جدال با درد: آن‌ها سرطان را شکست دادند!

11

فرانک مجیدی: سرطان، درد دارد. این البته برای بسیاری از ما یک «دانسته‌ی عمومی» تلقی می‌شود. تنها کسی معنای این «درد» را می‌شناسد که تجربه‌ی ابتلا و جدال با این بیماری را داشته‌باشد. ما در «یک پزشک» برای تمام مخاطبان‌مان آرزوی تنی سالم و دور از درد را داریم، اما فراموش نمی‌کنیم شماری از خوانندگان ما، با این بیماری در جنگ هستند و می خواهند شکست‌ش دهند. از یاد نمی‌بریم کودکان زیادی با تن کوچک و معصوم‌شان این درد را می‌کشند و هنوز وقتی از آن‌ها می‌پرسند «وقتی بزرگ شدی، می‌خوای چی کاره بشی؟» چشم‌شان برق می‌زند و کودکانه می‌خندند: «می‌خوام دکتر بشم، همّه‌ی بچه‌ها رو خوب کنم… می‌خوام فضانورد بشم… می‌خوام دانشمند بشم…» جدال با سرطان و درد آن، علاوه بر هزینه‌ی مالی، هزینه‌ی روحی هم نیاز دارد. کسانی بر این درد غلبه می‌کنند که نیروی امید، آن‌ها را پیش ببرد. همه‌ی ما در برهه‌هایی از زندگی به این نتیجه رسیده‌ایم که باور بر توانایی، همان‌قدر نیرومند عمل می‌کند که تردید در آن. حالا که قرار است این یک جنگ باشد، به تک‌تک مخاطبانم که قصد ندارند خود را تسلیم درد کنند می‌گویم وقتی حس می‌کنید رها شدید تا گم شوید، تنها نیستید! این پست، برای همه‌ی شماست. برای همه‌ی کودکان مبتلا به سرطان و برای تو که درد داری. ما تو را تنها نمی‌گذاریم و این‌قدر منتظر می‌مانیم و برایت آرزوی سلامتی که زیر همین پست کامنت بگذاری: من هم شکستش دادم!

1- ارین بُدچُن، دو سال پس از بهبود از سرطان حاد خون پرومایلوسیتی: ارین می‌گوید: «زنده ماندن پس از این بیماری، از من شخص مثبت‌تری ساخته‌است. بسیار خوش‌شانس بوده‌ام که زنده ماندم. پس از سرطان، هر روزی که زندگی می‌کنید مانند هدیه‌ای است که به شما داده‌شده و حالا که به من شانس دوم داده شده، نمی خواهم یک لحظه از زندگی‌ام را هم تلف کنم.»

7-28-2014 9-14-40 AM

2- کاترینا کایلتیکا، 3 سال پس از بهبود از لنفوم هوجکین: کاترینا می‌گوید: «حالا که دوباره موهایم روییده، به فکر روزهایی هستم که یک سر بی‌مو د تابستان چه حسی داشت و از این‌که چطور بیارایم‌شان، فارغ بودم! گاهی به این فکر می‌افتم که دوباره موهایم را بتراشم!»

7-28-2014 9-15-52 AM

3- کانر مولتزان، 4 سال پس از بهبود از لنفوم هوجکین: او می‌گوید به لطف سرطان، دیگر ترس برایش معنایی ندارد!

7-28-2014 9-16-33 AM

4- الیزابت انگل، 8 سال پس از بهبود از لنفوم هوجکین: «حقیقتاً هر روز را مانند یک برکت می‌بینم. دیگر مجبور نیستم لباس‌هایی با سایز بسیار کوچک بپوشم.»

