مشهور شدن از فرط بد بودن، یوتیوب باز هم ستاره ساخت!
پیش از این دستکم دو بار در این وبلاگ داستان شگفتانگیز ستارهسازی یوتیوب را برایتان نوشتم، یک بار در مورد سوزان بویل و یک بار در هم مورد گدای حنجرهطلایی. در هر دو مورد، یوتیوب افرادی را با استعدادهای پنهان به جهان شناساند.
اما یوتیوب و رسانههای اجتماعی آنقدر قدرتمند هستند که میتوانند به شیوه دیگری هم جریانسازی کنند. در تازهترین مورد، یوتیوب دختر سیزده سالهای به نام ربکا بلک Rebecca Black را مشهور کرده است. این دختر به کمک یک شرکت لسآنجلسی که کارش پیدا کردن استعدادهای جوان است، موزیک ویدئویی به نام Friday ساخت. این موزیک ویدئو در یوتیوب قرار داده شد. اگر آن را ببینید تصدیق میکنید که بسیار پیش و پا افتاده و ابتدایی است و بیش از هر چیز یکنواخت بودن آن، حوصلهتان را سر میبرد، اما به ناگاه همین ویدئو، از فرط بد بودن، مشهور شد و لقب بدترین ترانه اینترنت را دریافت کرد و اهدای همین لقب باعث شد که همه کنجکاو شوند که واقعا این ویدئو چه چیز دارد. به همین خاطر است که تا به لحظه نگارش این سطور این موزیک ویدئو بیش از 55 میلیون بار در یوتیوب تماشا شده است و هر روز حدود 5 میلیون نفر بر بینندگانش اضافه میشود!
در مورد این نوع خاص مشهور شدن اجتماعی باید روانشناسان و جامعهشناسان نظر بدهند و برایمان بنویسند که چگونه کیفیت بد یک اثر، گاهی به صورت متناقض باعث محبوب شدنش میشود. این پدیده مختص به فرنگ نیست و در ایران هم شاید بارها برایتان پیش آمده باشد که در جمعهای دوستانه، ترانهای با اجرا و متن بد را پخش کرده باشید و چند نفری خندیده باشید و ترغیب شده باشید که آن را بارها پخش کنید. خود من از ترانهای «بزنم به تخته» و «عاشق منه، دوست داره منو» خاطرهها دارم! و به یاد دارم که چقدر به این ترانهها خندیدهایم! سالها بعد در فرندفید، هم در دورههایی مرور موزیک ویدئوهای این چنینی، رونق پیدا کرده بود!
اما در دنیای شبکههای اجتماعی و یوتیوب، این گونه مشهور شدن، برای خالق اثر فوایدی هم دارد. همین دختر سیزده ساله، این روزها اینقدر مشهور شده است که در مورد پدیده «بلک» و ترانه Friday ، مقالهها نوشته میشود و حتی او به شوی معروف Tonight show دعوت شد تا با او گفتگو شود و ترانهاش را لبخوانی کند!
در آیتونز، موزیک ویدئوی او، از لحاظ میزان دانلود، بر موزیک ویدئوی جاستین بایبر پیشی گرفته است، نوجوانی که باز هم یوتیوب مشهورش کرده بود، او در جنگ «لایک»ها رقیب جدی لیدی گاگا شده است!
این دختر سیزده ساله از محل یوتیوب و آیتونز و آگهیها برای خود ثروتی به هم خواد زد. فوربس تخمین میزند که او 36 هزار دلار از محل آگهیهای یوتیوب و تا دویست هزار دلار از آیتونز درآمد خواهد داشت، به علاوه هر رینگتون Friday هم بیشتر از یک دلار به فروش خواهد رسید، اگر این ارقام را با هم جمع بزنیم، چیزی بیشتر از درآمد یک کنسرت موفق بهترین خوانندههای ما خواهد شد! بلک آنقدر پولش از پارو میرود که وعده داده به ژاپنیها و مدرسهاش کمک میکند.
به راستی کدام روزنامه معتبر یا نشریه تخصصی موسیقی حاضر میشد صفحهای را به بلک اختصاص بدهد و کدام شرکت پخش موسیقی بزرگ حاضر میشد ریسک کند و با چنین تیراژی، سیدیها بلک را ضبط و پخش کند؟
اینترنت و رسانههای اجتماعی این قدرت را دارند که چیز مضحک و پیش و پا افتادهای را به یک پدیده اجتماعی تبدیل میکند.
البته به قضیه میشود، طور دیگری هم نگاه کرد. در یک نگاه بدبینانه، میشود از دنیای شتابآلود فناوریزده نالید، دنیای که ساعات روز و شب آنقدر در آن سریع میگذارند که زندگی دچار نوعی رقت شده است. زندگی ما در عهد آیپاد و آیپد و کیندل و اینترنت، آنقدر رقیق شده است که آن درنگهای سابق را نداریم، اگر دست خودمان بود، دوست داشتیم دوستانمان را به مانند حرکت از «برگه»ای به برگه دیگر و از «فید»ای به فید دیگر مرور کنیم، دوست داشتیم در عالم واقع هم «بلاک» کنیم.
