پروندهای برای درونگرایی
در «یک پزشک»، بیشتر دوست دارم چیزهایی بنویسم که عملا به کار خوانندگانم بیاید. همیشه موقع دست بردن به کیبورد، وقتی تازه میخواهم سوژهای را بنویسم، در همان آغاز کرد، کاربری را تصور میکنم که پستی را خوانده و آخر سر این سؤال را میپرسد: «خب، کی چی؟!»
همین عبارت «خب، که چی»، در انتخاب سوژههای خیلی به من کمک میکند، پرواضح است که به خاطر محدودیت وقت، بعضی وقتها، فرصتی پیش نمییاید که من مطابق تمایل ذاتی و به سبک خودم بنویسم، اما گاهی هم هر طور شده، شرایط برای نوشتن، مهیا میشود.
امروز میخواهم در مورد یک ویژگی شخصیتی بنویسم که دستکم در یک سوم خوانندگان این سطور به درجات مختلف وجود دارد و کمابیش به خاطر همین ویژگی بارها مورد تبعیض پنهان قرار گرفتهاند!
امروز در قالب چند پست، میخواهم در مورد درونگرایی بنویسم. حالا ممکن است بپرسید، چرا درونگرایی؟!
ما تا پیش از آنکه اینترنتی هم باشد، به صورت کلی با مفهوم درونگرایی یا برونگرایی آشنا بودیم، اما با توسعه اینترنت، وبلاگها و شبکههای اجتماعی، درونگرایی مفهوم تازهای یافته است.
شماری از افرادی که وبگردی زیادی در اینترنت دارند و میزان کاربریشان در دنیای آنلاین زیاد است، آنهایی که گیک هستند و کلا کسانی که دنیای آفلاین را به آنلاین ترجیح میدهند، متهم به درونگرایی میشوند.
اینکه میگویم «متهم»، لابد در ذهن شما یک بار «منفی» را تداعی میکند. آیا تا حالا فکر کردهاید که اصولا درونگرایی چیست؟ یک آدم درونگرا چه تفاوتهایی با یک آدم برونگرا دارد و اصولا آیا درونگرایی یک صفت منفی است یا نه؟
آیا مغز آدمهای برونگرا و درونگرا با هم متفاوت است؟ آیا یک آدم درونگرا را میتوان برونگرا کرد؟
همان طور که در ابتدای پست گفتم، اینترنت (البته به گمان من) تعریف درونگرایی را تغییر داده است، یعنی ما درونگراهایی داریم که گرچه از حضور و فعالیت زیاد در دنیای آنلاین گریزان هستند، اما در دنیای آنلاین، حضوری مؤثر دارند و مدام در شبکههای اجتماهی توییتها و فیدهای آنها دیده میشود. البته درونگراهایی هم داریم که در دنیای آنلاین هم بی سر و صدا هستند.
من حس میکنم که داشتن یک تصور و دانش پایه از درونگرایی و برونگرایی، برای ما خیی ضروری باشد، چرا که:
– آدمهایی را در نظر آورید که سالها، به صورتی تحقیرکننده به آنها برچسب درونگرا زده میشود، آنها شاید آدمهای موفقی هم باشند، اما گاهی هم خودشان اعتماد به نفسشان را از دست میدهند و از خود میپرسند که چه شد که درونگرا شدم و آیا درونگرایی واقعا صفت بد یا محدودکننده است؟
– میشود انتظار داشت که در عالم اینترنت و شاید در میان خوانندگان این سطور، نسبت به متن جامعه، آدمهای درونگرای بیشتری را بشود، پیدا کرد، بنابراین، باید برای آگاهی این دسته کاری کرد.
با توجه به اینها تصمیم گرفتم تا در قالب 4 پست و یک پرونده، به صورت مشروح در این مورد بنویسم، ساعتی دیگر نخستین پست این پرونده منتشر خواهد شد.
این پرونده را تقدیم میکنم به همه خوانندگان درونگرای دوستداشتنی «یک پزشک»!
