روزنامهنگاری آنلاین و درآمدسازی، بررسی دو الگوی متفاوت سایت «بازفید» و سایت «دیلی بیست»

یکی از مشکلاتی که در وبلاگستان ما در سالهای اخیر داشته است این است که وبلاگنویسها خیلی کم مسائل مربوط به وبلاگنویسی را با هم در میان میگذارند و بسیار کم با هم مشورت میکنند، شاید تصور میکنند تنها خودشان دشواریها یا ترفندهای موفقی را که با آزمون و خطا به دست آوردهاند، حس کردهاند.
از وبلاگنویسها و صاحبان سایتها، خبرگزاریها و فورومها ایرانی دعوت میکنم این نوشته را بخوانند و با نظرات خود تکمیلش کنند.
یکی از مشکلاتی که ما در وبلاگستان ایران و کلا وب فارسی داریم، دشواری درآمدسازی آنلاین است. به صورت فهرستوار این مشکلات را میتوانم در موارد زیر خلاصه کنم:
1- هنوز خیلی از خوانندگان کسب درآمد را حتی در حدی که برای سر پا ماندن نشریه کافی باشد، تابو میدانند. آنها فکر میکنند نباید با لطفی ویژه با این سایتها و وبلاگها رفتار کرد، تبلیغشان را کرد یا برایشان کامنت گذاشت، چرا که آنها به اندازه کافی خوششانس بودهاند!
این مشکل خود به خاطر این موارد ایجاد میشود: الف-مشکل فرهنگی ما که حاضر نیستیم موفقیت یک فرد را ببنیم و اصولا کسب درآمد از کارهای فرهنگی را زشت میدانیم. ب-تنگناهای اقتصادی که همه را تحت فشار گذاشته است. ج-تلاش کم وبلاگنویسها برای فرهنگسازی
2- وبلاگها نمیتوانند روی پشتیبانهای مالی مناسب تکیه کنند. همه آگهیها و تبلیغات موقتی هستند و با تغییر شرایط اقتصادی و تغییر قیمت دلار، به سرعت میزان درآمد آنلاین کاهش مییابد.
شاید فکر کنید که برخی از وبلاگها و سایتها که از شرکتهای بزرگ آگهی میگیرند، استثنا باشند. اما تجربه نشان داده است که واسطههایی که عهدهدار درج آگهی شرکتها بزرگ هستند، نه درک درستی از وب و تبلیغات آنلاین دارند و نه سخاوتمند هستند. طوری که بسیار اوقات کار با شرکتهای کوچک و افراد راحتتر است تا شرکتهای بزرگ.
3- توجه بیش از حد به تعداد کلیک و رنک به جای توجه به اعتبارسازی: بسیار از صاحبان کالاها و خدمات تنها برایشان رنک و کلیک مهم است و بس.
آنها دو فاکتور مهم را نادیده میگیرند: 1- اعتباری که درج آگهی در وبلاگها و سایتهای معتبر برایشان میآورد. 2-نرخ خرید به ازای کلیک.
بر این اساس شاید به عنوان مثال کسی که میخواهد یک کتاب را تبلیغ کند، اگر تبلیغش را در یک سایت دانلود یا فوروم پربازدید قرار بدهد، کلیک بیشتری روانه سایت خود کند. اما آیا این تبلیغ برایش اعتبار و میزان خرید بیشتری مثلا نسبت به وقتی که تبلیغ را در «یک پزشک» انجام بدهد، خواهد داشت؟
4- عدم آشنایی صاحبان آگهیها با روحیات و سلایق جامعه و نیازهای آنها: هنگام وبلاگنویسی شما باید حس ششمی داشته باشید و به سرعت پیشبینی کنید که یک مطلب برای مخاطبان جالب خواهد بود یا نه. شما باید بدانید یک مطلب باعث جبههگیری آنها خواهد شد یا نه. شما باید قضاوت کنید که از بین سوژهها کدام یک موفقتر خواهد بود.
اما متأسفانه معمولا صاحبان آگهیها ساز خود را میزنند، فرمت تبلیغشان جذاب نیست، یک خدمات خوب را با عباراتی بیش از یک حد یک طرفه و تصنعی، میسوزانند.
5- مشکل اساسی دیگر این است که در ایران به اندازه کافی استارتآپهای موفق، فروشگاههای آنلاین و اصولا صنایع پررونق نیازمند تبلیغ آفریده نمیشوند، طوری که نیاز به تبلیغ آنلاین پیدا کنند.
6- مشکل بعدی کوچک بودن تیم گرداننده خیلی سایتها و وبلاگها است. باید قبول کنیم که نویسندهای که خود را وقف نوشتن و مطالعه میکند، خیلی اوقات روحیه تاجرمنشانه ندارد، حوصله چانه زدن به سبک ایرانی ندارد و روحیه روتین بازار را درک نمیکند. خیلی بهتر بود که رسانههای آنلاین ما شخص یا تیم بازاریابی میداشتند، این کار هم باعث میشود که تمرکز نویسندگان به هم نخورد و هم باعث بهتر شدن کسب درآمدشان میشد.
