معرفی سریال بازی تاج و تخت Game of Thrones – نقد، بررسی و خلاصه داستان

خالقان: دیوید بنیوف، دی. بی. ویس؛ بر اساس مجموعه کتاب‌های نغمه یخ و آتش اثر جورج آر. آر. مارتین. کارگردانان: تیم وان پیتن، برایان کرک، دانیل میناهان، آلن تیلور. نویسندگان: دیوید بنیوف، دی. بی. ویس، جورج آر. آر. مارتین، برایان گاگمن، جی اسپنسون. مدیران فیلمبرداری: آلیک ساکاروف، مارکو پونتکوروو، متیو جنسن. موسیقی متن: رامین جوادی. تدوین: فرانسیس پارکر. تهیه کنندگان: دیوید بنیوف، دی. بی. وایس، مارک هوفام، فرانک دوئلجر. بازیگران: شون بین (ادارد ند استارک)، میشل فیرلی (کیتلین استارک)، مارک آدی (پادشاه رابرت باراتون)، لینا هدی (ملکه سرسی لینستر)، امیلیا کلارک (دنریس تارگرین)، جیسون موموآ (کال دروگو)، جک گلیسون (جفری باراتون)، پیتر دینکلیج (تایرون لنیستر)، نیکلای کوستر والدائو (جیمی لنیستر). مدت زمان هر قسمت: 60 دقیقه. تولید و پخش: شبکه اچ بی او. محصول: 2012-2011 آمریکا.


خلاصه شروع داستان سریال بازی تاج و تخت Game of Thrones

فصل اول: داستان نبرد هفت خانواده اشرافی (استارک، لنیستر، باراتون و …) برای به دست گرفتن کنترل سرزمین اسطوره‌ای وستروس. ماجرا از آنجا شروع می‌شود که پادشاه رابرت باراتون از جنوب به شمال می‌رود تا از دوست و هم رزم قدیمی‌اش لرد استارک بخواهد در سمت دستیار پادشاه به او کمک کند. لرد استارک متوجه می‌شود که دستیار قبلی به قتل رسیده و به همین دلیل و با وجود مخالفت همسرش این پیشنهاد را می‌پذیرد تا در مورد این قتل تحقیق کند. غافل از این که خانواده لنیستر برای تصاحب حکومت توطئه چینی کرده‌اند. از طرفی اعضای جوان خانواده تارگرین که پیش از باراتون‌ها حکومت را در دست داشته‌اند درصدد لشگرکشی هستند تا دوباره سلطنت را پس بگیرند. از سوی دیگر زمستان در راه است. در وستروس آمدن فصل‌ها روال عادی را طی نمی‌کند. بنابراین اگر زمستان بیاید چنان سرمای مرگ باری با خود می‌آورد که هیچ آتشی جلودارش نیست. دیوار بسیار بلندی که در سرزمین شمال قرار دارد، تمدن را از بدویت جدا کرده است و وقتی زمستان بیاید، خطر حمله موجودات شیطانی که در بدویت زندگی می‌کنند نیز وستروس را تهدید خواهد کرد.

فصل دوم: لنیسترها با توطئه چینی، پسر حرامزاده ملکه را بر تخت می‌نشانند. در همین حال پسر بزرگ ند استارک با لشکر خود و برای گرفتن انتقام مرگ پدرش به سوی پایتخت حرکت می‌کند. برادر پادشاه رابرت نیز که خود را لایق تاج و تخت می‌داند، همراه با زنی که قدرت شیطانی دارد برای پس گرفتن حکومت به سوی پایتخت لشکر می‌کشد. از سوی دیگر دختر خانواده تارگرین که تنها بازمانده این خاندان است با تکیه بر قدرت اژدهاهای کوچک خود درصدد فراهم آوردن لشکری برای باز پس گرفتن تخت پادشاهی است. در چنین شرایطی است که لینسترها باید برای حفظ پایتخت تلاش کنند. از طرف دیگر و در آن سوی دیوار زمستان دارد از راه می‌رسد و باید منتظر حملات مرگ بار موجودات شرور و شیطانی بدویت به تمدن نیز بود.


