لایک زدن و لینک دادن، در دنیای واقعی دردی را دوا نمیکنند
یک مؤسسه تبلیغاتی در سنگاپور، در یک کارزار تبلیغاتی کار جالبی کرده است، به این صورت که روی عکس تعدادی از قربانیان بلایای طبیعی، عکس افرادی را نشان داده است که به جای کمک، به سبک فیسبوک، در حال لایک زدن هستند، تا به این ترتیب نشان بدهد که واکنشهای دنیای مجازی، لزوما به کار نیازمندان دنیای واقعی نمیآیند.
و این همان شکافی است که بین دنیای آنلاین و آفلاین ما ایجاد شده است.
خیلیها با لایک زدن، یا اشتراک یک مطلب تصور میکنند که گام بزرگی برای کمک به دیگران یا پیشبرد یک مأموریت برداشتهاند، در صورتی که:
دوصد گفته چون نیمکردار نیست!
این نوشتهها را هم بخوانید
لایک زدن شاید تاثیری نذاره اما نوشتن مطلب از دیدگاه خودمون میتونه تاثیر گذار باشه.
شاهد از غیب رسید!
چرا نوشته این دوستمون که حرف درستی زدن رو دیسلایک کردین؟ اگر کسی چیزی ننویسه که همون لایک بی ارزش رو هم نداریم؟
مگر کار روزنامه نگارها جز، نوشتن و اطلاع رسانی هست؟
فکر کنم در این مورد غلو شده.
لایک زدن و شیر کردن، گرچه مستقیما به افراد مصیبت دیده کمک نمیکنه، ولی باعث بیشتر دیده شدن موضوع میشه.
در بعضی موراد که بسیار هم کمک کننده است، مثلا فکر کنید که مصیبتهایی که کمتر دیده نمیشوند (یا روزنامهها نمیخوان که دیده بشن) رو میشه با همین لایک و ریشیر باعث شد که دیده بشه.
قبول که با شیر کردن یا بالا بردن لایک احتمال جلب توجه از عده خاصی که قادر به کمک به سوژه مورد نظر هستند بیشتر میشه، اما با این حال معمولاً برای همچین حرکتهایی پیجهای خاص و فعالی وجود داره که اون افراد توانمند هم از اونها آگاه و با اونها در تعامل هستند. پس لزومی نداره یک پیج بیربط برای بالابردن رنکینگ خودش همچین سوءاستفادهای بکنه.
سلام.
بنظرم جمع دو مطلب سعید عزیز و دکتر گرامی را باید گرفت. فرض کنیم در جامعه ای که یک آفتی یا مشکلی وجود داره و اغلب ازش بیخبر هستند و البته حساس هستند که نسبت به آن آفت، عکس العمل اجرایی نشون بدند، لایک زدن یا شیر کردن یک مطلب به نیت بیشتر دیده شدنش میتونه خیلی تاثیر گذار باشه. اما حالا جامعه ای را فرض کنید که دروغ براش یه عادته. توی این جامعه یکسری آدم محدود فقط لایک بزنن که دروغ بده یا راست خوبه. فایده ای به حال آدمهای اون جامعه داره؟
بنظر میرسه خیلی وقتها آدما تنبلی خودشونو با شیر کردن و لایک زدن توجیه ش میکنند و وجدان را آرام. در صورتیکه قدم واقعی، خوبه که یک کار اجرایی موثر باشه + لایک زدن و اطلاع رسانی مناسب.
ممنون از همه مطالب مفید و گوناگون تان آقای دکتر. دست مریزاد!
متاسفانه همین لایک کردن و کمک به شیر شدن موضوع تو جامعه ، اغلب این توهم رو برای افراد بوجود آورده که دارن برای بهتر شدن موضوع کمک می کنن ، در حالی فقط تماشاچی و هو کننده هستن ، و عملن نقشی ندارن، البته همیشه بحث آفرادی که عمیق تر می اندیشن و دنبال تغییر هستن جداست
راست میگه
یعنی چی فقط لایک زدن؟
باید بعضی مواقع یه کار دیگر هم کرد
مثل پول دادن به این بیچاره ها
کلا هیچ حرفی واسه گفتن ندارم !
آقای مجیدی برای من سوال پیش اومده این هایی که برای کامنت ها منفی میدن ، توی وبلاگ شما زیاده ! نظر حق مگه بده ؟
من آخر نفمیدم !
به قول مهران مدیری توی شب ها برره = این هیچی نوفهمه !
راست میگه
توی دنیای مجازی همه واسه خودشون یه پا پترس فداکار و رابین هود هستن
بعد از پای کامپیوترشون پا میشن و میشن یکی مثل هزاران بی تفاوت دیگه
من با وجودی که از کسانی هستم که دلبستگی خاصی به اینترنت دارم و به نوعی با دنیای مجازی ارتباط دارم ولی از همان ابتدا که فیس بوک راه افتاد نتوانستم با این پدیده ارتباط برقرار کنم و ترجیح می دهم وبلاگ نویسی کنم و برای این قضیه هم دلایل زیادی دارم که یک موردش همین قضیه هست که الان توی این مطلب به خوبی نشان داده شده است .شبکه های اجتماعی بیشتر نقش شبکه های اشتباهی را بازی می کنند و نوعی توهم ارتباط اجتماعی ایجاد می کنند که بیشتر منجر به نوعی سطحی نگری سیاسی یا فرهنگی در مشارکت کنندگان ان می شود در حالی که از این ابزار در سالهای اخیر برای قرار های فیس بوکی سیاسی در بهار عربی و نقش ان در تحولات منطقه ای و فرا منطقه ای صحبت می کنند ولی به نظرم این اگراندیسمان حاصل نظرات کسانی است که هنوز فرق میان شبکه های اجنماعی و بینش های سیاسی و فرهنگی را نمی دانند در واقع تاثیرات جنبش های اجتماعی در دهه ی شصت فرانسه یا جنبش های روشنفکری در دهه های هفتاد در امریکا و … بدون وجود زیر ساخت های شبکه های اجتماعی مجازی صورت گرفت .
امیدوارم این نظرات باعث سوتفاهم دوستانی که دل به این شبکه ها بستند نشود صفحات فیس بوک به جای خلق محتوا و نویسنده بیشتر صفحه گردان هایی تحویل وب دادند که توی حصار اهنی این شبکه ها زنجیر وار روی دست هم می نویسند و شیپورچی جریان هایی میشوند که به لحاظ تئوریک چیزی از ان نمی دانند
ببخشید من پر چانگی کردم
خوش باشید
خیلی خوب بود واقعا این عکس ها من رو از دنیایی که توش غرق شده ام کمی اورد بیرون
عااااالی بود. اینقدر روزانه از این دعوت به لایک ها زیاد شده که انگار افرادی که آن را به اشتراک می گذارند از محتوای آن بی خبر هستند. یکی از مشکلات این لایک های هر روزه این است که اصلا تمرکزی وجود ندارد. به نظر من اگر ما بتوانیم ماهی یکی یا دو بار از لحاظ اقتصادی یا فرهنگی یا علمی به یک نفر که در آن زمینه فقر دارد کمک کنیم، کار بزرگی کرده ایم.
البته فکر کنم منظور آقای دکتر بیشتر لایک زدن بود تا به اشتراک گذاری. دومی ارزشمند تر است
برای خود من یک نمونه بارزش وقتی بود که عکس دهقان فداکار تو فیسبوک می چرخید. عصبی شده بودم.