از شرایط ایران و مشکلات خودمان فاصله میگیریم تا ببینیم، رسانههای فرنگی چه مشکلات، ابتکارات و ترفندهایی برای تبلیغات دارند.
مسلما شرایط رسانههای فرنگی با ما بسیار متفاوت است:
– از لحاظ فرهنگی
– از نظر اندازه مخاطب (به حکم انگلیسیزبان بودن)
– از لحاظ دسترسی مستقیم به منابع خبری و همچنین بازارهای محلی و بینالمللی
پس بدیهی است که شرایط و تجارب آنها را بدون بومیسازی نمیتوانیم، خودمان کپی کنیم.
در این پست دو مدل مختلف اقتصادی را بررسی میکنیم، مدل سایت BuzzFeed و مدل سایت آقایاندرو سولیوان یا همان Daily Beast.
موضوعاتی که این دو سایت نمایش میدهند، متفاوت است، اما سبکشان تقریبا مشابه است، بازفید انبوهی از اخبار شامل اخبار زرد، عکسهای جالب، خبرهای ورزشی و مطالبی در مورد سبک زندگی را در سطح پایین، اما با شکل و تیتر جذاب گردآوری میکند و نمایش میدهد، طوری که یک وبگرد جدی هم اگر این سایت را باز کند، نمیتواند جلوی خودش را بگیرد و حتما روی چند مطلب کلیک خواهد کرد.
«دیلی بیست» همین کار را در حوزه سیاست انجام میدهد. ما سایتهای خبری بسیار معتبری با تحلیلهای ژرف به زبان انگلیسی داریم، اما کاری که دیلی بیست میکند این است که همین اخبار و تحلیلها را گلچین میکند و با تیتر و عکسهای جذاب ارائه میکند.
ما دو سه خبرگزاری در ایران داریم که در سطحی نازلتر تقریبا همین کار دیلی بیست را میکنند و گرچه خودشان محتوای کمی میسازند ولی از حیث گردآورنده بودن نمره خوبی میگیرند.
به تازگی بازفید، 19 میلیون دلار سرمایه کسب کرده است، از سوی دیگر «دیلی بیست» هم موفق شده از طریق درآمد ناشی از اشتراک 19.9 میلیون دلار درآمد داشته باشند. اینها اعداد خیرهکنندهای هستند، اما شاید در سطح بینالمللی چندان هم درخشان نباشند.
اندرو سولیوان، روزنامهنگار بسیار کهنهکاری است، او سالها در رسانههای سنتی مثل تایم و آتلانتیک قلم زده است و مدتی هم «دیلی بیست» او زیرمجموعه نیوزویک بود تا اینکه مستقل شد. او اصلا تمایل به جذب آگهی ندارد، تمرکز او بر جذب مشترکان پولی است. سایت او طوری بنا شده که بعد از چند کلیک روی مطالب متفاوت، به شما اخطار داده میشود که بدون اشتراک دیگر بیش از این نمیتوانید مطالب را بخوانید.
دیلی بیست البته اگر بخواهد میتواند آگهی هم جذب کند، اما فعلا نه تیم بازاریابی دارد و نه در این کار تجربهای دارد.
البته یکی از مشکلات سایت او این است که اصلا برای آگهیدهندگانی که میخواهند محصولات تجاری، مصرفی یا فناوری به فروش برسانند، جذاب نیست. چون سایت او بیشتر اخبار سیاسی مستقل، شخصیشده را در ترکیب با مشتی از اخبار متنوع دیگر دارد.
به هر حال به تازگی «دیلی دش» 12 هزار مشترک جذب کرده است که هر یک از آنها 28 دلار بابت این کار پرداخت کردهاند.
حالا سؤال این است که این سیستم درآمدزایی تا چه زمانی میتواند پاسخگو باشد؟ واقعیت این است که آگهیها جزئی جدانشدنی از کار رسانه هستند، در قرن نوزدهم آگهی در روزنامههای کاغذی بودند، در ابتدای قرن بیستم آگهی صوتی رادیوها را داشتیم و در دههها بعدی نوبت به آگهیهای تلویزیونی رسید.
بازفید کاملا راهبرد متفاوتی دارد،این سایت، آگهی جذب میکند، منتها سعی میکند این آگهیها را به صورت خشک ارائه ندهد و آنها را متناسب با محتوای خودش، تغییر بدهد و جذاب و حتی خندهدارشان کند.
جونا پرتی، رئیس سایت بازفید، این سبک تبلیغاتی را، تبلیغات اجتماعینام داده است، او میگوید که به برندها کمک میکند تا با زبان وب صحبت کنند. او عنصر خلاقیت و سرگرمی را وارد آگهیها کرده است.
