داستان یک شکست: چگونه الگوریتم خود فیسبوک باعث نابود شدنش میشود!

1- از جنبههای مختلفی فیسبوک را دوست ندارم، اما در ماههای اخیر به موازات فعال شدن نسبی صفحه «یک پزشک» در فیسبوک توجه بیشتری به فیسبوک داشتهام و متوجه شدهام که فیسبوک جدید نسبت به فیسبوک قبلی حتی از جهاتی تحملناپذیرتر شده است!
هر شبکه اجتماعی خاصی حال و هوای خاص خود را دارد. اصولا نوع جلب کاربران، طراحی و نرمافزار سایت، در طولانیمدت، باعث ایجاد یک فرهنگ و نوع کاربری خاص در هر شبکه اجتماعی میشود.
گوگل ریدر قدیمی، یک شبکه اجتماعی محتوامحور بود. کاربران پستهای خوب را به اشتراک میگذاشتند یا رأسا نوت میگذاشتند، پستهای خوب لایک میگرفتند و پای آنها کامنت گذاشته میشد. گوگل ریدر جایی بود برای خواندن مطالب جالب و آشنا شدن به دیدگاههای متفاوت.
اما فیسبوک هیچگاه نتوانسته است جای مناسبی برای کاربری باشد که میخواهد به محتواهای خوب و دستچینشده دست پیدا کند. اصولا فیسبوک جایی است برای کنجکاوی در احوالات شخصی کاربران دیگر، اشتراک پستهایی که اصلا به روز نیستند و لایکهای بیتأمل.
نوع طراحی وبی فیسبوک هم مزید بر علت است و باعث میشود محتوا به زیبایی و پاکیزگی متمایز و برجسته نشود.
2- اما به هر حال فیسبوک با داشتن این همه کاربر، چیز نیست که قابل صرفنظر کردن باشد. به همین خاطر برندهای مختلف و یا اشخاصی که در پی انتشار دیدگاههای خاص خود هستند، ترجیح میدهند علیرغم همه این کاستیها حساب و صفحاتی در فیسبوک داشته باشند.
نمیتوان منکر شود که برای بسیاری از کاربران ایرانی، اینترنت مترادف شده است با چک کردن روزانه فیسبوک. این دسته از کاربران میانهای با خواندن فید، خواندن پستهای وبلاگی یا مرور اخبار از سایتهای معتبر فرنگی ندارند. آنها اینترنت را تنها از دریچه تنگ فیسبوک میبینند.
3- خب، حالا در نظر بگیرید که شما صاحب یک سایت یا وبلاگ هستید و با هدف افزایش مخاطبان خود میخواهید در فیسبوک فعالیت کنید. یا اینکه اصلا صاحب یک شرکت یا فروشگاه آنلاین هستید و میخواهید با جلب نظر کاربران فیسبوک بر میزان فروش خود بیفزایید.
چگونه این کار را باید بکنید؟
خب، مشخص است باید یک صفحه باز کنید و در آن با زیرکی یک تبلیغ «نرم» در مورد محصولات و خدمات خود انجام دهید یا لینک نوشتههای خود را بگذارید.
بهتر است تبلیغ شما خشک نباشد و جانبدارانه تنظیم نشده باشد، تا کاربران با حس کردن صداقت در نوشتههای شما به شما اعتماد کنند. بهتر است تبلیغ شما، دارای اطلاعات اضافه و ترفندهای کاربردی باشد تا با این افرزش افزوده، کاربر حس نکند مدام در حال دیدن محتواهای تبلیغاتی بیارزش است.
4- با فعالیت مستمر و زیرکانه، شما انتظار دارید که به تدریج صفحه شما لایکهای بیشتر جذب کند. تا مدتها در فیسبوک، تعداد لایک هر صفحه مترادف بود با تعداد کسانی که مطالب صفحه شما را میبینند.
اما بعد مدتی فیسبوک متوجه شد که به موازات افزایش تعداد کاربران و فعالیتهای تبلیغاتی شرکتها و برندها، هر کاربر در هر روز انبوهی مطالب را میبیند و گیج و سر در گم میشود و نمیتواند از عهده مرور آنها برآید.
فیسبوک تصمیم گرفت که به کاربران کمک کند و با یک هوش مصنوعی که اسمش را فرمول Edgerank گذاشت، محتوای دستچینشدهتر و پردازششدهتری را به رؤیت هر کاربر برساند.
اما چه چیزهایی باعث میشوند مطالب یک صفحه فیسبوک بیشتر وارد نیوز فید بشوند؟
سه عامل زیر:
1- هر چقدر یک کاربر خاص در یک صفحه فیسبوک یا اکانت یک دوست، بیشتر فعالیت داشته باشد، مطالب بیشتری از آن صفحه را در نیوز فید خواهد دید.
