مدیریت دنیای آنلاین، بعد از مرگ!

«اگر بلایی سرم بیاید، اگر روزی برسد که زنده نباشم، چه بر سر وبلاگم میآید؟! آیا کسی مواظب وبلاگم خواهد بود و هوست را هر سال تجدید خواهد کرد؟!»
شاید هر وبلاگنویسی، در برههای از زمان، این سؤال را به شیوه مشابهی از خودش پرسیده باشد. اما پرسش کلیتر این است که تکلیف مایملک آنلاین ما بعد از مرگمان، چه میشود؟ چگونه به افراد خانواده بگوییم که ما صاحب چه اکانتهایی در چه سرویسهای اینترنتی بودهایم؟ دوست داریم بعد از مرگ، آنها با این اکانتها چه کنند؟ چگونه پسوردهای مورد را به دوستان یا خانواده خود منتقل کنیم؟ اصلا حالا که همه چیز دیجیتال شده، چقدر خوب میشد که آدم میتوانست وصیتنامه دیجیتال بنویسد، ایمیلهایی تنظیم کند که به اشخاص مورد نظر بعد فوت، فرستاده شود. تازه ممکن است بعضی از این حسابهای کاربری، جنبه مادی هم داشته باشند و مثلا آدم بخواهد، پسورد Paypall اش را به شیوه ایمنی به اطلاع بازماندگان خود برساند.
تایم در مقاله جالبی همین سؤال را مطرح کرده است، به ترجمه این مقاله، البته با اندکی تلخیص و تغییر، توجه کنید:
خانم «پم ویس» Pam Weiss تا قبل از مرگ دخترش در جریان یک تصادف در اوایل سال 2007، هیچ وقت از فیسبوک استفاده نمیکرد. تا آن هنگام، او تصور میکرد که فیسبوک، سایتی مخصوص جوانان است، جوانانی مثل دخترش -«ایمی» Amy- که تا پیش از مرگ، دانشجوی دانشگاه UCLA بود.
اما وقتی که خانم ویس متوجه شد که دخترش اکانتی در فیسبوک دارد، نظرش عوض شد، کاربر این سایت شد و این شبکه اجتماعی را برای یافتن عکسهای دخترش جستجو کرد. او به چیزی که در نظر داشت، رسید و فراتر از آن او توانست با دوستان آنلاین دخترش در این سایت، ارتباط برقرار کند، آنها خاطراتی را که از ایمی داشتند، با هم مرور کردند و به کمک هم و با خواندن چیزهایی که ایمی نوشته بود، دریافتند که او چه آرزوهایی در زمان حیات داشته است.
خانم ویس وقتی که فهمید، دخترش، اثرات مثبت زیادی روی اطرافیانش، داشت، خشنود شد. اما اگر فیسبوک نبود و یا در صورتی که او از عضویت دخترش در این سایت، مطلع نبود، او متوجه هیچ کدام از این نکات نمیشد.
زندگی آنلاین، چزئی از شخصیت ما را میسازد و خانم ویس هم مسحور این جنبه از زندگی دخترش شده بود. اما به زودی او با دشواری جدید مواجه شد: فیسبوک بعد از سه ماه، به خاطر فعال نبودن ایمی در این وبسایت، حساب کاربریاش را بست. اما به زودی با درخواست مادر ایمی و همکلاسیهایش، فیسبوک تصمیم گرفت، پروفایل او را احیا کند و با حذف قسمتهایی که فقط به درد کاربران زنده فعال میخورد، مجددا پروفایل را در دسترس دوستان ایمی، قرار بدهد.
در ایران، کاربران فعال اینترنت، بیشتر جوانان هستند، اما در آمریکا و کشورهای غربی، سالخورگان هم بخش غیر قابل صرفنظری از جمعیت آنلاین را تشکیل میدهند. با درگذشت این کاربران، مسئولان سایتهای مختلف، چندی است که با پرسش دشوار دست و پنجه نرم میکنند: با اطلاعات کاربران فوتشده چه باید کرد؟!
