سرگذشت عجیب دکتر دبیکی ، جراح مشهور قلب و عروق
در این پست مقالهای را که قبلا وعده آن را به شما داده بودم ، در وبلاگ میگذارم. به نظر خودم یکی از جالبترین مقالاتی است که تا به حال ترجمه کردهام. برای آشنایی با بیماری «دیسکشن آئورت» به اینجا بروید.
در اواخر بعد از ظهر 31 دسامبر سال 2005 ، دکتر مایکل دبیکی Michael E. DeBakey 97 ساله در خانهاش در هوستون مشغول کار روی یک مقاله بود. ناگهان درد شدیدی در بالای سینه و بین دو کتفش احساس کرد ، درد بعدا به گردنش منتشر شد.
دکتر دبیکی که یکی از مشهورترین جراحان قلب در تاریخ محسوب میشود ، احساس کرد ظرف چند ثانیه قلبش از کار خواهد افتاد. دکتر دبیکی در مورد شرایطش در آن زمان چنین میگوید :
«برایم پیش نیامده بود که به 911 یا پزشکم تلفن کنم. احمقانه است ، وقتی این حادثه برای من رخ داد ، حس کردم زندانی سینهام شدهام. درد غیرقابل تحمل بود. در آن هنگام با خودت فکر میکنی چه کاری میتوانی برای تسکین دردت انجام دهی. درد آنقدر شدید است که آدم میخواهد ایست قلبی را به عنوان تنها راه خلاص شدن از آن درد عذابآور قبول کند.»
ولی وقتی قلب دکتر دبیکی به ضربان ادامه داد ، وی مشکوک شد که نکند حمله قلبی نداشته. او معاینات و چکآپهای دورهای انجام داده بود که ، خطری برای حمله در وی پیدا نکرده بودند. در این هنگام بود که دکتر دبیکی مشکوک شد که دچار دیسکشن آئورت شده است. در واقع هیچ کس به اندازه دکتر دبیکی در جهان یافت نمیشد که صلاحیت چنین تشخیصی را داشته باشد ، چرا که زمانی که وی جوان بود برای نخستین بار روش جراحی برای ترمیم دیسکشن آئورت ابداع کرده بود. از آن زمان تا کنون این جراحی دست کم 100 هزار بار در سراسر دنیا انجام شده است.
در آن هنگام که دکتر دبیکی دچار درد شده بود ، خانم دبیکی و دخترش الگا ، در منزل نبودند ، آنها وقتی به منزل برگشتند دیدند دکتر روی تخت نشسته ، وی نخواسته بود به آنها بیماریاش را اطلاع دهد، وی به همسر و دخترش دروغ گفت و ادعا کرد که بعد از خواب دچار کشیدگی عضلانی شده است.
«نمیخواستم کاترین را از تشخیص خودم آگاه کنم ، چون در این صورت او متوجه میشد من به زودی خواهم مرد.»
همسر دکتر دبیکی از دو نفر از دوستان و همکاران وی خواست که منزل بیایند ، آنها هم بعد از صحبت با دکتر دبیکی به دیسکشن آئورت شک کردند ، و تشخیص دادند که او به سیتی اسکن و کارهای تصویربرداری دیگر نیاز دارد ، ولی دکتر دبیکی تا 3 ژانویه با این کارها موافقت نکرد. بعد از اینکه اقدامات رادیولوژیک انجام شد معلوم شد که دکتر دبیکی نوع 2 دیسکشن آئورت را بر اساس سیستم طبقهبندی دیسشکن آئورت دارد ،همان سیستم طبقهبندیای که خود دکتر دبیکی به وجود آورده بود. به ندرت شخصی میتواند از چنین نوع دیسکشنی جان سالم به در برد.
