دور زدن کپی‌رایت کیندل به یاری روبات لگو!

یکی از آرزوهای من همیشه این بوده که وقتی یک کتاب یا مجله کاغذی می‌خرم، نسخه دیجیتال کتاب را هم داشته باشم، تا هر وفت خواستم بتوانم خیلی سریع به کتاب در همه جا دسترسی داشته باشم و با جستجویی سریع بتوانم به مطالب مورد نظر برسم.

در ایران متأسفانه در زمینه کتاب‌های دیجیتال بسیار عقب‌افتاده هستیم و کتاب‌هایی هم که در فضای اینترنت هستند، در اکثریت موارد نسخه اسکن شده (و نه متنی) کتاب‌ها هستند که به صورت غیرقانونی و بدون اجازه ناشر، نویسنده یا مترجمین تهیه شده‌اند.

من در اینجا نمی‌خواهم بار دیگر به دلایل این کمبود عمده اشاره کنم، بلکه می‌خواهم با شما دو خبر جالب را که به تازگی خوانده‌ام، به اشتراک بگذارم:

1- خبر خوشحال‌کننده اول این است که آمازون در برنامه‌ای به نام Kindle MatchBook به مشتریانی که نسخه کاغذی یک کتاب را خریده باشند، با بهایی بسیار اندک، نسخه دیجیتال کتاب‌ها را هم می‌دهد!

پیش از این آمازون برنامه‌ای را اجرایی که کرد که در آن اگر کسی یک سی‌دی موسیقی را می‌خرید، می‌توانست به قطعات آلبوم روی یک فضای ابری گوش کند و حالا برنامه مشابهی در مورد کتاب‌های هم اجرایی شده است.

همه کسانی که از سال 1995 به بعد کتاب کاغذی از آمازون خریده باشند، می‌توانند از این برنامه استفاده کنند، بعضی از کتاب‌های رایگان در دسترس قرار خواهد گرفت و بقیه هم با تخفیف‌های قابل ملاحظه.

کیندل

2- خبر جالب دیگر در مورد مردی است که با شیوه‌ای جالب کپی‌رایت کتاب‌های آمازون را دور می‌زند، شما ممکن است با این کار او موافق نباشید، اما شیوه کار خلاقانه است.

او برای این کار از کیت‌های روباتیک لگو استفاده می‌کند، شاید بدانید که لگو، فقط آن مکعب مستطیل‌های دوران کودکی ما را نمی‌سازد و این شرکت کیت‌هایی می‌سازد که با کمک آن می‌شود، ماشین‌ها یا ربات‌هایی سر هم کرد، این کیت‌ها شامل قطعات، موتورها و حسگرهای لازم هستند.

یک استادیار دانشگاه وین به نام پیتر پورگاتوفر، با استفاده از از کیت‌های Mindstorms لگو، کار جالبی کرده است، او وسیله‌ای ساخته است که به طور خودکار یک کیندل را جلوی وب‌کم یک لپ‌تاپ نگاه می‌دارد، کتاب را صفحه صفحه ورق می‌زند و از هر صفحه عکس می‌گیرد، در مرحله بعد هم یک عکس‌‌ها به یک سرویس ابری OCR فرستاده می‌شوند تا عکس‌ها به متن تبدیل شوند.

09-09-2013 05-55-48 PM

البته پورگاتوفر، نیت‌اش نقض کپی‌رایت نبوده است و بیشتر می‌خواسته نفس کار را تجربه کند.

کاش آقای پورگاتوفر یا شخص دیگری برای ما یک اسکنر ارزان کتاب می‌ساخت که با آن می‌توانستیم همه کتاب‌هایمان را دیجیتال کنیم.

طبق تجربه شخصی من، اسکن کردن یک کتاب، حتی اگر اسکنر مناسب داشته باشید، اسکنر را درست تنظیم کرده باشید و سرعت عمل خوب هم داشته باشید، فرایند بسیار کندی است و در نهایت شما می‌توانید هر پانزده دقیقه 100 صفحه کتاب را اسکن کنید!

به علاوه در ایران عملا هیچ نرم‌افزار OCR خوبی هم وجود ندارد و دقت و کیفیت OCRهای موجود بسیار پایین هستند.

با این حساب، اگر جماعت اندک کتاب‌دوست ایران که دوست دارند چند کتاب دلخواه را در همه جا و وقت با خود داشته باشند، حالا حالاها باید صبر پیشه کنند!

منبع: + و +


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

16 دیدگاه

  1. روبات یا ربات؟ ربات ;)
    خیلی ربات جالبی هست. و البته مفید برای طبیعت! هرچقدر کتاب های کاغذی به سمت دیجیتالی شدن پیش برن و امکانات کتاب خوندن دیجیتالی گسترش داده بشه و همچنین آسوده تر بشه، قطعا مصرف کاغذ میاد پایین و دنیایی سبزتر هم خواهیم داشت.