این روزها ما خواسته و ناخواسته، بخشی زیادی از خاطراتمان را آنلاین میکنیم. زمانی با فوت یک شخص، بازماندگان او میتوانستند نامهها و عکسها او را به راحتی پیدا کنند و دفترچه خاطراتش را بخوانند، اما در دنیای امروز موضوع به این سادگیها نیست. اصلا خیلی از وابستگان یک متوفی از حسابهای کاربری یک شخص در سایتهای مختلف، پسوردهای او، وبلاگش یا گالریهای آنلاین شخصی، که او در زمان حیات درست کرده، مطلع نیستند. پس با فوت یک شخص، میتوان انتظار داشت که این خاطرات دیجیتال برای همیشه، مدفون شوند.
فیسبوک، پروفایل اعضای فوتشده را تنها برای دوستان آنلاین او، سر پا نگاه میدارد. مایاسپیس، خوشبختانه، چنین محدودیتی ندارد و همه اعضایش میتوانند پروفایل فوتشدهها را ببینند. فلیکر و سرویس وبلاگنویسی LiveJournal، بعد از فوت یک کاربر، حسابهایش را معلق میکنند، اما همچنان اطلاعات او را آنلاین نگه میدارند. فلیکر در این میان، بعد افز فوت یک کاربر نه به دوستان و نه به خانواده او، اجازه دیدن عکسهای خصوصیاش را نمیدهد.
سرویسهای ایمیل یاهو، جیمیل و هاتمیل، تحت شرایطی و در صورت تأیید فوت یک کاربر، با درخواست خانوادهاش، ایمیلهای او را روی یک CD، به آنها تحویل میدهند.
بنابراین، همان طوری که میبینید، خانواده شما، در صورت فوت شما، برای دسترسی به اطلاعات آنلاین شما، بسیار به زحمت خواهند افتاد! پس بد نیست که خودتان دست به کار شوید و از همین حالا راهی برای مدیریت توشه آنلاین خود بعد از مرگ بجویید!
خوشبختانه سایتهایی هستند که این کار را البته با گرفتن مبلغ ناچیزی پول، ممکن میکنند. به کمک این سایتها شما میتوانید پسورد خودتان در سایتهای مختلف را ذخیرهسازی کنید، تا بعد از فوت در اختیار بازماندگانتان قرار گیرد. شما میتوانید علاوه بر این، فایل هم در این سایتها ذخیره کنید و نامههایی برای ارسال به اشخاص مورد نظر، در این سایت قرار بدهید.
سایتهای Legacy Locker، Asset Lock، Deathswitch نمونههایی از این سایتها هستند.
سایت Deathswitch به کاربران خود اجازه میدهد که یک وصیت آنلاین بنویسند، به این ترتیب که کاربران این سایت، میتوانند در متنی دستورالعملهای مورد نظرشان در مورد چگونگی آیین تدفینشان را بنویسند، همچنین آنها میتوانند اسراری که بر سینهشان سنگینی میکند و دوست دارند، بعد از مرگ افشا شوند، در این سایت بیاورند!
شاید از خودتان بپرسید که این سایت، چگونه متوجه مرگ کاربران خود میشود؟! Deathswitch کارکرد سادهای دارد، این سایت در بازههای زمانی که خودتان طولش را انتخاب میکنید، ایمیلهای به شما میفرستد، اگر مدتی بگذرد و شما به ایمیلها جواب ندهید، سایت متوجه میشود که کاربرش دیگر در قید حیات نیست، اینجاست که سایت، نامههای متوفی را برای بازماندگان، ارسال میکند.
خوشبختانه ارسال یک پیام در این سایت، رایگان است، اما برای پیامهای بیشتر، باید بیش از 19 دلار در سال هزینه صرف کنید.
این نوشتهها را هم بخوانید
سلام
مثل مطالب پیشین عالی بود!
سایت Lagacy بسیار هم کار آمد هست ولی ما در دنیای واقعی سعی میکنیم تا قبل از مرگ وکیلی در خور را پیدا کنیم، این سایت می تونه وکیله تعداد زیادی کاربر باشه که ثبت نام کردند پس حتما مورد حمله هکر های بسیاری خواهد بود. وکلا بعد از سالها اطمینان جلب می کنند.