در دنیای تبآلودی که در آن گام برمیداریم، هر روز، متوسط طول هر ترانه کمتر و کمتر میشود، بعید نیست که یک دهه بعد، متوسط طول ترانهها یک دقیقه شود! البته پدران و مادران ما هم به گروهی از ما که با پاپهای دهه هشتاد و نود خو گرفتهاند، ممکن است به شیوه مشابهی به ما نگاه کرده باشند و واکمن به دستهای مبتذلگوش کن را با خودشان در کنار گرامافونهای و صفحهها مقایسه کرده باشند.
شاید در آغاز سال نو، نگاه بدبیانهای داشته باشم، اما به رغم این همه محتواسازی و راههای انتشار افکار و اطلاعات و دانش، نمیدانم چرا به نظرم دنیا به همان گونه که واقعا در ابعاد کهکشانی در حال انبساط و کمچگال شدن است، در حال رقیق شدن است. ستارههای این روزها، ستارههای متوسطی هستند، یاغیهایش کاریکاتوری از یاغیهای چند دهه پیش شدهاند، نویسندگانش، در کنار نویسندگان غول چند دهه پیش، مجالی برای عرض اندام ندارند، در دنیای که از چگوارا فقط پوستر و تیشرتی مانده که بر تن هر آدمی میرود و کسی فرصتی برای خواندن رمان ندارد، خواهی نخواهی باید به همان جاستین بایبر و لیدی گاگا عادت کنیم! و کسی چه میداند که ستاره بعدی کیست، شاید «آلانا لی»، «استعداد» دیگری که همان شرکتی که بلک را کشف کرد، میخواهد مطرحاش کند!
البته به نیمه پر لیوان، بارها در همین وبلاگ در قالب پستهای فناوری، نگریسته شده است.
این نوشتهها را هم بخوانید
خیلی ممنون.
موفق باشید.
واقعیتش نسبت به خیلی از خوانندههای ایرانی کارش همچین بدم نیست…
یکی از روشهایی که در برند سازی محصولات و آدمها مطرح میشه اینه که موضع مخالف اتخاذ کنند. همیشه همه دنبال چیزهایی هستند که برچسب “خوب” خورده اما وقتی این برچسب رو عوض کنی یکدفعه نمایی بزرگ پیدا میکند. موضع متضاد و مخالف داشتن اصولا باعث شهرت میشه. سیاستمدارها از این تکنیک زیاد استفاده میکنند و سعی میکنند برای خودشون اسمی دست و پا کنند. حالا حکایت این ویدئوست.
خیلی برام جالب بود… نزدیک به یک میلیون نفر براش dislike زده اند…
در مورد بخش پایانی مطلبتان باید بگم که به زعم من سطحی شدن همه چیز و از بین رفتن اصالت یا به تعبیر شما “رقیق شدن” لزوماً پروسه آسیب رسانی نیست… من تو جایگاهی نیستم که بتونم بگم که مثلاً در کل این روند خوبی هست یا بد…ولی این رو باید در نظر داشت که وقتی از فرصتهای برابر برای همه دفاع میکنیم باید این هم در نظر داشته باشیم که راه ابتذال و اصالت زدایی هم بازتر میشود… من ترجیح میدم این هزینه اجتماعی و فرهنگی رو بپردازم ولی هنوز یک دختر دبیرستانی معمولی توی خونه اش بتونه لیدی گاکا با اون حجم تبلیغات رو تحت الشعاع خودش قرار بده… تغییرات فرهنگی سالهاست که داره انجام میشه و فقط الان سرعتش خیلی خیلی بالاتر رفته… شما اگر از دیدگاه فلسفی و عرفانی نگاه کنید اتفاقاً خیلی خیلی خوبه که همه بتونند ستاره بشن!!… افزایش ظرفیت “من” هدف غایی اکثر مکاتب هم بوده… حالا شاید این “من” لزوماً اون “من”ی نباشه که انتظارش رو داریم ولی مطمئن باشیم که علیرغم نوسانات زیاد و بعضاً نامطلوب، روند تغییرات فرهنگی همیشه رو به جلو بوده…
ببخشید که طولانی شد… خیلی وقت بود فرصت نمیکردم بیام کامنت بزارم ولی این یکی غیرقابل اجتناب بود…
سال جدید رو هم با تاخیر تبریک میگم… پاینده باشید و قلمتان دور از گزند باد
یکی از بهترین ویدئوهایی رو که به عنان نقض ربکا بلک دیدم؛ اینه ویدئو است :
http://www.youtube.com/watch?v=zzfQwXEqYaI
هر روز که ۵ میلیون بیننده اضافه می شود٬ حتما خواننده های شما هم دوست دارند این موزیک ویدئو رو ببیند.نه؟ با بسته بودن یوتی۰۹وب بهتر بود یک لینک دانلودی می گزاشتید٬ مخصوصا این که رپیدلیچ هم دارید!
