.

معرفی کتاب: امپراتور و بازی امپراتور – روایت روزنامه‌نگار پابرهنه از خودکامه

تا همین دیروز ریشارد کاپوشینسکی را نمی‌شناختم تا اینکه تصادفا در فهرست کتاب‌های سایت فیدیبو، کتابی به نام امپراتور و بازی امپراتور با یک روجلد جالب نظرم را به خود جلب کرد.

کاپوشینسکی یک روزنامه‌نگار لهستانی بود که البته اصالتا اهل دهکده بسیار فقیری در بلاروس بود، دهکده‌ای که در آن خبری از مظاهر زندگی و امکانات ساده‌ای مثل تلفن هم نبود. در ایام کودکی در جستجوی پدر، گذار آنها به لهستان افتاد و همین مطلب باعث شد که در لهستان ساکن شوند و او تحصیلاتش را در همان جا انجام دهد.

نخستین بار او با انتشار مقاله‌ای در مورد فساد حاکم در مدیریت یک کارخانه فولادسازی، جنجال آفرید، جنجالی که می‌توانست برای او خطرناک باشد، با این همه او از این واقعه جان به در برد و به عنوان خبرنگار به استخدام یک خبرگزاری در لهستان درآمد، خبرگزاری‌ای که بودجه بسیار اندکی داشت.

با وجود بودجه کم، او در طی سال‌ها به پنجاه کشور از هند تا کشورهای متعدد آفریقا سفر کرد. در واقع او به تنهایی مسئول گزارش و انعکاس خبرهای یک قاره بود. او کودتاها و انقلاب‌های متعددی را از نزدیک دید، دوستان زیادی در کشورهای آفریقایی پیدا کرد.

سبک گزارشگری او منحصر به فرد است و از آنجا که بسیار نزدیک به متن مردم بود، همواره از خبرها و وقایعی مطلع می‌شد که به چشم گزارشگران دیگر نمی‌آمد.

6-23-2014 8-59-16 AM

کار روزنامه‌نگاری و خبرنگاری او بی‌دردسر نبود، او در این مدت در کشورهای مختلف 40 بار به زندان افتاد، از چهار حکم اعدام قبایل افریقایی جان سالم به‌در برده بود. در لهستان هم به اعتصاب‌های کارگری پیوست و چندسالی در کشورش ممنوع‌القلم بود و فقط برای نشریات زیرزمینی می‌نوشت.

حاصل عمر او کتاب‌های متعددی هستند، کتاب‌هایی که از سقوط استعمار پرتغال در آنگولا، اوج و فرود هایله سلاسی آخرین امپراتور اتیوپی، درگیری خونین در حاشیه‌ مسابقه‌ی فوتبال میان هندوراس و السالوادور، شرح سفرهای او به شوروی تا واپسین روزهای شاه ایران را دربر می‌گیرند.


اما من در اینجا می‌خواهم همان کتاب امپراتور و بازی امپراتور را که توسط حسن کامشاد به فارسی ترجمه شده است، به شما توصیه کنم.

6-23-2014 8-45-26 AM

کتاب در مورد هایله سلاسی است، برای نوشتن کتاب او با احتیاط به شمار زیادی از نزدیکان و خدمتکاران سلاسی نزدیک شده است و اطلاعاتی از آنها گرفته است که طبعا در کشور اتیوپی کار ساده‌ای نبوده است.

هایله سلاسی آخرین امپراتور اتیوپی و آخرین شاه افریقا بود که نزدیک شصت سال بر اتیوپی حکمرانی کرد. وی توسط یک کودتای مارکسیستی از حکومت کنار رفت.

6-23-2014 9-01-43 AM

نوع نوشتار او در کتاب امپراتور، ربطی به کتاب‌های خسته‌کننده سیاسی یا بیوگرافی‌های مطولی که با احتیاط در مورد یک شخص نوشته می‌شوند، ندارد.

اگر کتاب خزان خودکامه ( که با عنوان پاییز پدرسالار هم ترجمه شده) گابریل گارسیا مارکز را خوانده باشید، در کمال تعجب درمی‌یابید که کتاب شباهت زیادی به آن رمان دارد.

بله! پاره‌ای به کاپوشینسکی خُرده می‌گیرند که وقایع‌نگاری دقیقی انجام نداده است و در پاره‌ای از موارد تخیل و شایعه را وارد کتاب کرده است.

اما کاپوشینسکی واقعا نمی‌خواسته که یک کتاب دقیق بنویسد، اما می‌خواسته دیکتاتور را با همه هاله رازآلود پیرامونش به تصویر بکشد.

کتاب بسیار جذاب نوشته شده است و با خواندن نخستین صفحات آن، چنان کششی ایجاد می‌کند که دیگر نمی‌توانید خود را خواندن باقی صفحاتش، برهانید!

خواندن کتاب به شما نشان می‌دهد که خودکامگان تاریخ علیرغم همه تفاوت خاستگاه‌ها، اندیشه‌ها، ایدئولوژی‌ها و سیر حوادث، در باطن بسیار به هم نزدیکند. از این دید، کاراکتر تخیلی ژنرال پیر صد و چند ساله مارکز در پاییز پدرسالار با فرانسیسکو فرانکو در اسپانیا، آناستازیو سوموزا، و رافائل تروخیو در جمهوری دومینیکن و نیز سلاسی بسیار به هم شبیهند.

