دوستی 2.0

مقدمه: استیون لوی در روزنامه واشنگتن پست، مطلبی
در مورد دوستیهای آنلاین در شبکههای اجتماعی نوشته است. به ترجمه آزاد و
خلاصهشدهای از این مقاله توجه کنید:
ترانهسرایی به نام «بوزی لینهارت» اینگونه سروده است: «تو
اجازه داری دوستانی داشته باشی؟» ولی وقتی تعداد این دوستان به 5 هزار نفر برسد،
موضوع سؤالبرانگیز میشود.
افراط در گرفتن دوست در شبکه اجتماعی فیسبوک، یکی از دلایلی است که
تعداد دوستانی که هر کاربر میتواند اضافه کند، محدود شده است. زمانی که یک وبلاگ
محبوب «سیلیکون ولی» به نام تککرانچ، در پستی اعلام کرد که مدیران فیسبوک این
محدودیت را برطرف خواهند کرد، این پست با استقبال زیادی مواجه شد، ولی به زودی
معلوم شد که این خبر نادرست است و فیسبوک همچنان سقف پنج هزار دوست را اعمال
میکند.
اما این موضوع سؤالات زیادی را در مورد ماهیت دوستی در شبکههای
اجتماعی مثل فیسبوک و مایاسپیس برانگیخت: چه زمان میشود گفت که یک نفر دوستان
زیادی دارد و با یک دوست آنلاین چگونه باید برخورد کرد؟
گرچه فیسبوک نمیخواهد قوانین خود را دیکته کند، اما هدف از
محدودیت در تعداد دوستان به گفته مدیران این سایت این است که هر کاربر روابط نزدیکی
با دوستانی که قبلا در دایره ارتباطیاش قرار دارند، برقرار کند. به طور متوسط هر
کاربر فیسبوک 105 دوست دارد و تنها کمتر از هزار کاربر فیسبوک از محدود بودن
تعداد دوستان در این سایت شاکی هستند.
برخلاف فیسبوک، شبکه اجتماعی مایاسپیس، سقفی برای تعداد
دوستان قائل نیست. «دوستی» در مایاسپیس معنایی در ورای «کسانی که در دنیای واقعی
میشناسم» دارد.
البته فیسبوک به افراد مشهور اجازه می دهد که با ایجاد جوامع
مجازی، طرفداران زیادی بدون محدودیت برای خود دست و پا کنند. اما برای مثال
نمیتوان به کسی که طرفدار باراک اوباما است، دقیقا دوست خطاب کرد.
در مقابل مایاسپیس، حتی مشکلی با پروفایلهای غیرانسانی ندارد.
برای مثال پروفایل سیبزمینی در مایاسپیس، 2965 دوست دارد!
شاید با خواندن سطور بالا به این نتیجه رسیده باشید که، دوست
شما در فیسبوک و مایاسپیس، با دوست واقعیتان که وقتی بیمار میشوید برایتان سوپ
جوجه میآورد، تفاوت زیادی دارد. کلی شیرکی Clay Shirky نویسنده کتابی در مورد شبکههای اجتماعی
عقیده دارد که بهتر است به جای اینکه بگوییم در فیسبوک یا مایاسپیس با کسی دوست
هستیم، بگوییم با او در ارتباط هستیم.
ارتباط آنلاین، اثرات اجتماعی عمیقی دارد و به موازات گسترده
شدن فهرست دوستان یک شخص باعث مشکلاتی میشود. برای مثال در دنیای آنلاین، مردم بر اساس
اینکه چه کسانی را در لیست دوستان خود قرار دادهاند، در مورد هم قضاوت میکنند.
در دنیایی واقعی، رد کردن درخواست دوستی یک بیگانه آسانتر از
شبکههای اجتماعی اینترنتی است. اما اگر سر رشته کار از دست یک کاربر در برود و
بیگانههای زیادی وارد لیست دوستان او شوند، آن وقت است که متوجه میشود ناخودآگاه
حجم زیادی از اطلاعات شخصی را با بیگانهها به اشتراک میگذارد. گرچه فیسبوک
شیوهای برای طبقهبندی دوستان به کلاسهای مختلف فراهم آورده است، اما طبقهبندی
همه دوستهای فیسبوک به خصوص اگر تعداد آنها زیاد باشد، کار چندان سادهای نیست.