بازی تاج و تخت بر اساس مجموعه رمان‌های فانتزی و پر طرفدار نغمه یخ و آتش نوشته جورج آر. آر. مارتین آمریکایی ساخته شده است. این مجموعه قرار است هفت جلد داشته باشد که تا امروز پنج جلد آن منتشر شده است. جلد اول این مجموعه رمان سال 1996 به چاپ رسید. ماجرا از آنجا شروع شد که یکی از پدید آورندگان اصلی سریال یعنی دیوید بنیوف (فیلمنامه نویس آثاری چون تروآ، وولورین، بادبادک باز و برادرها)، شیفته رمان اول مارتین می‌شود. او که کاملاً درگیر دنیای فانتزی این کتاب شده بود به دوست و همکار قدیمی‌اش دی. بی. ویس زنگ می‌زند و کتاب را به او نیز معرفی می‌کند. ویس هم ظرف دو روز تمامی 700 صفحه رمان اول را می‌خواند. سپس هر دو به این نتیجه می‌رسند که باید برای تولید اقتباسی آبرومند از این اثر سراغ شبکه اچ بی او بروند. با این که معمولاً پیش نمی‌آید شبکه‌ای روی سریالی فانتزی و پر هزینه سرمایه گذاری کند. اچ بی او این جرات را داشت که به تولید بازی تاج و تخت چراغ سبز نشان دهد. بدین ترتیب پخش سریال از 17 آوریل 2011 شروع شد. نمایش فصل اول سریال با ده قسمت 60 دقیقه‌ای به قدری با استقبال مواجه شد که مدیران شبکه را خیلی زود به ساخت فصل دوم آن ترغیب کرد. نمایش فصل دوم نیز با موفقیت زیادی همراه بود و اکنون طرفداران سریال منتظر پخش فصل سوم آن در سال 2013 هستند.

چرا سریال بازی تاج و تخت Game of Thrones خوب است؟

بازی تاج و تخت با آن تصاویر باشکوه، قاب‌های چشم نواز و طراحی صحنه و لباس تحسین برانگیزی که دارد اتفاق مهمی در عرصه ساخت سریال‌های تلویزیونی به حساب می‌آید. اچ بی او با این سریال پر هزینه نه تنها کم فروشی نکرده که اتفاقاً نشان داده که امکان ساخت سریال‌های عظیم برای قاب کوچک تلویزیون وجود دارد و می‌تواند به چنین نتایج موفقی نیز ختم شود. بازی تاج و تخت مهر تاییدی است بر این شعار معروف اچ بی او: «این یک تلویزیون نیست».

چنین فانتزی جذاب و درگیر کننده‌ای را کمتر می‌توانید گیر بیاورید. چه در تلویزیون و چه در سینما. از زمان ساخت سه گانه‌های سالار حلقه‌های (پیتر جکسون) کمتر پیش آمده که فیلم یا سریالی این چنین در به تصویر کشیدن یک دنیای فانتزی بی زمان و مکان موفق عمل کند.

بازی تاج و تخت در زمینه‌های مختلف اثری موفق است. علاوه بر عملکرد خوب تیم کارگردانی و بازیگری و البته موسیقی شنیدنی رامین جوادی، این سریالی است پر از شخصیت، خرده داستان‌ها و روابط پیچیده و پر فراز و نشیب که به خوبی در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند.


سه گانه سالار حلقه‌ها (پیتر جکسون) با به تصویر کشیدن جهان فانتزی مجموعه رمان‌هایی به همین نام و به قلم جی. آر. آر تالکین، توانست مخاطبان و طرفداران فراوانی در سرتاسر دنیا پیدا کند. موفقیت همه جانبه و غیر منتظره سالار حلقه‌ها نشان داد که بسیاری از علاقمندان سینما همچنان مشتاق دیدن چنین آثاری هستند؛ البته به شرط آن که با اثری خوش ساخت طرف باشند. وگرنه چه بسیارند فیلم‌های فانتزی‌ای که نه پشتوانه ادبی قابل اتکایی چون رمان‌های تالکین در اختیار داشتند و نه تکنسین ماهری چون پیتر جکسون در مقام کارگردان. فیلم‌های که بسیاری از آنها از فرط بچه گانه بودن تنها به درد کودکان زیر 15 سال می‌خورند. به هر ترتیب سری فیلم‌های سالار حلقه‌ها یک اتفاق مهم در سینمای دو دهه اخیر بود و تاثیرات خودش را نیز بر جریان اصلی فیلمسازی در دنیا گذاشت. با این وجود هیچ شبکه‌ای نتوانست موفقیت این فیلم‌ها را با یک سریال فانتزی در تلویزیون تکرار کند. شاید انتظار چندانی هم نمی‌رفت که شبکه‌ای بخواهد سراغ ساخت چنین آثار پر هزینه‌ای برود. عده‌ای نیز مطمئن نبودند که قاب کوچک تلویزیون مناسب به تصویر کشیدن یک دنیای فانتزی و تخیلی باشد. خلاصه این که بلندپروازی در ساخت سریال به آن جایی نرسیده بود که تلویزیون نیز بخواهد سالار حلقه‌های خودش را داشته باشد.

