تنگیهای صفراوی – علل غیربدخیم انسداد صفراوی – نئوپلاسمهای صفراوی – پولیپهای کیسه صفرا
تنگیهای صفراوی
تنگیهای (strictures) خوشخیم صفراوی معمولاً ناشی از آسیب جراحی یا پانکراتیت مزمن هستند. تنگیهای صفراوی که به دنبال جراحی ایجاد شده باشند ممکن است روزها تا سالها بعد از عمل، دچار علایم بالینی شوند. تشخیص زودهنگام مهم است زیرا تنگیهایی که باعث انسداد ناقص شده باشند، معمولاً فاقد علامت بالینی بوده و ممکن است منجر به سیروز صفراوی ثانویه شوند. تنگی صفراوی را باید در تمام بیمارانی که سابقهٔ جراحی در ربع فوقانی شکم یا پانکراتیت مزمن (معمولاً در اثر الکل) داشته و افزایش پایدار آلکالنفسفاتاز و گاما-گلوتامیل ترانسپپتیداز سرم دارند مدنظر قرار داد. گشاد کردن با کاتتر بادکنکدار طی اندوسکوپی با یا بدون گذاشتن لولهٔ رابط (stent) طی جراحی ممکن است برای برخی بیماران مفید باشد.
سایر علل غیربدخیم انسداد صفراوی
ناهنجاریهای ساختمانی نظیر کیستهای کلدوک، بیماری کارولی (Caroli’sdisease) (گشادی کیسه مانند مادرزادی مجاری صفراوی داخل کبدی)، و دیورتیکول دوازدهه نیز ممکن است باعث انسداد مجاری صفراوی شوند و اغلب این بیماران به دلیل توقف صفرا، دچار سنگ کلدوک ثانویه میشوند. هموبیلی (hemobilia) که با انسداد متناوب مجرای صفراوی توسط لختههای خونی همراه است، ممکن است ناشی از صدمهٔ کبدی، نئوپلاسم، یا آنوریسم شریان کبدی باشد. انگلهای صفراوی را در مناطق شایع، همیشه باید در زمرهٔ علل تنگی صفراوی قلمداد نمود. آسکاریس لومبریکوئیدس یک علت شایع کلانژیت و یرقان در امریکای جنوبی، افریقا، و شبه قارهٔ قند است. کلونورکیس سیننسیس (clonorchis sinensis) عامل اتیولوژیک کلانژیوهپاتیت در کره و آسیای جنوب شرقی و مهاجران این کشورها به ایالات متحده است. کرم پهن کبدی به نام فاسیولا هپاتیکا، سردستهٔ علل تنگی صفراوی و کلانژیت در سراسر جهان است که بخصوص در کوههای آند بولیوی شایع است.
نئوپلاسمهای صفراوی
نئوپلاسمهای صفراوی نظیر کانسر کیسهٔ صفرا، کانسر آمپول واتر، و کلانژیوکارسینوم، در ایالات متحده نادرند، اما سرطان کیسهٔ صفرا در سایر مناطق جهان مانند شیلی و آسیای جنوب شرقی بسیار شایع است. عوامل زمینهساز این سرطانها شامل کلانژیت اسکلروزان اولیه، کولیت اولسراتیو مزمن، کیستهای کلدوک، سنگ کیسهٔ صفرا، کلونورسیس سیننسیس، سنگهای کبدی (هپاتولیتیاز)، و کمبود –α1 آنتیتریپسین میباشند. کلانژیوکارسینوم و سرطان آمپول واتر معمولاً باعث یرقان مداوم بدون درد میشوند، هر چند نکروز و کنده شدن تکههای تومور ممکن است باعث انسداد متناوب صفراوی و ظهور خون مخفی در مدفوع شود. اگر تومور کلانژیوکارسینوم در محل دو شاخه شدن مجرای صفراوی خارج کبدی (50% موارد) ایجاد شود به نام تومور کلاتسکین (Klatskin’stumor) خوانده میشود. کارسینوم کیسهٔ صفرا غالباً به شکل یک بیماری پیشرفتهٔ منتشر همراه با کاهش وزن، یرقان، خارش، و تودهٔ بزرگ ربع فوقانی راست تظاهر میکند. همچنین ممکن است علایم سرطان کیسهٔ صفرا مشابه کلهسیستیت حاد یا مزمن باشد، بخصوص اگر تومور اندازهٔ کوچکی داشته باشد. هر چند مراحل اولیّه تومور را میتوان به روش جراحی درمان کرد، امّا اغلب بیماران در مراحل پیشرفته تشخیص داده میشود و لذا غیرقابل معالجهاند.
پولیپهای کیسه صفرا
پولیپهای کیسه صفرا تودههایی هستند که در دیوارهٔ مخاط کیسه صفرا رشد میکنند. اکثر این ضایعات نئوپلاسمی نیستند بلکه هیپرپلازی یا رسوب چربی هستند (cholesterolosis). بیمارانی که پولیپ کیسه صفرا همراه با سنگ صفراوی دارند، صرف نظر از اندازهٔ پولیپ و وجود علایم بالینی، باید کولهسیستکتومی شوند زیرا سنگهای صفراوی عامل خطرسازی برای بروز سرطان کیسه صفرا در زمینهٔ پولیپ کیسه صفرا هستند. بیمارانی که کولیک صفراوی یا پانکراتیت دارند هم باید کولهسیستکتومی شوند. همچنین بیمارانی که اندازهٔ پولیپ آنها بزرگتر از cm1 است باید کولهسیستکتومی شوند زیرا احتمال بدخیم شدن دارد. پولیپهای کوچکتر از cm1 را باید با تصویربرداریهای دورهای پیگیری نمود.
اختلال کارکرد اسفنکتر اودی
اختلال کارکرد اسفنکتر اودی یک اختلال خوشخیم حرکتی است که باعث انسداد بدون سنگ و توقف جریان صفرا یا شیرابهٔ لوزالمعده در سطح پیوستگاه مجاری صفراوی- لوزالمعدهای میشود. بیماران معمولاً دچار درد شکمی غیرقابل توجیه (درد نوع صفراوی)، همراه با یا بدون افزایش آزمونهای کبدی میشوند. در برخی بیماران ممکن است اسفنکتروتومی طی اندوسکوپی یا جراحی مفید باشد.