2- تعداد کل لایکها و کامنتها و اشتراکات هر صفحه یا اکانت هم عامل مؤثر بعدی است.
3- عامل سوم، تاریخ مصرف نوشتههاست. بعضی از نوشتهها تاریخ مصرف محدودی دارند، اما بعضیها در بازه زمانی طولانیتری خواندنیتر میمانند.
خب به نظر میرسد که ما با یک الگوریتم خیلی خوب روبرو باشیم که میخواهد مطابق ذائقه و سلیقه ما عمل کند و مطالب جالب توجهتر را در نیوز فید فیسبوک ما بیاورد.
5- سخت در اشتباهید!
الگوریتم Edgerank در مقام عمل مشکلات زیادی دارد.
فرض کنید که یک صفحه فیسبوکی از یک آدم مهم را لایک زدهاید، این شخصیت مشهور ماهی دو سه بار بیشتر فعالیت نمیکند و به همین خاطر تعامل شما در صفحه او هم به کم است. همزمان شما مشترک صفحات دیگری هستید که مطالب کماهمیتتری منتشر میکنند، اما نوع مطالب آنها سرگرمکننده است، طوری که گاه و بیگاه از دستتان درمیرود و کامنت و لایکی پای آن مطالب میگذارید.
متأسفانه الگوریتم فیسبوک متوجه اهمیت پنهانی که صفحه آن شخص مشهور مفروض برایتان دارد نمیشود و با تصور اینکه مطالب آن شخص برایتان مهم نیست، مطالب او را از نیوز فید شما غیب میکند.
بنابراین واقعا نبود یا کم بودن تعامل در یک صفحه مفروض، نباید فاکتور مهمی برای ظهور مطلب در نیوز فید شما باشد.
6- اما میرسیم به مهمترین بخش این پست:
الگوریتم Edgerank باعث شده است که شرکتها و اشخاص به جای اینکه برای کسب محبوبیت روی کیفیت مطالب خود تمرکز کنند، رفتاری حسابگرانه پیدا کنند و با بیان دیگر با دیدی ریاضی و با چرتکه زدن محاسبه کنند که چطور میتوانند به هر قیمت که شده لایک و کامنت و اشتراک بیشتری بگیرند.
به هر حال احتیاج مادر اختراع است. تصور کنید که من به عنوان یک وبلاگنویس یا شما به عنوان صاحب یک فروشگاه آنلاین ببینید که علیرغم اینکه صفحهتان چند هزار لایک دارد، اما عملا تنها 16 درصد لایککنندهها مطالب شما را میبینند.
خب، این خیلی دردآور است. مدتی با قضیه کنار میآیید، اما بعد با آزمون و خطا یا پرس و جو و مطالعه کشف میکنید که چطور رفتار کنید تا مطالب شما را عده بیشتری ببینند.
شیوه کار خیلی ساده است:
باید پستهای خیلی سطحی و زرد در فیسبوک پست کنید حاوی سؤالات باشند که کاربران را به تعامل وادار کنند.
وقتی میگویم پست سطحی و زرد، منظورم چیزهایی مثل این هستند:
تصور کنید که صاحب یک برند بیاید و این پست را بگذارد و بپرسد که به نظر شما شیوه صحیح قرار دادن دستمال توالت کدام است؟!!
به عبارت دیگر فیسبوک با الگوریتم ضعیفش اشخاص و شرکتها و برندها را به این سو سوق داده است که به هر قیمت شده مخاطب پیدا کنند.
بنابراین قانون فیسبوک این است:
اصلا مهم نیست چطور مخاطب کسب میکنید، فقط یک طوری به چنگشان بیاورید، وقتی این روش عملی است، چرا از آن باید صرفنظر کنید و تافته جدابافته بشوید؟!
7- پس دست آخر با این همه توضیح متوجه شدیم که Edgerank که آمده بود تا محتوای پردازششده را برایمان به ارمغان بیاورد و ما را از شر نوشتههای اسپموار رها کند، خودش عاملی شده است برای همهگیر شدن پستهای سطحی و به درنخور!
آن دسته از صاحبان صفحات فیسبوکی که زیرکتر هستند، از این شیوه ناپسند فقط تا حد معینی استفاده میکنند، با بیان ساده آنقدر که شورش درنیاید.
اما دستهای هم هستند که مفتون کارایی این شیوه میشوند و صفحهشان را به کلی خراب میکنند. البته در درازمدت این صفحات به خاطر انتشار همین مطالب ممکن است، مخاطبان خوب و واقعی خود را از دست بدهند.
