صفحات نمایش لمسی جدید، تفاوت بین انواع لمس با نوک انگشت، بستر ناخن و تلنگر زدن را تشخیص خواهند داد- آشنایی با فناوری FingerSense

شاید یادتان رفته باشد که در یک دهه اخیر فناوری چقدر پیشرفت کرده است، پس محض یادآوری توصیه میکنم این ویدئوی یوتیوب را ببینید. در این ویدئو استیو جابز را در حالی معرفی آیفون در ژانویه سال 2007 میبینیم.
در این ویدئو جابز، گام به گام توضیح میدهد که چطور میشود روی یک صفحه هوشمند سوایپ و اسکرول کرد. بعد از آن وی گوشی را در دستش میچرخاند تا نشان بدهد که چطور تصاویر به صورت «لند اسکیپ» درمیآیند. پس از آن هم حضار را با «پینچ» کردن آشنا کرد و نشان داد چطور میشود با قرار دادن دو انگشت روی عکس و باز کردن آنها، روی یک عکس زوم کرد.
این قابلیتها الان به نظر ما بدیهی میآیند، اما در آن زمان به خصوص بعد از معرفی پینج کردن، شگفتی حضار برانگیخته شد.
استیو جابز در این همایش فقط آیفون را معرفی نکرد، بلکه به آنها شیوه جدید تعامل با ابزارهای رایانشی را هم نشان داد.
-------
علت و عوارض مشکل پزشکی از چیست؟
هفت سال از آن زمان گذشته و باید اعتراف کنیم که مدلهای گوشیهای هوشمند که به سرعت از پی هم میآیند، دیگر کمتر شگفتزدهمان میکند. ما از ییش میدانیم که این گوشیها چه چیزهای جدیدتری خواهند داشت:
بزرگتر، نازکتر، با چگالی پیکسل بیشتر، با توان پردازشی بیشتر
خیلی کم پیش میآید که ما یک گوشی را با ویژگیهای جدید انقلابی ببینیم. متأسفانه در این میان فناوری باتری درجا میزند که در این پست مجال پرداختن به آن نیست.
در زمینه صفحات نمایش، هم دیگر آن دوره و زمانه که آیفون با صفحه نمایش رتینا، مدتها آقایی کند، گذشته و الان هم پرچمدارها صفحات نمایش خوب دارند که گاهی با چشم غیرمسلح تشخیص تفاوتی بین آنها، غیرممکن است.
آیا ما وارد یک دوره رکود شدهایم؟ آیا باید مدیت صبر کنیم تا فناوریهای پایهای مثل نانو بیایند و اوضاع را عوض کنند؟
شرکتی به نام Qeexo در راه ایجاد یک انقلابی جدید است. این شرکت با صرف 2.3 میلیون دلار، فناوری لمسی جدیدی اختراع کرده است.
صفحات این شرکت تفاوت لمس نوک انگشت، ضربه زدن با مفصل بندانگشت یا ناخن و حتی تماس با یک قلم یا استایلوس را متوجه میشوند.
با این فناوری جدید که FingerSense نامیده میشود، خیلی از کارهای چند مرحلهای را میشود سریعتر انجام داد.
اگر بخواهم تشبیه کنم باید بگویم تا حالا دستان ما در هنگام کار با صفحات لمسی، مثل یک ماوس یک دکمهای بودند، اما با صفحات لمسی جدید، دستهای ما مثل ماوسهای چند دکمهای میشوند.
زبان تعاملی که استیو جابز در سال 2007 به ما آموخت، تا به حال بدون تغییر باقی مانده است، ما همهاش از نوک انگشتان خود برای کار با گجتها استفاده میکنیم و همین امر محدودیتهایی برای ما ایجاد میکند. تصور کنید که کارهایی مثل کپی پیست کردن، مستلزم تپکردن، نگه داشتن و درنگ انگشت، «درگ» کردن و انتخاب هستند.
فناوری FingerSense را نخستین بار کریس هریسون و جولیا شوارتز -دو مؤسس شرکت Qeexo – ابداع کرده بودند، اما تا زمانی که عضو سومی به نام آقای «لی» که سابق بر این در شرکت HTC کار میکرد، به آنها نپیوسته بود، آنها به صرافت همگانی کردن فناوری خود نیفتادند.
