیکها به پیدایش باکتریهای مقاوم به آنتی بیوتیکها کمک کرده است و یک چالش مهم بهداشت عمومی در قرن بیست و یکم است. با این وجود، آنتیبیوتیکها یکی از مهمترین نوآوریهای پزشکی قرن بیستم هستند که تأثیر عمیق اکتشافات علمی بر سلامت انسان را نشان میدهد.
واکسن
واکسنها در پیشگیری از بیماریهای عفونی و کاهش عوارض و مرگ و میر در سرتاسر جهان بسیار موثر بودهاند. قرن بیستم شاهد توسعه و توزیع گسترده واکسنها علیه پاتوژنهای مختلف ویروسی و باکتریایی از جمله فلج اطفال، سرخک، اوریون، سرخجه، دیفتری، سیاه سرفه و آنفولانزا بود.
یکی از مهمترین دستاوردهای واکسن قرن، ساخت واکسن فلج اطفال توسط جوناس سالک و آلبرت سابین در دهه 1950 بود. کمپینهای گسترده واکسیناسیون که به دنبال آن انجام شد منجر به ریشه کنی تقریباً فلج اطفال در بسیاری از نقاط جهان شد و قدرت ایمنسازی در کنترل بیماریهای عفونی را به نمایش گذاشت.
واکسنها با تحریک سیستم ایمنی بدن برای تولید آنتیبادی علیه پاتوژنهای خاص عمل میکنند و در مقابل عفونتهای آینده ایمنی ایجاد میکنند. از طریق برنامههای معمول ایمنسازی و کمپینهای واکسیناسیون انبوه، واکسنها نقشی اساسی در پیشگیری از بیماریهای همهگیر و بهبود سلامت عمومی در سطح جهانی ایفا کردهاند.
تصویربرداری با اشعه ایکس
تصویربرداری اشعه ایکس که به نام رادیوگرافی نیز شناخته میشود، با اجازه دادن به پزشکان برای تجسم ساختارهای داخلی و تشخیص ناهنجاریهایی مانند شکستگیها، تومورها و بیماریهای ریوی، انقلابی در تشخیص پزشکی ایجاد کرد. کشف اشعه ایکس توسط ویلهلم کنراد رونتگن در سال 1895 راه را برای توسعه تکنیکهای تصویربرداری پزشکی هموار کرد که از آن زمان در عمل بالینی ضروری شده است.
اشعه ایکس با عبور تابش الکترومغناطیسی پرانرژی از بدن تولید میشود و بافتهای مختلف مقادیر متفاوتی از تابش را جذب یا منتقل میکنند. این جذب دیفرانسیل تصویری را ایجاد میکند که میتواند روی فیلم گرفته شود یا به صورت دیجیتالی برای تفسیر توسط رادیولوژیستها پردازش شود.
در طول قرن بیستم، پیشرفتها در فناوری اشعه ایکس منجر به توسعه توموگرافی کامپیوتری (CT) شد که تصاویر مقطعی دقیقی از بدن ارائه میدهد و فلوروسکوپی که امکان تجسم در زمان واقعی ساختارهای متحرک مانند دستگاه گوارش را فراهم میکند. . تصویربرداری با اشعه ایکس سنگ بنای پزشکی مدرن است که تشخیص زودهنگام را تسهیل میکند و مداخلات درمانی را هدایت میکند.
بیهوشی
توسعه تکنیکهای بیهوشی ایمن و مؤثر انقلابی در جراحی و روشهای پزشکی در قرن بیستم ایجاد کرد و این امکان را فراهم کرد که عملهای پیچیده با حداقل درد و ناراحتی برای بیماران انجام شود. قبل از ظهور بیهوشی، جراحی اغلب یک تجربه آسیبزا و دردناک بود، با بیمارانی که درد طاقتفرسا و میزان مرگ و میر بالایی را تحمل میکردند.
کشف بیهوشی اتر توسط ویلیام مورتون در سال 1846 و بیهوشی با کلروفرم توسط جیمز سیمپسون در سال 1847 آغاز عمل بیهوشی مدرن بود. این عوامل استنشاقی اولیه بعداً با بیحسکنندههای داخل وریدی و استنشاقی با پروفایلهای ایمنی بهبود یافته و قابلیت کنترل جایگزین شدند.
