بِکِشید- فشار دهید

بابک عزیزافشاری: موقعیتهای مضحک و اغلب سراسیمه کننده ای وجود دارد که احتمالاً برای همه ما، حداقل یک بار، پیش آمده است. مثلاً با خودمان با صدای بلند حرف میزنیم و یک نفر از راه سر میرسد. یا لطیفه ای را برای کسی تعریف می کنیم و ناگهان یادمان می آید که پیش از آن همان لطیفه را به او گفته ایم. یکی از این موقعیت ها، که شاید بدترین آنها هم باشد، فشار دادن دربی است که باید بِکِشیم و یا کشیدن دربی که باید فشار دهیم.
اینکه مشتریان یک مغازه یا ساکنین یک مجتمع مسکونی در چنین موقعیتهایی چقدر سراسیمه می شوند، برای مهندسین طراح و معمار چندان اهمیتی ندارد. آنها فقط می خواهند نتیجه نهایی کارشان زیبا و ظاهراً بی نقص باشد. حتی استفاده از عباراتی مانند “بکشید” یا “فشار دهید” نیز در اغلب موارد، به ویژه در کشورهای انگلیسی زبان که PULL و PUSH هر دو چهار حرفی و دارای دو حرف مشترک در ابتدا هستند، بیتأثیر بوده است.
ما معمولاً در هنگام ورود یا خروج عجله داریم و به نوشته ها توجه نمی کنیم. مشکل در افراد مبتلا به خوانشپریشی یا دیس لکسی Dyslexia شدیدتر است (خوانش پریشی یکی از رایج ترین اختلالات آموزشی در مدارس محسوب می شود. افراد خوانشپریش معمولاً سرعت خواندن پایینی دارند ولی بهره هوشی یا توانایی شناختی آنان در محدوده طبیعی است. آقای بروک در “خانه سیاه” اثر چارلز دیکنز دچار خوانشپریشی است و در مطلبی در یک پزشک به این موضوع اشاره شده است.)
دونالد نورمن، محقق آمریکایی، منتقد جدّی طرح های درب است، به حدی که درب های بد را اصطلاحاً “درب نورمن” می گویند. وی در وبسایت خود می نویسد:
«طی سالها، خوانندگان کتابهایم تصاویری از درب های بد برایم فرستاده اند. همین امروز صبح الکساندر اوبردورستر نمونه جالبی از انستیتو علوم کاربردی در دانشگاه فرایبورگ آلمان برایم فرستاد. (عکس پایین) طراح تلاش کرده دستگیره های بدشکل آن را به یک اثر هنری تبدیل کند. درب از نوع دربهای شیشه ای است که فقط به یک طرف باز می شوند، ولی همان گونه که مشخصه سازندگان و طراحان بی فکر است، دستگیره های مشابهی برای کشیدن درب در دو طرف آن تعبیه شده است.
آقای اوبردورستر شرح می دهد که همان گونه که می بینید روشن نیست برای وارد شدن باید درب را فشار دهیم یا بکشیم. نوشته های فشار دهید و بکشید به زبان های مختلف بر روی درب از هر دو طرف شیشه خوانده می شود که خود سر در گمی را بیشتر می کند. به نظر می رسد طراحان بجای تعبیه دستگیره های متفاوت در دو سوی درب که متناسب با کشیدن یا فشار دادن باشند، با هنر خود تلاش کرده اند تا سر در گمی به نهایت برسد.»
به نظر لیندسی جونز، تصاویر همیشه گویاتر از نوشته هستند. وی در سال ۲۰۱۱، یک مسابقه طراحی در سطح بین المللی با عنوان “تصویرنگاشت بکشید- فشار دهید” برگزار کرد.
تصویرنگاشت یا پیکتوگرام، نوعی نگاره تصویری است که منظور نگارنده را به روشنی بیان می کند. طراحی پیکتوگرام باید طوری باشد که افراد در نگاه اول مفهوم اصلی آن را تشخیص دهند. پیکتوگرام، یک زبان همگانی و قابل فهم برای همه فرهنگ ها و زبان ها و در سنین مختلف است. ما هر روز در معابر عمومی، پارک ها، ایستگاه مترو، و فرودگاه، با پیکتوگرام های مختلفی روبرو می شویم. نمونه رایج دیگر علائمی است که بر روی البسه و اقلام مختلف دیگر در فروشگاهها می بینیم.
به نظر لیندسی، جای یک پیکتوگرام بر روی درب های ورودی و خروجی به شدت خالی بود. هدف وی از برگزاری این مسابقه، پیشنهاد یک پیکتوگرام به دنیا بود. طرح های ارسالی به این مسابقه را می توانید در اینجا و طرح برنده را در اینجا ببینید.
آلستر کوک، برنده این مسابقه، می گوید:
«به کافی شاپی در لندن رفتم که دربهای شیشه ای بدون علامت داشت… پس از کشش و فشار در جهات مختلف، در چهارمین تلاش موفق شدم درب را باز کنم. در دنیایی که علائم ترجیحاً حاوی عکس آدم هستند، تصمیم گرفتم تصاویر فشار دهید و بکشید را طراحی کنم. جین تیلور پیشنهاد کرد از حس انرژی استفاده کنم: آدمکی که به جلو خم شده برای فشار دادن و آدمکی که به پشت خم شده برای کشیدن. ایده آدمک زرد با یک دست و دربهای قوسی با دو خط از خودم بود.»