آیا می شود به این سایت اطمینان کرد؟؟؟؟!!!!! یا فقط این سایت ها تجاری هستند؟
اگر این کار را گوگل و یا یاهو انجام میداد قابل اطمینان تر نبودند؟
اگر خدای نکرده گرداننده سایت Deathswitch مرحوم شود، تکلیف چیست؟!
سوال مهم و بجاییه. باید از خودش پرسید!
خوب می شد اگر گوگل چنین کاری را می کرد و با وسعت زیادتر و امکانات بیشتر .
مطمئنا اگر گوگل می خواست می توانست فعالیت یک کاربرش را رصد کن و مطمئنا به راحتی می توانست متوجه فوت وی شود . و امکاناتی که در این صورت به اجرا گذاشته می شد
تنها وبلاگی هستید که همواره می خوانمش و با مشخصات اصلی ام نظر می دهم ولی احساس می کنم کمی دیر به دیر می نوسید , شاید شما نیز به کیفیت بیشتر از کمیت اهمیت می دهید .
موفق باشید
سلام من 8 ماهی هست که خواهرم فوت کرده و متاسفانه با بسته شدن یاهو360 تنها جایی بود که من با بعضی از دوستان اینترنتی خواهرم در تماس بودم خواهرم بیماری اسکلرودرمی داشت و میدونم به علت بیماریش سعی میکرد خودش رو با اینترنت سرگرم کنه مطلبتون من رو به شدت منقلب ولی خوشحال کرد چون خیلی دلم میخواست از روزهای اخر زندگی خواهرم و روحیاتش بتونم اطلاعات بیشتری داشته باشم میخوام بدونم آیا امکان این جریان هست که راهنمایی کنید که آیا یک کاربر ایرانی هم میتونه به ایمیل های فرد متوفی دسترسی پیدا کنه یا نه؟
باز هم میگم خیلی ممنونم ایده های خوبی به من دادید
واقعا متأسفم و به شما تسلیت میگم. راستش اطلاعاتم در همین حدی است که در این مقاله خوندم. ولی فکر میکنم دسترسی به ایمیل یک شخص فوت شده چندان آسون نباشه. به دلیل امنیتی باید فوت یک شخص و نسبت خودتون را ثایت کنین. در متن مقاله نوشته شده بود که خانواده یه سرباز آمریکایی که در عراق کشته شده بود، برای دسترسی به ایمیلش، وکیل گرفتن و کار قضایی کرده بودن تا در نهایت موفق شدن.
سلام من هم بیمیری اسکلرودرمی دارم. میخواستم ببینم که درجه بیماری خواهرتون تا چه حد بوده که متاسفانه فوت شدن. لطفا با ایمیل من تماس بگیرید حتما. خیلی ذهنم آشفته است. ممنون
مرسی. انقدر جالب بود که توی وبلاگم لینکش کردم
مطلب خیلی خوبی بود. تنها نگرانیم از امنیت خود این سایتهاست. شاید بهترین راه این باشه که آدم اطلاعات ایمیل اصلیش رو یه نزدیکترین دوستش بده و همه رمزعبورهاشو توی اون ایمیل ذخیره کنه. اونوقت باقی نوشته هاشو توی یکی از این سایتها بزاره برای روز مبادا! اینطوری اگه سایت هک هم بشه یا صاحبش بخواد شیطونی بکنه شما همه چیز رو افشا نکردین و وقتی هم دیگه در قید حیات نیستین اون شخص می تونه به دادتون برسه!
البته هنوز نیازمند یه دوست خیلی خوب و نزدیک هستین!
درسته. بیشتر خود صوت مسئله نظرم را به خودش جلب کرد. در مورد امنیت، نظرت در مورد درست کردن کلون فارسی این سایت چی هست؟!!
آره فکر بدی نیست. مخصوصا اگه خود دولت دست بکار شه و یکی درست کنه که عالیه!!!
