نویسندگان کتاب‌های محبوب جاده باریک آزادی و چرا ملت‌ها شکست می‌خورند برنده جایزه نوبل اقتصاد شدند

در ایران کتاب‌های محبوب جاده باریک آزادی و چرا ملت‌ها شکست می‌خورند بسیار محبوب هستند. هر دو کتاب گام به گام موضوع غقب‌افتادگی و رازهای توسعه‌یافتگی و آزادی را بررسی می‌کنند و با ارائه مثال‌های متعدد از دنیای قدیم و جدید، بحث را شیرین و قابل درک می‌کنند.

خبر هیجان انگیز این است که نویسندگان این دو کتاب حالا برنده جایزه نوبل در رشته اقتصاد شده‌اند. چه خوب که این خبر بر میزان خوانده شدن این دو اثر خوب احتمالا خواهد افزود.


سه اقتصاددان به دلیل پژوهش‌های مهم خود درباره اینکه چرا برخی کشورها ثروتمند و برخی دیگر فقیر هستند، موفق به دریافت جایزه نوبل اقتصاد شدند. دارون عحم اوغلو (Daron Acemoglu)، سیمون جانسون (Simon Johnson) و جیمز رابینسون (James Robinson) این جایزه را برای تحقیقاتی که نشان می‌دهد نهادهای اجتماعی چگونه می‌توانند مانع یا عامل پیشرفت یک جامعه شوند، دریافت کردند. این جایزه معادل 11 میلیون کرون سوئد معادل 1 میلیون دلار آمریکا است.

کمیته نوبل پژوهش این سه اقتصاددان را تحسین کرد و گفت که آن‌ها توضیح داده‌اند چرا «جوامعی که از قانون ضعیف و نهادهای بهره‌کش دارند ، نمی‌توانند رشد اقتصادی داشته باشند یا تغییرات مثبتی ایجاد کنند». این پژوهشگران همچنین نشان داده‌اند که در زمان استعمار اروپا در بخش‌های بزرگی از جهان، نهادهای بسیاری از جوامع تغییر یافتند. در بسیاری از موارد، این نهادها با هدف بهره‌کشی از مردم بومی ایجاد شدند، اما در برخی مناطق، بنیادهای سیستم‌های سیاسی و اقتصادی فراگیر (inclusive institutions) بنا نهاده شدند.

کشورهایی که موفق به توسعه نهادهای فراگیر شدند – نهادهایی که به حاکمیت قانون و حقوق مالکیت احترام می‌گذارند – در طول زمان به رفاه و ثروت دست یافتند، در حالی که کشورهایی که نهادهای بهره‌کش ایجاد کردند – نهادهایی که منابع را از توده مردم به نفع نخبگان مصادره می‌کنند – رشد اقتصادی کمی داشته‌اند.

در کتاب معروف خود «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند»، عجم اوغلو و رابینسون استدلال می‌کنند که تفاوت در ثروت بین ملت‌ها به دلیل تفاوت در نهادهای سیاسی و اقتصادی است. این کتاب با مقایسه دو شهر با نام «ناگالس» (Nogales) – یکی در آریزونا در آمریکا و دیگری در بخش سونورای مکزیک – نشان می‌دهد که شهروندان شهر آریزونا به دلیل قدرت نهادهای محلی، از نظر اقتصادی و سلامت بهتر هستند.

در پژوهش دیگری که در سال گذشته توسط عجم‌اوغلو و جانسون منتشر شد و با عنوان «قدرت و پیشرفت» (Power and Progress) نامگذاری شد، آن‌ها تاریخچه‌ای از 1000 سال پیشرفت تکنولوژیک ارائه می‌دهند. آن‌ها نشان داده‌اند که چگونه نوآوری‌های تکنولوژیک، از جمله هوش مصنوعی، بیشتر به نفع نخبگان بوده و به جای بهبود گسترده برای جامعه، فقط قدرت و ثروت را در دستان عده‌ای معدود متمرکز کرده است. آن‌ها هشدار داده‌اند که «مسیر فعلی هوش مصنوعی نه برای اقتصاد و نه برای دموکراسی مناسب است».

اعضای کمیته نوبل به نقل از عجم‌اوغلو توضیح داده‌اند که دموکراسی می‌تواند رشد اقتصادی را تقویت کند، اما به‌تنهایی راه‌حل تمام مشکلات نیست. او در مصاحبه‌ای تلفنی در زمان اعلام این جایزه تأکید کرد که رشد اقتصادی در رژیم‌های اقتدارگرا ناپایدار و محدود است، زیرا چنین کشورهایی به‌طور کلی قادر به نوآوری‌های پایدار و اصلی نیستند. او افزود که اقتصاد چین که به شدت به سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی و خودروهای برقی می‌پردازد، نشان‌دهنده چالشی برای این نظریه است، اما در نهایت، به دلیل ماهیت اقتدارگرایانه نهادهای آن، دستاوردهای بلندمدتی نخواهد داشت.

جایزه نوبل اقتصاد که به طور رسمی نام کامل آن جایزه بانک مرکزی سوئد در علوم اقتصادی به یاد آلفرد نوبل شناخته می‌شود، برخلاف سایر جوایز نوبل (فیزیک، شیمی، پزشکی، ادبیات و صلح) توسط آلفرد نوبل پیش‌بینی نشده بود و توسط بانک مرکزی سوئد در سال 1968 بنیان گذاشته شد.

سال گذشته، کلودیا گلدین (Claudia Goldin)، استاد دانشگاه هاروارد، به دلیل پژوهش‌هایش درباره جایگاه زنان در بازار کار این جایزه را دریافت کرد. او با استفاده از داده‌های 200 ساله آمریکا، نشان داد که شکاف دستمزدی بین زنان و مردان در طول تاریخ تغییر کرده است. در گذشته این شکاف بیشتر به دلیل تفاوت‌های آموزشی و شغلی بوده، اما در تاریخ اخیر این شکاف بیشتر در میان مردان و زنان در همان شغل رخ می‌دهد و عمدتاً پس از تولد اولین فرزند زنان بروز می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]