به نظر هیئت داوران، طرح برنده برای بیشتر افراد مفهوم بود. علامت فشار دهید مانند این است که آدمک در حال هل دادن یک ماشین است و علامت بکشید نیز تقلای آدمک را نشان می دهد. درب ها برای روشن تر شدن قضیه و نشان دادن انرژی و حرکت، قوسی شکل هستند. زرد و سیاه، رنگ های استاندارد برای نور کم و نیز برای افرادی که مشکل بینایی دارند مناسب هستند.
لیندسی جونز، پژوهشگر مؤسسه توسعه خارجه (ODI) انگلستان است که بزرگترین مرکز مطالعات بین المللی این کشور در زمینه توسعه و مسائل بشر دوستانه محسوب می شود.
دکتر جان واژه درب نادرست است
البته مقاله نوشته من نیست. در جایی خواندم که درب اشتباه است. اما در بعضی از فرهنگنامهها مدخل درب به معنی در وجود دارد. به نظر من «در» درست است.
که با این درد اگر دربند در مانند در مانند …
درمانند
دربانند
دریابند که دربانند یا که درمانند…!
این چه گیریه تازگی ها داده شده که درب درست نیست ؟
تو معماری سنتی ما دو واژه داریم : درب و در .
درب برای جدا سازی دو فضای از دو جنس مختلف هستش ( درب توالت ، حمام ، ورودی خانه ، خودرو )
و در برای جدا سازی دو فضا از یک جنس اما با دو کاربری ( در اتاق خواب )
البته توی لغت نامه ها خیلی از لغاتی که هر روزه استفاده میکنیم رو هم معنی می کنن.
درب یه لغت عربیه که جمع مکسر او “دروب” است و البته توی همون زبان عربی هم برای درهای بزرگ (مثلن دروازه شهرها” استفاده میشه.
یکی از استدلال های نادرستی که اینجور مواقع میشنوم اینه که پس چطور فرق در به عنوان حرف اضافه (به معنای درون) و در فیزیکی (مثلن در اتاق) رو متوجه بشیم!
از ابتدای مقاله میخاستم این مطلب گوش زد کنم که دیدم دوستان پیش تر حق مطلب ادا کردن 🙂
شاد باشید
فامیل دور از این پیشرفت خیلی خوشحال میشه 🙂
مقاله جالبی بود از نوع اتفاقاتی که برای همه می افته …. به علائم آشناتر شدیم … سپاس
فکر می کردم فقط من این مشکلو دارم.حالا که فهمیدم یه مشکل جهانیه خیالم راحت شدوممنون
مگه باز و بسته کردن یه در چقدر وقت میگیره که اینقدر بهش اهمیت میدن؟ بهتره بشریت از توان فکریایش برای حل مشکلات مهمتر و بزرگتر کمک بگیره
جند وقت پیش برای تکلیف درسی مقاله ای را ترجمه می می می کردم .
آنجا اصطلاحی بود بنام : pull and push technology
شاید به همین کاربردهای که درمورد درب ها گفتید بی ارتباط نباشد.
راستی دکتر می توانید ترجمه مناسب این اصطلاح را برای من ارائه دهید ؟
کشش و فشار، ساده ترین و رساترین معادل فارسی pull & push است. البته این اصطلاح در موضوعات مختلف معنی متفاوتی دارد. مثلاً pull and push train به قطارهایی می گویند که از دو طرف قابل هدایت هستند و شاید معادل فارسی آن “قطار دو لکوموتیوه” باشد.
در پزشکی یکی از فنون آندوسکوپی برای مشاهده روده کوچک است که می توان از معادل “عقب و جلو” استفاده کرد.
در بازار جزو فنون بازاریابی و تبلیغات است که مثلاً هنگامی که تقاضا برای یک محصول پایین است، تولید کننده تصمیم می گیرد با تبلیغات مکرر، محصول در ذهن مصرف کننده مانند کلیشه نقش ببندد، یا تبلیغات را ناگهان به طور موقت متوقف می کند تا یک نوع احساس خلاء در ذهن مصرف کننده ایجاد شود. شاید معادل مصطلح آن “شل کن سفت کن” باشد.
من همیشه ناخودآگاه وقتی به درهای شیشه ای میرسم در اولین لحظه ابتدا به لولا در نگاه میکنم!
اتفاقا راه خیلی سریع و صحیحی برای حدس چگونه باز شدن در می باشد.
با درود و سپاس
در ابتدا از “در” استفاده کرده بودم ولی پس از اتمام متن و دوباره خوانی احساسم این بود که اگر از واژه “درب” استفاده شود خواننده هنگام تلفظ ناچار است بایستد و همین وقفه کوتاه باعث تأکید بیشتر می شود. همچنین به نظرم رسید تکرار واژه “در” به ویژه در این متن که چندین بار تکرار شده، به دلیل تشابه با حرف ربط “در” از زیبایی متن می کاهد. لطف دیگرش، که البته آن موقع به فکرم نرسید، همین جلب توجه خوانندگان محترم بود. به هر حال اقرار می کنم که نمی دانستم “درب” غلط است. امیدوارم مایه رنجش دوستان نشده باشد و از این بابت پوزش می طلبم.
پوزش دوباره: [حرف اضافه “در”] درست است. “در” حرف ربط نیست.