دقیقا همین روند در درازمدت، باعث ریزش کاربران فیسبوک خواهد شد:
1- جوانهای دیروز که حالا پا به سن گذاشتهاند، دیگر حوصله دیدن مطالب سطحی فیسبوک را ندارند.
2- نوجوانها امروز هم که گرایش زیادی به دار و دسته اپلیکیشنهای ساده چت ندارند و دوست دارند در محیطی خصوصیتر فعالیت کنند که پدر و مادرهایشان نیستند.
3- کل کاربرانی که از نظر شخصیت بیشتر به دنبال محتوا هستند تا حاشیه، با سرعت بیشتری از فیسبوک رویگردان میشوند.
با این همه فیسبوک آنقدر بزرگ است که به زوال رفتنش، کار یکی دو سال نیست و حتی با وجود ادامه سیاست فعالی هم تا مدتها، فیسبوک همچنان پادشاه شبکههای اجتماعی خواهد بود.
8- با این وجود، هنوز هم میشود رفتاری موقرانه و درست در فیسبوک داشت.
اگر کسی واقعا مطالب ارزنده و تحلیلی در فیسبوک داشته باشد، میتواند به جای پناه بردن به شیوههای بالا، با نوشتن پستهای زیرکانه کوتاه و مطرح کردن یک سؤال در انتهای آن، تعامل کاربران را باعث شود.
اما مشکل این است که تعداد این اشخاص و برندهای قابل احترام در فیسبوک، کسر بسیار کوچکی است.
فیسبوک یک شبکه اجتماعی است که در آن واحد هم تنفر و هم عشق را برمیانگیزد. تنفر به خاطر ایجاد جوی که در آن خبری از محتواهی بهروز و ارزشمند نیست و عشق به خاطر اینکه علیرغم همه این کمبودها جایی است که میتوانیم با دوستان و آشنایان و اعضای خانواده خود در تماس قرار بگیریم.
اما سؤالی که برای من مطرح میشود این است که آیا زمانی را شاهد خواهیم بود که در آن یک شبکه اجتماعی محتوامحور محبوب شود؟
یک شبکه اجتماعی محتوامحور از دید من باید آسانترین شیوههای فنی ممکن برای ورود مطالب را داشته باشد و بتواند با آمیزهای از پردازش ماشینی و انسانی، مطالب داغ را مشخص کند و به رؤیت کاربران خود برساند.
گوگل ریدر قدیم زمانی در این سمت و سو حرکت میکرد، اما بگذارید با جسارت بنویسم که مدیران گوگل فاقد آن آیندهبینی و تخیل لازم برای توسعه آن بودند و این گوهر قیمتی را با هدف فیسبوک شدن، نابود کردند و گوگل پلاس را به وجود آوردند. متأسفانه راهبرد آنها در زمینه گوگل پلاس هم اشتباه بود!
اپلیکیشنهای فلیپبورد یا پریسماتیک و زایت اپلیکیشنهای گردآورنده خبر خیلی خوبی هستند، اما مشکل این است که همه آنها در اجتماعی کردن خود به صورت آرمانی ناموفق بودهاند.
این الگوریتم کاملا مناسب طراحی شده ، چون فیسبوک مردم عادی را نشانه گرفته که اطلاعات متوسط و زیر متوسط از فناوری دارند و هدفشان از گشت و گذار در اینترنت تفریح و در درجه دوم کسب آخرین اخبار است که این آخرین می تواند تغییر وضعیت رابطه دوستشان باشد!
شبکه هایی مانند توئیتر ، لینکدین و یا تامبلر بیشتر محتوا محور هستند و خون دلها باید خورد تا پستی لایک بگیرد و در تایم لاین نمایش داده شود
مطلب بسیار خوبی بود لذت بردم… و در آخر باز هم آآآآآه از نبودن گودر محبوب!
گودر نیست بلاگر که هست – گوگل , ریدر رو تعطیل کرد چون بلاگر بود – اما متاسفانه فکر نمیکنم حتی 1000 نفر هم تو ایران بدونن که بلاگر گوگل چه قابلیتهایی داره – چون فقط اون چیزی رو میبینن که دیگران بهشون میگن و متاسفانه در مورد قابلیتهای بلاگر گوگل مطلب چندانی من هم ندیدم اما اگر باهاش کار کنید میفهمید ریدر گوگل با هزاران امکانات دیگه همزمان در بلاگر گوگل در دسترسیه و هیچ چیزی حذف نشده
فیس بوک نقص هایی داره، اما اینکه فکر کنیم این الگوریتم باعث نابودیش می شه یکم زوده.