حلا به نظر شما انقلابیها و یا یاغیهای عرصه درآمدزایی آنلاین چه کسانی هستند؟ سولیوان یا پرتی؟
باید گفت که در حال حاضر، سبک سولیوان به مراتب، عجیب و غریبتر است. سالها و دهههاست که مثلا آگهیهای تلویزیونی ساخته میشوند که بسیار سرگرمکننده و جذاب هستند، ما مدل دشوار و توأم با ریسک جذب مشترک است که دشوار و کمسابقه است.
حالا بیایید مجددا به ایران برگردیم، به نظر شما کدام یک از این مدلها فعلا در شرایط ایران قابل اجرا هستند.
نیک میدانید که ما اصلا وبلاگهای بزرگ بسیار کمی در ایران داریم، شاید تعداد آنها به زحمت به تعداد انگشتان دو دست برسد، خبرگزاریها و سایتها و فورومها پرمخاطب ما بیشتر هستند، اما آنها هم به شدت سنتی هستند.
– خیلی از خبرگزاریها ما اصلا نیازی به درآمدزایی ندارند و منابع مالی دیگری دارند. با این همه میشود در برخی از آنها نوعی ابتکار در گردآوری مطالب و تلاش برای جذب آگهی را دید.
– برخی از روزنامههای بخش خصوصی ما از لحاظ طراحی وب فاجعه هستند و اصلا گردانندگانشان شناختی از شرایط وب ندارند و گرچه به شدت نیازمندند، اما سایتهای نسبتا پربازدیدشان اصلا برای آگهیدهندگان جذاب نیست.
– وبلاگها پرمخاطب ما کم هستند، اما از لحاظ تأثیرگذاری کاملا توسط خوانندگانشان جدی گرفته میشوند. متأسفانه این اغلب برندها هستند که متوجه میزان تأثیرگذاری آنها نیستند. شاید باید یکی دو سالی هم صبر کنیم که خود این وبلاگها، تبدیل به برند شوند و بتواننذ حرفشان را کرسی بنشانند.
حالا بیایید ببینیم، آیا سایت یا وبلاگی میتواند به سیستم جذب مشترک در شرایط حاضر فکر کند.
در صورتی که سایتی تصمیم بگیرد این کار را بکند، در گام اول با واکنش منفی و ریزش شدید مخاطبان خود روبرو خواهد شد. انتظار نداشته باشید بازدیدکنندگانی که از درج یک بنر ناراضی میشوند، بیایند و از سیستم اشتراک پولی تبعیت کنند.
پس چاره چیست؟ میدانید که نوشتن برخی از مطالب بسیار زمانبر هستند، ما وبلاگنویسها اصلا وقت نمیکنیم وارد برخی از مسائل ریشهای شویم.
مثلا من به عنوان نویسنده «یک پزشک» اگر وبلاگنویسی برایم کاری 24 ساعته بود، میتوانستم در حیطه پزشکی هر روز یکی دو مقاله عمقی پزشکی متناسب با نیازها و واقعیات جامعه که بهروز هم باشند، کار کنم. اما این کار مستلزم این است که حرفه خودم را رها کنم! پس در شرایط حاضر ترجیح میدهم که اصلا این سری مطالب را ننویسم.
اما اگر راهی برای کسب درآمد واقعی از وب بود، شاید من در تصمیم خود تجدید نظر میکردم!
به نظر من یک میانبر میتواند، انتشار گاهنامههای و ویژهنامههای پولی دورهای باشد. خوشبختانه این روزها خبرهای خوبی از نظر راه افتادن سیستمهای فروش آنلاین نشریات به گوش میرسد. شاید وبلاگنویسها هم بتوانند از این سیستمها استفاده کنند.
نوع دیگر درآمدزیایی جذب آگهی است. من شخصا در «یک پزشک» خیلی دوست دارم برای کسب تجربه، رپورتاژهایی که جذب میکنم را ویرایش کنم، آنها را از حالت یک تبلیغ یکطرف خارج کنم، مقدمهای علمی برای آنها بنویسم.
اما مسلما جنس بعضی از تبلیغات، اجازه این کار را نمیدهد و صاحبان برخی از تبلیغات هم اصلا موافق این کار نیستند.
مسلما برای نرم کردن صاحبان خدمات و کالاها و تغییر سلیقه آنها، تلاش یک وبلاگنویس نمیتواند مؤثر باشد، همه ما باید سعی کنیم که به تدریج فرهنگ صحیحتر و دلپذیرتر نمایش و ارائه تبلیغات را جا بیندازیم و بقبولانیم و گرنه همیشه مجبور به قبول کردن سیاستهای سنتی و ناکارآمد خواهیم بود.
این نوشتهها را هم بخوانید
پست خیلی خوبی بود. من شخصا حتی حاضرم برای بعضی وبلاگها از جمله 1pezeshk ، اشتراک پولی انتخاب کنم یا Donate بدم.
آره واقعا یک پزشک ارزش اشتراک پولی رو هم داره. به نظر من آقا مجیدی یه نظر سنجی بزارن و اگه نتایج نظرسنجی امیدوارکننده بود بعضی از پست ها رو فقط به مشترک ها نمایش بدند.
