چرا ما هنوز از فناوری نیم قرن پیش در جعبههای سیاه هواپیماها استفاده میکنیم؟
حدود 10 روز پیش، سرانجام اطلاعات جعبه سیاه هواپیمای شماره 804 خطوط هوایی مصر، استخراج شد، اطلاعاتی که آتشسوزی در این هواپیما را تأیید میکردند. احتمالا میدانید که این هواپیما 19 می امسال، سقوط کرد.
حالا سؤال اینجاست که چرا بین بروز یک حادثه هوایی و دستیابی به اطلاعات لازم برای پیدا کردن علت حادثه، این همه باید وقفه بیفتد؟
ما فناوری لازم برای ارسال جاری یا اصطلاحا استریم کردن اطلاعات پرواز را داریم، به عبارتی اطلاعات میتوانند به صورت زنده ارسال شوند و ما میتوانیم همانگونه که اطلاعات کاربران در فضای ابری ذخیره میشوند، به جای اتکا به جعبههای سیاه فیزیکی، «جعبههای سیاه ابری» داشته باشیم.
اگر این کار را میکردیم، شاید میتوانستیم پرده از راز سقوط هواپیمای MH370 برداریم، شاید در بسیاری از هزینههای کلان هم صرفهجویی میشد. در سال 2009 یکی از هواپیماهای خطوط هوایی فرانسه سقوط کرد و در مورد این هواپیما، دو سال تمام طول کشید تا علت حادثه با صرف 40 میلیون دلار پول، پیدا شود.
گاهی هم شدت حادثه آنقدر زیاد است که بخشی از اطلاعات جعبههای سیاه غیرقابل بازیابی میشوند، مثلا به دنبال سقوط هواپیمای خطوط هوایی جرمن وینگز، به خاطر خودکشی خلبان آن در کوههای آلپ، شدت تصادم به اندازهای بود که اطلاعات ضبط شده روی یک کارت حافظه، غیرقابل بازیابی شد.
به صورت خلاصه، علت عدم استفاده از فناوریها نو، دو چیز است: هزینه و اینکه همین فناوری قدیمی در بسیار موارد، کافی و کارا انگاشته میشود.
کارشناسان، بعد از سقوط یک هواپیما، تنها یک ماه برای پیدا کردن جعبه سیاه، زمان دارند، چرا که «پینگر»هایی که به صورت رادیویی و خودکار، محل جعبه سیاه را به اطلاع میرسانند، پس از این زمان از کار میافتند. در مورد پرواز 804 خطوط هوایی مصر که 66 مسافر را از پارس به قاهره میبرد، هنوز خیلی مسائل روشن نشده است. چرا هیچ پیام اضطراری از هواپیما، ارسال نشده است؟ و اگر انفجار بمب، علت بروز حادثه بود، چرا تا به حال هیچ گروهی مسئولیت کار را برعهده نگرفته است؟
اما علیرغم اینکه حوادث هوایی خیلی رسانهای میشوند، باید بدانیم که این حوادث بسیار نادر هستند، یعنی اگر ما کل مسافرتهای هوایی را در نظر بگیریم، تعداد سقوطها و مرگها، خیلی اندک هستند.
برای مجهز کردن هواپیماها به فناوریهای نو، برای ارسال مداوم اطلاعات پرواز، مبلغی حدود 6 میلیارد دلار نیاز است. برخی تخمین میزنند که هر هواپیما برای چنین تجهیزی، نیازمند صرف 100 هزار دلار است و طبیعی که شرکتهای هواپیماهایی از هزینه کردن این مبلغ کلان که میتواند منجر به گران شدن بلیتها و متناسب با آن کاهش مسافرانشان باشد، پرهیز میکنند.
البته در این مسیر مشکلات تکنیکی هم وجود دارند. مثلا: اطلاعات پرواز شامل هزاران پارامتر گوناگون است، حالا کدام یک از این اطلاعات را باید استریم کرد و کدام یک را نه؟
یک راه حل کمهزینهتر میتواند این باشد که در صورت بروز حادثه، اطلاعات ضبط شده، از هواپیما به بیرون پرتاب شوند یا ترتیبی داده شود که در سطح آب شناور بمانند. در پروازهای نظامی چنین کاری مرسوم است، اما در مورد پروازهای مسافری تجاری، چنین کاری تا به حال صورت نگرفته است.
هدف سازمان هواپیمایی بینالمللی این است که همه هواپیماها به فناوریها نو مجهز شوند، اما در مقام عمل تا سال 2021، امکان چنین چیزی وجود ندارد و در این زمان هم فقط مدلها نو، تجهیز خواهند شد.
پروازهای خطوط هوایی قطر، در این زمینه پیشگام هستند و مدتی است که اطلاعات جعبههای سیاه را به مراکز عملیاتی زمینی به صورت پیوسته مخابره میکنند.
با تشکر از مطلب خوبتون و توجه به این زمینه از مطالب
اما نکته ای که در نگارش مطلب نویسنده ازش چشم پوشی کرده این هست که ذخیره اطلاعات از طریق سنسورها به صورت مستقیم برروی جعبه سیاه بسیار اسان و در زمان خیلی کوتاهی رخ میده و امکان رخ دادن هرگونه خطایی و هر اشتباهی تقریبا به صفر رسونده شده! حالا بیاید یک رخداد از جمله قطعه ارتباط هوایی، گردبادها و هر اتفاقی که ممکن است باعث قطعی ارتباط بشه! خب معلوم میشه کلی داده از دست میره و نگهداری این اطلاعات در خود هواپیما اما در یک مکان امن بهترین راه حل هستش! نکته دیگه این هست که حجم داده های ذخیره شده خیلی زیاد هستش!( در مطلب هم اشاره شد!) و انتقال اونها با تکنولوژی های امروزی بسیار سخت و هزینه بر است.
با تشکر از شما و مطلب خوبتون