  2. جماعت اندک کتاب‌دوست ایراننیاز به صبر دارند اگر و فقط اگر انگلیسیشان مانند من باشد ….
    اما بعضی از جماعت اندک کتاب‌دوست ایران ( e.g. you !! ) که زبان در حد ای التس 10 دارید … خوب از خواندن کتاب زبان اصلی بهره میبرید !!!
    :دی

  3. درود بر شما
    همیشه آرزو داشتم خیلی از کتاب ها را به صورت دیجیتال داشته باشم.اینطوری انگیزه بیشتری برای مطالعه دارم.چندتا از شاهکارهای کلاسیک رو با تبلت و گوشی خوندم و لذت بردم.
    امیدوارم روزی در این کشور نشر الکترونیک جلوتر از نشر کاغذی باشه.

  4. ocr که هیچ! خیلی بعیده با این وضع حالا حالا بتونیم یک ocr داشته باشیم. ولی اسکن کردنو میشه خیلی راحت درست کرد اما مشکل اینه که ما اصلاً چند نفر کتاب‌خوان داریم؟ اگر استفاده از اینترنت هم در ایران با وجود تمام محدودیت‌ها نسبتاً بالاست، نه به دلیل کار تحقیقاتی و نه به دلیل انجام امور کاری در اینترنت است که عمده‌ی کاربرد آن مربوط به کنجکاوی است! وقت آزادی که در ادارات و شرکت‌ها و دانشگاه‌ها بسیار است و حس کنجکاوی‌ای که بیشتر از آن وقت آزاد قلقلک می‌دهد که برو فیس‌بوک، یا فلان سایت زرد!

  5. به زبان فارسی که واقعا هنوز خیلی دور از دسترس به نظر میرسه.
    اما کتاب های انگیلیسی رو به راحتی میشه به صورت متنی پیدا کرد.

    البته هیچ کدوم کیفیت نسخه های اصلی کیندل یا گوگل رو ندارند. اما با فاصله خیلی کمی قابل قبول هستند.

    اسکن کردن و فشرده کردن عکس در PDF اصلا راهکار مناسبی نیست چون مزیت های کتاب الکترونیکی مثل جستجو و انتخاب و هایلایت متن رو نداره.

    به نظر من کار قابل احترامی هست اگر کسی در ایران راهی برای اینکار پیدا کنه و یا با احداث یک پروژه عمومی و با همکاری عموم متن های کتاب کاغذی رو تایپ وتبدیل به نسخه دیجیتال کنه. اما متاسفانه معلوم نیست بعدا با چه مشکلاتی مواحه بشه

  6. نفس کار پورگاتوفر چیزی جز نقض کپی‌رایت نیست، حالا با لگو باشه یا با هر چیز دیگری!
    ضمناً اپلیکیشنی به اسم CamScaner موجود هست که کار مشابهی رو انجام میده، و حتی خطای رو در رو نبودن صفحه کتاب (یا کیندل) با دوربین رو هم اصلاح میکنه و نیاز نیست که بطور کامل دوربین روبرو و موازی صفحه باشه. حتی یک OCR انگلیسی نسبتاً خوب هم داره.

    و اما OCR فارسی! خودش یک ماجراست… :D

  7. سلام

    برنامه‌ی ‎Kindle DRM Removal 5.2.908.264 در نشانی ‎http://portableappz.blogspot.com/ دست‌یاب است.

    من خود تجربه‌ای از کار آن ندارم

    فضول

  8. سلام
    خیلی از شرکتها می تونند با همکاری ناشرین کتابهای پر تیراژ رو بصورت دیجیتال تهیه کنند البته این کار در یک دهه اخیر کم و بیش انجامشده ولی مهم اینه که کتابی که من نوعی می پسندم نسخه دیجیتال داره یا نه ؟ یا باید ناشرین کارشونو زیاد کنند یا خوانندگان پرو پا قرص کتابها صبرشونو .

  9. یعنی نمیشه برای کیندل یه برنامه نوشت که اسکرین شات بگیره ؟
    حتما راههای خیلی ساده تری هست. من عاشق همین تجربه کردن نفس کارم واللا من که کتابخون نیستم.

  10. دو مطالب جهت آگاهی:
    ۱- انتشارات دانشگاه شیکاگو، هر ماه، یکی از کتاب‌هاشو به صورت رایگان و در قالب ای‌بوک منتشر می‌کنه. اطلاعات بیشتر:
    http://press.uchicago.edu/books/freeEbook.html

    ۲- مسوولان پروژه «گنجور»، تجربه بسیار خوبی در استفاده از فناوری OCR برای زبان فارسی دارند. اطلاعات بیشتر:
    http://ganjoor.net/

  11. سلام به همگی
    داشتید بحث میکردید یادم افتاد یکی از دوستام خودش با سی شارپ و بستر ای اس پی دات نت برنامه پردازش تصویری نوشت که عکس رو به متن تبدیل میکرد
    چون تو پارک علم و فناوری هم بود دستگاهش رو هم درست کرده بودن که خودش کتاب ورق میزد اسکن میکرد ، هی ورق میزد اسکن میکرد . به کتابخونه آستان قدس هم فروختنش .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]