معرفی کتاب: در جهت عکس

واقعا راست گفتهاند که یک عکس به تنهایی ارزش هزار کلمه را دارد، چیزی که یوریک کریم مسیحی در کتاب ارزشمند «درجهت عکس» آن را ثابت میکند.
در این کتاب کریم مسیحی، 39 عکس را با سلیقه خود انتخاب کرده است و در مورد داستان آنها توضیحات هنرمندانهای داده است. او به جای اینکه در مورد تکنیک گرفتن عکسها و زیباییشناسایی حرفهای آنها از منظر عکاسی تمرکز کند، سعی کرده روح حاکم بر عکسها را برایمان روایت کند.
بریدهای از کتاب:
پریموسفروش
پسرک روزنامه فروش، رومان ویشنیاک، 1973
صادق چوبک داستانی دارد به نام یحیا، داستان پسرک روزنامهفروشی به نام یحیا که بیسواد است. وقتی دکهدار روزنامهها را به او میسپارد تا ببرد روی دست بفروشد، به او میگوید که نام این روزنامه دیلی نیوز است و او برای تبلیغ باید این نام را تکرار کند. یحیا این نام را فراموش میکند و پس از فشار آوردن به حافظهاش، با تصور یافتن نام روزنامه، با صدای بلند اعلام میکند: پریموس … پریموس …
کسی که داستان یحیا را خوانده و هنوز هم به یاد داشته باشد، با دیدن پسرک روزنامه فروش ویشنیاک، بعید است به یاد آن نیفتد، یا حتی پسرک در عکس را جسمیتیافته یحیا نبیند.
غیر ایرانی بودن جان، مانعی برای یکسانپنداری این دو نمیشود، چرا که فقر و جهل در همه جا بیش و کم یک طعم دارد و سرنوشت فقیر و جاهل کمابیش یکسان است، عمری در گرسنگی و نکبت سگدو زدن و دستآخر بیخبر و بیچیز از دنیا رفتن.
جان مثل پسرکهای همسنش در ایران، در چند دهه قبل، دستمالی دور سرو چانهاش بسته، که عمدتا به خاطر دنداندرد میبستند، که این جا شاید علتش و یا علت دیگرش سرما باشد. در عکس نشانی از برف نیست، اما عکس انباشته است از سرما. جان یک دستش را در یک جیب فرو کرده و دست دیگرش را که سرما زده است از سر اجبار، حایل روزنامهها کرده و آنها را طوری با بیاعتنایی نگه داشته که پیداست نه از کاغذپارهها سر درمیآورد و نه برایش اهمیت دارد. حتا شاید اهمیت حفظ آنها وارونه باشد، هرچه تعداد کاغذپارهها کم شود، به اندازه یک پول سیاه، سودش افزونتر خواهد شد. گو اینکه دست اخر همه سودش به زحمت میتواند برای یک وعده، شکم کمحجمش را سیر کند.
جان هدفی جز فروختن ورقپارههایش ندارد. از این رو بوده که دوان به سوی کسی آمده که جعبهای در دست داشته و آن را جلوی صورتش گرفته بوده. پسرک میخواسته به صورت مردی که شاید مشتری باشد، نگاه کند، اما به جای صورت جعبه را دیده و جعبه هم او را، و حالا ما، به واسطه همان جعبه است که داریم پسرک را میبینیم …
کتاب در جهت عکس را نشر بیدگل در 212 صفحه و به قیمت هشت هزار تومان منتشر کرده است.
عجب کتاب قشنگیییییییییی
باید خوندنی باشهه
با سلام،این خواهر و برادر مجیدی واقعا انسانهای با سلیقه و هنر شناسیند. حتی وقتی یه گجت کامپیوتری را معرفی می کنند باز هم یه حس و حالی داره که خیلی ساده بخام بگم آدم حال میاد. همیشه شاد باشید و درود بر پدر و مادری که شما را تربیت کردند
واقعا پست قشنگی بود منکه هر وقت می خوام یه پست باحال ببینم سراغ علیرضای عزیز میام
خدا قوت
خوشمان امد! البته ازین جهت که مدتی هست هرکی دوربین دستش میگیر میشه عکاس بعدشم اگه به لحاظ مالی خوب باشه یه نمایشگاه میزاره!
یک جورایی کارش مشابه کتاب “پرسه در حوالی زندگی” (انتخاب عکس: کیارنگ علایی و متن مصطفی مستور) است. با این تفاوت که “پرسه در …” از ابتدا تکلیفش را با مخاطب روشن میکند که با کتابی در نقد عکس همراه نیست و قراراست داستان هایی درباره چند عکس بخواند. اما این کتاب بین نقد عکس و تعریف روایت شخصی از عکس ها سرگردان است. گاه روایت هایش داستانی اند و گاه سعی میکند مفهومی (وجود نداشته!) اجتماعی – هنری از دل عکس ها بیرون بکشد. حتی چند عکس را کراپ کرده (در عکس اصلی دخل و تصرف کرده) تا روایت دلخواهش را باور پذیر تر جلوه دهد. روایتی که از شرح چگونگی گرفته شدن عکس اصلی حتا تا 180 درجه متفاوت است!
من دورادور اقای کریم مسیحی رو میشناسم واین کتاب را هم مطالعه کرده ام .به عنوان یک هنرجو مطالعه ی این کتاب رو نتنها به دوستانی که به عکاسی علاقه دارند بلکه به عزیزانی که به داستان این عکس ها هم علاقه دارند پیشنهاد میکنم.