شما چه نظراتی در مورد دوستی آنلاین و آفلاین دارید؟
این نوشتهها را هم بخوانید
سلام..من تازه با وبلاگتون آشنا شدم…اجازه بدین منم یه نظری بدم…بنظر من دوستی که توش فقط یه اسم و یه عکس مطرح باشه بدون اینکه بدونی طرفت کیه و چه خصوصیاتی داره به چه دردی می خوره؟؟؟میتونه غیر از یه سرگرمی چیز دیگه ای هم اسمشو گذاشت؟؟؟
من معقتدم هر آدمی مسئول عواقب همه برخوردها و روش هایی که در دوستی های آن لاین و واقعیش اتنخاب میکنه ! آدما اگه برای خودشون یه مرزها و حدودی داشته باشن و اون حدود را همیشه به یاد داشته باشن از تمام شبکه های موجود میتونن نهایت استفاده رو بکنن و درست! به نظر من این محدودیت فیس بوک خیلی هم خوبه ، ومضیت برزگ دیگش اینه که تا کسی دوست شما نباشه مثل بقیه شبکه ها اجازه دسترسی به مشخصات و … شما رو نداره و تازه شما میتونین مشخص کنین که چه مواردی رو کیا ببینن و …. واسه همین یه جورایی خیلی حقیقی تر از بقیه جاهاست ، این سر دنیا لااقل اونطوری که من میبینم شده یه وسیله برای پیدا کردن دوستای قدیمی و دوران تحصیل و کسایی که یه جورایی سال ها ازشون بی خبر بودیم و حالا به این وسیله پیداشون کردیم ! امیدوارم یه روزی فرهنگ استفاده درست از وب کاملا جا بیافته
برای ما که جفتش هیلتره اما من تو یاهو 360 هم فقط دوستانی رو دارم که میشناسمشون…
مثال سوپ جوجه مثال خیلی خوبی بود. داشتن تعداد زیادی دوست تو شبکه های اجتماعی به خودی خود ارزش نیست. اینکه در مورد افرادی که در یک شبکه اجتماعی میشناسیم بگیم باهاشون در ارتباط هستیم به نظرم معنی داره. 5000 تا به عنوان سقف تعداد دوست کاملا” کافی به نظر میاد.
سلام
خوشحالم که وبلاگ نویس با سوادی مثل شما در ایران وجود داره و ایران رو با همه بدی ها و نابرابری هاش تحمل کرده و فرار نکرده مثل بسیاری دیگر از ایرانیان
مدت زیادی است خواننده وبلاگتون هستم امروز بر خلاف میل کانال اخبار ساعت 10 بود اگر اشتباه نکنم رو نگاه میکردم متوجه شدم که حمیدرضا بوالحسنی که در پستی راجع به اون نوشته بودید رو با اون مصاحبه میکرد با توجه با اینکه اخبار ایران عقب افتاده است و برای مادرم قبلا توضیح دادهبودم وقتی شنید شما رو تحسین کرد
من هم پزشک فارق التحصیل هستم متاسفانه بعد از 2 بار امتحان هنوز تخصص قبول نشدم (سهمیه اقایون بیشتره)
آقای دکتر
فکر می کنم در وبلاگ شما بود که داستان پرواز از دوریس لسینگ را پیدا کردم. من این داستان را ترجمه کردم و الان در شماره اردیبهشت و خرداد مجله رودکی (ص 70) به چاپ رسیده است. در اینجا می خواستم صمیمانه از حضورتان تشکر کنم.
پاینده و موفق باشین.
سلام آقای دکتر
به نظر من روابط اینترنتی، شبکه های اجتماعی و محیط مجازی هیچ وقت جای روابط انسانی رو نمی گیره. یه مقاله ای در این مورد ترجمه کردم که به زودی چاپ میشه به دلیل مسائل کپی رایتی بعد از چاپ لینکشو واستون می فرستم.