7-28-2014 9-17-27 AM

5- جوآن کَچ، 4 سال پس از بهبود از لنفوم هوجکین: «آموختم ایمان، خانواده و دوستان چگونه یاری‌م می‌دهند تا به پیش روم. به آنان که در زندگی‌م بودند و به آن‌ وارد شدند و کنارم بودند، از صمیم قلب اهمیت می‌دهم. خدا را برای این برکت که به انسانیت ایمان آورم، شکر می‌کنم و این‌که در هر قدم در این مسیر، در کنارم بود…»

7-28-2014 9-18-16 AM

6- کتلین اِمِتز، 7 ماه پس از بهبود از سرطان کولون: «آموختم زندگی‌ای بسازم که ارزش زیستن داشته‌باشد.»

7-28-2014 9-19-02 AM

7- گای گوندرون، 3 سال پس از بهبود از کارسینومای سلولی فلسی (سرطان سر و گردن): «زندگی پس از سرطان، عجیب است. هنوز هم یک جدال است. سخت‌ترین قسمتش آن جاست که بعضی‌ها فکر می‌کنند واگیر دارد و می‌ترسند از شما مبتلا شوند.»

7-28-2014 9-19-46 AM

8- لیندا مِی، 12 سال پس از بهبود از سرطان پستان: « صورتی، اکنون رنگ محبوب من است!» (نماد این بیماری، روبان صورتی است.)

7-28-2014 9-20-28 AM

9- لیندسی گلدشتاین، 1.5 سال پس از بهبود از سرطان تخمدان: «پس از سرطان یاد گرفتم مسیرهای اصلی تمام بخش‌های زندگی‌م را بیابم. تمرکز بر خوبی، شانس دوم زندگی‌ام را بسیار مثبت‌تر ساخته‌است.»

7-28-2014 9-21-10 AM

10- ارین چَک، 10 سال پس از بهبود از لنفوم هوجکین: «خدا را شکر می‌کنم برای روزهایی که مدل موهایم درست نمی‌شود، چون اصلاً مویی در کار هست!»

7-28-2014 9-21-49 AM

منبع


اگر خواننده جدید سایت «یک پزشک»  هستید!
شما در حال خواندن سایت یک پزشک (یک پزشک دات کام) به نشانی اینترنتی www.1pezeshk.com هستید. سایتی با 18 سال سابقه که برخلاف اسمش سرشار از مطالب متنوع است!
ما را رها نکنید. بسیار ممنون می‌شویم اگر:
- سایت یک پزشک رو در مرورگر خود بوک‌مارک کنید.
-مشترک فید یا RSS یک پزشک شوید.
- شبکه‌های اجتماعی ما را دنبال کنید: صفحه تلگرام - صفحه اینستاگرام ما
- برای سفارش تبلیغات ایمیل alirezamajidi در جی میل یا تلگرام تماس بگیرید.
و دیگر مطالب ما را بخوانید. مثلا:

چگونه با بدشانسی کنار بیاییم + گالری عکس از انواع بدشانسی‌ها!

کنار آمدن با بدشانسی یا شرایط ناگوار می‌تواند چالش برانگیز باشد، اما چندین استراتژی وجود دارد که می‌تواند به ما برای کنار آمدن با این شرایط کمک کند:احساسات بعد رخداد را بپذیرید: طبیعی است که هنگام مواجهه با بدشانسی احساس ناامیدی،…

جوزف ساموئل: مردی که نمی‌توانست به دار آویخته شود!

جوزف ساموئل یک جنایتکار بزرگ بود نبود، فقط از منازل سرقت می‌کرد. در وهله اول،هیچ چیز قابل توجهی دیگری در مورد زندگی او جالب نبود. با این حال، وقتی قرار شد او را اعدام کنند، همه چیز عجیب و غریب شد.جوزف ساموئل در سن چهارده سالگی در سال…

چند بار می توانید یک تکه کاغذ را از وسط تا کنید؟

به راحتی می‌توان یک تکه کاغذ را یک، دو بار یا حتی سه یا چهار بار از وسط تا کرد. اما بیشترین تعداد دفعاتی که یک تکه کاغذ را می‌توان از وسط تا کرد چقدر است؟بر اساس یک ادعای رایج، یک ورق کاغذ را نمی‌توان بیش از هفت بار از وسط تا کرد. اما…

