صفحات نمایش لمسی قابل انعطاف، گجت‌های متفاوتی برایمان به ارمغان خواهند آورد

حالت خوب نیست برادر انگار

شما که خودت دنباله روی جابز هستی
تا حالا هرچی ایده و اختراع کردی بگو
من نامردم اگه یه هاست و یه دامین نخرم و رایگان در اختیار شما قرار ندم تا خودتون رو به جهانیان معرفی کنید

من به عنوان یکی از خوانندگان یک پزشک خدمت شما عرض میکنم که:
شما چطور این سایت را به نشر یک سری مطالبی که خواننده را مصرف گرا میکند متهم میکنید و موج اتهامات بعدی را وارد میسازید در حالیکه بعید میدانم زحمت خواندن مطالب را به خود داده باشید؟!
نویسنده در تمام مدت تعطیلات نوروز اقدام به نشر مقالاتی در مورد خلاقیت کرد که بسیار مفید و آموزنده بود و باعث تقویت روحیه علمی و شادابی علمی در بنده شد. این نگرش در سایر مطالب منتشر شده در این سایت نیز دیده میشود و حس کنجکاوی را تقویت میکند.
از طرف دیگر شما ظاهرا میخواهید مانند کبک سر خود را در برف فرو کنید از پیرامون خود خبر نداشته باشید؟! چطور در دنیای امروز که با این سرعت در حال پیشرفت است بدون دیدن سایرین میخواهید ابداع یا ابتکار داشته باشید. دنیای امروز را اگر هم نخواهیم دهکده جهانی بنامیمش نمیتوانیم نادیده اش هم بگیریم. به نظر من با مقالات و اخباری که نویسنده محترم زحمت ترجمه، تألیف، تایپ و انتشار آن در اینترنت را میکشند، با آخرین پیشرفت ها و دستاوردها میتوان آشنا شد و اگر هم اهل عمل باشیم و قصد اختراع و ابتکار داشته باشیم میتوانیم از آنها ایده گرفته و خود کار جدیدی کنیم.

الان که فکر میکنم میبینم با کامنت اول کاملا هم موافق نیستم :)
اما خب در مورد مصرف گرا شدن مردم همچنان موافقم!
ببینید، حتى مردم آمریکا هم کلافه شدن از دست محصولاتى که بیش از اینکه نیازهاى مردم رو برآورده کنه، باعث ایجاد نیازهاى کاذب میشه. مثلا زمانى اپل میگفت با توجه به فاصله تبلت از چشم، وجود رتینا اهمیتى نداره، اما حالا تو نیو آى پد رتینا رو به کار برده و کلى هم روش مانور میده!

دوست و خواننده بسیارعزیز ،کامنت خوبتون رو خوندم. به عنوان فردی که به شدت به تحمل چند صدایی و شنیدن نظر منتقد معتقدم، به نظر بجا و بیشتر از اون به لحن مودبانه ای که برای انتقاد انتخاب کردین احترام میذارم. حرف بدی هم نیست. من هم زمانی با خودم فکر میکردم :”مطالب آی تی را که دکتر مینویسه اصلا کی میخونه؟ کی ازشون سر درمیاره؟ ” به قول اون جوکه که یکی نصفه شب توی اتوبوس از خواب بیدار شد و نگاهی به دوروبرش انداخت و گفت:” آقای راننده واسه کی رانندگی میکنی؟! همه خو خوابن!” به خودم میگفتم :”واسه کی داره مینویسه؟! ” ولی از بد یا خوب روزگار زد و برای ادامه تحصیل به خارج از کشور آمدم، جایی که همان تکنولوژی دکوری و مصرفی، البته به قول من ایرانی، جزیی از زندگی روزمره شان شده. جایی که پیر و جوان، دارا و ندار، پزشک و … هریک به نوبه خود، به طرز حیرت آوری ازآن در جهت نیل به اهداف خود بهره می برند و پا بر شانه های آنها که این راه را رفته اند میگذارند و با نگاه به افقهای روبرو به جلو راه که نه، میدوند. اینجا بود که بارها و بارها آنچه همکار عزیزم نوشته بود و می نوشت به کارم آمد. غرض آنکه اشکال ندارد اگر ما دوست داریم با گاوآهن زمینمان را شخم بزنیم و گوش خود را بگیریم تا از تراکتور چیزی نشنویم. اشکالی هم ندارد اگر تصمیم بگیریم خودمان اصلا تولید علم کنیم و دوباره تراکتور را اختراع کنیم! ولی واقعیت دنیای پیرامون این نیست؛ اگر ما به لطایف الحیلی در دنیا را به روی خود هفت قفل زده ایم، گوش خود را گرفته ایم و چشم عقل خود را بسته ایم، حجت بر این نیست که واقعیت دنیا را هم عوض کرده ایم، دنیا راه خود را میرود آن هم به مدد سرعتی که تکنولوژی به آن داده است.
نکته دیگر اینکه این سایت تا جایی که من دیده ام و بعضا افتخار قلم زدن در آن را هم داشته ام، رسالت خود را تنها در معرفی به قول شما محصولات کشورهای غربی و پرداختن صرف به آی تی نمیداند و فکر میکنم صدها پست نوشته شده غیر آی تی گواه بر این مدعاست. از یکی از دوستان عزیزم می شنیدم که براساس مطلبی که در یکی از نشریات محلی منتشر شده، بخش معرفی کتاب این سایت توانسته تکانی هرچند کوچک و مختصر در آمار فروش کتب معرفی شده ، دراستان مربوطه، ایجاد کند که بنظر من واقعا زیبا و ستودنی است.مگر اینکه فرهنگ و کتاب را هم در زمره کالاهای لوکس غربی بدانیم که آنهم در نوع خود قابل احترام است.

سلام
من در شهر سقز زندگی میکنم الان 9ساله درزمینه اختراع فعالیت دارم تا حالا 5 ثبت اختراع دارم و 8 اختراع دیگر هم مانده به ثبت برسانم لطفا من رو راهنمای کنید اختراعاتم رو چجوری بفروش برسانم
با تشکر: هیوا جهانی