در مورد گوگل پلاس با شما موافق نیستم، من فکر می کنم کاربرای گوگل ریدر (بخصوص ایرانیها) هنوز از گوگل کینه دارند بابت تعطیل کردنش، اما واقعیت اینه که گوگل پلاس واقعا عالیه. (من تز فوق لیسانسم در مورد شبکه های اجتماعی، توی یکسال و نیم گذشته تحقیقات خوبی داشتم که به محض اینکه فرصت کنم حتما منتشرشون می کنم)
تحلیلتون واقعاً خوب بود. بسیاری از دلایل که شما در اینجا ذکر کردید را با به شخصه درک کردم یا از زبان دوستان شنیدم. من هم مدّتی است که به فیسبوک سر نمیزنم. حدود ۵ ماه میشود. شاید مجبور شوم به جهت کاری دوباره سری به فیسبوک بزنم اما تا زمانی که مجبور نشوم چنین کاری را نخواهم کرد. ضمن اینکه نیک میدانید که فیسبوک جاسوسی دو جانبه است!
آقا دکتر این جمله که گفتی:
“نمیتوان منکر شود که برای بسیاری از کاربران ایرانی، اینترنت مترادف شده است با چک کردن روزانه فیسبوک. این دسته از کاربران میانهای با خواندن فید، خواندن پستهای وبلاگی یا مرور اخبار از سایتهای معتبر فرنگی ندارند. آنها اینترنت را تنها از دریچه تنگ فیسبوک میبینند.”
خیلی بد بود، آقای دکتر از شما انتظار نداشتم مردم ایران رو تنگ نظر خطاب کنی… خیلی از مردم اخبار رو از طریق شبکه های خبری دنبال می کنن، حالا درسته شما دکتری و اهل فید خوندن ولی دلیل نمی شه به بقیه توهین کنین…
آمیدوارم اون جمله رو تصحیح کنین چون از شما انتظار نداشتم، خیلی وقتها با خواندن مطالب شما شاد می شم ولی این مطلب اصلا خوب نبود، می تونستین خیلی راحتتر موضوع رو توضیح بدین…
من از نزدیک بسیاری از افرادی را که ذکر کردم، میشناسم. نمیتوان وجود این افراد را منکر شد.
مطلب بعدی این است که نوشتهام «بسیاری». «بسیاری» به معنی «بیشتر» یا «اغلب» نیست. به علاوه من هیچ جا ننوشتهام، آپدیت نبودن اینترنتی، مترادف با پستی و بیخردی است. چه بسیار افرادی که هوشمندی و خردی مستقل از مهارتهای آنلاین دارند و چه بسیار کسانی که دنیایی از معرفت را از طریق کتابهای کاغذی به دست آوردهاند.
بنابراین هیچ موردی از توهین نمیبینم.
من هم با آقای مجیدی موافقم. اطراف من هم افراد زیادی هستند که با وجود اینکه تحصیلکرده هستند خیلی از اوقات خود را در فیسبوک صرف می کنند بدون اینکه ارزش افزوده ای برایشان داشته باشد.
جناب جعفر! شما اگر در خودتون ضعفی نمیدید این کامنت را نمیگذاشتید.
.
.
.
.
معمولا کاراکترهایی همچون “جعفر” برای اینکه کفه ی ترازوی اعتراضشان سنگین تر باشد خودشان را با اکثریت جمع بسته و به عنوان مدعی العموم اعتراض میکنند.
بسیاری از ما ایرانی ها رب النوع سخنوری هستیم در مقام علم و عمل “واقعی” اما اگر نگم هیچیم می تونم بگم به هیچ نزدیکیم.
۱- الگوریتمی که فیسبوک برای اینکار استفاده می کنه به همین سادگی نیست و ایستایی نیست. پارامترهای داینامیکی مثل رفتار شما هم در اون دخیل هست و متناسب با رفتار شما در طول زمان خودش رو متناسب با شما بهبود میده.
۲- گوگل ریدر سرویس خوبی بود اما گوگل هم انتخابی درستی و استراتژیکی داشت و اثرات این انتخاب درست در طولانی مدت مشخص خواهد شد. گوگل ریدر به هیچ وجه پاسخگوی نیاز جامعه کاربری امروز نبود.
هوشمندی الگوریتم و رفتار آن کاملا منطبق بر نوع رفتار استفاده کننده و در واقع بازتاب است. و این علایق شخصی و نحوه لایک زدن و کامنت گذاشتن شما در پستهای گوناگون است که سبب مشاهدات بعدی و پیشنهادات بعدی می شود. ضمن اینکه فکر میکنم علایق دایره دوستان شما نیز در این امر بی تاثیر نیست.