اما این فناوری چگونه کار میکند؟
FingerSense چطور متوجه میشود که نوک انگشت یا مفصل بند انگشت یا ناخن با صفحه نمایش تماس گرفته است؟
شیوه تشخیص استفاده از طرحهای متفاوت ارتعاش قسمتهای مختلف دست است و جالب است بدانید که یک شتابسنج روتین میتواند این تفاوت ارتعاشات بشود.
حالا تصور کنید که برای کپی پیست یک متن در گوشی یا تبلت خودتان به جای شیوه مرسوم فعلی بتوانید به سادگی، انگشت خودتان را در محل مفصل روی متن بگذارید و آرام بسرانید تا متن انتخاب و کپی شود.
این فناوری کاربردهایی سوای بهکارگیری در گوشیها و تبلتها خواهد داشت، مثلا در خودروها میشود از صفحات لمسی استفاده کرد که به جای لمس معمول که مستلزم برداشتن نگاه راننده از جاده و خیره شدن به صفحه نمایش هستند، با تلنگر کار کنند.
اما بیایید تخیل خودتان را بیشتر به کار بگیرید:
از فناوری FingerSense میشود به جز صفحات نمایش در جاهای دیگر هم استفاده کرد:
مثلا دیوار، سطح یک میز یا بدن را بستری برای این فناوری کرد. تصور کنید که بتوانید با انگشت یک دست خودتان روی کف دست دیگر خودتان تپ کنید. البته برای این کار باید حسگرهای حساسی ساخته شوند که بتوانند ارتعاشات ظریف روی سطح پوست را درک کنند.
اما تا زمانی که شرکتهای بزرگی مثل اپل و سامسونگ، مشتاق استفاده از این فناوری نشوند، عملا این فناوری بدون استفاده میماند.
مشکل بعدی این است که در صورتی که این فناوری توسط شرکتهای مختلف پذیرفته شود، باید همه آنها را قانع کرد که عملکردهای یکسان و استانداردی برای شیوههای مختلف لمس بپذیرند. مثلا اینگونه نباشد که تلنگر در تبلتها سامسونگ یک معنی بدهد و در آیپد یک معنی دیگر!
دست آخر از شما دعوت میکنم برای آشنایی بیشتر با این فناوری به این ویدئو نگاه کنید:
سپاس ، جالب بود مثل همیشه.
در برخی از ادوات ورودی یا واسطهای کاربری انسان و رایانه ، از فناوریهایی استفاده می شود که بر پایه تشخیص ویژگیهای طبیعی و فیزیکی بدن انسان فرامینی برای ارتباط با رایانه مشخص شده است.
این واسطهای کاربری را واسطهای کاربری طبیعی یا
Natural User Interface – NUI می نامند
“ما همهاش از نوک انگشتان خود برای کار با گجتها استفاده میکنیم”
نمی دونم جنس تاچ لومیا چیه، اما من همیشه با خودنویس پارکر کلاسیک ام باهاش کار می کنم و بسیارهم عالی جواب میده. هم یه گوشی خوب دارم، هم یه قلم عالی، و ضمنا نیازی به خرید و حمل استایلوس ندارم!
راه دیگه هم وجود داره
یکی از شرکت های بزرگ مثل اپل یا گوگل و یا ماکروسافت این شرکتو خریداری کنن و روی دیوایس هاس خودشون یه استاندارد ثابت رو بزارن برای این نوع ارتباط
البته خودم دوست ندارم این شرکت استقلالشو از دست بده اما به نظر میرسه راه دیگه ای برای استاندارد کردن وجود نداشته باشه
در مورد جمله آخرتون باید بگم این فناوریباید قابلیت شخص یسازی داشته باشه یعنی کاربر هر کاربرد ی که بخواد باید براش تعریف کنه.
راستی تازگیا کامنت گذاشتن از طریق موبایل توی سایتون برام خیلی سخت شده. هرجایی که اشتبا کنم ه پدرم در میاد تا دوباره درستش کنم. اشکالات املایی بالا هم به همین خاطره. لطفاً اگه اشکال از سایته درستش کنین.