سازه‌های و کارهای مهندسی کارا، زیبا و شگفت‌آور از سراسر دنیا

ساختن سازه مهندسی مسلما فقط به معنی ساختن چیزی کارا نیست. بلکه باید زیبایی سازه و تباین آن با محیط اطراف و ابعاد انسانی و فرهنگی آن در نظر گرفته شود. در ضمن امکان توسعه آن در آینده مد نظر قرار گیرد و همچنین چه بهتر که دوست‌دار محیط زیست…

گالری- تصاویر تبلیغاتی خودروهای ایمپریال کرایسلر در سال‌های 1969 تا 1973

ما بیشتر این عکس‌ها را در فیلم‌ها و کارتون‌ها دیده‌ایم و راستش تعجب می‌کنیم که زمانی خودروی کرایسلر با این طول و عرض و طراحی تولید می‌شد.ایمپریال برند خودروهای لوکس کرایسلر در بازه زمانی سال‌های 1955 تا 1975 و نیز در بازه زمانی سال‌های…

سلبریتی‌ها اگر کاری عادی داشتند – پاسخ‌های تصویری میدجرنی

چه می‌شد اگر یک هنرپیشه نامدار در سنی طلایی امکان جذب شدن در رشته بازیگری را پیدا نمی‌کرد یا بحرانی خانوادگی او را وادار به سال‌ها کار عادی می‌کرد. چه می‌شد اگر نخستین کسانی که تست بازیگری از او می‌گرفتند، به کلی مایوس و دلسردش می‌کردند.…
آگهی متنی در همه صفحات
11 نظرات
  1. شهاب الدین می گوید

    خیلی خوبه که به این مورد پرداختید. مقدمه‌ی خیلی خوبی هم داشتید. من از شما تشکر می‌کنم.

  2. گویبان می گوید

    مادر عزیز منم خیلی تلاش و مبارزه کرد ولی خب دو هفته پیش فوت کرد …

    1. نیما می گوید

      خدا رحمتش کنه
      و این بیماری رو از عزیزان ما و خود ما دور نگه داره
      تا طعم تلخ زندگی و او نروی خشن و بی رحمش رو نبینیم
      من هم چند تا از نزدیکانم با این بیماری فوت شدن
      خیلی تلخه … خیلی

  3. omid می گوید

    نجات از سرطان من رو به خدا نزدیکتر کرد.

  4. Saeed می گوید

    با خوندن این مطالب پیش خودم گفتم ” مشکلات مالی اندازه صفر درصد نیز مشکل حساب نمیشوند”
    یکی از خوبی های یک پزشک که باعث شده من همیشه مطالبش رو مطالعه کنم همین توجه به ارزهای انسانیه

  5. sharar می گوید

    یاد این مطلب افتادم که:

    قدر عافیت آن کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید.

  6. مروارید می گوید

    ممنون از این پست و همدردی با ما سرطانی ها. سلامت باشید همیشه.

  7. ایرج می گوید

    بی نهایت زیبا بود عکس ها لبخند به همراه داشتند و تنها چیزی که ادمو ناراحت نمیکرد خود سرطان بود بیشتر لبخندها بودند که حرف میزدند

  8. مهرداد می گوید

    مطلب بسیار جالبی بود. متاسفانه یکی از همکاران من هم به تازگی متوجه شده که سرطان خون داره. می خواستم اگر امکانش هست مطلبی هم در مورد نحوه برخورد صحیح با افراد مبتلا به سرطان هم گذاشته بشه. چون به نظرم نحوه برخورد اطرافیان با این مساله و با فرد بیمار هم خیلی مهمه.

  9. محمد می گوید

    راحت‌تر از پس مشکلات و مسائل زندگی برمیام، چون قبلا سرطان رو شکست دادم

  10. ستاره می گوید

    هیچ چیز تو زندگیم دردناک تر از دیدن زجر کشیدن خواهر زاده کوچولویم نبود

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.