در تجربه شخصی من هنگامی که تصمیم به پالایش علاقه مندی ها و دایره دوستان گرفتم و از لایک زدنهای بی مورد پرهیز کردم تاثیر شگفت اوری دیدم که قطعا مرهون الگوریتم هوشمندانه فیسبوک است
بنابراین اگر رفتار خود را در شبکه مطابق سلیقه خود اصلاح کنید قطعا تغییرات چشمگیر بسیاری خواهید دید.
به نظر من بسیار زود است که با داده های بسیار کمی که در سطح کوچکی مثل ایران در اختیار داریم موفقیت یا شکست الگوریتمی که در سطح جهانی عمل می کند را نقد کنیم.
فعلا پیشنهاد میکنم رفتار خود را اصلاح کنید و از هوشمندی این الگوریتم لذت ببرید.
As of 2011, Facebook has stopped using the “EdgeRank” term internally to refer to its News Feed ranking algorithm, and in 2013, uses an algorithm that takes more than 100,000 factors into account in addition to EdgeRank’s three.
http://en.wikipedia.org/wiki/EdgeRank
دکتر هنوزم داغ گودر رو به سینه ات میزنیا معلومه :)))
فکر میکنم هر ابزاری رو باید در بستر کاربردی خودش سنجید و نه با انتظارات خودمون. فیسبوک یک شبکه اجتماعی عامهپسنده و در این زمینه داره موفق عمل میکنه. قبول کنیم که بیشتر مردم – مخصوصا بیشتر ایرانیها که آدم توی فیسبوک میبینه – از اینترنت انتظاری بیش از این ندارن، چه بسا (متاسفانه) از زندگی هم انتظاری بیش از این ارتباطات سطحی و برطرف کردن نیازهای اولیه و یک دو سه روز خوش بودن نداشته باشن. مگه چند درصد آدمها واقعا دنبال مطالعه و یادگیری و کمال هستن؟!
شخصا تا سالها با بیمحتوایی و سطحی بودن فیسبوک مشکل داشتم و به همین دلیل تا همین چند سال پیش حتی عضوش هم نشده بودم. اما بعد دیدم که میتونم با استفاده از فیسبوک ارتباطاتم رو متمرکز کنم و سر و سامون بدم، و به جای اینکه با دوستان و آشنایان دور و نزدیک که اغلب هم به عادت پر ارتباط بودن ایرانیها، انتظار در تماس بودن داشتن، و من ارتباطگریز رو ناچار میکردن که از طرق مختلف (ایمیل، تلفن، و …) باهاشون ارتباط داشته باشم، همه رو با 15 دقیقه چک کردن روزانه فیسبوک برطرف کنم. به این ترتیب یه بار اضافی سنگین که غیر از اتلاف وقت و اعصاب نتیجه دیگهای نداشت، از دوشم برداشته شد و به خلاصهترین شکل ممکن محدود شد. به علاوه اینکه محبوبیت بالای فیسبوک باعث میشه که بتونم با همین یک ابزار، تقریبا با تمام آشناها و دوستانم یکجا در ارتباط باشم. هر سوالی هم در زمینه کتاب و فیلم داشته باشن ارجاعشون میدم به قسمت لایکها :دی
اما اگر دنبال محتوا میگردیم، شاید اصلا نباید توی شبکههای اجتماعی بگردیم. در بیمحتوایی فیسبوک شکی نیست، اما تکجملههای غالبا سطحی توییتر و عکسهای غالبا روزانه اینستاگرام هم چندان دست کمی از فیسبوک ندارن و حتی قابلیت عمیق شدن هم درشون نیست. حداقل من که تا اینجا محتوای خاصی توشون ندیدم.
تنها شبکه اجتماعی واقعا محتوامحور، گوگلریدر مرحوم بود که چیزی هم جایگزینش نشد. شبکههای اجتماعی با کاربردهای خاص مثل لینکدین البته بحثشون جداست.
در مورد سیاستهای کج و کوله و سودمحور فیسبوک هم، راه های زیادی هست برای دور زدن محدودیتها، مثلا محدود کردن مخاطبان پستها و عکسها و لایکها (برای اجتناب از فضولیهای ناخواسته افراد مسالهدار)، یا غیرشخصی نگه داشتن محتوای پستها، و همینطور درست کردن لیستهایی برای مرور کامل صفحات معدودی که آدم واقعا مشتاق خوندن پستهاشه.
به هر حال به اعتقاد من علت محبوبیت فعلی فیسبوک، با وجود تمام کاستیهای غیر قابل انکار و گاها غیر قابل تحملش، اینه که داره نیازی ارتباطی رو پاسخ میده و فکر نمیکنم تا وقتی چیزی بهتر از اون در بیاد، حتی خودش بتونه خودش رو نابود کنه!
