دیالوگ- خون بهپا میشود

چندی بود که در گودر، دیالوگها و مونولوگهایی که دوست داشتم را به اشتراک میگذاشتم، اما محیط گودر محدودتر از وبلاگ است و این دیالوگها و مونولوگها قشنگتر از آن هستند که دیدهنشده، از آنها عبور شود. بنابراین، این بخش را هم به وبلاگ و بخش سینما میافزایم و امیدوارم راضیکننده باشد. با «خون بهپا میشود» «پل تامس اندرسن» آغاز میکنم و فایل صوتی دوبلهشده را هم در اینجا و اینجا گذاشته میشود تا این دوبلهی استادانهی آقای «بهرام زند» را بشنوید و از آن لذت ببرید. به باورم، این بهترین دوبله در دههی هشتاد بود. تفاوتهای متن و فایل صوتی، بهجهت برگردان مستقیم من از نسخهی انگلیسی است.
دنیل (دنیل دیلوییس): تو اون برادر خوبه نیستی ایلای! پل برادر خوبه هست! میدونی، اون پیدام کرد و بهم دربارهی زمینت گفت. تو یه احمقی!
کشیش ایلای (پل دانو): چرا دربارهی پل حرف میزنی؟ حق نداری اینطور باهام حرف بزنی!
دنیل: من کاری رو میکنم که برادرت نتونست. میشکونمت و داغونت میکنم! پل راجع بهت به من گفت. اون آقاست. اون باهوشه است. میدونست اون پایین چی هست و پیدام کرد و آوردش بیرون، بعد میدونی جالبش کجاست؟! گوش کن…. گوش کن… گوش کن… من بهش 10هزار دلار دادم، نقد، اینجوری. الان اون شرکت خودش رو داره. یه تجارت کوچولوی موفق. سه تا حلقه چاهنفت، 5هزار دلار درآمد هفتگی!
[ایلای به گریه میافتد]
دنیل: گریه نکن بچهننهی دماغو! این مزخرفاتو تموم کن! تو فقط جفت جنین بود، ایلای!
ایلای: نه
دنیل: تو فقط کثافتی بودی که مادرت بعد زایمان پس انداخت!
ایلای: نه
دنیل: باید میذاشتنت تو یه گلدون شیشهای رو یه تنظیف! وقتی پل شیر سینهی مادرتو میخورد، تو کجا بودی؟ کجا بودی؟! کی ازت نگهداری میکرد ایلای بیچاره؟ یکی از خوکای خوکدونی؟! اون زمین دیگه وجود نداره. کاریش نمیتونی بکنی! رفته، تموم شده! باختی!
ایلای: اگه فقط حاضر شی اجارهاش کنی دنیل…
دنیل [فریاد کشان]: حفاریییییی شدهههه. حفارییییی شدهههه. تا قطرهی آخرش حفارییییی شدهههه. خیلی متاسفم! ببین، [به گوشهی مقابل اتاق میدود] اگه تو یه لیوان شیرکاکائو داشتهباشی، منم یه لیوان شیرکاکائو داشتهباشم، و یه نی هم داشته باشم، ایناهاش، این مثلاً نیه، میبینی؟ نگاه میکنی؟ و نیام تاااااااا اون سر اتاق برسه، من شیر کاکائوتو میخورم… من… شیرکاکائوتو… میخورم!
[دنیل بهشدت عمل مکیدن را تقلید میکند]
دنیل: همّهشو میخورم!
ایلای: اینقدر باهام بدرفتاری نکن، دنیل!
[دنیل نعره میکشد و ایلای را روی زمین پرت میکند]
دنیل: فکر کردی اون آواز و رقص و خرافاتت کمکت میکنه ایلای؟ من اون وحی سومم! من اونیم که خدا انتخابش کرده!
