فصل دوم سریال Monsters با بازی خاویر باردم در مورد داستان واقعی برادران منندز است
فصل اول سریال Monsters داستان جفری دامر را روایت می‌کرد.
فصل اول این مجموعه توسط رایان مورفی (Ryan Murphy) و ایان برنان (Ian Brennan) ساخته شد. رایان مورفی که به دلیل آثار معروف خود در ژانرهای ترسناک و درام جنایی مانند American Horror Story و Ratched شهرت دارد، این بار با نگاهی به داستان زندگی واقعی یکی از وحشتناک‌ترین قاتلان سریالی آمریکا، جفری دامر، سراغ موضوعی پیچیده‌تر رفت. مورفی با بهره‌گیری از استعداد خود در ساخت آثار ترسناک و دراماتیک، توانست این داستان جنایی را به یک سریال روانشناسانه و جنایی قدرتمند تبدیل کند.
هنرپیشه‌های اصلی
- اوان پیترز (Evan Peters) در نقش جفری دامر (Jeffrey Dahmer): پیترز که پیشتر در آثار دیگر مورفی نقش‌های متنوع و پیچیده‌ای ایفا کرده بود، با ایفای نقش دامر به یکی از برجسته‌ترین اجراهای خود دست یافت. او توانست در این سریال نقش قاتلی سرد و بی‌احساس را به شکلی عمیق و واقعی به تصویر بکشد.
- ریچارد جنکینز (Richard Jenkins) در نقش لایونل دامر (Lionel Dahmer): پدر جفری دامر که در تلاش است با رفتارهای عجیب و خطرناک پسرش مقابله کند. جنکینز با اجرای قدرتمند خود، توانست به نقش این پدر ناامید و خسته جان ببخشد.
- نیسی نش (Niecy Nash) در نقش گلندا کلیولند (Glenda Cleveland): همسایه جفری دامر که بارها به پلیس درباره رفتارهای مشکوک دامر هشدار داده بود، اما صدای او نادیده گرفته شد. نش نقش کلیدی در نمایش تاثیر نادیده‌گرفتن شکایات قربانیان و بی‌توجهی پلیس به این پرونده دارد.
داستان سریال
سریال DAHMER – Monster: The Jeffrey Dahmer Story به روایت زندگی و جنایات وحشیانه جفری دامر، یکی از بدنام‌ترین قاتلان سریالی در آمریکا، می‌پردازد. داستان سریال از زمانی آغاز می‌شود که دامر به یک سری قتل‌های بی‌رحمانه دست می‌زند و قربانیان خود را مورد سوءاستفاده قرار می‌دهد. دامر که بین سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۱ حداقل ۱۷ مرد و پسر جوان را به قتل رساند، از روش‌های وحشتناکی مانند مثله کردن و آدم‌خواری استفاده می‌کرد.
سریال بر جنبه‌های روانشناسانه و جامعه‌شناسانه این ماجرا تمرکز دارد و تلاش می‌کند تا از نگاه قربانیان، خانواده‌های آن‌ها، و نهادهای اجتماعی به این پرونده پرداخته شود. برخلاف بسیاری از آثار مرتبط با جنایت‌های سریالی، این سریال بیشتر به بی‌توجهی و ناکارآمدی پلیس و سیستم قضایی در جلوگیری از ادامه جنایات دامر می‌پردازد. یکی از نکات برجسته سریال، نمایش رابطه دامر با همسایه‌اش، گلندا کلیولند است که بارها رفتارهای خطرناک دامر را به پلیس گزارش داد، اما این هشدارها نادیده گرفته شد.
داستان واقعی و اقتباس
سریال DAHMER – Monster: The Jeffrey Dahmer Story بر اساس داستان واقعی جفری دامر ساخته شده است. دامر بین سال‌های ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۱ مرتکب جنایت‌های وحشتناکی شد. او قربانیان خود را از میان مردان و پسران جوان انتخاب می‌کرد، آن‌ها را به خانه‌اش می‌کشاند و پس از قتل، اجساد آن‌ها را مثله کرده و بخش‌هایی از بدن قربانیان را نگه می‌داشت. برخی از اجساد قربانیان را حتی به روش آدم‌خواری استفاده می‌کرد.
یکی از جنجالی‌ترین بخش‌های پرونده دامر، نادیده‌گرفتن هشدارهای مردم و قربانیان توسط پلیس بود. در یکی از موارد، کونراک سینتاسومفون، پسری ۱۴ ساله که از دامر فرار کرده بود، توسط همسایه‌ها پیدا شد. با این حال، پلیس دامر را به دلیل عدم ظن کافی، آزاد کرد و این پسر به قتل رسید. این اشتباهات پلیس یکی از دلایل اصلی ادامه قتل‌های دامر بود و این موضوع در سریال به صورت برجسته‌ای به تصویر کشیده شده است.