مطلب جالبی بود خصوصا که من هم از فیس بوک متنفرم و سالهای ساله ازش بی خبرم و بنا به نوشته های شما میشه گفت خیلی بدتر شده. این Edgerank …
موافقم فیس بوک یه روزی به دست فراموشی سپرده میشه. هر شبکه اجتماعی ای باید اینطور بشه. خصوصا تو این عصر که هنوز خیلی جا برای کار دارن و با همه امور و دستگاههامون سینک نشدن. اگه اندروید به این رشد ادامه بده به احتمال قوی شبکه اجتماعی در آیند در دست گوگل خواهد بود.
داغ دل ما رو تازه کردی دکترجان!
خدا بیامرزه گودر مرحوم رو، پستت حرف دل من بود درباره فیسبوک.
البته یه سوالی داشتم ازتون، چرا مطالبتون توی فید کامله؟ معمولا بیشتر سایتا یه چند خط اول رو توی فید میفرستن و برای خوندن باقی مطلب لینک میدن به خود سایت(هم فرنگی هم وطنی)؟؟؟
حالا یه نفرم که داره کار درست و لطف میکنه شما میگی چرا ؟؟؟
سایتهای خارجی و ایرانی که شما میگین برای بالارفتن کانتر ویزیتور درصفحات خود سایت این کار رو میکنند چه بسا التماسها که کاربران برای موجود بودن کل مطلب در فید به صاحبان سایت کردند . کار منصفانه ای نیست . چون فیدهم خیلی سریعتر اخبار و نشون میده با حجم کمتر عکس های حاشیه و تبلیغ و اینکه بسیار راحت تر هست
سلام. اتفاقن چندین ماه پیش درباره روند رو به افول فیسبوک من هم مقالهای در یکی از سایتهای خارجی برخوردم. چند ماه بعد دیدم دوستانم در فیسبوک هم این موضوع رو دارند حس میکنند و اینکه گویی این شبکه اجتماعی حرف بیشتری برای گفتن نداره. به نظرم در حال حاضر سطح محتوایی که در گوگلپلاس بهچرخش درمیآد در مقایسه با فیسبوک بالاتره و بعضی از دوستان مشترکم هم در هر دو شبکه اجتماعی همین نظر رو دارند.
جایه گودر خالیه.به خاطر این که حذف شد نزدیک 1 ساعت به طور میانگین هفتگی از فعالیتم کم شد تو اینترنت
حالا از شوخی گذشته شیوه صحیح قرار دادن دستمال کدومه؟ چرا؟
خودم جوابو پیدا کردم. حالت b بهتره. توضیح بیشتر با عکس و تفصیلات:
http://www.trippapparel.com/2014/25070
منم با نظر شما موافقم
به همین خاطر من اگر بخواهم مطالب شخص مهمی را که کم مطلب در فیسبوک می گذارد دنبال کنم از فید آن استفاده می کنم و در صورت مطلب نوشتن در فیدلی متوجه می شوم.
حالا آقای مجیدی این مطلبی را که الان می گویم را با جستجوی زیاد فهمیدم و پیدا کردم
و حالا آن را با شما به اشتراک می گذارم
و اگر یک مطلب هم در مورد چگونگی استفاده از فید فیسبوک نوشته بشود ، اگر شخص دیگری هم جستجو کرد و خواست از این طریق مطالب عمومی شخصی را در فیسبوک دنبال کند مشکلی نداشته باشد.
اما راه حل
ابتدا آدرس فیسبوک شخص مورد نظر را در این سایت وارد کنید
http://findmyfacebookid.com
بعد عدد بدست آمده را در به جای xxx در آخر این آدرس قرار دهید
https://www.facebook.com/feeds/page.php?format=atom10&id=xxx
حالا این آدرس فید را مثلا در فیدلی اضافه کنید
مثلا لینک فیدلی دنبال کردن وزیر امور خارجه ایران آقای ظریف در فیسبوک
https://feedly.com/index.html#subscription%2Ffeed%2Fhttp%3A%2F%2Fwww.facebook.com%2Ffeeds%2Fpage.php%3Fformat%3Datom10%26id%3D643891235622328
یا لینک فیدلی دنبال کردن وزیر نفت ایران آقای زنگنه در فیسبوک
https://feedly.com/index.html#subscription%2Ffeed%2Fhttps%3A%2F%2Fwww.facebook.com%2Ffeeds%2Fpage.php%3Fformat%3Datom10%26id%3D153152464884423
یا لینک فیدلی دنبال کردن معاون اول رئیس جمهور آقای جهانگیری در فیسبوک
https://feedly.com/index.html#subscription%2Ffeed%2Fhttps%3A%2F%2Fwww.facebook.com%2Ffeeds%2Fpage.php%3Fformat%3Datom10%26id%3D244539302355051
یادش بخیر اونموقع ها که گوگل ریدر بود اولین کاری که بعد باز کردن مرورگرم میکیردم رفتن توی گودر بود و خوندن مطالب خیلی جالبی که دوستام share میکردن…خوندن مطالب تخصصی مورد علاقم…واقعا حیف شد که بستش الان فیسبوک واقعا مسخره شده..دیگه جذابیتی برا من یکی که نداره…نمیدونم چرا مث گوگل ریدر دیگه ساخته نشد
سلام
دکتر جان این مقاله کار خودتون هست؟
راستش خیلی با حرفاتون موافق نیستم و شاید نسخه اولیه الگوریتم این جوری بوده ولی الان خیلی باید فرق کرده باشد.