پن: دنیل دیلوییس برای بازی در این نقش، دومین جایزهی اسکارش را گرفت. دیلوییس در مصاحبهای گفت برای رسیدن به صدای نقشش، روی ادبیات شفاهی آن زمان آمریکا تحقیق کرد و یکی دو ماهی مدام صدایش را ضبط میکرد و گوش میداد تا به صدای مناسب برسد و بعد از فیلمبرداری بهسختی از این صدا خلاص شد. با احترام به زحمات او، تماشای نسخهی دوبلهاش را بهشدت به خوانندگان عزیز توصیه میکنم.
ایده بسیار فوق العاده ایه…خود من شخصاً هر روز فیلم های مورد علاقه ام رو و دیالوگ های به یاد ماندنی اون فیلم ها رو مرور می کنم…به شدت طرفدار این بخش هستم.
با سپاس فراوان
این نسخه دوبله شده اش چقدر حذفیات دارد؟ زیاد نیست که ؟
ممنون
بیشک اگر قرار باشد، تکهای از دیالوگ فیلم «خون بهپا می شود» انتخاب شود، باید همین دیالوگ را برگزید. کسانی که فیلم را دیده اند، این را خوب میفهمند…فکر کردی اون آواز و رقص و خرافاتت کمکت میکنه ایلای؟
یه پیشنهاد دوستانه! دیالوگ های پالپ فیکشن معرکس !
این فیلم یکی از شاهکارهای سالهای اخیر است.سالهایی که فیلمهایی از این دست در آن کمتر ساخته شده.صحنه پردازی ها به قدری زیبا و حساب شده اند که بیننده(حتی بیننده تلویزیون) در تمام طول فیلم خود را در سالهای پایانی قرن نوزدهم و آغازین قرن بیستم می بیند، زاویه هایی که دوربین به خود می گیرد به همراه نور پردازیها و بازی درخشان هنر پبشه ها باعث می شود که حتی اگر دایالوگ هم نیاید شما آنرا حس کنید، دایالوگهای فیلم هم که هرکدام تا مدتها در گوشتان تکرار می شود.
اگر ندیدید حتما ببینید اگر هم دیدید بروید یک نقد آنرا بخوانید و بعد دوباره ببینید.
این کارتون در ادامه ی یک کار دیگه ست که اون رو خیلی میپسندیدم و دنبال میکردم و مشتاق بودم به خوندنش.
هربار کتابی معرفی میکنید، در ادامه، قسمتی از کتاب رو مینویسید که کمک زیادی میکنه تا با فضای کتاب آشنا بشیم و یه جورایی به نقد شما از اون کتاب کمک میکنه.
این کار جدید که شروع کردید(نوشتن دیالوگ و مونولوگ ها) این هم به نظرم در ادامه ی همون کاره و خیلی هم میپسندم این کار زیبا رو. وقتی از حس و حال بازیگر حرف میزنید،اگه ندونیم چه دیالوگ هایی رو بیان کرده(یا منظور شما کدام بخش بوده) مسلما نمیشه ارتباطی باهاش برقرار کرد. وقتی دیالوگ یا مونولوگ رو بخونیم، اونوقت حس بازیگر رو بهتر درک میکنیم. ازین کارتون ممنونم.
در مورد بهرام زند و تمامی همکارانش(هم دوره ای هاش! ) باید عرض کنم که به عقیده ی من، هیچ چیزی کم از برنده ی جایزه ی اسکار ندارند. با صدای فوق العاده، آن چنان حس بازیگر رو منتقل میکنن که گویی خود بازیگرند!
از دوبلرهای اون دوره ی ایران فوق العاده خوشم میاد.
جای خوشحالی داره که سایتی هم برایشان راه اندازی کرده اند و تکه ای از برخی دوبله هاشون رو برای دانلود گذاشته ن. پیشنهاد میکنم حتما به سایت دوبله سر بزنید و اگه علاقه مند بودید صداهای جاویدان رو هم دانلود کنید. http://www.iran-dubbing.com
بسیار سپاسگزارم از معرفی این وبسایت خوب. مدتی بود فکر میکردم چرا دوبلورهای خوب ما نباید یک وبسایت مناسب داشته باشند. این وبسایت را ندیدهبودم و از دیدن بخشهای مختلفش، هیجانزده شدم.
فوق العاده بود مرسییی