اما در مورد نشریات آنلاین پولی. به نظرم بیشتر به درد کسانی میخوره که تبلت یا گوشی های هوشمند سایز بزرگ دارند، وگرنه پشت پی سی یا لپ تاپ خوندن چندان لطفی نداره
درود
به نظر من در مورد وبلاگستان فارسی بحث جذب اگهی هم اکنون یک بحث فرعی هستش. مگر ما چند تا وبسایت پر مخاطب ارزشمند داریم که حالا باید برای درامدزایی شون هم اندیشی کنیم ؟
من همین الان یک نگاه به لیست گوگل ریدرم کردم و بیشتر از پنج تا سایت مستقل ارزشمند ندیدم.
ما اول باید به مرحله ی تولید محتوا برسیم پس از اون به فکر درامد زایی باشیم.
مطلب جذابی بود. با ایده ی مربوط به انتشار نشریه به صورت آنلاین کاملا موافقم. به نظرم ایده ی جذابی خواهد بود و می تونه درآمدزایی مناسب( نه خیلی خوب) داشته باشه.
در ضمن با حرف دوستون در بالا موافقم! شخصا حاضرم اشتراک پولی سایت شما یا نارنجی یا زومیت و یا وبلاگ های خوب دیگخ ی وطنی رو بخرم
چرا از سیستم اگهی گوگل استفاده نمی کنید؟ تعداد زیادی آگهی های فارسی در این سیستم هست که می تونه درآمد خوبی برای سایت شما باشه. طبق تجربه ای که دارم، شما براحتی می توانید انتظار داشته باشید که در حدود یک درصد بازدیدهای سایت شما منجر به کلیک بر روی آگهی بشود و در نهایت تبدیل به درآمد برای سایت شما. ضمن اینکه شما می توانید کماکان آگهی های موجود را نگه دارید و آگهی گوگل را به سایت اضافه کنید.
اگر خواستید من می توانم در این زمینه اطلاعات بیشتری برای شما بفرستم.
بحث خوب و عالی بود دکتر جان.
بنظرم باید تمام بلاگرها به این موضوع بپردازند و کم کم این نگاه رو برای خوانندگان خود توجیح کنند.
باید ترندها و روندهای دنیا تو این زمینه مثل همین پست گفته بشه تا مخاطب همسو بشه.
باید مدلها استخراج و بومی بشه و باید از خودمون به عنوان وبلاگ نویس شروع کنیم.
بازم ممنون استفاده کردم مثل همیشه
متن مثل همیشه عالی بود ولی من با تجربه 10 ساله ای که در وب ایران دیدم یه سری نواقص کاری و فکری کاربر در ایران جا افتاده اعم از موارد زیر:
1- کاربر همیشه همه چیز مفت و مجانی در دسترس داشته اعم از ویندوز و برنامه های چند صد دلاری تا برنامه های رایگان. به راحتی حتی کسی که فقط بلده یه وب باز کنه با رفتن به سایت های دانلود با خیلی عظیم از فایلها مواجه میشه و دانلود میکنه
2- مورد بعدی اینکه هیچ کدام از بلاگرها با هم متحد نیستند تا به صورت یکپارچه با هم به جای جذب تبلیغات از اشتراک ماهانه یا سالانه برای کاربر استفاده کنند و دیگه این تبلیغات های زرد و زننده که واقعا چشم کاربر در میاد و بار زیادی روی سیستم کاربر اضافه میکنه رو نبینیم.
3- با توجه به مورد شماره 2 که نوشتم اگر بگیم ما باید از خودمون شروع کنیم عملا من نوعی با مطالب یونیک و مطالبی که در وب ایران کسی کار نکرده میزارم ولی چون ناشناخته محسوب میشم عملا تاثیری نداره به عبارتی همون “یه دست صدا نداره” هست. این مورد همراهی دیگر سایت های مطرح مثل شما رو میطلبه.
4- مورد بعدی حتی 2 3 تا بلاگ هم اینکار رو کرده و به صورت پول مطالب رو در اختیار کاربران بزارن یه سری وبلاگ های کپی کار هم هستن که مطالب را کپی کرده و در عوض کاربرانی که می بایست هزینه اشتراک بدن به قول خودشون زرنگی کرده و پولو میزارن جیبشون و از سایت های دیگه که مطالب رو کپی کردن استفاده میکنن.