دانش شبکه های اجتماعی کلی حرف واسه گفتن داره که خوب با حتی 3 یا 4 سال پش هم قابل قیاس نیست.
در ادامه مطلب بالا من هر چه گشتم که بدونم چکونه فید تویتر کسی را دنبال کنم نتوانستم
حالا اگر کسی بلد بود به ما در اشتراک بگذارد.
بله همانطور که گفته شده، من هم معتقدم که شبکهای اجتماعی عواممحور هستند و خواص هم مجبورند خودشون رو اون وسط یه جوری جا کنن فقط برای اینکه مطالبشون در ویترین بزرگتری به نمایش دربیاد.
کاملاً با مطالب ذکرشده موافقم.ممنون.
من کاملا با حرفت موافقم و گوگل ریدر رو خیلی دوست داشتم ولی گوگل پلاس نسبت به فیسبوک خیلی بیشتر محتوامحور است و مطالب بهتری میشه از توش خوند
کاش یه مطلب هم در مورد اینستاگرام میزاشتین.اوایل خوب بود .اما الان همش شده تبلیغ.تبلیغ.تبلیغ
چند سال پیش هم این مطلب رو نوشتین: فیسبوک ۱۵ میلیارد دلار نمیارزد – ۱۵ دلیل منطقی:
http://1pezeshk.com/archives/2007/12/_15_-_15.html
الآن که میخوندمش خیلی به نظرم خنده دار هست الآن فیس بوک بیش از صد میلیارد ارزش داره و قدرت خریدش در حد چند ده میلیارد هست کی میدونه آینده قراره چی بشه؟ کی فکرشو میکرد اپل دوباره بیاد بشه اپل؟ کی فکرشو میکرد گوگل بشه این؟ هدف فیس بوک ساختن محتوا نیست هدفش درگیر کردن مردم عادی هست که بیشتر تو فیس بوک وقت بگذرونن و اتفاقاً تو این مقوله خیلی هم موفق هست این که شما شخصا از فیس بوک بیزارید دلیل بر نابودیش نمیشه من هم ازش خوشم نمیاد ولی گوگل و فیس بوک هردو تمام درآمدشون تنها از طریق تبلیغات اینترنتی هست و تمام سرویس ها و خدماتی که دارن ارائه میدن فقط بخاطر اینه که شما تبلیغ بیشتری ببینین اگه شبکه اجتماعی محتوا محور میخوایین http://www.so.cl/ مال مایکروسافته برای دانش آموزان و داشنجویان طراحی شده
با شما کاملا موافقم
با تحلیل شما موافقم, مدتهاست از فیس بوک بیزار شدم فقط و فقط بخاطر محتوای اسپم گونه ای که داره, دقیقا شده مثل فولدر اسپم ایمیل در عوض با گوگل ریدر ارتباط بیشتری با محتوای مورد علاقه ام داشتم که اصلا گوگل پلاس, فیدلی, فلیپ بورد یا… جاش رو نگرفتن
جناب مجیدی من با تحلیلتون موافق نیستم
اینکه فیس بوک کابران محتوی محور را از دست خواهد داد درست ولی تمرکز این شرکت بیشتر بر کابران عامه می باشد
فیس بوک احتمالا نرخ رشدش و بالطبع درآمدش کاهش خواهد یافت درست ولی این الگوریتم یکی از کارش افزایش درآمد فیس بوک می باشد برای درآمان بودن از مشکلاتی که گفتید شرکت های آن ورآب مجبور به تبلیغات در فیس بوک خواهند شد و این یعنی درآمد بیشتر برای فب
تا زمانی که حس کنجکاوی بشر باشد مجله های زرد و فب پا برجاست گفتم پابرجا نه رشد غول آسا
تهدید موجود برای فب کاهش سرعت رشد و درآمد زایی شرکت و احتمالن تیشه آخر توسط اپ های موبایلی خواهد بود که نیاز کنجکاوی را بهتر براورده کند نه شبکه های محتوی محور
سلام
باید به این نکته هم توجه داشته باشید که هدف فیسبوک محتوی محور بودن نیست ، یا حداقل نخواسته و یا در برترین حالت نتوانسته محتوی محور باشه .
