ویژه‌نامه نوروزی «یک پزشک»- قسمت 6: چرا خواب‌آلودگی می‌تواند آدم را خلاق‌تر کند؟!

بیایید این مسئله کوچک را با هم حل کنیم. در عبارت زیر شما حق دارید که فقط با جابجا کردن یک خط، معادله را درست کنید.

IV = III + III

متوجه شدید؟ خیلی ساده است، کافی است که I را از سمت چپ به سمت راست بیاورید تا IV ، تبدیل به VI شود.

92 درصد مردم به سادگی این مسئله کوچک را حل می‌کنند، اما جالب است بدانید که 90 درصد بیمارانی هم که قسمت پیش‌پیشانی یا prefrontal مغزشان هم آسیب دیده و طبعا دچار آسیب شدید توجه و تمرکز هستند، می‌توانند این مسئله را حل کنند.

حالا بیایید مسئله را مشکل‌تر کنیم. این بار این مسئله را حل کنید:

III = III + III

خوب، اگر این مسئله را نمی‌توانید مثل قبلی به سرعت حل کنید، نگرانی ندارد، به خصوص اگر بدانید فقط 43 درصد آدم‌های عادی قادر به حل این مسئله هستند.

اما جالب است بدانید که 82 درصد بیمارانی دچار آسیب مغزی‌ای که پیشتر اشاره کردم، می‌توانند این مسئله را حل کنند!

چرا این طور است، چرا یک آسیب مغزی، عملکرد بیماران را در این مورد خاص بهتر می‌کند؟

پاسخ در نحوه حل مسئله نهفته است. برای حل مسئله باید با جابجا کردن یکی از خطوط علامت + آن را به علامت = تبدیل کرد تا معادله III = III = III شکل بگیرد.

آدم‌های عادی می‌خواهند با شیوه روتین حل مسئله، یک معادله دوقسمتی را حل کنند و بیشتر روی خود اعداد رومی تمرکز می‌کنند، اما آدم‌هایی که آسیب مغزی دارند، اجباری برای حل مسئله به شیوه روتین در خود نمی‌بینند ، پس روی علائم، درست به اندازه اعداد تمرکز می‌کنند، به شکل متنقاضی این بیماران که مشکل ادراکی دارند، نمی‌توانند جستجویشان را فقط محدود روی اعداد کنند، و طیف بیشتری از انتخاب‌ها را دارند و طبعا می‌توانند خیلی راحت‌تر مسئله را حل کنند!

خب! مقصود من از چیزهایی که در بالا گفتم این نیست که چکشی بردارید و به قشر پیشانی مغزتان آسیب بزنید تا خلاق‌تر بشوید. مقصود من این بود که هدایت حیطه توجه و تمرکز، بخشی ضروی در فرایند هوش، نبوغ و خلاقیت است و اگر مغز ما بتواند از اطلاعات بی‌ربط، پاسخ‌هایی برای مشکلات پیدا کند، ما قادر به حل مسائلی می‌شویم که دیگران قادر به حل آنها نیستند.

به تازیگی نتایج تحقیقی که به رهبری ماریک ویث Mareike Wieth در کالج البیون انجام شده بود، بازتاب زیادی در اینترنت پیدا کرده بود. در این تحقیق از 428 دانشجو خواسته شد که عادات و اعمالی را که در 24 ساعت شبانه‌روز انجام انجام می دهند بنویسند و بگویند که در صبح یا عصر خلاق‌تر یا هشیارتر هستند.

همان طور که انتظار می‌رفت، بیشتر دانشجوها شب‌بیدار و جغدهای شب بودند، طوری که شرکت در کلاس‌های 9 صبح برایشان عذاب‌آور بود.

در مرحله بعد تحقیق، محققان مسائلی را به دانشجوها دادند، حل کردن نیمی از معماهای نیاز به یک بینش خلاقانه داشت.

نیمی دیگر از مسائل، مسائل استانداردی مثل سؤالات جبری بودند. این مسائل نیازی به بینش خلاقانه نداشتند، و حل آنها نیاز به تمرکز روتین داشت.

به دانشجوها برای حل مسئله، 4 دقیقه فرصت داده شد، از نیمی از دانشجوها صبح ساعت هشت و نیم، امتحان گرفته شد و از نیمی دیگر ساعت پنج عصر.

