نوبل صلح 2014 در دستان «ملاله یوسفزای» و «کایلاش ساتیارثی»

فرانک مجیدی: جایزهی صلح نوبل امسال به ملاله از پاکستان و آقای ساتیارثی از هند تعلق گرفت. ملالهی جوان، چهرهای شناختهشده و فعال برای گسترش آموزش کودکان است و ساتیارثی سالهاست که در زمینهی کودکان کار فعالیت میکند و تلاش میکند تا مودکان را از قرار گرفتن در معرض خطر قاچاق نجات دهد.
بنیاد نوبل از سال 1901 جوایز خود را اهدا میکند و در طول 113 سال تاریخ برگزاری، ملالهی 17 ساله جوانترین فردی است که به این افتخار نائل میشود. آقای ساتیارثی نیز 60 سال سن دارد. جایزهی یکمیلیون دلاری نوبل، میان این دو تقسیم خواهد شد.
«ثوربیورن یاگلاند»، رئیس کمیتهی نوبل در هنگام اعلام نام برندگان صلح نوبل گفت: «کمیتهی نوبل به این جایزه را بهعنوان نقطهعطفی برای یک هندو و یک مسلمان، یک هندی و یک پاکستانی ارج مینهد که در جدال برای مبارزهای مشترک به نفع آموزش علیه افراطگرایی عمل کردهاند. کودکان باید به مدرسه بروند و از آنها بهرهکشی مالی نشود. پیششرط پیشرفت صلحآمیز جهانی احترام به کودکان و جوانان است. بالاخص در مناطق جنگزده، خشونت علیه کودکان منجر به ادامهی خشونتها از نسلی به نسل بعدی میشود. کایلاش ساتیارثی که دنبالهرو سنت گاندی است، با شجاعت فراوان راهپیمایی ها و اعتصابهایی ترتیب داده که همگی صلح آمیز بودهاند و برای اعتراض به بهرهبرداریهای غمانگیز از کودکان به طمع سود مالی، برگزار شدهاند. همچنین تلاشهای او برای بهبود کنوانسیون جهانی حقوق کودکان، ستودنی است. علیرغم تلاشهای بسیار آقای ساتیارثی، او به اندازهی خانم یوسفزای شناختهشده نیست. دختری که در سال 2012 از ناحیهی سر هدف گلولهی طالبان قرار گرفت تنها به جرم آنکه کمپینی برای آموزش دختران در ایات سوات تشکیل دادهبود. در آن زمان، او 15 سال داشت و پس از آن مبارزهی او تبدیل شد به نمادی جهانی، که در تلویزیون و با برگزاری یادبود، گرامی داشته میشود. او سالها برای آموزش دختران مبارزه کرد و بهطور عملی نشان داد که کودکان و جوانان نیز میتوانند برای بهبود شرایط خود مبارزه کنند. او این مبارزه را تحت شرایطی بسیار خطرناک اتجام داد و به یک سخنگوی مهم دربارهی حق تحصیل دختران مبدل شد.»
در میان حدس و گمانهایی که دربارهی برندهی نهایی جایزهی نوبل مطرح بود. نام ملاله در دو سال اخیر بسیار به گوش میخود. انتخاب او به عنوان برندهی این جایزه میتواند پیامی نمادین برای کشورهای جنگزدهی منطقه باشد. سال گذشته خانم یوسفزای، برندهی چندین جایزهی معتبر اروپایی شد و کتابی بر اساس زندگی او با عنوان «من ملاله هستم» منتشر شد. این درست همان جوابی بود که او به تروریست طالبانی دادهبود. وقتی فرد ضارب وارد اتوبوس حامل او و همکلاسیهایش شدهبود، فریاد زده بود که «ملاله کیست؟» او در مصاحبههایش میگوید پاسخ آن روز او، اکنون در هر نقطهی جهان به گوش میرسد. ملاله اکنون در بیرمنگام در حال تحصیل است. او برای تکمیل دورهی درمان خود، از شش روز پس از وقوع سوء قصد، به همراه خانوادهاش در این شهر زندگی میکند و وقتی که خبر برد این جایزه را به او دادند، سر کلاس درس بود.
داستان ملاله، تبدیل به نمادی از ماجرای پیجیدهی پاکستان شده. کشوری که مجهز به سلاح هستهای است، اما نیروهای تندرو امنیت شهروندانش را تهدید میکند و مانعی برای توسعه و پیشرفت کشور هستند. زادگاه ملاله، درهی سوات، تحت حکمرانی طالبان قرار داشت که ملاله شروع به وبلاگنویسی کرد. طالبان در منطقه، نمایش قدرت میداد و تحصیل دختران را امری بیفایده و مذموم میشمرد. اما این روزها قدرت طالبان در منطقهی زادگاه ملاله کمرنگ شده و او بهعنوان فردی قابلاحترام، در زادگاهش معروف است. در آن روزهای سخت، ملاله مصاحبه میکرد، میگفت، مینوشت و فریاد میزد که آموزش، حق طبیعی دختران است. ملاله این شانس را داشت که پدرش خود مدیر مدرسه بود و موافق فعالیتهای احتماعی فرزندش. فعالیتهای شجاعانهی ملاله باعث شد که طالبان، نقشهی ترور او را طرحریزی نماید. در پاکستان، شایع شدهبود که ملاله جاسوسی تحت فرمان آمریکا است! با این حال، محبوبیت ملاله در نزد افکار عمومی قاطبهی مردم پاکستان بیش از آن بود که شایعات، از آن بکاهد و یا به بدبینی مبدّل سازد.