5- مورد آخر که مهمترین مورد هست اینه که ما در ایران زندگی میکنیم و مطالب رو به فارسی مینویسیم ولی از این غافل هستیم که بلاگ های دیلی بیست و باز فید از زبان انگلیسی که زبان مرسوم در وب و جهان هست استفاده میکنن و مخاطبان از سرتاسر کره خاکی از آن دیدن میکنن و مسلما از هر کشور هم به صورت خیلی کم فرضا 500 نفر هم عضو اشتراکی وب سایتشان بشن خب درآمد خوبی نصیب اونها میشه ولی تو ایران چی؟ ضریب نفوذ اینترنت در ایران به جرات میتونم بگم به صورت واقعی زیر 1 درصد هست که از اینترنت با سرعت نسبتا معمولی استفاده میکنن و شما فرض کنید باید از این زیر 1 درصد اونها رو وادار کنید که راغب بشن و برای سایت شما حق اشتراک پرداخت کنند. خب عملا این مورد کاری نسبتا غیرممکن یا اگر هم ممکن باشه حداقل یکسال سرمایه و انرژی تمام وب سایت های مطرح ایرانی رو میطلبه
مواردی که در بالا گفتم با توجه به سابقه ام از دید یه کاربر ایرانی به صورت واقعی بدون هیچ گونه اغراقی بود. حتی شده کاربر میگه شما vip کن مطالب ما عضو میشیم ولی بعدش که شما رو حرف کاربران حساب باز کردید و vip کردید میتونید آنالیز کنید چند درصد واقعا به حرف خودشون پایبند هستن
شخصا حاضرم برای مطالعه ی مطالب وبلاگ یک پزشک ماهانه هزینه پرداخت کنم. اما با در نظر گرفتن مسایل مختلف اعم از مالی، فرهنگی و غیره، فکر می کنم انتخاب بهتر اینه که یک سری پست های ویژه شامل مسایل مختلف نظیر مقاله های پزشکی که اشاره کردید، و یا مقاله های آی تی سطح بالا و یا مقاله های اقتصادی رو به صورت مجمو عه ی تک شماره ی ماهانه (مثلا بیست صفحه شامل مطالب مختلف) و صرفا به صورت پولی برای دانلود ارائه بدید. ضمن اینکه می تونید صرف نظر از تبلیغات درون وبسایت، داخل اون هم یک یا چند صفحه (که محدودیت هم نداره) برای تبلیغات اختصاص بدید.
دکترجان در ادامه ی حرف های دوستان منم میخواستم بگم که صد در صد از ایده ی اشتراک پولی وبلاگهایی مثل 1پزشک حمایت می کنم. البته من کسی نیستم و منظورم این بود که شاید با این جملات شما هم به فکر انجامش بیافتید.
فقط یه نکته که دوستان بهش اشاره نکردن مبلغ بود. به نظر من مبلغی حول حوش 10 تا 15 هزار تومان حداکثر در ماه میتونه جواب خوبی رو داشته باشه.
به هر صورت صلاح مملکت خویش خسروان دانند.
سلام
مطلب خیلی خوب بود
به نظر من مشکل بزرگ ندانستن شیوه کار توسط وبلاگ نویسان است. از انجاییکه معیار مشخصی برای سنجش وجود ندارد و انگیزه ها برای راه اندازی بسیار متفاوت برخی خود را و وبلاگشان را بسیار بالا می دانند و روز اول راه اندازی وبلاگشان جای بنر را میگذارند و می نویسند اینجا جای تبلیغ شماست و در مقابل برخی دیگر با مطالب مفید بازدید چندید برابری نسبت به وب سایتها کار خود را کم ارزش می دانند
من خاطرم هست برای پروژه ای نیاز به تبلیغات بود که نهایتا در پایان پروژه ۴ ماهه امار نشان داد که برخی از وبلاگ های ایرانی از خیلی از وب سایتهای ایرانی که بسیار پر مدعا هستند بازدید و بازخورد بهتری برای تبلیغات دارند
جا انداختن نگاه بیزینس برای خیلی از وبلاگ نویسان که ان را به عنوان دفتر خاطرات خود می دانند بسیار دشوار است
در پایان از شما و همکاران محترمتتان تشکر ویژه دارم به خاطر اینکه یکی از بهترین وبلاگهای ایرانی هستید
بحث بسیار جالب و جذابی را آغاز کردید.لطفا آن را ادامه بدهید.
به نظر من شرایط درحال تغییر است. من نمونه های کوچکی را دیده ام از سایت های ایرانی که در حال فروش کتاب های الکترونیک هستند.
فقط ای کاش کمی در فضای وب ایران بیشتر از دنیای بیرون صداقت وجود داشت و صاحبان سایت ها و وبلاگ ها از میزان موفقیت خود در درآمد زایی صحبت کنند تا بتوان به قول آقای افتاده مدل های بومی شده ایی را طراحی نمود.
به نظر من در کنار به غیر از مشکلات فرهنگی، محدوده مخاطبان، و دسترسی مستقیم به منابع خبری و مانند آن، باید یک مورد دیگر را هم مورد توجه قرار داد.
اینکه به دلیل امنیت شغلی به ظاهر پایین کسب و کارهای اینترنتی در ایران، معمولا این مشاغل، شغل دوم شخص محسوب می شود.
به عبارت دیگر، ریسک پذیری پایین فرد باعث می شود روی این کار دوم تمرکز کافی نداشته باشد.
وقتی قدرت ریسک پذیری و خطر کردن فرد پایین بیایید و به کم قانع باشد، ناخودآگاه از روی ترس عمل می کند و نمی تواند برنامه ریزی بلند مدت و پایداری را برای این کار اینترنتی خود داشته باشد.
