اخلاق عکاسی از سوژههای تصادفی در خیابان

با فراگیر شدن تلفنهای هوشمند و دوربینهای چند مگا پیکسلیشان، عکاسی به فرآیندی ساده در حد فشردن یک کلید تبدیل شده است و نشر و به اشتراک گذاشتن آن نیز تنها محتاج یک اپ و یک اتصال معمولی اینترنتی است. اما ما هر چه بیشتر از این وسایل ثبت و به اشتراک گذاری اطلاعات استفاده میکنیم، حریم خصوصیمان را بیشتر در معرض خطر قرار میدهیم. بی اجازه عکس میگیریم، بدون توجه تکثیر میکنیم و بیملاحظه به اشتراک میگذاریم. مطلب زیر گرچه بیشتر عکاسان حرفهای را هدف گرفته است، اما میتواند برای همه ما «دوربین به دستان» نکاتی آموزنده داشته باشد.
عکاسی خیابانی، ژانری است که هر عکاسی در سابقه حرفهای خود حتما یک بار آن را امتحان کرده است. یکی از دلایل محبوبیت این ژانر این واقعیت است که شما میتوانید هر جایی آن را امتحان کنید. یک عنصر انسانی در این عکسها وجود دارد که بیننده را مجذوب خویش میکند و اگر به خوبی انجام شود، تصاویر بسیار گیرایی ایجاد خواهد کرد.
هرچند این ژانر به شجاعت زیادی هم احتیاج دارد. باید به اندازه کافی به سوژه نزدیک شوید؛ که این در مورد افراد، باعث تجاوز به حریم شخصی و گاه ناراحتی آنها میشود. حتی گاهی ممکن است برای سلامتی هم مضر باشد، چه برای سوژه و چه برای عکاس.
درباره استفاده از لنزهای تله هم دیدگاههای خاصی وجود دارد. بسیاری آنها را به اندازه کافی حرفهای نمیدانند. در واقع امروزه تصور بر این است که اگر شما از f/8 استفاده نکنید و دوربین و فلشتان را درست در نزدیکی بینی سوژه نبرید، عکسهای شما «عکاسی خیابانی» محسوب نمیشوند.
البته روش دیگری هم وجود دارد: عکاسی با لنزهای واید؛ بسیار واید با فاصله کانونی کمتر از ۳۵ میلیمتر. من فکر میکنم این روش بسیار بسیار دشوار است به خصوص اگر بخواهید توجه سوژهها را به خودتان جلب نکنید و به خصوص اگر نخواهید دوربین را به چشمتان نزدیک کنید. من این روش را حالت «مخفی» مینامم.
عکاسی با این روش به مهارت و تمرین زیادی احتیاج دارد. چراکه باید اولا فوکوس دوربین را به صورت تقریبی و حدسی تنظیم کنید (در حالت فوکوس دستی)، یا حداقل بدانید که سیستم اتوماتیک فوکوس دوربین شما روی چه نقطهای فوکوس خواهد کرد. ثانیا باید آنقدر با لنزتان آشنا باشید که میدان دیدش را حدس بزنید.
تازه باید بسیار سریع هم باشید، چرا که لحظهها و صحنهها از دست میروند و تکرارپذیر نیستند. بسیاری از عکاسان مطرح ژانر عکاسی خیابانی هستند که نمیخواهند و نمیتوانند این کار را انجام بدهند. چراکه کاری بسیار دشوار است و میزان شانس دستیابی به یک «تصویر کامل» بسیار اندک است.
به هرحال بزرگترین مزیت این شیوه این است که شما سوژهها را نمیترسانید یا حالت طبیعی آنها را به هم نمیزنید. اگر شما کسی را عصبانی نکنید، احتمال اینکه ناراحت شوند یا با شما پرخاش کنند هم بسیار کمتر خواهد شد. تازه اگر مردم متوجه شما به آنها خیره نشوید یا چهره درهم نکشید، بلکه طبیعی رفتار کنید. دست تکان دهید و لبخند بزنید و از اینکه چه تعداد از سوژهها برایتان دست تکان میدهند و لبخند میزنند شگفتزده خواهید شد. شاید حتی برای مکالمه با شما پیشقدم شوند و اجازه دهند چند عکس جذاب دیگر هم بگیرید.
البته موضوع ظریفتری هم به نام «مکانیک کوانتم» وجود دارد!