بیهوشی با ایجاد یک حالت برگشتپذیر از بیهوشی، بی دردی و شل شدن عضلانی عمل میکند و به جراح اجازه میدهد تا بدون ایجاد درد یا ناراحتی برای بیمار، روشها را انجام دهد. توسعه فنآوریهای نظارت و پیشرفت در فارماکولوژی بیهوشی ایمنی و نتایج بیمار را بیشتر افزایش داده است و بیهوشی را به یکی از مهمترین نوآوریهای پزشکی قرن بیستم تبدیل کرده است.
پیوند اعضا
پیوند عضو به عنوان یک گزینه درمانی نجات بخش برای نارسایی اندام در مرحله نهایی در قرن بیستم ظهور کرد و به بیماران مبتلا به بیماریهایی مانند نارسایی کلیه، کبد، قلب، ریه و لوزالمعده امیدوار بود. پیوند موفقیتآمیز اندامها به پیشرفت در تکنیکهای جراحی، داروهای سرکوبکننده سیستم ایمنی، تایپ بافت و حفظ اندام بستگی دارد.
اولین پیوند موفقیتآمیز عضو، پیوند کلیه بود که توسط جوزف موری و همکارانش در سال 1954 انجام شد. پیشرفتهای بعدی در سرکوب سیستم ایمنی، مانند معرفی سیکلوسپورین در دهه 1980، به طور قابل توجهی نرخ بقای پیوند را بهبود بخشید و خطر رد پیوند را کاهش داد.
پیوند عضو از آن زمان به یک روش معمول در بسیاری از نقاط جهان تبدیل شده است و هر ساله هزاران جراحی پیوند انجام میشود. با این حال، چالشهایی مانند کمبود عضو، رد پیوند، و عوارض جانبی داروهای سرکوبکننده سیستم ایمنی همچنان موانع مهمی برای دسترسی گستردهتر به پیوند هستند. با این وجود، پیوند عضو یک دستاورد قابل توجه در پزشکی مدرن است که به بیماران فرصتی برای افزایش و بهبود کیفیت زندگی ارائه میدهد.
مداخلات قلبی عروقی
توسعه مداخلات قلبی عروقی انقلابی در مدیریت بیماریهای قلبی عروقی در قرن بیستم ایجاد کرد و جایگزینهای کم تهاجمی را برای جراحی قلب باز سنتی ارائه کرد. این مداخلات شامل روشهایی مانند آنژیوپلاستی عروق کرونر، استنتگذاری، کاتتریزاسیون قلبی و پیوند عروق کرونر (CABG) است.
آنژیوپلاستی عروق کرونر، که در اواخر دهه 1970 معرفی شد، شامل قرار دادن یک کاتتر بالونی در عروق کرونر تنگ شده برای گشاد شدن آنها و بازگرداندن جریان خون به عضله قلب است. افزودن استنتها، لولههای مشبک کوچکی که در شریانها قرار داده میشوند تا آنها را باز نگه دارند، نتایج طولانیمدت روشهای آنژیوپلاستی را بیشتر بهبود بخشید.
کاتتریزاسیون قلبی به متخصصان قلب اجازه میدهد تا آناتومی قلب و جریان خون را تجسم کنند و مداخلاتی مانند بالون valvuloplasty و تعویض دریچه آئورت ترانس کاتتر (TAVR) را انجام دهند. این تکنیکهای کم تهاجمی باعث کاهش عوارض و مرگ و میر ناشی از جراحی سنتی قلب باز شده و آنها را به ابزاری ضروری در درمان بیماریهای قلبی عروقی تبدیل کرده است.
روشهای تصویربرداری پزشکی
علاوه بر تصویربرداری اشعه ایکس، قرن بیستم شاهد توسعه روشهای مختلف تصویربرداری پزشکی بود که انقلابی در پزشکی تشخیصی ایجاد کرد. اینها شامل اولتراسوند، تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) ، توموگرافی گسیل پوزیترون (PET) و توموگرافی کامپیوتری با گسیل تک فوتون (SPECT) است .
تصویربرداری اولتراسوند از امواج صوتی با فرکانس بالا برای تولید تصاویر بلادرنگ از اندامها و ساختارهای داخلی استفاده میکند و آن را برای اهداف تشخیصی، بهویژه در مامایی و قلب، ایمن و همهکاره میسازد. MRI از میدانهای مغناطیسی و امواج رادیویی برای تولید تصاویر دقیق از بافتهای نرم و اندامها استفاده میکند و وضوح کنتراست عالی را بدون تشعشعات یونیزان ارائه میدهد.