در طی 50 سال گذشته ، دکتر دبیکی توانسته شیوه جراحی قلب را به کلی تغییر دهد. او جزو نخستین کسانی است که عمل بایپس شریانهای کرونری قلبی را انجام داده است. دکتر دبیکی توانسته چندین نسل از جراحان را در کالج پزشکی Baylor پرورش دهد و موفق شده بیش از 60 هزار بیمار را مورد عمل جراحی قرار دهد. وی در سال 1996 با درخواست بوریس یلتسین به مسکو رفت تا عمل جراحی بایپس وی را انجام دهد.
اما در آن بعد از ظهر ، دکتر دبیکی با تجربه جدیدی روبرو بود ، او در جایگاه یک بیمار مبتلا به دیسکشن آئورت قرار گرفته بود.
اما داستان بهبود دکتر دبیکی به این سادگیها هم نبوده است ، چرا که خود وی تا اواخر ماه ژانویه از بستری شدن در بیمارستان امتناع کرد. او واهمه داشت که انجام این عمل با توجه به شرایط سنیاش وی را از لحاظ ذهنی یا بدنی علیل کند. به گفته خودش :«ترجیح میدادم بمیرم.»
او تصمیم گرفت در خانه مراقبتهای پزشکی دریافت کند. در طول ساعات شبانهروز پزشکان بارها با منزل وی تماس میگرفتند تا مطمئن شوند فشار خون وی از حد معینی تجاوز نمیکند تا منجر به پاره شدن آئورت نشود. پرستاران غذا و نوشیدنی وی را کنترل میکردند. وی گاهگاهی به بیمارستان برده میشد تا تصویربرداریهای مختلف رویش انجام شود.
در روز ششم ژانویه وی اصرارکرد که برای ارائه مقالهاش به آکادمی پزشکی ، مهندسی و علوم تگزاس برود ، آکادمیای که خودش از اعضای مؤسس آن بود. برندگان جایزههای نوبل از اعضای این مجمع بودند. دکتر دبیکی به این جلسه رفت و به هر ترتیب بود ، مقالهاش را قرائت کرد ، سرجایش نشست تا به مقاله بعدی گوش کند که تصادفا درباره خطرات کشنده آنوریسم آئورت بود. سرانجام وی در ضیافت نهار آکادمی شرکت کرد و به خانه برگشت.
دکتر لوبه Loebe یکی از کسانی که در اولین شب بیماری به منزل دکتر دبیکی آمده بود می گوید :«او اتوریتی زیادی دارد ، طوری که نمیشود جلوی وی ایستاد و گفت باید چه کاری انجام دهد.»
ولی با گذشت زمان پزشکان دیگر نمیتوانستند فشار خون دبیکی را به درستی کنترل کنند ، تغذیه وی بد شده بود ، تنفسهای کوتاه پیدا کرده بود ، کلیههایش نارسا شده بود و مایع در فضای پریکاردیال جمع شده بود که مطرحکننده این مسئله بود که آنوریسم در حال نشت است.
سرانجام در 23 ژانویه وی رضایت داد در بیمارستان بستری شود. تصویربرداریها نشان دادند ،اندازه آنوریسم زیاد شده و از 5.2 سانتیمتر در 3 ژانویه به 6.6 رسیده است. پزشکان سیتی اسکن را به وی نشان دادند و جراحی را پیشنهاد کردند ولی باز دکتر دبیکی اصرار کرد که چند روز بعد مجددا ارزیابی شود.
در 9 ژانویه اندازه آنوریسم به 7.5سانتیمتر رسیده بود ، دکتر دبیکی ناهشیار شده بود و نزدیک مرگ بود. به وضوح باید کاری انجام میشد. در اوایل ژانویه وضعیت سلامتی وی بدتر شده بود و ناهشیار هم شده بود. اینجا بود که همکار و همراه 40 ساله وی دکتر جورج نون George P. Noon تصمیم گرفت به عنوان تنها راه درمان ، به جراحی روی آورد.