فیسبوک عموم جامعه رو پوشش میده و میخواد این عموم که اکثریت هستند رو راضی نگه داره . فیسبوک برای خیلی از کاربرانش حکم دفترچه خاطرات رو بازی میکنه ، چه مطالب عمومی و چه مطالبی که فرد بای خودش مینویسه و منتشر نمیکنه. و حتی همین اگاه یاز احوال دوستان ، از نگاه مثبت و نگاه فضولی ! ( هرچند چون خود کاربر منتشر کننده هست ، مطلب خصوصی وجود نخواهد داشت ! )
در هر نسلی ، حتی نوجوان های هر دوره ای ، به این بعد استفاده از فیسبوک نیاز پیدا میکنند.
در مقابل گوگل پلاس خیلی محتوی محور تر هست و مطالب خوبی میشه توش پیدا کرد و این مهم هم بر اساس استراتژی موثر و مفید “حلقه” ها استوار هست. خیلی راحت میشه حلقه های افرادی غیر ایرانی و صرفاً بر اساس فعالیت آنها را داشت .
پس باید فاکتور مهم کاربرد در مقایسه در نظر گرفته شود.
موفق باشید
الان بهترین سایت برای افزایش اطلاعات عمومی و حتا تخصصی، سایت quora هستش. درسته که کاملا شبکه اجتماعی نیست ولی خیلی کم شاهد نظرات زرد و اسپم هستیم. اکثر افرادی که میان کوورا مدرک های تاپ دانشگاهی دارند و صاحبنظر هستند.
مطلب مفیدی بود ! ممنون
در این تحلیل، جای توییتر خالی بود. توییتر، یک شبکهی محتوامحوره که در ابعاد اجتماعی هم موفق بوده. عکسالعمل توییتر به وقایع روز بسیار سریعه و خیلیها معتقدند با جا خالی دادن گوگلریدر، توییتر خیلی از کاربران رو جذب کرد و خیلیهای دیگه معتقدند که این اتفاق بار دیگر، با رشد بازخوردهای منفی از فیسبوک، در حال وقوعه. ولی در نقطه مقابل، در عین حال که محدودیت کاراکتر در توییتر آدم رو مجبور میکنه یکراست و مختصرمفید به سراغ اصل مطلب بره، مشوقی شده برای انتشار مطالب سطحی و فکرنشده. شخصاً مثل یک چرکنویس باهاش برخورد میکنم. نظر خامی که فوراً به ذهنم خطور کرده رو مینویسم و با واکنشهای دیگرون و فکر بیشتر پخته میکنم، و بعد مطلب پختهشده رو در دیگر جاها، مثل وبلاگ یا گوگلپلاس یا فضاهای غیر اینترنتی منتشر میکنم. با این روش بار خودم رو به شکلی مثبت برداشتم، اما فضایی سست و غیرقابل اعتماد رو در توییتر، پشت سر خودم به جا گذاشته و عبور کردهام. شاید به همین دلیله که آرشیو توییتر تقریباً به هیچ دردی نمیخوره و حتی خود توییتر هم در جستجوها، مطالب قدیمیتر رو داخل نمیکنه. در این اوضاع فعلی، فکر میکنم توییتر تنها شبکهی اجتماعی «محتوامحور» موجود باشه که اون هم با عرایضی که نوشتم، سخت میلنگه. البته گودریدز رو نباید فراموش نکنیم، اما عدم موفقیتش در جذب کاربر رو هم نباید از نظر دور بداریم. چشمانتظار آینده باید بود.
جالب بود
مواردی که در مورد الگوریتم فیسبوک اشاره کرده بودید، به نظرم از چشم صاحبان آن دور نیست و اتفاقا این الگوریتم و نگاه به مخاطب عام، جنبهای است که با سیساتهای فیسبوک در حال تقویم شدن است.
فیسبوک قرار است زندگی واقعی را با همه خالهزنکبازیهایش شبیهسازی کند.
سلام آقای دکتر.خدا قوت. ممنون از مطالب زیبا و عمیق و پرمحتوای تان.اگر امکان دارد برای ان دسته از خوانندگانی چون من که مهارته ای آنلاین زیادی ندارم و به قول شما از طریق طبع ونشر بضاعتی علمی دارم در مورد شبکه لینکدین،اطلاع رسانی نمایید. چندین مورد ایمیل برای عضویت دا شته ام که متاسفانه نتوانسته ام ورود پیدا کنم به دلیل فقر اطلاعاتی.