سندرم خستگی وبلاگرها چیست؟ چرا از نوشتن خسته میشویم؟
اول: “سندرم خستگی وبلاگرها”
اپیدمی شده، در ادامه سریال آزاردهنده برچیده شدن وبلاگهای خوب،
آشپزباشی هم ترجیح داد، دیگر پخت و پز نکند و ملت را از غذاهای لذیذش محروم
کند.
دوم: پینگ شدن نابجای وبلاگها در
بلاگرولینگ با شدت تمام ادامه دارد.بیشتر از نصف وبلاگهای بلاگرولم به صورت کاذب
پینگ میشوند.مسلما به فکر صاحبان بلاگرولینگ هم نمیرسید که به این ترتیب هم
میشود، وبلاگآزاری کرد وگرنه پینگ کردن را محدود به نویسنده وبلاگ میکردند.
سوم: آنلاین بودن برای یک پزشک
مشغول کار در داخل ایران بد دردیست! باور کنید! شبها آدم در سایتها و وبلاگهای
پزشکی مطالبی جدید و نو میخواند و روزها در چرخشی آشکار باید شیوه عملی کاملا
متفاوت و قرون وسطایی داشته باشد. و مدام بشنود:”درست میشود، آقای دکتر. اول کار
است.” با وجود گذشت 3 سال از فارغالتحصیلی هنوز خودم را با طبابت سنتی رایج در
ایران وفق ندادهام ،هنوز هم دیدن نسخههایی با بیش از 7-8 قلم دارو من را شگفتزده
میکند و هنوز با درمان سمپتوماتیک بیماریها میانهای ندارم .هنوز هم بیبرنامگیها
و هرج و مرج نظام بهداشتی کشور من را به سختی میآزارد. راستی به نظر شما پزشک خوب
کیست؟ متاسفانه تجربه به من ثابت کرده که دستکم در پزشکی عمومی ایران همواره
پزشکانی موفقند ، که آکادمیک عمل نکنند ،کمتر آزمایش درخواست کنند، به جای شرح حال
با بیمار چاق سلامتی کنند، یک داروخانه ،دارو تجویز کنند ، نوشتن سرم هر چند مورد
نداشته باشد، فراموششان نشود ، قبل از بررسی بیماریهای ارگانیک ، مشکل بیمار را
منتسب به اختلالات روحی-روانی کنند و واژهای به نام آلرژی چارهگشای همه اختلالات
تشخیصداده نشده بیمارانشان باشد….اتفاقا این پزشکان محبوبتر هم هستند، شاید به
خاطر روابط عمومی خوب این پزشکان و شاید هم به علت پایین بودن دانش مردم در حیطه
بهداشت و سلامت که حتی در میان قشر تحصیلکرده هم دیده میشود.
علی رغم زیاد شدن تعداد پزشک در ایران، هنوز پزشکی به یک ثبات نرسیده. باور کنید اگر مریضی پیش دو پزشک برود مطمئنا با دو نسخه داروی متفاوت روبرو می شود. من خودم این مورد را تجربه کرده ام و حتی پزشک دوم به من توصیه کرد که نسخه ی پزشک اول را مصرف نکنم. نمونه های مشابه را هم زیاد دیده ام.