راجر ایبرت -منتقد مشهور سینما- در جدال با سرطان
اگر از علاقمندان سینما باشید ، احتمالا نام راجر ایبرت را
شنیدهاید و در مجلات سینمایی خواندهاید که بارها سایر منتقدان به نقدهای وی استناد میکنند و در
بسیاری موارد نوشتههای وی مرجعی برای تحلیلگرهای سینماست.
امروز لینکی در متافیلتر دیدم که به یکی از آخرین پستهای راجر
ایبرت در وبلاگش اشاره داشت. وی در
این پست نوشته است که 40 سال از زمانی که وی نقد فیلم را در «شیکاگو سان تایمز»
شروع کرده است ، میگذرد و اینکه وقتی کارش را در این نشریه شروع کرده گمان
نمیکرده ، برای چنین مدت طولانیای مشغول این کار شود.
وی همچنین در مورد جدالش با سرطان نوشته است. راجر ایبرت 9 ماه
قبل به خاطر ابتلا به سرطان غدد بزاقی تحت عمل جراحی قرار گرفت و گرچه قصد داشته
بعد از چند هفته به سر کارش برگردد ولی وضعیت سلامتیاش آنقدر بد شد که مجبور شد ،
یک دوره بازتوانی را در یک مرکز بازتوانی در شیکاگو طی کند. همچنین به خاطر
تراکئوستومی (ایجاد شکافی در نای برای ممکن ساختن تنفس) ، وضعیت صدای راجر ایبرت هم
در حال حاضر چندان خوب نیست.
راجر جوزف ایبرت متولد سال 1942 است. وی برنده جایزه معتبر
پولیتزر نیز شده است. وی از سال 1962 به صورت ثابت و پیوسته ستون نقد فیلمی در
شیکاگو سان تایمز داشته است و یک برنامه هفتگی نقد فیلم هم دارد. نقدهای راجر ایبرت
در بیش از 200 روزنامه در داخل و خارج آمریکا منعکس میشود. در سال 1975 وی نخستین
منتقد فیلمی شد که توانسته جایزه پولیتزر ببرد.
جستجویی در ویکیپدیا نشان میدهد که جدال
راجر ایبرت با سرطان ، منحصر به 9 ماه گذشته نیست و وی از سال 2002 با بیماری
سرطان تیروئید و از سال 2003 با سرطان غدد بزاقی دست و پنجه نرم میکند. نخستین
فیلمی که وی بعد از مرخص شدن از مرکز بازتوانی شیکاگو نقد کرد ، فیلم «ملکه» بود.
وی بعدا فیلمهای دیگری مانند ماری آنتوانت ، داستان جنایت و Volver را هم مورد بررسی
قرار داده است.
ایبرت فیلمها رو تحلیل نمیکند،نظر میدهد که فیلم خوب است یا بد…
دکتر یک وقتی بده ما پست قبلی تو بخونیم
منم چون طرفدار پر و پا قرص اون ستون هستم این مطلب رو خونده بودم. واقعا حیف شد که این بیماری باعث شد کلی از فیلمهای سال گذشته رو ایبرت نقد نکنه . ممنون بابت نوشتن مطلب 🙂
خوب بود به نقش او در نرم افزار اطلاعاتی CINEMANIA اشاره می کردید. زمانی که هنوز اینترنت در دسترس نبود با این دیتا بیس چه لذتی را تجربه می کردیم …