بنابراین افکار خلاقانه کمتری هم خواهد داشت و انتظار درآمد آنچنانی هم نباید داشته باشد.
این داستان در رابطه با کارآفرینی هم صدق می کند. اتفاق افتاده افرادی کارگاه های کارآفرینی راه اندازی کرده اند و بعد مشخص شده که شغل اصلی و ثابت آن شخص چیزی متفاوت از زمینه کارآفرینی اوست.
اگر ما خواسته باشیم در هر زمینه ای رشد کنیم، ناگزیریم کمی قدرت ریسک و خطر پذیری خودمان را بالا ببریم و به اصل “تمرکز” کاملا جامه عمل بپوشانیم. در آن صورت ده ها برابر از آن چیزی که فکرش را کنید، درآمد خواهید داشت. حتی در همین ایران و با همه شرایطش.
موفق باشید.
به عنوان یک خواننده نه وبلاگ نویس نظر می دم،
دوتا رویکرد وجود دارد. یکی اینکه شما به صورت تکی چکار می خواهید انجام بدهید. جامعه وبلاگ نویس برای حرفه ای کار کردند چه کنند؟
برای مورد دوم می توان از تجمیع هزینه بازاریابی استفاده کرد. یعنی یک پزشک به همراه چند وبلاگ و سایت پرمخاطب یک واحد بازاریابی مشترک تشکیل بدهند. الزاماً این کار نیازمند سرمایه گذاری نیست. می توان دسته ای از افراد که می خواهند استارتاپی در این زمینه داشته باشند پیدا کرد . در آمد آن هم به صورت درصدی تقسیم شود. به نحوی که به صورت پایدار سود مشترک از هم ببرند.
مورد دوم به صورت شخصی است. ابزارهای متنوعی وجود دارد. شاید بتوان به ایجاد درآمدهای جنبی فکر کرد. مثلاً راه اندازی سرویسی پیامکی برای اطلاعات و اخبار. در کنار آن خدمات پولی بر روی موبایل. یا ارائه پولی مقاله در روزهای اول و رایگان آن بعد از مثلا دو ماه. ولی مانند هر استارت آپ یا شبه استارت آپی مدت زمان به سوددهی رسیدن این راهکارها خیلی کوتاه نخواهند بود.
به نظر من در بهترین حالت یک پزشک می تواند به همین اندازه که از آگهی ها پول در می آورد با پولی کردن مطالب کسب درامد کند ولی با ریزش شدید کاربران. که در بلند مدت باعث کاهش درامد می شود و در نهایت کارایی خود را از دست خواهد داد.
وقتی بهترین مجلات کاغذی ما کمتر از 10000 تومان قیمت دارند به نظر شما قیمت خواندن مطالب یک بلاگ چقدر است؟
با مدیریت بهتر آگهی ها در سیستم کنونی می توان درامد بهتری کسب کرد.
استفاده از ماهنامه پولی هم پیشنهاد دوم من است.
من به شخصه حاظر نیستم بابت اشتراک یک پزشک هزینه کنم چون همین مطالب رو یا مشابه اون در وبلاگ ها و سایت های خارجی میتونم مجانی بخونم.
بنظر من البنه این ایده هرچند پر دردسر اما شدنی هست. از فعالان بازار، مدیران کسب و کار های آنلاین کمک بگیرید بیشتر از نویس ها کمکتون میکنند.
این پست فقط یک اشتراک نظر بود. هیچ برنامهای برای پولی شدن مطالب روتین یک پزشک وجود ندارد و دورنمایی هم از آن وجود ندارد. بنابراین خیال شما راحت!
بنظر من اشتراک پولی زیاد تو ایران جواب نمیده، به همون دلایلی که خود شما اشاره کردید (ریزش خوانندگان) و همینطور دلالیل “فرزاد محسن وند” (کپی کاری و …). الیته در یک سری شرایط میشه پیاده ش کرد، مثلا ماهیانه یک ویژه نامه ارائه بدید در قالب pdf که برای دانلودش باید پول پرداخت بشه. یک چیزی شبیه همون ویژه نامه خلاقیت که در ایام عید ارائه دادید.
ولی در مورد اون “تبلیغات اچتماعی” که من ترجیح میدم اسمش رو بذارم “تبلیغات هدفمند”، به نظر من توی ایران عملی هست، ولی تحت شرایطی. برای اینکه یک وبلاگ بتونه همچین ساختاری رو برای تبلیغاتش پیاده کنه باید حجم تولید محتوا بالا و متنوعی داشته باشه که متناسب با سلیقه، هر کاربر بتونه به دسته های مختلفی از مطالب دسترسی داشته باشه. حتی وبلاگ میتونه فیدهای مختلف برای مطالب دسته های مختلف ارائه بده و متانسب با اون دسته از مطالب تبلیغات مرتبط را داخل اون قرار بده.