تکنیکهای تصویربرداری PET و SPECT شامل تجویز ردیابهای رادیواکتیو است که در بافتها یا اندامهای مورد علاقه تجمع مییابند و امکان تشخیص ناهنجاریهای متابولیک و عملکردی را فراهم میکنند. این روشهای تصویربرداری به طور قابل توجهی تشخیص و مدیریت طیف گستردهای از شرایط پزشکی را پیشرفته کردهاند و اطلاعات ارزشمندی را برای برنامهریزی و نظارت بر درمان ارائه میدهند.
درمانهای مبتنی بر آنتیبادی
توسعه درمانهای مبتنی بر آنتیبادی نشاندهنده پیشرفت قابل توجهی در درمان بیماریهای مختلف از جمله سرطان، اختلالات خود ایمنی و بیماریهای عفونی است. آنتیبادیهای مونوکلونال، که برای هدف قرار دادن آنتی ژنهای خاص روی سلولها یا پاتوژنها مهندسی شدهاند، به ابزار ارزشمندی برای اهداف تشخیصی و درمانی تبدیل شدهاند.
آنتیبادیهای مونوکلونال را میتوان برای هدف قرار دادن مستقیم سلولهای سرطانی، مسدود کردن مسیرهای التهابی در بیماریهای خودایمنی یا خنثی کردن عوامل عفونی مانند ویروسها استفاده کرد. به عنوان مثال میتوان به تراستوزوماب برای پستان HER2 مثبت اشاره کرد
لقاح آزمایشگاهی (IVF)
لقاح آزمایشگاهی (IVF) با امکان باردار شدن و بچه دار شدن زوجهایی که با ناباروری دست و پنجه نرم میکنند، پزشکی باروری را متحول کرد. IVF که در اواخر قرن بیستم توسعه یافت، شامل لقاح تخمک توسط اسپرم خارج از بدن، در محیط آزمایشگاهی است. سپس جنینهای به دست آمده به رحم زن منتقل میشوند تا بارداری ثابت شود.
اولین روش موفقیتآمیز IVF توسط دکتر رابرت ادواردز و دکتر پاتریک استپتو در سال 1978 انجام شد که منجر به تولد لوئیز براون، اولین “کودک لوله آزمایش” در جهان شد. از آن زمان، IVF به یک فناوری کمک باروری پرکاربرد تبدیل شده است که به میلیونها زوج در سراسر جهان کمک میکند تا بر ناباروری غلبه کنند.
پیشرفتها در تکنیکهای IVF، مانند تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم (ICSI)، آزمایشهای ژنتیکی قبل از لانهگزینی (PGT)، و انجماد جنینها، نرخ موفقیت را بیشتر بهبود بخشیده و اندیکاسیونهای درمان را گسترش دادهاند. IVF با تحقیقات مداوم بر افزایش ایمنی، کارایی و دسترسی به تکامل خود ادامه میدهد.
داروهای روانگردان
داروهای روانگردان، از جمله داروهای ضد افسردگی، ضد روان پریشی، ضد اضطراب و تثبیتکنندههای خلقی، درمان اختلالات سلامت روان را در قرن بیستم متحول کردهاند. این داروها عدم تعادل انتقالدهندههای عصبی در مغز مرتبط با شرایطی مانند افسردگی، اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی، اختلالات اضطرابی و سایر بیماریهای روانپزشکی را هدف قرار میدهند.
کشف داروهای روانگردان با مشاهده بیوقفه اثرات افزایش خلق و خوی برخی داروها، مانند لیتیوم برای اختلال دوقطبی و کلرپرومازین برای اسکیزوفرنی، در اواسط قرن بیستم آغاز شد. تحقیقات بعدی منجر به توسعه عوامل انتخابی و موثرتر با عوارض جانبی کمتر شد.
داروهای روانگردان اغلب همراه با روان درمانی و سایر مداخلات روانی اجتماعی برای مدیریت اختلالات سلامت روان استفاده میشوند. در حالی که آنها کنترل علائم و کیفیت زندگی را برای بسیاری از بیماران به طور قابل توجهی بهبود بخشیدهاند، داروهای روانگردان بدون محدودیت از جمله خطر عوارض جانبی، تحمل و وابستگی نیستند. با این وجود، آنها جزء ضروری مراقبتهای روانپزشکی جامع هستند.
