زندگینامه مارک تواین و معرفی کتاب « هاکلبریفین »
دربارهٔ نویسنده و اثر
مارک توین، طنزپرداز، داستاننویس و روزنامهنگار آمریکایی، در سال ۱۸۳۵ میلادی در فلوریدای ایالت میسوری به دنیا آمد و در سال ۱۹۱۰ از دنیا رفت. نام اصلیاش ساموئل لانگهورن کلِمِنز بود. او پنجمین فرزند از شش فرزند خانوادهاش بود. پدرش آقای کلمنز که دو برده در خانه داشت، ابتدا وکیل دادگستری بود، اما چون درآمد چندانی نداشت، به مغازهداری روی آورد ولی در کاسبی هم شکست خورد. توین چهار ساله بود که با خانوادهاش به شهر هانیبال در کنار رودخانهٔ میسیسیپی رفت. در کودکی دوست داشت ناخدای یکی از کشتیهای بخار رودخانهٔ میسیسیپی شود. دوازده ساله بود که پدرش مرد و توین تحصیل را رها کرد و در یک کارگاه نجاری مشغول کار شد. در شانزده سالگی پیش برادرش کاری گرفت و حروفچین روزنامه شد. بعدها نیز اولین مقالهٔ طنزآمیزش را در روزنامهٔ برادر بزرگش چاپ کرد و از آن پس در نشریههای گوناگون قلم زد. پس از مدتی به نیویورک و فیلادلفیا رفت و به کار در چاپخانه پرداخت. در بیست و یک سالگی، با جدیت بیشتری به مقالهنویسی روی آورد، ولی در ابتدای کار، مقالههای طنزآمیزش غلطهای املایی و دستوری زیاد داشت. بعدها برای کسب پول بیشتر، فن قایقرانی را آموخت و چهار سال به راهنمایی کشتیها در رودخانهٔ میسیسیپی پرداخت. اما در بهار سال ۱۸۶۱، جنگ داخلی درگرفت و رفت و آمد در رودخانهٔ میسیسیپی کم شد. به همین دلیل به نوادا و کالیفرنیا رفت و به نجاری، کار در معدن و خبرنگاری مشغول شد. در سال ۱۸۶۲، ویراستاری یکی از روزنامهها را پذیرفت و رسما نام هنری مارک توین را برای امضای نوشتههایش انتخاب کرد.
سه سال بعد، براساس داستانی عامیانه، داستان کوتاهی به نام قورباغهٔ جهندهٔ معروف بخش کالاوراس نوشت و در یکی از روزنامههای نیویورک چاپ کرد. انتشار این داستان باعث شد تا او را در سر تا سر آمریکا بشناسند. در همین سال به عنوان خبرنگار به جزایر هاوایی رفت و پس از بازگشت، سخنرانیهای طنزآمیزی دربارهٔ این سفر کرد که شهرت زیادی برایش به ارمغان آورد. دو سال بعد (۱۸۶۷) به اروپا و شرق سفر کرد و سفرنامههای مختلفی نوشت. در اواخر همین سال، با دختر جوانی که پدرش تاجر زغالسنگ بود، در نیویورک آشنا شد و سه سال بعد با او ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه دختر بود.
اولین رمان توین، عصر زرین نام داشت که از نظر داستانی ضعیف بود. سه سال بعد (۱۸۷۶) با نوشتن ماجراهای تام سایر شهرتش از مرزهای آمریکا فراتر رفت. توین رمان شاهزاده و گدا را شش سال بعد (۱۸۸۲) نوشت که فروش زیادی کرد. دو سال بعد سومین شاهکار و به نظر بسیاری از منتقدان، بهترین اثر خود ماجراهای هاکلبری فین را نوشت و بار دیگر خوانندگان آثارش را به دنیای لذتبخش کودکی برد.
چندی بعد، توین که فکر میکرد ناشران او را فریب میدهند، بنگاه نشری برپا کرد، اما در سال ۱۸۹۴ به دلیل بدهکاری زیاد ورشکسته شد. گو اینکه دو ـ سه سال بعد با انتشار رمان ژاندارک، تمام بدهکاریهایش را پرداخت. در همین دوران ـ که توین در اوج شهرت بود و در قصر خود مانند شاهزادهها زندگی میکرد ـ مادر، یکی از برادران و یکی از خواهرهایش درگذشتند و همسر و دختر سومش فلج شدند. به همین علت در اواخر عمر همواره غمگین بود و بر آثاری که در این سالها نوشت، اندوهی تلخ سایه افکنده است. در سال ۱۹۰۷ میلادی، دانشگاه آکسفورد به توین دکترای افتخاری اعطا کرد که توین همواره از این بزرگداشت با افتخار یاد میکرد.
ماجراهای هاکلبری فین را برخی، از جمله خود توین در این کتاب، جلد دوم ماجراهای تام سایر میدانند با این تفاوت که در اینجا شخصیت اصلی هاک است و داستان به شیوهٔ من راوی و از زبان او تعریف شده است. به لحاظ ساختاری نیز دو کتاب شباهتهای زیادی با هم دارند. گو اینکه هاکلبری فین از نظر ادبی و زبانی و طنز در ادبیات آمریکا از تام سایر برتر است و سبک نویسنده در این کتاب بر بسیاری از نویسندگان پس از خود در این کشور از جمله همینگوی، تأثیر گذاشته است. اما ویژگی خاص تام سایر نیز شاید داستان قویتر آن باشد. در ابتدا نیز کتاب هاکلبری در نظر مردم (و حتی خود توین) بهترین اثر توین به حساب نمیآمد، حتی سالها و حتی همین حالا هم ـ بسیاری از مردم به دلیل لحن بد راوی توین در این کتاب نسبت به سیاهان و بردهها، کتاب او را به گرایشهای نژادپرستانه متهم میکردند، و سالهاست که برخی از والدین این اثر را به دلیل همین گرایش نژادپرستانه، در مدارس آمریکا از فهرست کتابهای خواندنی حذف کردهاند. اگر چه بعدها منتقدان با تجزیه و تحلیل ویژگیهای این اثر و بازنمایی جنبههای زبانی و طنز آن، ثابت کردند که چرا ماجراهای هاکلبری فین حداقل در ادبیات آمریکا، بهترین اثر ادبی توین است.
م. س.
کتاب هاکلبریفین
نویسنده : مارک تواین
مترجم : محسن سلیمانی
ناشر: نشر افق
تعداد صفحات: ۵۳۶ صفحه