دکتر جون من این مطالب پولیش نکنی من پوله اینترنتمم به زور پرداخت میکنم خدا خیرت بده عوضش صواب میبری
در سیستمی که برای مقالات و خواندن آنها درخواست اشتراک کند آن هم در ایران به دلیل دیرگی جواب نخواهد داد، اینکه قانونی برای حمایت از نوشته و اثر نداریم و ممکن است این مطالب شما در سایت ها یا وبلاگ های دیگر بازنشر شوند، تجربه نشان داده است اکثر مخاطبان فضای مجازی به جای بها و ارزش دادن به یک کار و فعالیت سعی می کنند آن را از راههای میانبر بدست بیاورند و کمتر هزینه و تلاش را برای داشتن آن متحمل شوند.
اما این مورد کم کم در حال کمرنگ شدن هست و به قول آقای مجیدی نیازمند فرهنگ سازی همه جانبه و با حضور همه فعالین این حوزه هستش.
در واقع ما دو مشکل داریم: فرهنگ مخاطبان، دید و دانش و تجربه تبلیغ کنندگان
اگر الان نگاه کنید شاید تنها آژانش تبلیغاتی ما که آن هم به لطف دیگر فعالیت هایش مانند سایت کلوب کمی معروف شده است شرکت صبا است که آنهم مدتهاست تعرفه ها و حتی مکان های تبلیغاتیش بروز نشده است. بنابراین در این زمینه هم ضعف بزرگ و عمده ایی داریم که در واقع منابع ما را در هدایت صاحبان کار و سرمایه که می خواهند تبلیغ کنند اما دانش ندارند بسیار محدود می کنند و بخش از بازار از دست می رود.
دکتر مثله اینکه پوسته انداختن وبلاگت یه کم گرون شده.دی.
جدا از شوخی بیشتر کاربران ایرانی خدمات رایگان را میپسندند و به محض پولی شدن بی خیال اون خدمان میشوند البته با تاکید بیشتر کاربران.
علیرضا جان در وبلاگم نظرم را در مورد این پستت دادهام :) http://aminsabeti.net/1391/11/why-earning-money-from-the-persian-blogosphere-is-very-soon/
ممنونم.
تحلیل خوبی بود.
موافقم که ما مساله فرهنگ سازی رو داریم اما مساله بزرگتر اینه که خیلی چیزها در شرایط فعلی پایدار نیستند. نه تنها نوسانات اقصتادی داریم بلکه نوسان در کیفیت دسترسی به اینترنت و میزان دسترسی به اون هم داریم.
هنوز هم هنوزه از دید خیلی ها اینترنت یک نوع بازی کامپیوتری به شما میاد و حتی اگه به چشم یه رسانه بهش نگاه کنند اون رو یه رسانه تفریحی در نظر می گیرند.
سلام
پیشنهاد من ایجاد یک بخش Donate هست که هم به صورت رایج شماره حساب و شماره کارت باشه و هم از طریق ارسال کردن پیامک های پولی توسط خوانندگان(مثلا مثل پیامک هایی که هلال احمر و بهزیسیتی و … با کمک اپراتورهای تلفن همراه برای مشترکان ارسال می کنند )
این مطلب را هم مطالعه کنید
http://www.hamshahritraining.ir/news-3602.aspx#_ftn1
سایت سافت گذر گمانم ماهی هزارتومان از بعضی مشتریانش دریافت میکنه .سایت دانلود هست وبقولی مال دیگران رو عرضه میکنه اما پول زیادی نمیگیره .بعض فایلها برای همین مشتریهای تعصبی هست .کلا” منظورم از این دراز گوئی این بود که اونها میتونن تجربه چندین ساله شونو در اختیار بلاگستا ن بگذارند .بنظر شما اونا این کارو میکنن ؟؟؟ نه
ودوم همو مطالب اقای محسن وند مخصوصا” کپ یا کاپی رایت معضل اصلیه .اقای مجیدی پست خوب وکاملی نوشتین اما کامنت های رپورتاژ اگهی اخیرتان گویای همه چیز است . البته راستش من بیشتر به همکاران بلاگ نویس مشکوکم در این کامنت های دلسرد کننده وکفری میشم وگرنه من خواننده تیتر رو میخونم اگه خوشم نیامد مطلب بعدی رو دنبال میکنم .این گیر دادن های عجیب وغریب چندان تازه نیست یک زمانی م مقدری میدادند.اخرش گذاشت کنار .راست دکتر حالش چطوره .نویسنده یه وجب خاک اینتر نت چکار میکنه؟ اگر میشود برسان سلام مارا …..صبح بخیر.
من یک مطلب در رابطه با این موضوع در وبلاگ شخصی خودم نوشتم. لینکش رو اینجا میذارم:
http://arashzad.net/another-story-about-weblogestan/
با تشکر از این نوشته صادقانه.
بنابه تجربه و مطالعاتی که در رابطه با استارتاپ ها دارم، معتقدم تقریبا تمامی وبلاگ های فارسی وقتی راه اندازی می شوند صاحبانش نگرش درستی نسبت به ایجاد یک روش درآمدزایی مناسب ندارند چرا که معمولا در ابتدای راه اندازی هزینه ی زیادی نمی کنند.
