تست رورشاخ و چالش ویکیپدیاییاش
یک بازی جالب که بسیاری از ما، در روزهای کودکی انجام دادهایم، این بود که به تکه ابری در اسمان نگاه میکردیم و بعد، آن لکه ابر را به چیزی تشبیه میکردیم. مثلا میگفتیم آن تکه ابر شبیه پسری است است که در حال دویدن است یا شبیه یک پیرمرد لمداده روی زمین با ریش انبوه است. خیلی وقتها هم دوستمان تفسیر ذهنی دیگری از لکه ابر میکرد. ما با این بازی سعی میکردیم به نوعی قدرت تخیل خود را به رخ بکشیم.
اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید که در روانشناسی، تستی به نام «رورشاخ» وجود دارد که از همین بازی ساده الهام گرفته است.
تست رورشاخ Rorschach یا تست لکه رورشاخ، یک تست روانشناسی که در آن افراد مورد معاینه، تلقی خودشان را از لکههای عجیب و غریب جوهر میگویند و بر اساس این تفسیر و تلقی، روانشناس، نوع شخصیت یا عملکرد احساسی فرد یا حتی اختلالات ذهنیاش را تشخیص میدهد.
ایده اینکه تفسیر یک شخص از اشکال مبهم، مبنایی برای ارزیابی شخصیت او قرار بگیرد، اصلا چیز جدیدی نیست. «لئوناردو داوینچی» و «بوتیچیلی» هم قرنها قبل، آن را پیشنهاد کرده بودند. در قرن نوزدهم، یک بازی بر همین اساس، همهگیر شده بود. اما این، «هرمان رورشاخ» -رواشناس سوئیسی- بود که این تست را به صورت سیستماتیک در دانش روانشناسی مورد استفاده قرار داد.
الهامبخش رورشاخ برای ابداع این تست روانشناسی، یک پزشک آلمانی به نام «جوستینوس کرنر» بود که در سال 1857 کتاب محبوبی از اشعارش را چاپ کرده بود. هر شعر او در این کتاب، از یک لکه تصادفی جوهر، الهام گرفته بود! البته آلفرد بینه -روانشناس مشهور فرانسوی- هم از لکههای جوهر به عنوان آزمایشی برای ارزیابی میزان خلاقیت استفاده کرده بود.
در سال 1921، رورشاخ بعد از بررسی 300 بیمار دچار بیماری روانی و 100 شخص سالم به عنوان شاهدهای کنترل، کتابی نوشت که در آن تست لکه جوهر را توضیح داده بود. متأسفانه عمر او کفاف نداد و سال بعد از انتشار کتاب، رورشاخ درگذشت. کتاب او هم در چاپ اول، توجه چندانی در بر نداشت. اما با گذشت چند سال و تجدید چاپ کتاب، ایده او مورد استقبال قرار گرفت و تست لکه جوهر با اصلاحاتی، مورد استفاده قرار گرفت.
در این تست 10 کارت که روی آنها لکههای متقارن نامنظمی چاپ شده به فرد مورد معاینه نشان داده میشود. 5 تا از لکهها سیاه و سفید هستند، 2 تا سیاه و قرمز و 3 تا هم رنگی. از فرد مورد معاینه خواسته میشود که بگوید تلقی و تفسیرش از هر کارت چیست و لکه جوهر را میتواند به چه چیزی تشبیه کند.
هدف اصلی این تست این است که اطلاعاتی درباره جنبههای شناختی و شخصیتی فرد پیدا شود و متغیرهایی مانند انگیزش، تمایلات پاسخدهی، حالت عاطفی و ادراک در او کشف شوند.
منطق این تست هم بر این توجیه استوار است که هر شخص بر اساس نوع خاص ادراک، نیازمندیها و انگیزهها و چالشهایش، تفسیرهایی خاصی از محرکهای بیرونی خود میکند.
اما چیزی که باعث شد، این پست را در مورد این تست روشاخ بنویسم، چالشی است که اخیرا بر سر قرار دادن 10 لکه مشهور تست در دانشنامه ویکیپدیا، ایجاد شده است.