شاید تعجب کنید، اما دانشجوهایی که صبح امتحان داده بودند و انتظار داشتیم که با توجه به خواب‌آلودگی مفرط، نتوانند پاسخ سؤلاتی خلاقانه را بدهند، در پاسخ به سؤالات نیازمند نوآوری، موفق‌تر بودند.

به این ترتیب دانشجوهای خواب آلود این تحقیق، درست مثل بیماران دچار آسیب مغزی، از ناتوانی در تمرکز سود می‌بردند! ذهن آنها سازمان‌بندی نداشت و خواب‌آلود بود و آنها ناخودآگاه راه حل‌هایی را که در شرایط معمول از انها صرف‌نظر می‌کردند، پی می‌گرفتند و به پاسخ سؤآلات می‌رسیدند.

اما در یک تحقیق جالب در دانشگاه ایلینویز شیکاگو، دانشجوهای مست و دانشجوهای هشیار با هم مقایسه شدند. به این دانشجوها تعدادی چیستان داده شد تا حل کنند. این بار هم نتیجه به دست‌امده جالب بود، دانشجوهای مست، 30 درصد عملکرد بهتری داشتند.

این تحقیقات نشان دادند که عدم تمرکزی که خواب‌آلودگی و مستی الکل در پی می‌آورد، صرف‌نظر کردن از افکار جانبی و تداعی‌هایی نامحتمل را دشوارتر می‌کند و باعث تقویت تخیل می‌شود.

البته پیداست که این تحقیقات پیشنهاد نمی‌کنند که با خواب‌آلودگی و ولنگاری، خلاقیت خود را تقویت کنید، بلکه بر اهمیت نگاه متفاوت از زوایای متفاوت برای حل مشکلات و مسائل تأکید می‌کنند.

منبع


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

18 دیدگاه

  1. “البته پیداست که این تحقیقات پیشنهاد نمی‌کنند که با خواب‌آلودگی و ولنگاری، خلاقیت خود را تقویت کنید، بلکه بر اهمیت نگاه متفاوت از زوایای متفاوت برای حل مشکلات و مسائل تأکید می‌کنند.”

    من که فکر می کنم می کنه :دی
    ولی جدا من خودم همواره شب ها کار می کنم. و برام همیشه جالب بود که بهترین نتایج رو از 2 تا 4 صبح می گیریم.

  2. ساعت ۳ نصفه شبه دارم اینو می‌خونم!
    بدون اینکه حل رو بخنم اون دومی رو یه جور راحت تر حل کردم:

    ‪III = III + I – I

  3. من در بهترین دانشگاههای کشور دوره کارشناسی و ارشد مهندسی را گذرانده ام. و همواره دانشجوی شب بیداری بوده ام. دقت کرده ام که من و بسیاری از دوستانم در امتحانهای صبح بازدهی زیادی داریم. ممکنه قبل از امتحان حتی 20 دقیقه بخوابیم. اما بازدهی ذهنمان بسیار زیاد است. اما دو ساعت بعد از زمان امتحان کارایی مغز در حد صفر میشود! انگار مغز میدونه که باید خودش رو در یک زمان مشخص کارا نگه داره.
    به خصوص اینکه اکثر امتحانات صبح هستند. و در طول 6 7 سال به این امر عادت کردیم. به بیان دیگه در طول امتحانهای صبح خوابالود نیستیم!

    پ.ن. جالب است در مورد خود من نیز نمرات دروسی که صبح امتحان داده ام بیشتر است!

  4. از ترم بعد یک سری از درسارو که خلاقیت لازم دارند بندازم 8 تا 11 ، کلا این 3 ساعت و خوابم تو دانشگاه .

  5. سلام دکترعزیز ، همچنان پی گیر ویژه نامه هاتون هستم .

    من خودم به شخصه شبها رو خیلی دوست دارم و راحت تر به مطالعه می پردازم .
    ولی در دنیایا واقعی و کاری نمیشه به شب ها زیاد اعتماد کرد یعنی کاربردی نگاه کرد
    برای من که دنیای مجازی رو کمتر از دنیای واقعی نمی دونم شب ها رو دوست دارم و برایم مفید هست

    *در پست های گذشته مطلبی در مورد ما بچه های وب نوشته بودید که این مطلب رو خیلی دوست داشتم وحتی به صورت زیبایی پرینت گرفتم

    کاش می شد این موضوع هم در بین ویژه نامه ها تون باشه
    دید دیگری به افراد که زیاد با اینترنت کار میکنند یا گیگ ها یا هر چیزی.