اما متخصص بیهوشی بیمارستان از بیهوش کردن این بیمار مشهور خودداری کرد ، زیرا که تا به آن روز چنین جراحیای روی شخصی با آن سن و با آن وضعیت سلامتی انجام نشده بود. به علاوه دکتر دبیکی ورقهای امضاء کرده بود که انجام CPR و جراحی روی خود را ممنوع کرده بود.
در طبقه دوازدهم بیمارستان Methodist ، در نیمه شب جلسه اضطراری «کمیته اخلاق» بیمارستان تشکیل شد. در این جلسه همسر دکتر دبیکی –کاترین- بدون اجازه وارد شده بود تا درخواست کند بدون درنگ جراحی انجام شود. سرانجام کمیته اخلاقی با جراحی موافقت کرد. یک متخصص بیهوشی که همکار دکتر دبیکی بود وی را بیهوش کرد تا عمل جراحی 7 ساعته آغاز شود. برای محافظت مغز و سایر اعضا ، بدن دکتر دبیکی سرد شد. جراحان با یک پیوند داکرون 6 تا 8 سانتیمتری ، قسمت آسیبدیده را تعویض کردند. این گرفت درست شبیه گرفتی بود که دکتر دبیکی در دهه پنجاه مورد استفاده قرار میداد.
بعد از اتمام جراحی ، بیمار به ICU برده شد و مورد تراکئوستومی و گاستروستومی قرار گرفت. وی 6 هفته با ونتیلاتور تنفس کرد و به خاطر نارسایی کلیه ، دیالیز شد. به مدت یک ماه وضعیت دکتر دبیکی وخیم بود ، او در ICU بستری بود که پنجرهای رو به خارج نداشت ، گاهی دچار دلیریوم میشد و گاهی هیچگونه پاسخی نمیداد ، پزشکان نگران بودند که وی دچار آسیب مغزی دائمی شده باشد ، برای بهتر کردن شرایط و برای اینکه وی از لحاظ روحی ارتقا پیدا کند و بتواند شب را از روز تشخیص دهد ، یک سوییت کامل بیمارستان تبدیل به یک ICU خصوصی برای دکتر شد.
در این حین بعضی از کمکها از جاهایی رسیدند که انتظار آن نمیرفت. در 2 آوریل دکتر لون William W. Lunn متخصص ریه تیم پزشکی ، دختر 8 سالهاش الیزابت را به بیمارستان آورد ، در بیمارستان این دختر کوچک یک نقاشی کشید که منظرهای از درخت و سبزه و رنگین کمان و پروانه بود و از پدرش خواست آن را به دکتر دبیکی بدهد. دکتر لون میگوید :«باید دکتر دبیکی را میدیدید که چطور چشمانش روشن شد.» او خواست الیزابت را ببنید ، سرش را در دست گرفت و از وی تشکر کرد. سرانجام در 16 ماه می دکتر دبیکی از بیمارستان مرخص شد ، گرچه یک بار مجددا برای کنترل فشار خون به بیمارستان برگشت. در جریان بستری گاهی دکتر دبیکی شیطنتهایی میکرد مثلا خود را به خواب میِزد تا به حرفهای پزشکان گوش کند.
روزی یکی از پزشکان از وی خواست بلند شود ولی او خودش را به خواب زده بود. اینجا بود که دکتر وانمود کرد یک پمپ خون را که دبیکی در دهه 30 برای ترانسفیوژن ابداع کرده بود ، پیدا کرده. دبیکی چشمانش را گشود و شروع کرد به دادن توضیحات مشروحی در مورد آن پمپ. دکتر دبیکی در حالی که در یک رستوران در هوستون مشغول صرف شام است در مورد آن جراحی میگوید : «یک معجزه بود ، من واقعا الان نباید اینجا باشم.»
هزینه معالجات دکتر دبیکی از یک میلیون دلار تجاوز کرد. بستری دکتر دبیکی با اسم مستعار انجام شد ، چرا که بعدا ممکن بود شرکتهای بیمه ایراداتی در مورد هزینههای صرفشده بگیرند.
