سال 2006، یکی از نخستین نمونههای تولید سلبریتیهای اینترنتی یک شبه: جنجال Lonelygirl15 در یوتیوب و حرفهای دیگر
باور کنید با “زردنویسی” میانه ای ندارم ولی جنجالی که اخیرا درباره یکی از کاربران این سایت با نام کاربری Lonelygirl15 به پا شده ، آنقدر در سایتهای معتبر و همچنین نامعتبر آیتی بازتاب پیدا کرده ، که اگر درباهاش ننویسم در واقع یکی از اخبار مهم این روزها را حذف کردهام.
Lonelygirl15 نام کاربری یک دختر 16 ساله خوشسیما در یوتیوب است. وی ویدئوهایش را در اتاقش و دور از چشم پدر و مادرش تهیه میکند. ظاهرا والدین Lonelygirl15 مذهبی هستند و وی تمایلی ندارد که والدینش از این کار وی مطلع باشند.
تا اینجا شاید چیز مهمی نباشد ولی موضوع وقتی جالب میشود که به آمار مشاهده ویدئوهای Lonelygirl15 در کانال مجازیش توجه کنید:
– امروز دومین کانال پرطرفدار در یوتیوب کانال Lonelygirl15 بوده است و 108,612 بار تماشا شده! تازه امروز که به پایان نرسیده.
– در هفته اخیر کانال وی سومین کانال پرطرفدار یوتیوب بوده و 837,100 بار تماشا شده است.
– در ماه گذشته این کانال پرطرفدارترین کانال بوده و 4,122,633 بار تماشا شده است.
– از آغاز پیدایش یوتیوب تا به حال ، کانال این خانم ششمین کانال پربازدیدکننده بوده و 10,207,265 بار تماشا شده است.
– در حال حاضر 26,930 نفر مشترک کانال وی هستند و در واقع بیشترین میزان مشترک را در یوتیوب دارد.
به قدرت یوتیوب توجه کردید؟ آیا میشد در گذشته تصور کرد که ویدئوهای یک دختر معمولی که البته در آنها درباره موضوعات روزمره صحبت میکند و حاوی مسائل غیراخلاقی هم نیست ، بیشتر از دو میلیون بار تماشا شود؟
پاره ای از موضوعاتی که وی در ویدئوهایش درباره آنها صحبت کرده ، اینها هستند:
به مهمانی بروم یا نروم ، پلوتو دیگر جزو سیارههای مظومه شمسی نیست ، پیشنهاد صلح ، شانسی در زندگیم
اما جنجال اصلی وقتی به پا شد که رسانه هایی مانند نیویورک تایمز نوشتند که وی یک کاربر معمولی و آماتور یوتیوب نیست و برای استودیوی Beverly Hills کار میکند.
کل قضیه را می توانید یک اتفاق ساده و جالب بدانید ، اما اگر کلیتر به قضیه نگاه کنید ، رفتهرفته متوجه یک چالش میشوید :
در عصر جدید دیگر مردم یک مصرفکننده صرف دیتا نیستند ، هر کسی می تواند یک تولیدکننده باشد ، سرویسهای اینترنتی کار را راحت کردهاند ، اگر چند سال قبل تب وبلاگنویسی دنیا را گرفت ، حالا رفتهرفته وبلاگهای ویدئویی ، پادکستها و فتوبلاگ ها عرصه را بر رسانههای سنتی تنگ میکنند.
در این میان برخورد رسانه های سنتی شامل روزنامهها ، شبکههای رادیویی و تلویزیونی و خبرگزاریها با این تولیدکنندههای محتوا چگونه خواهد بود؟
در حال حاضر این رسانه ها به نوعی قسمتی از شبکه عریض و طویل خود را به انعکاس اخبار وبلاگنویسها اختصاص دادهاند ، اما قطعا اوضاع به همین روال باقی نخواهد ماند و دیری نخواهد گذشت که برخورد جدیتر خواهد شد و شاید روزی فرابرسد که رسانههای سنتی و تولیدکنندههای آماتور به چشم رقیب به هم نگاه کنند.
ببنیم چطور میشود!
معرکه بود! از اون جالب تر کار اونهایی بود که داستان رو روشن کردن