اساسا شما به عنوان یک ناظر صحنه را دستکاری نمیکنید، اگر شما در عکس دخالت کنید، واکنش سوژهها به شما باعث خواهد شد که نتوانید آنچیزی را که قصد عکاسی از آن را داشتید، ثبت کنید. شما یا ناظر یک صحنه هستید یا جزیی از آن. نمیتوانید همزمان هر دو نقش را ایفا کنید.
درنهایت اینکه: ناشناس بمانید، کاری نکنید که در خاطر سوژهها بمانید و با محیط یکی شوید. اگر در منطقهای توریستی هستید، تظاهر کنید که از همهچیز و همهجا عکس میگیرید. اما در عمل تنها به آنچه میخواهید ثبت کنید توجه داشته باشید. یا شاید مجبور شوید از یک دوربین کامپکت استفاده کنید و آن را در دستانتان بگیرید. تمام مدت مراقب باشید و در لحظه مناسب فریم موردنظرتان را ثبت کنید.
به این صورت مجبور هستید هم پیشبینی کنید، هم سرعت واکنش خوبی داشته باشید. حتی باید اندکی روانشناسی بدانید تا بتوانید بفهمید چه کسی در چه زمانی چه کاری خواهد کرد. در چنین صورتی میتوانید صحنه را از پیش در ذهنتان مجسم کنید و برای ثبت آن آماده باشید.
تمام اینها مقدمهای بود تا به مضمون اصلی این مطلب برسیم. چه کارهایی در این نوع از عکاسی درست است و چه کارهایی ناپسند؟ بله من؛ به خصوص در هنگام مسافرت، عکسهای خیابانی بسیاری میگیرم و لحظههای بسیاری هستند که میبینم، اما به دلایل متعدد و مختلف از ثبت آنها صرفنظر میکنم.
فکر نمیکنم احساس کردن اینکه عکاسی در شرایط خاصی ممکن است به لحاظ اجتماعی یا اخلاقی نادرست باشد، نشانه ترس یا شجاعت اندک باشد. عکاسی از بینوایان و معلولان از جمله این شرایط خاص است. استفاده از افراد برای نشان دادن کنتراست، یا استفاده از مقیاسهای انسانی ناشناس در فریمهای مختلف هیچ ایرادی ندارد. اما من همیشه به یک قانون طلایی پایبند هستم و آن این است که هیچ گاهی عکسی نخواهم گرفت که غرضآلود یا توهینآمیز باشند. شما هم راضی نخواهید بود که کسی با شما چنین کاری بکند.
مساله بعدی مساله زمان و مکان یا «کی» و «کجا» است. در بسیاری از کشورها عکاسی در فضاهای عمومی آزاد است و هیچ محدودیتی ندارد. ممکن است در برخی جاها محدودیتهایی درباره استفاده از سهپایه وجود داشته باشد که آن هم به واسطه ملاحظات «عکاسی تجاری» و موارد مشابه است. البته این قوانین در جاهای مختلف متفاوت هستند. من خودم غالبا به واسطه وزن زیاد و دستوپاگیر بودن، از سهپایه استفاده نمیکنم.
اما املاک و فضاهای خصوصی، همانطور که از نامشان پیداست «خصوصی» هستند. بنابراین اگر به شما گفته شد که عکس نگیرید، قاعدتا نباید این کار را بکنید. همچنین به هیچ عنوان از عکسهایتان استفاده تجاری نکنید، مگر اینکه از تمام افرادی که در تصویر قابل شناسایی هستند اجازه گرفته باشید. البته استفاده در رسانههای خبری داستان جداگانهای دارد. برای استفاده در چنین زمبنهای لازم نیست از افراد اجازه بگیرید. البته چنین عکسهایی را جز به رسانههای خبری به کس دیگری نمیتوانید بفروشید.
من در کشورهایی که به لحاظ سیاسی حساسیتبرانگیز هستند و در نزدیکی پلیسها یا دیگر نهادهای امنیتی و قانونی نیز با احتیاط شدیدی رفتار میکنم. آنها ممکن است دلایل خوبی برای ممانعت از عکاسی شما از مکانها یا صحنههای خاصی داشته باشند و بیتوجهی دلیل محکمهپسندی نخواهد بود!