مدتی پیش دکتر جیمز هیلمن، یک پزشک بخش اورژانس، هر 10 کارت را در ویکیپدیا قرار داد، البته به همراه پاسخ معمولی که افراد مورد معاینه هنگام دیدن کارتها میدهند.
با گذشت 90 سال از زمان انتشار، این لکههای دیگر محدودیتی برای انتشار از لحاظ کپیرایت ندارند، شکایت روانشناسان این است که این کار صحت این تست قدیمی معروف را مخدوش کرده است و در صورتی که شخصی قبل از تست این کارتها را همراه با پاسخ معمول ببیند، دیگر آزمایش رورشاخ برای او معتبر نخواهد بود.
منبع: نیویورک تایمز
این مطلب هم بسیار جالب بود .. حالا ما اول کارت ها رو میبینیم بعد جواب های خودمون رو با دیگران مقایسه میکنیم ! اینطوری شاید از وضع روانمون باخبر شدیم بدون اینکه پول روانشناس داده باشیم !
آقا دکتر جان اگر شما یک صفحه ای طراحی کنید که در آن فقط خود شخص بداند کدام نظر را داده و این تصاویر را در آن قرار دهید خیلی ها استقبال خواهند کرد.(البته اگر این ایده خوب است زودتر باید آن لینک را بردارید)
تو یک فیلم یا سریال این تست رو دیده بودم. فکر کنم برای آدم های دیوانه این تست انجام میشه که ببینن به وضعیت عادی برگشتن یا نه. وگرنه در مورد انسان های سالم جز سنجش خلاقیت کاربرد دیگه ای نباید داشته باشه.
وِری جالب …
سلام
نماز روزه هاتون قبول
من از خواننده های پر و پا قرصتونم
یه بازی تو بلاگم معرفی کردم که با حال و هوای ماه رمضون سازگاره
اگه لطف کنید و شما هم وارد این چرخه بشید ممنون میشم
یا اصلا خودتونم تو بلاگتون معرفیش کنید
سلام ، خیلی جالب بود!!
سلام آقای دکتر
چه جالب! من رو یاد بازی انداخت که من و برادرم رو در دوران کودکی و در ظهرهای گرم تابستون حسابی مشغول می کرد. به این شکل که هر دفعه یکی از ما، می گشتیم تو اسباب اساس خونه یه شی پیدا می کردیم (از دستگاه پرچ و منگنه روی میز گرفته تا برس جاروبرقی، آچار توی جعبه ابزار یا حتی وسایل آشپزخونه مثل گوشتکوب و … ). بعد اون یکی دراز می کشید و بدون اینکه شی موردنظر رو ببینه و دست بزنه، سعی می کرد فقط با “لمس ازطریق کف پا” تشخیص بده چی زیر پاشه. البته میشد تعدادی سوال راهگشا! هم بپرسه، البته هرچه سوال کمتر، باهوشتر!
یاد اون روزها بخیر….
کاش می شد تحلیل روانشناختی این روال یعنی “دیدن ابعاد (و شاید لمس با دست) شی و ثبت در حافظه درازمدت در گذشته، و بعد تحریک ذهن و تخیل و بازخوانی حافظه با لمس پا” بررسی شه.
سلام خیلی جالبه من دوست دارم انجام بدم.تشکراز متنتون
خیلی خوب بود.
very very good
چون کار کسانی مثل من دربیمارستان میباشد لطف کنین بحثتون رو بالینی تر کنین!
این تست یکی از تستای فرا فکن معروفه.هر کسی نمی تونه تفسیرش کنه.با بازی نقا شی ام کلی فرق داره.این تست با کمک یه روانشناس بالینی خوب می تونه مشکلات روحی و روانی شما رو چه در سطح نر مال و چه در سطح حاد نشون بده.اما بازم تاکید می کنم که هر کسی از پس تفسیر ش بر نمی یاد.
مطالب درست است ولی کامل نیست
مطالب درست است ولی کامل نیست بیشترتوضیح میدادید مرسی
من بانظرآقا هانی کاملاموافقم.چون خودمم دانشجوی روانشناسی هستم