باخت پرگل مقابل هلند: آغازی بر پایان امپراتوری اسپانیا؟

شهریار نوبهار: برای شش سال تمام آنها سلاطین فوتبال ملی بودند. سه تورنومنت درجه یک جهانی را پیاپی فتح کردند. آن هم با تسلط و درخششی خیرهکننده. با ارقام و رکوردهایی که شکستن آنها برای هر تیمی دشوار خواهد بود. ماتادورها در عصری که میرفت فوتبال دفاعی و فشرده را به انتخاب اصلی هر تیمی تبدیل کند، جنبهای مثبت و تهاجمی از فوتبال را دوباره زنده کردند. آنها برخلاف روند رایج فوتبال حرکت کردند. تکنیک و خلاقیت در تیمشان اولویت بیشتری نسبت به قدرت و فیزیک بدنی صرف داشت. آنها نگرش جدیدی را به فوتبال معرفی کردند و ژاوی به خوبی توصیف میکند که این سبک بازی چه نقش بزرگی در موفقیتهای نسل اخیر اسپانیا داشته است:
«ما روش بازی مشخصی داریم. میخواهیم که بر بازی مسلط باشیم و مالکیت توپ را حفظ کنیم. ما برای اثبات کارآیی این روش قهرمانیهای بزرگی کسب کردیم. تمام بازیکنان ما به این روش عادت دارند و تا انتها به این سبک بازی وفادار خواهیم بود.»
اتحاد و تمرکز ماتادورها تنها در زمین فوتبال تاثیرگذار نبود. آنها با کمک فوتبال و موفقیتهایش، کشوری متزلزل و چندگانه را برای حداقل چند هفتهای به هم نزدیکتر کردند. از باسک تا کاتالان حداقل برای موفقیت بازیکنان منطقهی خودشان هم که شده لاروخای متحد را تشویق میکردند. اما در سوم ژوئن 2014 ناگهان همه چیز عوض شد. اسپانیا نابود شده بود….
امید و باور به قهرمانی مجدد. تیتر اکثر رسانههای اسپانیایی در روز مسابقه با هلند همین بود. امید به تکرار موفقیتهای شیرین گذشته. اما فقط یک مسابقه کافی بود تا تمام این احساسات تغییر کند. پس از مسابقه مارکا با صفحهای تمام سیاه و با این تیتر منتشر شد: «یک فاجعهی کامل» تماشای چنین تحقیر و ناتوانی بازیکنان محبوبشان چیزی نیست که اسپانیاییها چندان به آن عادت داشته باشند. در حقیقت این نتیجه سومین شکست سنگین تاریخ فوتبال اسپانیا محسوب میشد. برای اولین بار از سال ۲۰۰۶ با وجود زدن گل اول بازی، شکست میخوردند و رکورد ۶ مسابقه شکست ناپذیری و ۴ مسابقه گلنخوردن آنها در جامجهانی نیز با این باخت به پایان رسید. ایکر کاسیاس هم با اشتباهات متعددش و دریافت ۵ گل شبی تلخ را سپری کرد؛ و این واقعیت که فقط ۶۰ دقیقه تا رکورد Clean Sheet والتر زنگا در جامجهانی فاصله داشته است، تنها بر دردهایش اضافه خواهد کرد. اما کاپیتان اسپانیاییها تنها کسی نیست که در فهرست مقصرین قرار گرفته است. پیکه، ژاوی و اینیستا همان بازیکنان بیانگیزهی بارسای این فصل بودند. دیگو کاستا شبحی از آن مهاجم خطرناک اتلتیکو بود؛ و سرخیو راموسی که انگار جادویش را در لیسبون جا گذاشته بود. هیچکدام نتوانستند فرشتهی نجات لاروخا باشند.