در آخر به خاطر داشته باشید که در دنیایی که هر روز بیشتر از روز قبل به هم متصل و مرتبط میشود، ما ناشناس نخواهیم ماند. به سادگی ممکن است که افرادی عکس خود را در سایتهای مختلف مشاهده کنند. این اتفاق چندین بار برای خود من روی داده است. دلیل این امر شاید این باشد که من بیشتر از افراد عادی به عکسها دقت میکنم و به همین دلیل شانس دیدن تصویر خودم بالاتر رفته باشد. اما من ایمیلها یا تماسهایی هم از افراد مختلف داشتهام که اعلام کردهاند یکی از سوژههای عکسهای من بودهاند.
در چنین مواردی من معمولا یک نسخه از عکس را به عنوان تشکر برای فرد موردنظر ارسال میکنم. به هر حال شما نمیتوانید چنین عکسی را بفروشید بنابراین وجود یک نسخه دیگر از آن مشکلی ایجاد نخواهد کرد!
فکر میکنم اگر براساس آنچه از اخلاق عمومی و احساسات جمعی به ذهنتان میآید رفتار کنید، قاعدتا مشکلی نخواهید داشت. معمولا به جز زمانی که یک عکاس خبری باشید، گرفتن یک عکس خاص و تحمل دردسرهای آن ارزشاش را نخواهد داشت. البته همیشه استثناهایی وجود دارند، اما تعدادشان بسیار بسیار اندک است.
تمرین کنید که سریع و بی سروصدا باشید، در عین حال ادب و رفتار دوستانه را هم فراموش نکنید و خواهید دید که عکاسی خیابانی در نهایت چندان هم مشکل نیست.
منبع (+)
مطلب جالبی بود و عکسها هم بسیار زیبا و گیرا. ممنون!
بسیار مفید بود، لطفا در مورد عکاسی در شب و عکاسی از نورهای رنگی هم مطالبی آماده کنید.
البته موضوع ظریفتری هم به نام «مکانیک کوانتم» وجود دارد!؟؟؟؟
دکتر اون وست یدفه!!!؟؟؟
به لحاظ اخلاقی خیلی توجیه شدم، قبلن فکر می کردم هیچ جوره به لحاظ اخلاقی درست نیست از کسی که اجازه نگرفتی عکس بگیری،ولی با این قیود به نظر اخلاقیه
جالب بود دکتر
مدتی است که حجم مطالب این سایت افزایش چشمگیری داشته ولی از قدرت جذب کنندگی برای خوندن مطالب کاسته شده
میشه گفت کیفیت یه جورایی فدای کمیت شده
حال این موضوع می تونه علل مختلفی داشته باشه که یکی از اونها آگهی هایی هست که روز به روز بیشتر در یک پزشک شاهدش هستیم
شاید برای بهتر دیده شدن این آگهی ها و ایجاد رغبت بیشتر در آگهی دهنده لازمه که سطح انتشار مطالب این وبلاگ افزایش کمیتی داشته باشه
ولی به هر حال از کیفیت کاسته شده
شاید قبلا بیشتر سعی در گلچین کردن مطالب می کردید
ولی الان بیشتر سعی در انتشار مطالب می کنین
موفق باشی
دلیلش ces هست و بس. ماهیت CES طوری هست که آدم نمیتونه از کنارش بگذره، اما از نظر شخصی چندان میانهای با گجتنویسی ندارم.
سیاست کلی یک پزشک همون انتشار مطالب متفاوت است و چیزی تغییر نمیکنه. به درآمدزیایی سایت هم تنها برای بقا و توسعه تدریجیش فکر میکنم، نه چیز دیگر.
این رو هم در نظر داشته باشید که مثل یک ورزشکار که همیشه در اوج نیست، وبلاگ هم ممکنه یک هفته مطالب شاخصش کم بشه و هفته بعد دوباره زیاد بشه. نمیشه انتظار داشت هر روز و هر هفته مطالب ناب و سوژههای متفاوت آدم داشته باشه
من یکی دو بار امتحان کردم اطلاعات خواست دوربینمو توقیف کنه از اون موقع بی خیال شدم
سلام
مطلب شما رو خواندم و فکر میکنم کمی اشکال دارد. مثلا در لنز واید نیازی به فکوس کشی نیست برای اینکه در لنزهای با فاصله ی کانونی زیر ۵۰ میلیمتر که واید خوانده می شوند از عمق میدان بالایی برخورار هستند و تمام تصویر فکوس است.