افزایش وزن ممکن است به ناپایداری سبک زندگی مربوط باشد، نه فقط کالریهای غذاها

در جهانی که وسوسههای غذایی، استرسهای روانی و تغییرات اجتماعی از هر سو بر ما هجوم میآورند، شاید دیگر نتوان چاقی را صرفاً نتیجهی پرخوری یا کمتحرکی دانست. پژوهشگران بر این باورند که آنچه در سایهی دید ما مانده، ناپایداری سبک زندگی یا Lifestyle Instability است؛ عامل ناپیدایی که در دل رویدادهای روزمره پنهان شده، اما میتواند بهطرزی محسوس بر متابولیسم، اشتها، رفتار غذایی و در نهایت افزایش وزن اثر بگذارد.
این دیدگاه تازه که در قالب مقالهای علمی منتشر شده، نشان میدهد که برخلاف تصور رایج، چربی بدن در روندی آرام و یکنواخت اضافه نمیشود؛ بلکه در مقاطع کوتاه و پرتنش زندگی ما بهصورت جهشی افزایش پیدا میکند. لحظاتی مثل تعطیلات، بیماریها، تغییرات محیطی یا حتی رویدادهای شاد میتوانند از تعادل بدن در زمینهی تغذیه و تحرک جلوگیری کنند و زمینهساز انباشت ناگهانی چربی شوند.
پایان افسانهی کالریهای ریز و پنهان
سالها تصور میشد که اگر روزانه فقط بهاندازهی چند حبه انگور کالری اضافی دریافت کنیم، این مازاد کوچک در طول یک سال منجر به چند کیلوگرم افزایش وزن میشود. این فرضیه، که بر پایهی محاسبههای سالانه وزن بنا شده بود، الهامبخش رژیمهای سختگیرانهای شد که بسیاری از آنها نهتنها بیاثر بودند، بلکه باعث حس شکست و ناامیدی در افراد میشدند.
اما حالا ابزارهای دقیقتری مانند فیتبیت Fitbit و اپلیکیشنهای پایش رفتار روزانه، دادههایی ارائه کردهاند که روایت متفاوتی دارند. این دادهها نشان میدهند که الگوی افزایش وزن بیشتر شبیه به انفجارهایی مقطعی است تا روندی خطی و پیوسته. مثلاً فردی که در طول تعطیلات نوروز یا کریسمس دچار پرخوری میشود، در همان چند روز وزن زیادی اضافه میکند که ممکن است برای ماهها ثابت بماند.

از استرس تا شیرینی: طیف گستردهی رویدادهای چاقکننده
پژوهشها ثابت کردهاند که نهفقط رویدادهای منفی، بلکه لحظات لذتبخش هم میتوانند باعث ناپایداری در سبک زندگی شوند. استرسهای روانی مانند فشار امتحانات، بحرانهای عاطفی یا مشکلات مالی، اغلب با افزایش سطح کورتیزول Cortisol همراهند. این هورمون، بدن را وارد حالت آمادهباش میکند و برای بقا، عملکردهایی چون هضم غذا یا چربیسوزی را کاهش میدهد.
در نتیجه، سوختوساز بدن کندتر شده و همزمان اشتهای فرد برای مصرف خوراکیهای شیرین و پرچرب افزایش مییابد. این واکنش زیستی شاید در دورانهای ابتدایی انسان برای فرار از خطرات واقعی مفید بود، اما در دنیای امروز، در مواجهه با تنشهایی مثل بیکاری یا گرانی، کارکردی مخرب دارد.
حتی وقایع شادیآور مثل مهمانیها، تولد فرزند، ازدواج یا سفرهای تفریحی میتوانند تعادل زندگی فرد را بر هم بزنند. این وقایع معمولاً همراه با پرخوری، خواب ناکافی، تغییر در ساعات غذا خوردن و کاهش تحرکاند که همگی بهطور ناخواسته در انباشت چربی بدن نقش دارند.
چاقی، نتیجهی یک چرخهی ناپایدار و پیدرپی
دادههای تازه حاکی از آنند که بدن ما در واکنش به این ناپایداریها وارد فاز دفاعی میشود. به بیان دیگر، وقتی شرایط زندگی بیثبات میشود، بدن تلاش میکند انرژی بیشتری ذخیره کند تا با «ناامنی» محیطی مقابله کند. اینگونه است که حتی پنج روز مصرف غذای ناسالم میتواند مسیر فیزیولوژیکی بدن را به سمت چاقی سوق دهد.
بهعلاوه، حتی تغییرات اقلیمی هم میتوانند بر نرخ سوختوساز بدن اثر بگذارند. برای مثال، در هوای سرد، لرزیدن میتواند مصرف انرژی را بالا ببرد. اما در دمای معتدل و شرایط زندگی یکنواخت، بدن انرژی کمتری مصرف میکند و میل به فعالیت جسمی هم کاهش مییابد. اینجاست که ترکیب ناپایداریهای روانی با شرایط زیستمحیطی، پازل افزایش وزن را کامل میکند.
راهکار تازه برای پیشگیری از چاقی: مداخلات مقطعی و هوشمندانه
بر اساس این دیدگاه نوین، دیگر نمیتوان انتظار داشت که رژیمهای بلندمدت یا برنامههای همیشگی ورزش برای همهی افراد مؤثر باشند. اگر چاقی در قالب اپیزودهای کوتاه و متلاطم رخ میدهد، پس باید راهحلها هم به همان صورت طراحی شوند.
پژوهشگران پیشنهاد میکنند که مداخلات رفتاری – مانند مشاوره، برنامهریزی غذایی یا افزایش فعالیت بدنی – باید در زمانهایی خاص و با هدف کاهش تأثیر رویدادهای پرتنش اجرا شوند، نه بهعنوان وظایف دائمی و فرساینده. برای نمونه، فردی که قرار است وارد دوران امتحانات شود یا بهتازگی والد شده، بهتر است بهطور موقت تحت برنامهای حمایتی قرار گیرد تا از افزایش ناگهانی وزن جلوگیری شود.
فناوریهای نوین، بهویژه هوش مصنوعی Artificial Intelligence، میتوانند در پیشبینی این دورههای بحرانی و ارائه راهکارهای فردیشده نقش مهمی ایفا کنند. اما در کنار همهی اینها، باید واقعگرا هم بود: عوامل متعددی – از جمله ژنتیک، شرایط اجتماعی و وضعیت سلامت – ممکن است خارج از کنترل فرد باشند. پس تمرکز را از «عدد روی ترازو» برداریم و آن را بر سلامتی کلی سبک زندگی قرار دهیم.