متفاوتترین مزرعهی آفتابگردان: کاشتن برای زنده نگاه داشتن خاطرهی عشق!
فرانک مجیدی: از اهالی ایو کلِیر ویسکانسین، آنهایی که «بَبِت جِیکوییش» را میشناختند، میدانند که او به «بانوی آفتابگردان» معروف بود. متأسفانه در ماه نوامبر گذشته، پس از یک جدال طولانی با سرطان، ببت مرد و همسرش، «دان جیکوییش» تصمیم گرفت که یکی از آرزوهای همیشگی همسر از دست رفتهاش را عملی کند. او در مزرعهای به مساحت 400 هکتار، گلهای آفتابگردان کاشت و شرکتی با نام «دانههای امیدِ ببت» ترتیب داد تا درآمد حاصل از مزرعه، صرف تحقیقات روی سرطان شود. آقای جیکوییش در مصاحبهاش با شبکهی ABC میگوید «او [ببت] از اهمیت تحقیقات آزمایشگاهی مطلع بود. پزشکان میگفتند او بین 2 هفته تا دو سال زنده خواهد ماند. او 9 سال زنده ماند. ایدهی همسرم این بود که هر روزی که بتوانم زنده بمانم، یک روز به درمان هم نزدیکتر شدهام. متأسفانه در طول سالیان، سلامت او رو به کاهش رفت و در اوج بیماریاش، ایجاد یک شرکت و شروع تجارت برایش دشوار بود.» این شرکت یک وبسایت هم دارد که در آن، دربارهی کارشان توضیح دادهشده.
آقای جیکوییش چند ماه پس از مرگ همسرش، نامهای پیدا کرد که ببت برای او نوشتهبود. زن عاشق برای شوهرش نوشتهبود: «تو ادامه بده و هر روز زندگی کن، من را در هوای صبح احساس کن، وقتی که از خواب برمیخیزی و برای خودت قهوه درست میکنی. من همیشه آن جا در کنارت خواهم بود.»
بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم .واقعا این غربیها چقدر انسانهای خوب و با عاطفه ای هستن .فکر کنم بهتر باشه یه شوهر غربی واسه خودم پیدا کنم .
کاش من هم یه مادر غربی میداشتم که الآن یه مرد غربی بودم!
چه اندوهی در چهره مرد – در آخرین عکس – پنهان شده…