جراحی کم تهاجمی
تکنیکهای جراحی حداقل تهاجمی (MIS) که به عنوان جراحی لاپاروسکوپی یا آندوسکوپی نیز شناخته میشوند، با ارائه جایگزینهای کمتر تهاجمی برای روشهای باز سنتی، انقلابی در عمل جراحی ایجاد کردهاند. MIS شامل استفاده از برشهای کوچک و ابزارهای تخصصی مجهز به دوربینها و چراغها برای انجام عملهای جراحی با دقت و تجسم بیشتر است.
توسعه تکنیکهای MIS در اواسط قرن بیستم با معرفی لاپاراسکوپی برای اهداف تشخیصی آغاز شد. با گذشت زمان، پیشرفت در فناوری و ابزارهای جراحی، دامنه MIS را گسترش داد تا طیف وسیعی از روشها را در تخصصهای مختلف جراحی، از جمله زنان، اورولوژی، گوارش و ارتوپدی در بر گیرد.
MIS مزایای بی شماری نسبت به جراحی باز سنتی دارد، از جمله کاهش درد پس از عمل، اقامت کوتاهتر در بیمارستان، زمان بهبودی سریعتر و بهبود نتایج زیبایی. روشهای متداول MIS شامل کوله سیستکتومی لاپاروسکوپی، آپاندکتومی، هیسترکتومی و جراحی مفصل آرتروسکوپی است. با ادامه تکامل فناوری، انتظار میرود دامنه و پیچیدگی روشهای MIS بیشتر گسترش یابد و گزینههای درمانی ایمنتر و مؤثرتری را به بیماران ارائه دهد.
مهندسی ژنتیک و ژن درمانی
مهندسی ژنتیک و ژن درمانی نشاندهنده نوآوریهای پیشگامانه در پزشکی است که نویدبخش درمان اختلالات ژنتیکی، سرطان و سایر بیماریها در سطح مولکولی است. این فناوریها به دانشمندان اجازه میدهند تا ژنها را برای تصحیح جهشهای ژنتیکی، افزایش اثربخشی درمانی یا هدف قرار دادن مسیرهای بیماری خاص دستکاری و اصلاح کنند.
ظهور تکنیکهای مهندسی ژنتیک، مانند فناوری DNA نوترکیب و ویرایش ژن CRISPR-Cas9 ، دستکاری دقیق ژنوم را برای اهداف تحقیقاتی و درمانی ممکن کرده است. رویکردهای ژن درمانی شامل تحویل ژنهای درمانی به سلولهای هدف برای اصلاح یا جایگزینی ژنهای معیوب، بازگرداندن عملکرد طبیعی سلولی یا القای پاسخهای ایمنی در برابر سلولهای سرطانی است.
در حالی که ژن درمانی پتانسیل قابل توجهی را در مطالعات پیش بالینی و بالینی نشان داده است، چالشهایی از جمله نگرانیهای ایمنی، پاسخهای ایمنی و ملاحظات اخلاقی همچنان وجود دارد. با این وجود، پیشرفتهای تحقیقاتی و فناوری در حال انجام باعث پیشرفت در این زمینه میشود و امیدی برای توسعه درمانهای مؤثر برای اختلالات و بیماریهای ژنتیکی که قبلاً صعبالعلاج بودند، فراهم میکند.
اعضای مصنوعی و پروتز
توسعه اندامهای مصنوعی و دستگاههای مصنوعی زندگی افراد مبتلا به نارسایی اندام یا از دست دادن اندام را تغییر داده است، عملکرد را بازیابی کرده و کیفیت زندگی را بهبود میبخشد. اندامهای مصنوعی مانند قلب مصنوعی، کلیهها و ریهها عملکرد فیزیولوژیکی اندامهای طبیعی را تکرار میکنند و میتوانند به عنوان جایگزینهای موقت یا دائمی در بیماران مبتلا به نارسایی اندام در مرحله پایانی مورد استفاده قرار گیرند.