    هرچند شاید موضوعات ویژه نامتون از قبل فهرست شده باشه
    اگه نبود روی این موضوع اندکی فکر کنید

    یک لیستی هم از بهترین اپ های اندروید تهیه میکردید تا ضمینه مطالبتون باشه خیلی زیبا میشد
    یعنی در هر مطلب یک همچین چیزی هم قرار میدید در هر پست یک چیزی ، باعث زیبایی میشد نه به صورت کلی در حاشیه یا پی نوشت .

    تشکر میکنم مجدد ،زیادی نوشتم ببخشید گفتم شاید پیشنهادم مفید باشه

    موفق باشید

  6. عده‌ی زیادی از نویسندگان، بخشی از بهترین ایده‌های رمان‌هاشان را درحالی نوشته‌اند که تازه چند ثانیه قبلش از خواب بیدار شده بوده‌اند. به نظر می‌رسد که ایده‌ی اصلی این نوشته سالیان سال است که بدون تحقیق یا اثبات علمی، در ذهن بسیاری از مردم خانه داشته است. نمونه‌اش افسانه‌ی کشفِ ساختار بنزن است که می‌گویند در خواب (و به روایتی بلافاصله پس از بیداری) به ذهن کاشفش راه یافته.

  7. اتفاق جالبی افتاد وقتی من سوال اول رو از خواهرم پرسیدم خط عمود + رو برداشت زد رو مساوی که تبدیل شد به نا مساوی :دی

  8. یکی به من توضیح بده
    III = III + III
    چه جوری درسته /؟؟
    مغز من که چه تو خواب چه بیداری می گه غلطه !!

    1. دوست عزیز مقاله رو درست بخونی متوجه میشی .به قول اقای دکتر به ذهنت اجازه بده از این خلاق تر باشه

      III=III+III
      خوب به نظرت این اشکالش چیه؟حالا اینو نگا کن:
      III=III=III
      علامت + به = تبدیل کرده !این که کاری نداشت

  9. هنگام تنگدستی، در عیش کوش و مستی
    کین کیمیـای هستی، قــــارون کنـد گــدا را!

    “حافظ شیرازی”

  10. جالبه من اولی رو حل کردم اما به روشی که معمای دوم حل میشد یعنی علامت مساوی رو به جمع تبدیل کردم بعد وقتی جواب درست معمای اول رو خوندم فکر کردم نباید به علامت ها دست میزدم واسه همین معمای دوم رو نتونستم حل کنم!

  11. من قبل این که به جوابش نگاه کنم این طور حل کردم که در طرف چپ پرانتز یک آی از سمت چپ رو کج گذاشتم
    VI=III+III
    فکر کردم جواب درستش اینه ولی جوابی که شما نوشتی و جواب که یه عزیزی تو کامنت ها گذاشت به نظر درست تر می آد

  12. وقتی مستم با سرعت 160 رانندگی میکنم بهتر از همیشه هم. ولی روز بعدش توبه میکنم وخیلی وحشت. الان هم ساعت 5 صبحه که مطلبتونو میخونم. معمای اول که آسون بود دومی رو هم مثل فرشاد حل کردم. دکتر بازم بنویس. امروز باهات آشنا شدم. خیلی حال دادی.

  13. مثل مقاله سوال دومو حل کردم.. یعنی + رو = کردمش..
    جوابو خوندم به خودم افتخار کردم!!
    بعدش ادامه مقاله رو خوندم که:”آدم‌هایی که آسیب مغزی دارند، اجباری برای حل مسئله به شیوه روتین در خود نمی‌بینند ، پس روی علائم، درست به اندازه اعداد تمرکز می‌کنند و…” هول برم داشت که ای بابا اسیب مغزی دارم حتما!!!
    تا اینکه ادامه ی ماجرا رو خوندمو… یه الهی شکر گفتم!!
    “کلا خیلی عجولم!!”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]