اخه چرا اینقدر از فیس بوگ تعریف میکنید
این سایت چیز خاصی نداره که اینقدر بزرگش کردند
من اصلا ازش خوشم نمیاد
نمیدونم برای چی باید توش عضو بشم
برای همین کاری که شما اینجا می کنید…. نوشته های دیگران را در فیس بوک میخوانید و در کامنت میگذارید. در فیس بوک شما دوستانی( وبلاگهای مورد علاقه خود) را اد می کنید که دوست دارید مطالبشان را بخوانید و ببینید. از طرف دیگر نوشته های خود را با دوستانی که نوشته های شما را دوست دارند شر میکنید.
چرا نمی شه مطالبتون رو تو فیس بوک گذاشت
اگه بخوام تو فیس بوک ش یر کنم چی کار کنم؟؟
من از این دغدغه ها ندارم… ترجیح میدم تا جاییکه ممکنه از زندگیم لذت ببرم و دیگران هم در لذتم شریک کنم… حالا بعد از مردنم زیاد برام مهم نیست که اونهایی که میشناختم یا نمیشناختم راجع به مایملک مجازی من چه نظری بدن یا چیکار کنند… هرکی میخواد دوستم باشه یا از من متنفر باشه ترجیح میدم وقتی آن!!!لاین هستم این کار رو بکنه بعدش رو بیخیال…
…پرکن قدح باده و بر دستم نه…. نقدی ز هزار نسیه خوشتر باشد
آقا ولی بازم ممنون از اینکه اینقدر ما رو مطلع نگه میداری، هرچند که راجع به اونور خط باشه آگاهی دادنت… شاد و سلامت باشی
سلام
مطلب بسیاز متفاوتی بود !
راسش من هم در یه بازه زمانی این سوالات برام پیش اومده بود و حتی دنبالش رفتم ببینم چنین سایتهایی وجود داره یا نه اما مثل اینکه زیاد بلد نبودم سرچ کنم !!! با دیدن عنوان این مطلب ناخودآگاه به باد اون سوالات درون ذهنم افتادم.
ممنون بابت ترجه و گردآوری
موفق باشی
مطلب جالبی بود.در رابطه با استفاده از اینترنت بنده هم ار کاربران نه چندان جوان هستم و از این بابت به خود می بالم!
یه وصیت نامه رو کاغد شامل اکانتهاو پسوردها ..بعد لاک و مهرش .. لای ترمه …توی صندوقچه …تو زیر زمین نمور…به نظرم راه حل این مشکل دنیای دیجیتالی ماست!!
به نظرم آسان ترین و کم هزینه ترین راه همینه!
خیلی جالب بود اتفاقا امشب داشتم به این موضوع فکر می کردم که این متن را دیدم.
موفق باشید.
زندگی آنلاینمان کم دردسر داشت، حالا مردن آنلاینمان هم بهش اضافه شد، عجب گیری کردهایمها… بعضی وقتها با این پستهای باحالتان حسابی توی دردسر میاندازیمان آقای دکتر.
علیالحساب تو همین سایته ثبتنام میکنم. همن یک پیغام هم کار ما راه میاندازد (البته مطمئنم که شما متوجهای که من اصلاً آدم خسیسی نیستم).
اما از همه بهترش این هست که مدل سنتی خودمان تو یک دفترچه چیزی صورت اسامی اکانتهایمان را بنویسیم و مهر و مومش کنیم و بدهیم دست معتمدی… این بهتر هست.
راه حل مفیدی است و هدیه ای از دنیای باینری
باید 20 سالی آدرسها رو به یاد داشته باشم
ممنون از بابت مطلب مفیدتون
سلام.
ممنون از مطالب مختصر و مفید شما.
اتفاقا بنده مدت ها پیش چنین ایده ای داشتم و دامینی هم برای راه اندازی وب سایت در این زمینه ثبت کردم، ولی متاسفانه در حجم انبوه کار و محدود بودن سرمایه، مجالی برای پرداختن به آن پیدا نشد.
جالب بود
ممنون