حالا دکتر دبیکی می تواند فواصلی را بدون کمک مستقلا طی کند ولی برای مسیرهای بلندتر از یک اسکوتر موتوری استفاده می کند. گاهی وی با این اسکوتر در راهروها مسابقه میدهد و پزشکانی از همه سنین وی را در جریان این بازیها دنبال می کنند.
دکتر دبیکی دوست دارد بنیه قبلی خود را پیدا کند تا باز بتواند مسافرت کند. دکتر وینتر William L. Winters Jr یک کاردیولوژیست تیم پزشکی وی میگوید :
«وقتی میِبینم جسم و ذهن با کمک هم چه کارهایی می توانند بکنند، تحت تأثیر قرار میگیرم. او میل زیادی برای برگشتن به جاهایی دارد که قبلا بود و من فکر میکنم موفق به این کار شود.»
بیوگرافی کوتاه دکتر دبیکی
در 7 سپتامبر 1908 ، «مایکل الیس دبیکی» و به عبارت صحیحتر «مایکل دباغی» ، در لیک چارلز ایالت لوییزینا ایالات متحده متولد شد. وی جراح پیشگام قلب و عروق است و شعارش این است :«برای هیچ چیز جز کسب فضیلت کوشش نکن.»
والدین دکتر دبیکی هر دو جزو مهاجران لبنانی بودند. وی لیسانس و سپس دکترای پزشکی خود را در نیواورلئان دریافت کرد. در جریان جنگ جهانی دوم داوطلب خدمت در ارتش شد و به عنوان یک پزشک جراح خدمت میکرد. در سال 1948 به تگزاس رفت و رئیس دپارتمان جراحی دانشگاه Baylor شد. وی جزو نخستین کسانی بود که جراحی بایپس را انجام داد. در سال 1953 وی نخستین عمل موفقیتآمیز اندآرترکتومی را انجام داد. در سال 1963 جایزه «آلبرت لازک» را برای پژوهشهای دانش پزشکی دریافت کرد.
در سال 1963 تصویری از وی روی جلد مجله تایم به خاطر اقداماتش در جراحی قلب و کوششهایش در پیوند قلب مصنوعی چاپ شد.
در سال 1971 نام او در لیست اصلی مخالفان سیاستهای نیکسون قرار داشت.
در سال 1979 با دوست و همکار قدیمی خود دکتر دنتون کولی Denton Cooley ،اختلاف پیدا کرد ،زیرا بدون موافقت وی دکتر کولی نخستین عمل پیوند قلب مصنوعی را انجام داده بود.
صبر و استقامت وی مثالزدنی است ، وی سالها بعد از بازنشستگی همقطارانش به کار ادامه میدهد. در سال 69 مدال ملی آزادی به وی اعطا شد و در سال 1987 رئیس جمهور وقت آمریکا –رونالد ریگان– مدال ملی دانش را به وی هدیه کرد.
وی تا به حال بیش از 60 هزار نفر را عمل کرده است. در این لیست افراد مشهوری همچون بوریس یلتسین دیده میشود که به دکتر دبیکی لقب «جادوگر قلب» داده است.
بعد از بهبودی از دیسکشن آئورت ، در 18 اکتبر 2006 ، دکتر دبیکی در کالج پزشکی Baylor حاضر شد تا موزه و کتابخانه جدید دانشکده را که به نام وی موزه و کتابخانه دبیکی نامگذاری شده ،افتتاح کند.
جنبههای تاریخی بیماری دیسکشن آئورت
از لحاظ تاریخی نخستین بار رومیان باستان در دو قرن قبل از میلاد مسیح متوجه این بیماری شدند. نخستین بار Anreas Vesalius در کتابش با عنوان Fabrica در سال 1543 ، آنوریسم آئورت شکمی را از لحاظ کالبدشناسی توصیف کرد.