اعلام نام ملاله به عنوان برندهی جایزهی نوبل، در درهی سوات شادی زیادی به همراه داشته. خیلیها در خیابان به هم شیرینی تعارف میکنند و این افتخار را جشن میگیرند. یکی از دوستان خانوادگی یوسفزایها میگوید: «نمیتوانیم احساسات مان را بیان کنیم. تلاشهای او با این جایزهی بزرگ قدردانی شدهاست. این یک پیروزی برای مردم سوات و پاکستان است.» ماهها بعد از سوءقصد به ملاله، هنوز نگرانیهایی وجود داشت که احتمال تکرار خطر وجود داشتهباشد، اما حالا آقای شاه حرفی مهم و جالبتوجه گفته: «حتی کسانیکه در مقابل ملاله بودند هم امروز خوشحالند!» البته هنوز هم بنگاههای شایعهسازی دربارهی ملاله در پاکستان بیکار ننشستهاند. میگویند ترور او نقشهای از پیش تعیینشده بوده که بهطور حرفهای توسط نیروهای بیگانه اجرا شده. یک روزنامهنگار تندرو معتقد است که ملاله اصلاً موضوع مهمی نیست و تأثیر خاصی هم بر مناقشات منطقه نداشته.
در هند، آقای ساتیارثی هم داستان پرفراز و نشیبی را از سر گذرانده. او سابقاً مهندس بوده و تلاشهای زیادی را به نفع افراد تحت سوؤ استفادههای بهرهکشی انجام داده. برخی از افراد مورد سؤئ استفاده، در همان محیط خشن به نیا آمدهاند و بقیه، با اجبارهای مختلف به کارهای سخت گمارده شدهاند. در طی دههها تلاش، او موفق شده که بیش از 75000 کودک کار را از شرایط غیرانسانی و دشوار نجات دهد. ساتیارثی از دههی 80 میلادی فعالیت خود را آغاز کرد و بنیاد «مأموریت نجات کودکان» را پایه گذاری نمود. او در مصاحبهی تلویزیونی خود گفته «لحظهای شاد برای هر فرد هندی است. اگر با این جایزه، صدای میلیونها کودک تحت شرایط نامنصفانه در سرتاسر جهان شنیدهخواهد شد، پس تبریک به همه!» او پدیدهی کودکان کار را ناشی از فقر ابدی میداند. او معتقد است که فقر، بهانهای کافی برای وجود کودکان کار در شرایط بد نیست. میگوید رابطهای مثلتیشکل میان کودکان کار، فقر و بیسوادی وجود دارد و او هم تلاش کرده تا همزمان با همهی اینها بجنگد. او همچنین از دههی هشتاد، بنیادی را برای آموزش کودکان کار ترتیب دادهاست. کار او هم خالی از خطر و تهدید نبودهاست، با این حال از مبارزه برای حقوق کودکان و ایستادگی در برابر پدیدهی کودکان کار، دست برنداشتهاست. زمانی گفته: «به فلسفهی گاندی دربارهی اخرین فرد باور دارم، که کارگران اجباری آخرین افراد در جامعهی هند هستند، حالا ما اینجاییم که آن «آخرین فرد» را آزاد کنیم.»
در سال 1998، او راهپیمایی جهانیای در 103 کشور جهان علیه پدیدهی کار کودکان ترتیب داد که نقشی مهم در ایستادگی و بهبود روند مبارزه علیه این پدیدهی شوم داشت. جایزهی صلح نوبل 2014، به کسانی تعلق گرفته که به حق برای هدفشان، از هیچ نهراسیدهاند و صدای خود را خاموش نکردهاند. دختری با قلم و مردی با فلسفهی گاندی، میتواند نگاه دنیا را به پدیدهی آموزش کودکان و رعایت حقوقشان معطوف سازد.
این نوشتهها را هم بخوانید
با سلام
خیلی عالی بود
واقعا شایسته دریافت نوبل صلح هستند:)
من هم با اون روزنامه نگار تندرو موافقم ک گفته: ملاله اصلاً موضوع مهمی نیست و تأثیر خاصی هم بر مناقشات منطقه نداشته.
متاسفم. دست از این حرفا بردارین. قبل از هرچیزی انسان بودن مهمه. به هرحال داره توی این عرصه ی همیشه جنگ تلاششو میکنه. بیاین اینقد سطحی نگر نباشیم.
واقعن خوشحالکننده بود!!! (:
جدای از برندگان نوبل صلح امسال بطور کلی نوبل صلح پدیده ای سیاسی و پوپولیستی است و توسط فعالان واقعی حقوق بشر چندان جدی گرفته نمی شود. کاش بنیاد نوبل به همون رشته های علمی بسنده می کرد و برای مطرح کردن بیشتر خودش در بین عوام، نوبل صلح رو ایجاد نمی کرد.