دستگاههای مصنوعی، از جمله اندامها، مفاصل و اندامهای مصنوعی، تحرک، استقلال و عملکرد را برای افراد با از دست دادن اندام یا ناتوانی فراهم میکنند. پیشرفت در علم مواد، رباتیک و مهندسی زیستی منجر به توسعه دستگاههای مصنوعی پیچیدهتر با قابلیت حرکت طبیعی و بازخورد حسی شده است.
اندامهای مصنوعی و دستگاههای مصنوعی با تحقیقات مداوم بر روی افزایش زیست سازگاری، دوام و ادغام با بدن انسان به تکامل خود ادامه میدهند. در حالی که چالشها از جمله هزینه، دسترسی و قابلیت زنده ماندن درازمدت باقی مانده است، اندامهای مصنوعی و پروتزها کیفیت زندگی میلیونها نفر را در سراسر جهان به طور قابل توجهی بهبود بخشیدهاند.
پزشکی از راه دور و مراقبتهای بهداشتی از راه دور
فناوریهای پزشکی از راه دور و مراقبتهای بهداشتی از راه دور با امکان دسترسی بیماران به خدمات و مشاورههای پزشکی از راه دور، غلبه بر موانع مسافت، زمان و تحرک، ارائه مراقبتهای بهداشتی را متحول کردهاند. این فناوریها طیف گستردهای از کاربردها، از جمله مشاوره از راه دور، نظارت از راه دور، درمان از راه دور و راهحلهای سلامت موبایل (mHealth) را در بر میگیرند.
توسعه فناوریهای پزشکی از راه دور در اواخر قرن بیستم با ظهور پلتفرمهای مخابراتی و سلامت دیجیتال آغاز شد. با گذشت زمان، پیشرفتها در اتصال به اینترنت، دستگاههای تلفن همراه و دستگاههای نظارت از راه دور، دامنه و قابلیتهای پزشکی از راه دور را گسترش داده و آن را به بخشی جدایی ناپذیر از ارائه مراقبتهای بهداشتی مدرن تبدیل کرده است.
پزشکی از راه دور مزایای متعددی از جمله دسترسی بهتر به خدمات مراقبتهای بهداشتی، کاهش هزینههای مراقبتهای بهداشتی، افزایش راحتی بیمار و افزایش تداوم مراقبت را ارائه میدهد. این امر به ویژه در مناطق روستایی و محروم، که دسترسی به متخصصان و منابع پزشکی ممکن است محدود باشد، ارزشمند است. همانطور که پزشکی از راه دور به تکامل خود ادامه میدهد، انتظار میرود که نقش مهمی در ارائه مراقبتهای بهداشتی، به ویژه با توجه به چالشهای جهانی مانند همهگیری COVID-19 ایفا کند.
مهندسی بافت و پزشکی بازساختی
مهندسی بافت و پزشکی بازساختی، زمینههای پیشرفتهای را نشان میدهند که هدف آنها ترمیم، جایگزینی یا بازسازی بافتها و اندامهای آسیبدیده با استفاده از ترکیبی از سلولها، مواد زیستی و عوامل رشد است. این فناوریها راهحلهای امیدوارکنندهای را برای درمان طیف وسیعی از شرایط پزشکی، از جمله نارسایی اندامها، نقصهای بافتی و بیماریهای دژنراتیو ارائه میدهند.
رویکردهای مهندسی بافت شامل ساخت داربستهای سهبعدی است که با سلولها و مولکولهای زیست فعال برای تحریک بازسازی بافت کاشته میشوند. استراتژیهای پزشکی بازساختی بر مهار ظرفیت بازسازی بدن از طریق درمان سلولهای بنیادی، تحویل فاکتور رشد و پیوند بافت تمرکز دارند.
در حالی که مهندسی بافت و پزشکی بازساختی پتانسیل زیادی برای متحول کردن مراقبتهای بهداشتی دارند، چالشهای مهمی از جمله مقیاسپذیری، عروقسازی و رد سیستم ایمنی باقی مانده است. با این وجود، تحقیقات در حال انجام و آزمایشهای بالینی با کاربردهای امیدوارکننده در زمینههایی مانند پیوند اعضا، ترمیم زخم و پزشکی شخصیسازی شده در حال پیشرفت است. با ادامه پیشرفت فناوری، مهندسی بافت و پزشکی بازساختی با ارائه راهحلهای نوآورانه برای ترمیم و بازسازی بافتها و اندامهای آسیبدیده، آماده تغییر آینده مراقبتهای بهداشتی هستند.