از طرف دیگر، پس از مدتی دچار «توهم جذب مخاطب» می شوند تا از طریق جذب آگهی کسب درآمد کنند. در نتیجه مجبور می شوند مطالبی را کار کنند که گستره مخاطب بیشتری دارد و ممکن است جذاب باشد، که کم کم، اصالت خود را از دست می دهند، تبدیل می شوند به وبلاگ های زرد که «گدایی کلیک» می کنند.
به نظر من، اگر وبلاگی، حرفی برای گفتن داشته باشد، به تدریج مخاطب ویژه خود را جلب می کند. البته راه اندازی هر وبلاگ مانند هر کار دیگری قطعا به سرمایه نیاز دارد. تعارف ندارد. وقتی مخاطب ویژه جذب شد، آنگاه آن ها حاضرند که برای اشتراک ماهیانه مطالب و یا مجله های الکترونیکی و … حق اشتراک پرداخت کنند چرا که خواندن آن وبلاگ برایشان ارزش آفرینی می کند.
علیرضا جان، من پیشنهاد می کنم بر روی ایده راه اندازی وبلاگ پزشکی که در متن گفتید، فکر کنید. چشمه هایی از یک کسب و کار واقعی را دارد.
خیلی خوب بررسی و تحلیل کردید. اگر محتوای خوبی تولید شود من فکر میکنم مردم معمولی هم حاضر به هزینه کردن هستند. مثلاً تصور کنید در میان روزنامههای بیخودی که در حال حاضر در کشور چاپ میشود، روزنامهای با محتوای آزادتر به صورت اینترنتی چاپ شود. یا برخی مجلات نسخه اینترنتی هم بدهند. من به شخصه به راحتی حاضرم چندین مجله را که در حال حاضر چاپ میشوند و الان به علت کمبود جا برای نگهداری و … نمیتوانم بخرم، مشترک اینترنتی شوم.
به نظرم تبلیغات کنونی که تنها به صورت یک بنر یا یک لینک هست بسیار چیپ و کم ارزش هستند اما رپورتاژها و یا تبلیغات غیر مستقیم میتوانند تأثیری بیشتر داشته باشند.
سلام
نظر خودم رو درباره مطلب شما به شکل دیگه ای نوشتم
http://www.webblogfarsi.com/1391/11/10/waiting-reviews-about-your-content.html
سلام و ادب
یک پزشک حدود پنج سالی هست که انتخاب اول من در وب گردی بوده،جا دارد در این زمان از زحمات شما در ارتقای سطح فرهنگی جامعه و تولید محتوا تشکر کنم.
به نظر من یکی از مشکلات اصلی جامعه ایرانی که درصد بالای جامعه پارسی زبانان جهان را تشکیل میدهند ضعف ساختار اینترنتی کشور است،طبعاً هرچه زیربنای اینترنت مناسبتر باشد این رسانه پرمخاطب تر خواهد شد و سرمایه گزاری حوزه تبلیغات در اینترنت هموارتر شده.
سلام. سهم خود از این مطلب را به شرح زیر نوشته ام:
چرا وب فارسی درآمد ندارد؟
http://www.hamfekri.com/blog/archives/348
مطلب جالبی بود. از این که به این موضوع پرداختین ممنونم و امیدوارم ادامه داشته باشه.
من معتقدم که مخاطب بزرگترین سرمایه یک رسانه است و هر عاملی که باعث کاهش مخاطب بشه به ضرر اون رسانه حتی در دستیابی به اهداف مالیش خواهد بود. با توجه به تنوع راه های کسب درآمد از یک وب سایت پربازدید، من دریافت هزینه از کاربر رو صلاح نمیدونم.
سبز باشید.
میتونم یه سوال بپرسم؟این سایت قبلا وبلاگ بوده؟
آیا از طریق وبلاگ میشه کسب درامد کرد؟
سلام.
مطلب جالبی بود.
به نظر من برای حل این مشکل باید 2 تا کار همزمان انجام بشه
اول:کپ نزدن مطالب
دوم:اجماع بلاگر ها با هم
در مورد نظر دوستمون که گفتن بیشتر مردم دنبال مطالب رایگان هستند هم بگم که این قضیه داره کم کم از بین میره نمونش هم اپ های ایرانی پولی هستند که فروش خوبی در وب دارند.
با تشکر
نوشته ، کاربردی بود.
در ایران کسب درآمد از وب نویسی هنوز یک رویاست…
همونطور هم که در مقاله اشاره شد علت اصلی خود وب نویس ها هستند که با هم همکاری ندارند…
شاید بهتر بود اتحادیه و صنف وب نویسان راه اندازی میشد…
مطلب جالبی بود خیلی ممنون
از اینکه در مورد این مساله توضیح دادین خیلی ممنونم
باید این مورد ب زودی در ایران گسترس بیشتری داشته باشه
ببخشید از طریق وبلاگ چطوری میشه کسب در آمد کرد؟