عروسکی که حس در آغوش گرفته شدن را تقلید می کند

فناوری به رغم تمام امکانات ارتباطی فوقالعاده و متنوعی که در اختیار ما قرار میدهد، روز به روز ما را به صورت فیزیکی از عزیزانمان دورتر میکند. ما غالبا اندک اندک به این دوریها عادت میکنیم و گهگاه تلاش میکنیم معادلهایی مجازی برای آن حس و حال خوب «بودن در کنار هم» بوجود بیاوریم. چنین تلاشهایی به خصوص در جوامعی مانند ژاپن که گستره نفوذ افسردگی و تنهایی در آنها وسیعتر است بیشتر به چشم میآید. ساخت رباتهای انساننما یا نرمافزارهای شبیهسازی برای ساخت موجودات مجازی که همانند نمونههای واقعیشان احتیاج به نگهداری و مراقبت دارند از این جملهاند. اما واقعا فناوری تا چه حد میتواند وجود یک انسان را تقلید کند؟ اینجا منظورم البته هوشمندی به تنهایی نیست، بلکه همه آن چیزی است که از یک انسان واقعی درک میشود. مقصودم خصوصیاتی مانند قیافه، هوش، طرز فکر، سلیقه، بو، تن صدا و هر خاصیت دیگری است که باعث تمایز افراد از یکدیگر میشود. مطلبی که در ادامه میخوانید باعث شد دوباره به این موضوع فکر کنم و البته به یاد اصطلاحی به نام Uncanned Valley بیافتم که امیدوارم بتوانم در پست دیگری درباره آن توضیح مفصلی بدهم، چرا که در وب فارسی کلا چیزی درباره آن پیدا نکردم.
شیدا شریفپور:
این عروسک در نروژ یعنی سرزمین خورشید نیمه شب (و البته آتش) توسط ایرون اگرتزدوتیر (Eyrun Eggertsdottir) ساخته شده است. او میخواست که همه بچهها از مزایا و اثرات مثبت در آغوش گرفته شدن استفاده کنند. این ایده بر اساس تحقیقاتی بر روی «شیوه مراقبتی کانگارو» و هم چنین اثرات مثبت شنیدن صدای تپش قلب و تنفس بر روی کودکان، شکل گرفته است.
شیوه مراقبتی کانگارو برای کمک به رشد کودکانی که نارس به دنیا آمدهاند مورد استفاده قرار میگیرد و به این ترتیب است که کودک نارس هر روز مدتی را در تماس مستقیم (پوست به پوست) با یک فرد بالغ میگذراند به گونهای که صدای تنفس و ضربان قلب فرد بالغ را احساس کند.
عروسک Lulla احساس در آغوش گرفته شدن را از طریق پخش صدای تپش قلب و تنفس یک مادر که در حالت استراحت او ضبط شده، به خوبی تقلید میکند. نام واقعی این زن که مربی یوگا و مادر 4 فرزند است، گودرون (Gudrun) است. عروسک Lulla ویژگیهای انسانی نیز دارد. از مواد طبیعی ساخته شده است که برای راحتی بیشتر کودک می تواند بوی پدر و مادر را جذب کند.
اما مبنای ساخت این عروسک چیست؟
در ابتدا، نحوه مراقبت کانگارو، که اغلب برای کودکان تازه متولد شده استفاده میشود تا بتوانند دما، نرخ تپش قلب و ریتم تنفس بدن طبیعی را کسب کنند. این بهترین شیوه مراقبت است! هیچ چیز نمیتواند جایگزین این شیوه شود چرا که علاوه بر تاثیرات بیولوژیک، باعث عمیقتر شدن پیوند بین کودک و والدینش میشود.
اما اگر نزدیک شدن یا نزدیک ماندن والدین به کودکانشان مقدور نباشد چه؟ دلایل و موقعیتهای زیادی وجود دارند که باعث میشوند پدر و مادر به راحتی نتوانند نزدیک کودکشان باشند. بعضی از بچهها مدام چرت می زنند و یا بعد از ظهرها میخوابند و حتی نزدیک ماندن برخی افراد به کودکان ممکن است باعث بروز مخاطراتی شود. همچنین دلایل جدیتری مانند بیماری و بستری شدن پدر و مادر و یا نوزاد در بیمارستان وجود دارد که مانع استفاده از این شیوه مراقبتی کانگارو میشود.
خوشبختانه تحقیقات هم در زمینه احساس صدای ضربان قلب و تنفس افراد واقعی روی کودکان و هم مقایسه آن با چیزی شبیه بالش که تنها یک دستگاه پخش صوت درون خود دارد، انجام شده است. هیچ چیز نمیتواند جایگزین حضور فیزیکی یک انسان (بخصوص والدین) شود، اما محققان مشاهده کردهاند که در هر دو حالت کودکان خودشان را با این صداها وفق داده و تنظیم میکنند. طبیعت ما به گونهای است که ریتمهای حیاتی مراقبتکنندگانمان را تقلید میکنیم. و نتیجه؟ نتیجه این که کودکان هنگام هماهنگ شدن با این صداها آرامتر شده و بهتر میخوابند. و این تنها نوک کوه یخ است!
این نوشتهها را هم بخوانید
خیلی جالب بود.ممنون
واقعا نمیدونیم باید از این اختراعات خوشحال بشیم یا ناراحت .برای همه چیز دارن یه جایگزین پیدا میکنند.
تا چند وقت دیگه باید بچههامون رو هم از اینترنت دانلود کنیم!
با وجود همه خطراتش خیلى دلم میخواد دوقلو باردار بشم …فقط براى اینکه دو بچه داشته باشم و یکبار دوران سخت باردارى رو تحمل کنم…اگه میشد دانلود کرد احتمالا من 10,12تا بچه دانلود میکردم!
مطلب جالبی بود . مرسی از شما
شاید تو آینده این نوع ارتباطی بیشتر هم بشه
ترکیب این ایده با هوش مصنوعی
همین الان دارم فکر میکنم اون دسته از جامعه ( تو تمام دنیا ) که تو برقراری ارتباط با جنس مخالف ( یا موافق! ) مشکل دارن خیلی راحت میتونن با ی عروسک هوشمند انسان نما رابطه داشته باشن
یاد عروسک پشت پرده هدایت افتادم
شاید تو آینده حسادت نوع بشر باعث شه حتی به روبات ها و عروسک ها هم حس منفی داشته باشیم
“طبیعت ما به گونهای است که ریتمهای حیاتی مراقبتکنندگانمان را تقلید میکنیم” ….این جمله منو یاد موضوعى انداخت… قدیمیا میگفتن اگه مادر یا هرکسى که به بچه “شیر میده” بد اخلاق و عصبى باشه و یا صبور و خوش اخلاق روى اخلاق بچه تاثیر میذاره… و این مساله رو در انتخاب “دایه” مد نظر قرارمیدادن!
با درود
من از فیدلی برای خواندن مطالبتان استفاده می کنم. از دو دور پیش (احتمالا زمانی که طرح وبلاگتان را عوض کرده اید)، فقط تیتر مطلب می آید و برای خواندن مطلب باید به خود وبلاگ شما بیایم که کار را سخت کرده. این کار تعمدی است یا باگ طراحی جدید؟
ممنون می شوم اگر متن را کماکان در فیدلی قابل خواندن نگه دارید.
با سپاس
خیلی ممنون عالی بود