جالب است که عنصر مشترک در زندگی همه آنها، تنهایی ناگزیر آنهاست. این خودکامگان علیرغم همه دستگاه پرابهت و عریض طویل تشریفات و امنیتی پیرامون خود، در واقع آنقدر تنهایند که به هیچ کس نمی‌توانند اعتماد کنند و به جایی می‌رسند که در آرزوی دریافت یک خبر درست از «واقعیت» می‌مانند، واقعیتی که خود بارها دستور دستکاری‌اش را داده‌اند.


بریده‌هایی از کتاب:

6-23-2014 8-36-04 AM

6-23-2014 9-02-11 AM

6-23-2014 8-37-14 AM

6-23-2014 8-38-13 AM

6-23-2014 8-38-50 AM

6-23-2014 8-39-31 AM


از کاپوشینسکی پیش از این کتاب ماجراها و مردم قاره سیاه آبنوس توسط انتشارات فرزان روز چاپ شده بود که متأسفانه آن کتاب را ندیده‌ام.

لازم است ذکر کنم که در در انتهای کتاب نمایشنامه‌ای با عنوان «بازی امپراتور» نوشته و کارگردانی مایکل هیستینگز و جاناتان میلر با الهام از اثر کاپوشچینسکی گنجانده شده است.


  این نوشته‌ها را هم بخوانید

3 دیدگاه

  1. اقای مجیدی چند ماه پیش که شما سایت فیدیبو را معرفی کردید با آن آشنا شدم از آن زمان تا امروز این سایت بسیار کامل تر و تا اندازه ای جامع شده و طیف وسیعی از کتاب ها و طیف موضوعی وسیعی را در بردارد ولی مشکلی که وجود دارد این است که مطالعه ی کتاب ها تنها وابسته به نرم افزار فیدیبو است که بسیار ناکارامد است و طیف وسیعی از گجت ها را پشتیبانی نمی کند برای مثال من نمی توانم با کیندل به مطالعه ی کتاب ها بپردازم چون نمی توان کتاب ها را از سایت به فرمت خاصی خرید و به مثلا کیندل (کتابخوان)وارد کرد یا نمی توان از نرم افزار فرمت PDF کتاب را استخراج کرد و آنرا به گجت های مختلف منتقل کرد یا با نرم اقزار های دیگر به مطاله پرداخت چون خواندن کتاب ها تنها وابسته به نرم افزارش است آیا راه حلی برای این مشکل می شناسید؟شما هم به این مشکل برخورد کرده اید؟آیا این یک ضعف عظیم نیست؟

    1. شخصا با آی‌پد کتاب می‌خوانم و اپ iOS فیدیبو مشکل خاصی ندارد. امکان استخراج PDF هم منطقا نباید وجود داشته باشد.

  2. خوشحالم که لابلای پست‌های دیگه، گهگاهی با پست‌های معرفی کتاب، میل به مطالعه من و امثال من رو قلقلک میدین.

    از اونجاییکه من در وهله اول مایلم مسایلی که توی ایران جا نیافتاده‌رو ترویج بدم و فروش آنلاین کتاب و نشریات مختلف هم منجمله این موارد هستند، سری به وب‌سایت فیدیبو زدم و از اونجاییکه بیشتر زمان من پای کامپیوترم سپری میشه، طبیعتا وقتی از پای کامپیوتر بلند میشم مایل نیستم گجت دیگه‌ای دستم بگیرم (مگر زمانیکه وقت کمتری رو میتونم به کامپیوترم اختصاص بدم).

    باتوجه به آشنایی قبلی که با فیدیبو داشتم (زمانیکه راه اندازی شد توی چندین وب‌سایت و اگه استباه نکنم توی یک پزشک هم براش رپورتاژ درج شد)، رفتم تا قسمت راهنمای دریافت کتاب‌هارو بخونم و دیدم همچنان وابسته به نرم‌افزار اختصاصی هست و بعد مشکل اصلی عیان شد! من از دید فیدیبو انسانی ساکن توی این کره خاکی نیستم که اون‌ها به من (بعنوان یک مشتری) نیاز داشته باشند چون برای گنو/لینوکس هیچ کلاینتی عرضه نشده!

    من همون زمان راه‌اندازی این مورد رو برای فیدیبو اعلام کردم و ازشون تقاضا کرده بودم بفکر یه کلاینت لینوکسی باشند اما متأسفانه ترتیب اثری داده نشد و الآن حداقل یک کتاب کمتر فروختند! و دقیقا از اونجایی‌که من از کتاب هم خوشم اومده و نمی‌تونستم یه این دلیل ازش بگذرم، ترجیه دادم مبلغ ۱۶۲۰۰ تومن رو به نشر ماهی پرداخت کنم.

    اینکه به خودی خود این مسئله چقدر مهمه (زیاد مهم نیست چون من در طول سال حداکثر ۲۰-۲۵ تا کتاب می‌خرم)
    اما اینکه حداقل همین تعداد کتاب از نشر الکترونیک کم میشه و به نشر کاغذی اضافه میشه (توی کشوری که ناشران و حتی نویسنده‌ها تمایل چندانی به نشر الکترونیک ندارند) مسلما چندان خوشایند نیست.

    امیدوارم مسئولین محترم فیدیبو به این مورد کمی توجه داشته باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]