سریال به شکلی دقیق و واقع‌گرایانه این وقایع را به تصویر می‌کشد و سعی دارد از جنبه‌های مختلف به تأثیرات روانی و اجتماعی جنایت‌های دامر بپردازد.
فصل دوم سریال
فصل دوم این سریال هم توسط توسط رایان مورفی و ایان برنان ساخته شده و پخش آن از 29 شهریور شروع می‌شود.
هنرپیشه‌های اصلی
- نیکلاس الکساندر چاوز (Nicholas Alexander Chavez) در نقش لایل منندز (Lyle Menendez): او که بیشتر با بازی در سریال General Hospital شناخته شده است، در این سریال نقش یکی از برادران قاتل را ایفا می‌کند.
- کوپر کاچ (Cooper Koch) در نقش اریک منندز (Erik Menendez): کاچ که پیشتر در فیلم They/Them دیده شده بود، نقش برادر کوچکتر منندز را به تصویر می‌کشد.
- خاویر باردم (Javier Bardem) در نقش خوزه منندز (José Menendez): باردم، برنده اسکار، نقش پدر قربانی را بازی می‌کند.
- کلوئی سونی (Chloë Sevigny) در نقش کتی منندز (Kitty Menendez): سونی نقش مادر خانواده منندز را ایفا می‌کند.
- ناتان لین (Nathan Lane) در نقش دومینیک دان (Dominick Dunne): لین نقش یک روزنامه‌نگار را که این پرونده را به تفصیل پوشش می‌دهد، بازی می‌کند.
- آری گرینور (Ari Graynor) در نقش لزلی آبرامسون (Leslie Abramson): او وکیل دفاع اریک منندز است که تلاش می‌کند او را از مجازات سنگین نجات دهد.
هشدار اسپویل (اگر داستان را نمی‌دانید)
داستان واقعی برادران منندز
پرونده جنایی لایل منندز (Lyle Menendez) و اریک منندز (Erik Menendez)، دو برادر اهل بورلی هیلز، به دلیل قتل وحشیانه والدینشان، خوزه منندز (José Menendez) و کتی منندز (Kitty Menendez)، در سال ۱۹۸۹ به یکی از شناخته‌شده‌ترین پرونده‌های جنایی در تاریخ آمریکا تبدیل شدند. این پرونده به دلیل ابعاد روانشناسی پیچیده، زندگی پر زرق و برق خانواده منندز، و رسانه‌ای شدن دادگاه آن‌ها، به یکی از مهم‌ترین موضوعات جنایی و فرهنگی در دهه ۱۹۹۰ تبدیل شد.
سابقه خانوادگی و انگیزه قتل
خوزه منندز، پدر خانواده، یک مدیر اجرایی موفق در صنعت سرگرمی بود. او که اصلیت کوبایی داشت، در آمریکا به موفقیت‌های چشمگیری در کسب‌وکار رسید و توانست خانواده خود را به سطح بالایی از رفاه برساند. او و همسرش کتی، که یک بازیگر سابق بود، در خانه‌ای لوکس در بورلی هیلز زندگی می‌کردند. از بیرون، زندگی آن‌ها ایده‌آل به نظر می‌رسید: خانواده‌ای موفق با دو پسر جوان و آینده‌دار که به بهترین مدارس و دانشگاه‌ها راه یافته بودند.
اما پشت این تصویر ایده‌آل، روابط خانوادگی پر از تنش و مشکلات عمیق روانی بود. لایل و اریک منندز ادعا کردند که پدرشان، خوزه منندز، به مدت سال‌ها به آن‌ها سوءاستفاده جسمی و جنسی کرده بود. آن‌ها مدعی شدند که این سوءاستفاده‌ها و تهدیدهای مداوم پدرشان باعث شد که از جان خود بترسند و در نهایت تصمیم بگیرند که او و مادرشان را به قتل برسانند تا از این وضعیت نجات پیدا کنند.
در تاریخ ۲۰ آگوست ۱۹۸۹، برادران منندز والدین خود را در خانه‌شان به ضرب گلوله کشتند. آن‌ها در ابتدا تلاش کردند که این قتل‌ها را به عنوان یک حمله از سوی مهاجمان ناشناس جلوه دهند و با تماس به اورژانس، داستانی ساختگی را مطرح کردند. اما رفتارهای عجیب و بی‌محابای آن‌ها پس از قتل، توجه پلیس را جلب کرد.
پس از قتل: زندگی لاکچری و تجملاتی
پس از قتل، برادران منندز به سرعت اقدام به خرج کردن ارثیه والدینشان کردند. آن‌ها زندگی لوکس و پرهزینه‌ای را در پیش گرفتند که شامل خرید اتومبیل‌های گران‌قیمت، لباس‌های برند، و سفرهای خارجی بود. این رفتارهای عجیب و تجملاتی باعث شد که پلیس و افکار عمومی نسبت به آن‌ها مشکوک شوند.