دیسکشن آئورت بیماران بسیار مشهوری را دستچین و گرفتار کرده است. بیشک دکتر دبیکی DeBakey مشهورترین آنهاست. دکتر دبیکی یکی از مشهورترین جراحان قلب جهان است.
اما در لیست قربانیان و نجات یافتگان از این بیماری اشخاص مشهور دیگری هم دیده میشوند:
قربانیان : کینگ جورج دوم ، شاه بریتانیای کبیر : فوت در 25 اکتبر سال 1760.
Liese Prokop : وزیر کشور اطریش و برنده جایزه نقره المپیک
Lucille Ball : هنرپیشه جانتان لارسون : آهنگ ساز
جان ریتر : هنرپیشه ریچادر بیگز : هنرپیشه
اما مشهورترین درگذشته این بیماری کسی نیست جز آلبرت اینشتین ، وی در 17 آوریل 1955 دچار دیسکشن آئورت شد. پنج سال پیشتر هم وی به خاطر آنوریسم آئورت شکمی به وسیله دکتر رودولف نیسن تحت عمل جراحی قرار گرفته بود.
جان به در بردگان : اما در میان نجات یافتگان این بیماری دو شخص مشهور دیگر هم دیده میشوند ، یکی از آنها ، ژرارد هولیه مربی مشهور سابق تیم فوتبال لیورپول و مربی کنونی المپیک لیون است و دیگری دانیل دنت فیلسوف.
منابع : روزنامه نیویورک تایمز ، مجله تایم ، دانشنامه آنلاین ویکیپدیا ، سایت دپارتمان جراحی دکتر دبیکی.
خیلی عالی بود:) ممنون از وقتی که میذاری و انتخابهای خوبت؛)
ممنون از این نوشتهتان! (: از خواندناش لذت بردم.
با درود من نیز یکی از کسانی هستم که این مشکل رو داشتم من به دلیل سندرم مارفان در سن 26 سالگی دوچاره این مشکل شدم چیزی در حدود 9 سانتیمیتر خوشبختانه خدا منو دوست داشت و توسته جراهه دانشمند دکتر ماندگار عمل شدم و زنده ماندم من در حال هازر در امریکا زندگی میکنم و دوسالی هم در کانادا بودم در این مدت کاملا زیر نظر دکتر ها هستم و هرزمان که من رو ویزیت می کنن از من میپرسن کی تو رو عمل کرده هر کس که بوده شاهکار کرده من زنده بودنم رو بد از خدا مدیون دکتر ماندگار هستم مقاله جالبی بود بدرود
علیرضا
بسیار مقاله جالبی بود. کیف کردم از خوندنش. درود بر پزشکان چیره دست.
خیلی جالب بود…دست مریزاد به خاطر حوصله ات
شما در اطلاع رسانی شاهکارید. واقعا متشکرم از بابت زحمتی که در این راه می کشید.
با سلام
مطلب واقعاً تاثیرگذاری بود . بقای چنین انسانهای ارزشمندی به هر قیمتی ، تداوم همان شعار دکتر دبیکی است.
به نظر من این دسته پزشکان هنرمندتر از هر هنرمندی هستند، چرا که روح و جسم انسانها را در اختیار دارند و تحت تاثیر قرار می دهند.
باز هم ممنون از شما بخاطر گردآوری و صرف وقت برای چنین مقاله پرباری.
موفق باشید.
فوق العاده بود!
با سلام خدمت شما
یکی از برترین شاگردان دکتر دوبیکی بنام دکتر هوشنگ کدیور در بابل زندگی میکند.وی حدود 30 سال در USA زندگی و کار کرده و سالها شاگرد نزدیک دکتر دوبیکی بوده و سرگذشت غریبی دارد.اگر خواستید برایتان خواهم گفت.
با تشکر
واقعا متشکرم از بابت زحمتی که در این راه می کشید
سرگذشت دکتر هوشنگ کدیور را هم لطفا بنویسید .