البته همه چیز برای اسپانیا به این تلخی نبود. در واقع آنها مسابقه را خوب شروع کردند. مانند همیشه کنترل بازی را در اختیار گرفتند و در دقیقه ۲۷ با ضربه پنالتی ژابی آلونسو به گل هم رسیدند. شاید اگر داوید سیلوا دو فرصت عالی گلزنی را از دست نمیداد در همان نیمه اول اسپانیا با ۳ گل به بازی خاتمه داده بود. اما وقتیکه قرار باشد اتفاقی بیفتد سرانجام راهی برایش پیدا خواهد شد. هر چه قدر هم که غیرمنتظره باشد. هلند نیز با روشی دقیق و غیرقابل پیشبینی به اسپانیا ضربه زد.از راهی کاملاً مؤثر. پاسهای هوایی پشت خط دفاع جلو کشیده ماتادورها. بازی مستقیم و استفادهی مؤثر از توپهای بلند. این کار توسط هلندیها کاملاً دقیق اجرا شد و به نتیجه هم رسید. رابین ون پرسی گل تساوی بخش هلندیها را با پروازی استثنایی به ثمر رساند و ایکر مقدس ماتادورها کاملاً مقهور این گل تماشایی شد. پس از این گل بود که انگار چیزی در اسپانیاییها تغییر کرد. فشارهای روانی، استرس و انتظارات شدید طرفداران را کاملاً میشد در سنگینی نمایش ستارگان اسپانیایی به خوبی تماشا کرد. آنها دیگر اعتماد به نفس قبلی را نداشتند. با وجود بازیکنان برتر و کیفیت بالاتر تیمی، لاروخا هیچ کاری نمیتوانست بکند.»این دردناکترین شکست در زندگی حرفهای من بود.» دل بوسکه به خوبی متوجه کلافگی و استرس شدید تیمش شده.«ما فرصتهایی را ساختیم. فضاها را به خوبی میدیدیم. اما وقتیکه آنها گل زدند همه چیز تغییر کرد.» و این تغییر در شجاعت و باور تیمی بود که از بازی با اسپانیا ترسی نداشت. تیم کاملاً جوان و متحول شدهی هلند…
لالههای نارنجی در یورو ۲۰۱۲ تجربهای اسفبار داشتند. رتبه آخر گروه دوم و شکست در هر سه مسابقه چیزی نبود که فینالیست جامجهانی را راضی کند. آنها دوباره لوئیس ونگال را به عنوان سرمربی انتخاب کردند و او نسلی کاملاً جدید و جوان را به سطح اول فوتبال ملی این کشور معرفی کرده است. به عنوان هشتمین تیم جوان رقابتها هیچکس مثل گذشته از آنها انتظاری ندارد. از گروه فینالیست سال ۲۰۱۰ فقط ۶ بازیکن در تیم کنونی حضور دارند؛ و از این جمع فقط ون پرسی، روبن و اسنایدر همچنان جز بازیکنان اصلی هلندیها محسوب میشوند. اما برخلاف تمام احتمالات و پیشبینیها، اولین شگفتی رقابتها را همین تیم رقم زد.در واقع آنها بیشتر از هر تیمی برای شروع این مسابقات انگیزه داشتند. چهار سال پیش رویای اولین قهرمانی لالهها در جامجهانی توسط همین اسپانیا نابود شده بود؛ و حالا جامجهانی بعدی برایشان از همان جایی شروع میشد که دورهی قبلی به پایان رسیده بود. آرین روبن به خوبی آن شب در ورزشگاه ساکرسیتی را به خاطر داشت. فرصتی طلایی که او از دست داد در ادامه بازی با گل تاریخی آندرس اینیستا همراه شد و در نهایت هلندیها را باز هم ناکام به خانه فرستاد. او چهار سال برای چنین روزی صبر کرده بود. دو گل زد و نود دقیقه تمام خط دفاعی اسپانیا را آزار داد. اما روبن فقط به دنبال همان فرصت بود تا کاسیاس را دریبل بزند و انتقام چهار سال تلخ گذشته را بگیرد. وی قبل از مسابقه در مصاحبهای گفته بود که به انتقام باوری ندارد. دروغ میگفت. این را هرکسی که نمایش دیشب ستاره هلندی را دیده باشد، خواهد فهمید. شاید او نتواند قهرمانی ۲۰۱۰ را به هلند بازگرداند اما قطعاً انتقامش را از کاسیاس و تیم اسپانیا گرفته است. انتقامی دیرهنگام اما بسیار کامل و شیرین. بیهوده نبود که ونگال میگفت که آنها میخواهند شگفتیساز جامجهانی باشند. هلندیها از هر تیمی برای این کار بیشتر انگیزه دارند…
این نوشتهها را هم بخوانید
اسپانیا چند تا مشکل همزمان داره .
امثال دیگو کاستا و سرخیو راموس ، با آمادگی نسبی و بدنهای خسته به جام جهانی آمدند . ستاره های بارسا بعد از یک فصل نچندان درخشان در بهترین فرم خودشون نیستند و بازیکنانی مثل کاسیاس و پیکه دارن دوران افت طولانیشون را سپری میکنند .
این را با اغنا بودن بازیکنان جمع بزنید متوجه تفاوتهای بنیادی بین این هلند با طراوت و جوان و تشنه و اسپانیای کنونی میشوید .
بهرهال این شکست به معنای اوت شدن اسپانیا نیست ولی میتونه مبین این واقعیت باشه که این نسل هم مثل هر نسل طلایی دیگری در فوتبال ، عمری داره و داره به آخز خط نزدیک میشه .
اون استارت دقیقه 80 به بعد آرین روبن که منجر به گل پنجم شد کلا یه چیز دیگه ایی بود
زنده باد روبن …
اولین پست ورزشی یک پزشک
در جوابتون هم باید بگم میشه گفت یک شروع بد !!
مثل فرانسه سال 98