واقعا مطلب جالبی بود!!!
سلام
قول داده بودید تفاوت بین گلسی تب و آی پد و ننویسید .
نظرتون هم در مورد سری جدید 10.1 سامسونگ و آیپد 2 میگفتید خیلی خوب میشد
جالب بود.
و در تایید حرفهای شما، ستاره های امروز پوشالی هستن، شاید چون از خودشون چیزی ندارن و بیشتر بواسطه اینترنت و تلویزیون و رسانه های دیگه مشهور شدن و این رسانه ها نیاز دارن که ستاره بسازن، حالا میخواد لیدی گاگا باشه میخواد ربکا بلک. تو این شلوغی و بروبیا دیگه جایی برای شناخته شدن و عرض اندام ستاره هایی واقعی باقی نمیمونه. مثلا نمیدونم چند درصد مردم نام اون جوان تونسی (محمد البوعزیزی) را که با خودسوزی، آغازگر این موج عظیم شورش و انقلاب در کشورهای عربی شد میدونند، اما حتما رقمش خیلی کمتر از درصد مردمی هست که نام نانسی عجرم رو میدونند.
(البته من اصلا قصد توهین به لیدی گاگا یا نانسی عجرم رو ندارم)
با این مطلب کاری ندارم،ولی یکی دو تا اهنگ سوزان بویل رو دارم که واقعا شاهکاره!! من که از گفتن این جمله که به اندازه ی جان لنون یا متالیکا یا داریشو و سیاوش قمیشی از صدای این خانوم لذت میبرم،خجالت نمیکشم!!
جالبیش هم اینجاست که خیلی اتفاقی ویدیوش رو تو یوتوب دیدم!
دکتر الان با آی پد اومده بودم تو سایتت. خیلی جالب بود. این فقط واسه تبلت اینجوری می شه؟
بله، فقط برای تبلت این طوره.
این خارجی ها هم چه زود جوگیر میشن!!!!!
از خیلی از موزیک ویدئوهای داخلی ما بهتره و از خیلی از موزیک ویدئوهای غربی بدتره!
ربکا بلک……..************************* فقط ببینید!!
http://www.youtube.com/watch?v=ejWpcKSC8MU
دکتر مجیدی عزیز باید در رابطه با نوشتههای اضافه شدتون بگم که دلیل این که این تفکر رو دارین اینه که همون قدر که تکنولوژی به کمک آدمهای با استعداد میره به سراغ آدمهای … هم رفته.
من که خیلی خوشم اومد از این ویدئو و آهنگ….
جناب دکتر این جملتون خیلی خیلی جالب و تاثیر گزار بود:
«در دنیای که از چگوارا فقط پوستر و تیشرتی مانده که بر تن هر آدمی میرود و کسی فرصتی برای خواندن رمان ندارد، خواهی نخواهی باید به همان جاستین بایبر و لیدی گاگا عادت کنیم!»
Mamnon ghashang bod.
نمیدونم واقعا تا حالا اسمش رو نشنیدین یا اینکه خواستید خیلی غلظت انگلیسی قضیه رو زیاد کنید اما جاستین بایبر تلفظ غلطیه. جاستین بیبر!
اگر چه از همهی این ستارههای دوزاری بدم میاد اما بعضی وقتها آدم فکر میکنه نویسندهها میخوان تو زمینهی تلفظ کلمات بدعتگذاری کنند (به هر دلیلی) و این وقتی که مخاطبشون وسیعه اثر مخربی داره.
هیت لاجر. زاک افرون. رابرت دونیرو. آل پچینو. و خیلی چیزهای دیگه
کسی میدونه که آیا همه میتونن درامد داشته باشن از اپلود ویدیو؟
چه جوریه کلا؟
عجب
خدا شانس بده
دکتر جان یه خورده هم به خوش بیاری طرف بر می گرده
اینکه از هیچ براش همه چیز ساخته میشه
این کجاش خیلی بده ؟
آهنگ های جاستین بایبر اون موقع ها که با گروهی حرفه ای کار نمیکرد خیلی مزخرف بودن این که خوبه
اگه با یه تیم حرفه ای کار کنه شاید موزیک ویدیو هاش فروشش از جاستین پیشی بگیره
جاستین بایبر و بقیه خاننده ها هم تو همین مایع هستن دیگه !
زنده باد امینم :D
قبل از اینکه ببینمش خیلی ذوق زده بودم که این “فرط بد بودن” یعنی چی؟!
به نظر من که خوب بود. اگه به دردتون میخوره اینم بگم که از خیلی موزیکای فوقالعاده محبوب و مشهور خارجی هم خوشم نمیاد!
راستی گروه سنی نداره این موزیک ویدئو؟
براش اپلیکیشن آیفون هم نوشته شد که جزو تاپ فرى ها شده
http://itunes.apple.com/us/app/its-friday/id427931660?mt=8