به عصر دستیارهای الکترونیک هوشمند خوش آمدید!
نخستین بار سرویس Zemanta بود که من را متوجه دستیارهای هوشمند کرد، «زمانتا» یک ابزار کمکی خوب برای وبلاگنویسها است، زمانتا کمک میکند در همان زمانی که که در وبلاگ خود در حال نوشتن یک مطلب هستید، بیدردسر لینکها و عکسهای مرتبط با مطلبتان را پیدا کنید و آنها را در مطلبتان بگنجانید. زمانتا این کار را به صورت هوشمندانهای انجام میدهند، بیخود نیست که زمانتا در حال حاضر 80 هزار کاربر فعال دارد.
زمانتا به صورت یک افزونه برای مرورگر یا سیستم انتشار محتوای وردپرس قابل نصب است. حتی وقتی در حال نوشتن یک پست به زان فارسی باشید و از معدود اصطلاحات انگلیسی در پست استفاده کنید، باز هم زمانتا پیشنهادهای خوبی برایتان دارد.
ما مدتی است که به عصر بهرهگیری از دستیارهای شخصی هوشمند، وارد شدهایم، کامپیوترهای ما دیگر یاد گرفتهاند که گوش کنند و حرفهای ما را بفهمند، به دستورات ما عمل کنند و به سؤالات ما به صورت بیدرنگ گوش کنند.
زمانتا، شاید نخستین دستیار هوشمندی بود که امتحان کردم، «سیری» اپل و «واتسون» شرکت IBM نمونههای شاخص دیگری از این دستیارهای هوشمند هستند.
همه چیز در حال تغییر است، کامپیوترهای ما و به عبارت صحیحتر گجتهای پردازشگری از آنها استفاده میکنیم، روز به روز در فهم زبان طبیعی، تحلیل معنایی، یادگیری ماشینی، جستجو در حجم زیاد اطلاعات، پیدا کردن پاسخ و توصیههای هوشمند تواناتر میشوند.
ما عادت داشتیم که مدتهای طولانی به کامپیوترهای و موبایلهای خود به چشم یک ابزار بنگریم، اما این ابزارها به زودی راهنماها، دستیارها و همکاران ما خواهند شد.
«سیری» شروعی فرایند بهکارگیری همگانی دستیارهای الکترونیک است، اما در آینده خبرهای بیشتری در مورد این دستیارها خواهیم شنید، ما دستیارهایی خواهیم داشت که در سوگیری حرفهای ما دخالت خواهند کرد، به ما توصیه میکنند که شایسته است کدام افراد را ملاقات کنیم یا هر روز چه بخوریم تا سالمتر بمانیم.
سال میلادی پیش، واتسون شرکت IBM، سر و صدای زیادی به پا کرد، واتسون یک سیستم کامپیوتری هوش مصنوعی است که میتواند به سؤالات محاورهای پاسخ بدهند. نام واتسون را IBM برای بزرگداشت نخستین رئیس این شرکت -توماس جی واتسون- به این سیستم هوش مصنوعی داده است.
در سال 2011، آزمایشهایی روی واتسون انجام شد، که پر سر و صداترین آنها حضور جنجالی واتسون در یک مسابقه تلویزیونی به نام Jeopardy بود، در این مسابقه واتسون با رقبای انسانی پیکار کرد. در دو مسابقه، واتسون رویاروی «برد روتر» و «کن جنینگز» که هر دو از برندگان مشهور مسابقههای تلویزیونی بودند، ایستاد. واتسون در این دو مسابقه برنده شد و توانست یک میلیون دلار از آن خود کند، در صورتی که «برد روتر» و «کن جنینگز» ، صاحب به ترتیب 200 هزار و 300 هزار دلار شدند.
حجم اطلاعات سازماندهی شده و بیسازمان واتسون معادل چهار ترابایت است و کل ویکیپدیا هم در حافظه واتسون قرار داده شده است. اما چیز مهم همان طور که گفته شد پردازش و فهم زبان محاورهای، هوش ماشینی و توانایی جستجوی سریع در اسناد است.
اگر میخواهید در یک مسابقه شبیهسازی شده با واتسون پیکار کنید به اینجا بروید!
اگر میخواهید در مورد واتسون بیشتر بدانید به اینجا بروید. در اینجا ویدئوهای بسیار جالبی در مورد واتسون پیدا میکنید که نحوه کار واتسون را به خوبی توضیح میدهند.
این نوشتهها را هم بخوانید
هوش مصنوعی تشخیص گفتار از تحقیقاتی هستش که مدتهاست داره روش کار میشه و شده، منتها امروز شاهد عرضه عمومی اون هستیم.
من خودم یه کتاب خیلی قدیمی در این مورد رو در کتابخانه ارتش در زمان خدمت پیدا کرده بودم که باور نمیکردم این تکنولوژی در اون زمان مورد بحث بوده باشه. در این کتاب یک بلوکدیاگرام مشابه بلوکدیاگرام این پست آورده شده بود
واقعاً چه دنیایی میشه اگه ما بتونیم حتی با ذهنمون به اطلاعات ویکیپدیا دسترسی داشته باشیم! تصور کنید وسط فکر کردنتون به یک مساله فیزیک لازم نباشه فرمول های طولانی رو حفظ کنید، تنها با اراده ذهنیتون جواب به مغزتون خطور کنه! ;)
چشم به هم می زنیم می بینیم که به جایی می رسیم که شاید توی گوشی های هوشمندمون چیزی به قدرت واتسون داریم