بقیه پستهای پرونده درونگرایی:
درونگراها در مقابل برونگراها – درونگرایی و برونگرایی از دید نوروساینس
قدرت درونگراها: سخنرانی سوزان کین
این نوشتهها را هم بخوانید
به نظرتون جای آفلاین و آنلاین در جمله زیر نباید تغییر کنه؟
“یعنی ما درونگراهایی داریم که گرچه از حضور و فعالیت زیاد در دنیای آنلاین گریزان هستند، اما در دنیای آفلاین، حضوری مؤثر دارند و مدام در شبکههای اجتماهی توییتها و فیدهای آنها دیده میشود.”
ممنون دکتر واقعا این نوع مطالب یک پزشک رو میپسندم و دوست دارم.
لطفا باز هم سری پست های “پزشکی به زبان ساده” رو ادامه بدید.
جناب مجیدی پست بسیار جالبی بود. فقط جای لغات “آنلاین” و “آفلاین” به نظر می رسید که در چند جا عوض شده بود که کمی خواننده را گیج می کند. مثلا:
“…گرچه از حضور و فعالیت زیاد در دنیای| آنلاین| گریزان هستند، اما در دنیای |آفلاین| حضوری مؤثر دارند و مدام در شبکههای اجتماهی توییتها و فیدهای آنها دیده میشود.”!
موضوع بسیار جالبی است. من خودم هم درون گرا هستم. در خلوت بودن و کتاب خوندن رو بیشتر از هر چیزی دوست دارم. اما اطرافیان همیشه به من خرده می گیرن که چرا اینقدر گوشه نشینی. کاش توی جامعه جا بیوفته که درونگراها هم نرمالند.
چقدر عالی
همین الان، بقیه پستها رو نخونده، میدونم درونگرا هستم :|
به عنوان یه درونگرا پستتون خیلی برام جالب بود. حس همدردیش خیلی بالا بود!
من از طرف مردم شریف درونگرا که در این سیاره زندگی می کنند از شما متشکرم.
پیشنهاد میکنم دوستان تست MBTA رو بزنند که افراد رو از نظر 4 ویژگی (هر کدام دو حالت) به 16 گروه تقسیم میکند. یکی از اینها همین مسئله درونگرایی یا برونگرایی است.
حالا هر فردی بسته به اینکه در چه گروه شخصیتی قرار بگیرد میتواند خصوصیات خود را بهتر بشناسد و بداند برای ارتباط راحت تر با هر کدام از سایر گروه های شخصیتی چه بایدها و نبایدهایی را رعایت کند.
ممنون!
واقعا ممنونم .
خیلی خوشحالم که همچین رونده ای توی این روزای من ! منتشر شد .
واقعا خسته نباشید .
به نظرم درونگرایی زیاد ادم و اذیت می کنه ! بسیار ممنون از زحمتهایی که برای پستها کشیدین .
من بیشتر وقتا تو خودم هستم . کمتر با دیگران حرف می زنم ولی به وقتش هم میگم و می خندم. وقتی ساکتم و تو خودممم یا دارم به چیزی فکر می کنم دیگرا بهم میگن افسرده ایی.. اینقدر از این کلمه بدم میاد که میره رو اعصابم!
از طرفی هم یه هفت هشتایی هم دوست دارم با همشون هم خوبم و با چندتاشون هم صمیمی و جالب هم اینکه اونا هم گاهی وقتا بهم میگند افسردهای!!!!!!!!!!!!
موندم با این قشر آدما چکار کنم؟
سلام
منم دقیقا مشکل سمیرا رو دارم
کم حرفم خیلی زیاد
همه ازم شاکین
دوست دارم تو خودم باشم
تنهایی رو ترجیح میدم
اما شنونده ی خوبیم
دوس دارم اروم باشم و اگه چیزی قابل لذت بردنه ازش لذت ببرم
یا اگه چیزی اذیتم میکنه تو خودم نگهش میدارم و با خودم کلنجار میرم
اصلا خیلی خیلی ازین ویژگی ها دارم
اگه میشه راهنمایی کنید ممنون