درمانهای هدفمند سرطان
درمانهای هدفمند سرطان نشاندهنده تغییر پارادایم در درمان سرطان با هدف قرار دادن خاص تغییرات مولکولی است که باعث رشد و پیشرفت تومور میشود. برخلاف شیمی درمانی سنتی، که سلولهای در حال تقسیم سریع را بهطور بیرویه از بین میبرد، هدف درمانهای هدفمند، مختل کردن مسیرها یا مولکولهای خاص درگیر در توسعه سرطان و در عین حال حفظ سلولهای طبیعی است.
توسعه درمانهای هدفمند سرطان در اواخر قرن بیستم با کشف انکوژنها، ژنهای سرکوبکننده تومور و سایر تغییرات ژنتیکی دخیل در سرطان آغاز شد. نمونههایی از درمانهای هدفمند عبارتند از مهارکنندههای تیروزین کیناز، آنتیبادیهای مونوکلونال و مهارکنندههای مولکولی کوچک که مسیرهای سیگنال دهی خاص یا اهداف مولکولی درگیر در رشد و بقای تومور را مسدود میکنند.
درمانهای هدفمند چشمانداز درمان بسیاری از سرطانها را تغییر داده است و منجر به بهبود نتایج و کاهش عوارض جانبی در مقایسه با شیمیدرمانی سنتی شده است. با این حال، چالشهایی مانند مقاومت دارویی و ناهمگونی تومور همچنان موانع مهمی برای دستیابی به موفقیت بلندمدت با درمانهای هدفمند سرطان هستند. با این وجود، تحقیقات مداوم و رویکردهای پزشکی دقیق، نویدبخش پیشرفتهای بیشتر در درمان سرطان هستند.
پزشکی شخصی
پزشکی شخصی، که به عنوان پزشکی دقیق نیز شناخته میشود، با هدف تطبیق درمان و مداخلات پزشکی برای بیماران فردی بر اساس ترکیب ژنتیکی منحصر به فرد، عوامل سبک زندگی و تأثیرات محیطی آنها انجام میشود. مفهوم پزشکی شخصی در اواخر قرن بیستم با پیشرفتهایی در ژنومیک، زیستشناسی مولکولی و بیوانفورماتیک پدیدار شد.
یکی از ارکان کلیدی پزشکی شخصی، استفاده از آزمایش ژنتیک و تجزیه و تحلیل نشانگرهای زیستی برای شناسایی بیمارانی است که احتمالاً به درمانهای خاص پاسخ میدهند یا در معرض افزایش خطر عوارض جانبی هستند. این به پزشکان اجازه میدهد تا برنامهها و مداخلات درمانی را برای به حداکثر رساندن اثربخشی و به حداقل رساندن عوارض جانبی سفارشی کنند.
پزشکی شخصی در تخصصهای مختلف پزشکی از جمله انکولوژی، قلب و عروق، نورولوژی و بیماریهای عفونی کاربرد دارد. این پتانسیل را برای بهینهسازی نتایج درمانی، بهبود ایمنی بیمار و کاهش هزینههای مراقبتهای بهداشتی با اجتناب از درمانهای بی اثر یا غیر ضروری ارائه میدهد. همانطور که درک ما از اساس ژنتیکی بیماری همچنان در حال رشد است، پزشکی شخصیسازی شده نقش مهمی را در شکل دادن به آینده مراقبتهای بهداشتی ایفا میکند.
نانوپزشکی
نانوپزشکی شامل استفاده از فناوری نانو برای تشخیص، پیشگیری و درمان بیماریها در سطوح مولکولی و سلولی است. مواد و دستگاههای نانومقیاس ویژگیها و قابلیتهای منحصربهفردی را ارائه میکنند که میتوان از آنها برای غلبه بر موانع بیولوژیکی، هدف قرار دادن بافتها یا سلولهای خاص و ارائه عوامل درمانی با دقت و کارایی استفاده کرد.
در زمینه درمان سرطان، نانوپزشکی نویدبخش تحویل داروی هدفمند، درمان با هدایت تصویر و ترانوستیک (درمان ترکیبی و تشخیص) است. نانوذرات را میتوان طوری مهندسی کرد که به طور انتخابی در بافتهای تومور انباشته شوند و در عین حال سلولهای سالم را حفظ کنند، در نتیجه اثربخشی و سمیت داروهای ضد سرطان را کاهش میدهند.