لایل و اریک همچنین به باشگاه‌های تنیس می‌رفتند، به مهمانی‌های مجلل دعوت می‌شدند و زندگی اجتماعی خود را با نمایش ظاهری از بی‌توجهی به مرگ والدینشان ادامه می‌دادند. این رفتارهای غیرعادی باعث شد که مقامات تحقیقات بیشتری در مورد نقش آن‌ها در قتل والدینشان انجام دهند.
افشای حقیقت: اعترافات به روان‌پزشک
حقیقت قتل‌ها زمانی آشکار شد که اریک منندز به روان‌پزشک خود، دکتر جرمین، درباره ارتکاب قتل اعتراف کرد. اریک در یکی از جلسات روان‌درمانی به دکتر گفت که او و برادرش والدینشان را به قتل رسانده‌اند. در حالی که این اعترافات در ابتدا محرمانه بود، دوست دکتر جرمین که به مکالمات گوش داده بود، این اطلاعات را به پلیس رساند و باعث دستگیری برادران منندز شد.
این اعترافات، نقطه عطفی در تحقیقات پلیس بود و پس از این افشاگری، هر دو برادر دستگیر شدند و به اتهام قتل والدینشان تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند.
محاکمه و دادگاه
محاکمه برادران منندز به یکی از مهم‌ترین و پرتماشاگرترین دادگاه‌های جنایی در تاریخ آمریکا تبدیل شد. محاکمه از تلویزیون به‌صورت زنده پخش شد و توجه میلیون‌ها بیننده را به خود جلب کرد. در جریان دادگاه، برادران منندز ادعا کردند که والدینشان سال‌ها به آن‌ها سوءاستفاده روانی و جنسی کرده بودند و این سوءاستفاده‌ها باعث شد که آن‌ها به این نتیجه برسند که برای نجات جان خود باید والدینشان را بکشند.
یکی از جنجالی‌ترین بخش‌های این دادگاه، شهادت برادران درباره جزئیات وحشتناک سوءاستفاده‌ها بود. آن‌ها ادعا کردند که پدرشان، خوزه منندز، به‌طور مداوم آن‌ها را تحت فشار قرار داده بود و با تهدیدهای جسمی و روانی، آن‌ها را به وحشت انداخته بود. برادران گفتند که مادرشان، کتی منندز، نیز از این سوءاستفاده‌ها خبر داشته، اما هیچگاه اقدامی برای متوقف کردن آن‌ها انجام نداده است.
دادگاه همچنین به رفتارهای پس از قتل برادران پرداخت؛ رفتارهایی که نشان از بی‌احساسی و بی‌توجهی آن‌ها به این جنایت داشت. وکلای مدافع سعی کردند با تمرکز بر این ادعاها، برای موکلان خود دفاعی بر اساس «سوءاستفاده خانوادگی» مطرح کنند.
نتیجه محاکمه
در سال ۱۹۹۶، پس از دو محاکمه مجزا و طولانی، هر دو برادر به جرم قتل درجه اول محکوم شدند و به حبس ابد بدون امکان آزادی مشروط محکوم شدند. این حکم به دلیل عدم امکان توجیه قتل‌های وحشیانه، به رغم دفاعیات مربوط به سوءاستفاده، صادر شد.
محاکمه برادران منندز به یک رویداد فرهنگی تبدیل شد و تاثیر عمیقی بر جامعه آمریکا گذاشت. این محاکمه بحث‌های گسترده‌ای درباره تاثیر سوءاستفاده خانوادگی بر روان کودکان و نحوه مدیریت این مسائل در دادگاه‌ها به همراه داشت. با این حال، رسانه‌ای شدن این پرونده و تبدیل آن به یک شو تلویزیونی باعث شد که جنبه‌های روانشناسی و حقوقی آن کمتر مورد توجه قرار گیرد و بیشتر تمرکز بر جنجال‌های مربوط به زندگی لاکچری و تجملاتی برادران بعد از قتل باشد.
تاثیر فرهنگی و رسانه‌ای
پرونده برادران منندز به دلیل پوشش گسترده رسانه‌ها، به یکی از شناخته‌شده‌ترین پرونده‌های جنایی در دهه ۱۹۹۰ تبدیل شد. پخش زنده محاکمه و نمایش زندگی لاکچری این دو برادر پس از قتل والدینشان، باعث شد که این پرونده به یک نقطه عطف در تاریخ محاکمات جنایی تبدیل شود. همچنین، این پرونده سوالات زیادی را درباره سیستم قضایی آمریکا و نحوه مدیریت پرونده‌های مربوط به سوءاستفاده‌های خانوادگی و تاثیرات آن بر افراد جوان مطرح کرد.
از آن زمان تاکنون، پرونده برادران منندز به عنوان موضوع اصلی چندین مستند، کتاب و سریال‌های تلویزیونی مورد بررسی قرار گرفته است.