فراتر از سرطانشناسی، نانوپزشکی در دارورسانی، تصویربرداری، تشخیص، پزشکی احیاکننده و پزشکی شخصی کاربرد دارد. با این حال، چالشهایی مانند ایمنی، زیست سازگاری و مقیاسپذیری باید برای تحقق پتانسیل کامل نانوپزشکی در عمل بالینی مورد توجه قرار گیرد. با این وجود، پیشرفتهای تحقیقاتی و فناوری در حال انجام، باعث پیشرفت در این زمینه شده و پیامدهای امیدوارکنندهای برای آینده مراقبتهای بهداشتی دارد.
پایش مداوم گلوکز (CGM)
سیستمهای پایش مداوم گلوکز (CGM) مدیریت دیابت را با ارائه نظارت مستمر و در زمان واقعی بر سطح گلوکز خون متحول کرده است و به بیماران این امکان را میدهد تا سطح گلوکز خود را در طول روز ردیابی کنند و تصمیمگیری آگاهانه در مورد دوز انسولین، رژیم غذایی و سبک زندگی بگیرند.
سیستمهای CGM از حسگرهای پوشیدنی تشکیل شدهاند که سطح گلوکز را در مایع بینابینی اندازهگیری میکنند که ارتباط نزدیکی با سطح گلوکز خون دارد. این حسگرها دادهها را بهصورت بیسیم به یک گیرنده یا برنامه تلفن هوشمند منتقل میکنند و به کاربران خوانشهای لحظهای گلوکز، اطلاعات روند و هشدارهایی را برای هیپوگلیسمی یا هیپرگلیسمی ارائه میدهند.
توسعه فناوری CGM به طور قابل توجهی کنترل قند خون را بهبود بخشیده، خطر هیپوگلیسمی و هیپرگلیسمی را کاهش داده و کیفیت زندگی افراد مبتلا به دیابت را افزایش داده است. ادغام با پمپهای انسولین و سیستمهای حلقه بسته، همچنین به عنوان سیستمهای پانکراس مصنوعی شناخته میشود، پتانسیل بیشتری برای تحویل خودکار انسولین و بهینهسازی مدیریت گلوکز ارائه میدهد. همانطور که فناوری CGM به تکامل خود ادامه میدهد، نویدبخش تغییر مراقبت از دیابت و بهبود نتایج برای بیماران در سراسر جهان است.
رباتیک در جراحی
رباتیک در جراحی که به عنوان جراحی به کمک ربات نیز شناخته میشود، با ارائه دقت، مهارت و تجسم بیشتر در طول روشهای کم تهاجمی، عمل جراحی را متحول کرده است. سیستمهای جراحی رباتیک شامل بازوهای رباتیک مجهز به ابزار جراحی و یک دوربین با کیفیت بالا است که توسط جراح از کنسولی در اتاق عمل کنترل میشود.
سیستم جراحی داوینچی که در اوایل قرن بیست و یکم معرفی شد، یکی از پرکاربردترین پلتفرمهای جراحی رباتیک است که کاربردهایی را در تخصصهای مختلف جراحی، از جمله اورولوژی، زنان، جراحی عمومی و جراحی قلب و عروق ارائه میدهد. بازوهای رباتیک این سیستم حرکات دست جراح را با دقت و دامنه حرکتی بیشتر تقلید میکند و امکان تشریح دقیق، بخیه زدن و دستکاری بافت را فراهم میکند.
رباتیک در جراحی مزایای زیادی نسبت به روشهای لاپاراسکوپی سنتی دارد، از جمله ارگونومی بهبود یافته، کاهش خستگی جراح و افزایش تجسم میدان جراحی. در حالی که جراحی رباتیک با زمان نصب طولانیتر و هزینههای بالاتر همراه است، مزایای آن از نظر نتایج بیمار، اقامت کوتاهتر در بیمارستان و زمان بهبودی سریعتر منجر به پذیرش گسترده در بسیاری از مراکز پزشکی در سراسر جهان شده است. با ادامه پیشرفت فناوری، انتظار میرود روباتیک در جراحی نقش مهمی را در آینده عمل جراحی ایفا کند.