ده سال از ساخت اولین قسمت سه گانه پیتر جکسون گذشت تا صنعت سریال سازی در آمریکا به این خود باوری و امکان رسید که می‌توان سریالی در حد و اندازه‌های سالار حلقه‌ها ساخت. این بار نیز مثل بسیاری از موارد این چنینی شبکه اچ بی او قبل از هر شبکه دیگری قدم پیش گذاشت تا با ساخت سریال بازی تاج و تخت صنعت ساخت سریال را وارد حوزه تازه‌ای کند. بازی تاج و تخت یک اتفاق و یک موفقیت قابل توجه در صنعت سریال سازی است. اثری پر از جزئیات، حادثه و پیچیدگی. با داستانی پرکشش، روایتی دقی و مملو از غافلگیری، شخصیت‌های متنوع و فضای رازآمیز و پرتعلیقی که بر کل اثر سایه انداخته است. این اثری است که طراحی صحنه و لباس، تدوین و موسیقی متن آن کاملاً در خدمت کارگردانی سطح بالایش هستند تا یک مجموعه کامل و کم نقص شکل بگیرد. مجموعه‌ای که می‌تواند مخاطبان فراوانی را با خود همراه کند و به دل سرزمین افسانه‌ای و پر رمز و راز وستروس بکشاند. بخشی از این موفقیت به تیم سازندگان سریال تعلق دارد و بخش دیگر آن نیز متعلق به جورج آر. آر. مارتین و مجموعه رمان‌هایش است که به عنوان یک پشتوانه ادبی غنی، مصالح بسیار مناسبی برای خالقان این سریال فراهم آورده‌اند.

درست که به بازی تاج و تخت لقب سالار حلقه‌های تلویزیون را داده‌اند. اما مطمئن باشید که این اثر از برخی جهات حتی از سالار حلقه‌ها نیز موفق تر عمل کرده است. این قبول که جلوه‌های ویژه و شکوه تصویری بازی تاج و تخت در حد سالار حلقه‌ها نیست (بالاخره هنوز هم نمی‌توان توان مالی تلویزیون را با سینما مقایسه کرد)، اما اگر بحث جنس فانتزی دنیای خلق شده در این دو اثر را در نظر بگیریم، می‌توان ادعا کرد که بازی تاج و تخت می‌تواند افراد بیشتری را در مقایسه با سالار حلقه‌ها جذب خود کند. ما در بازی تاج و تخت شاهد یک جهان بزرگسالانه هستیم، در حالی که جهان به تصویر کشیده شده در سالار حلقه‌ها بیشتر تین ایجری است. این نکته را نه به عنوان نقطه ضعفی برای سالار حلقه‌ها، که به عنوان یک ویژگی باید در نظر گرفت. ویژگی‌ای که باعث می‌شود بازی تاج و تخت حتی برای افرادی که دنیای سالار حلقه‌ها را زیادی فانتزی و تا حدی نوجوانانه می‌دانستند نیز جذاب باشد.

بنابراین اگر سالار حلقه‌ها را دوست داشته‌اید به احتمال خیلی زیاد از این سریال نیز خوش‌تان خواهد آمد. اگر هم همچون نگارنده علاقه چندانی به سه گانه معروف جکسون ندارید، باز هم فرصت دیدن بازی تاج و تخت را از دست ندهید، چون امکان دارد از دیدن آن لذت ببرید. لذتی که حاصل تلفیق به اندازه و منطقی فانتزی و واقعیت در این سریال است. سریالی حماسی و اسطوره‌ای که وجوه تخیلی‌اش اصلاً توی ذوق نمی‌زند و به خوبی با جهان واقعی درهم آمیخته است. سریالی پر از خیانت، دروغ و گناه که عرصه را برای پاکی و معصومیت بسیار تنگ کرده‌اند. بازی تاج و تخت می‌تواند مخاطبان بیشتری را راضی کند چون حتی برای علاقمندان به درام‌های سیاسی نیز جذابیت دارد. سرزمین وستروس صحنه نبرد خانواده‌هایی است که هر کدام برای به چنگ آوردن تخت پادشاهی حاضرند دست به هر کاری بزنند. عده اندکی از آنها بر حق و بسیاری از آنها تنها شرورانی قدرت طلب‌اند. بازی تاج و تخت روایت گر تقابل شرارت و معصومیت در دنیایی است که هر روز بیشتر از روز قبل دچار هرج و مرج می‌شود.

دنیای دیوانه‌ای که بیش از هر چیز خیانت و پلیدی در آن حکم می‌کند. سرزمینی که عده فراوانی باید برای حکومت حرامزاده‌ای که بر تخت پادشاهی نشسته کشته شوند. بازی تاج و تخت شما را به دل سرزمینی می‌کشاند که پر از دسیسه و جنگ است. نبردگاهی که هر کس برای زنده ماندن و به هدف خود رسیدن سلاح خود را دارد. جادو، رزم آوری، سیاست مداری، توطئه چینی، قدرت مدیریت، شجاعت، قدرت بدنی، هوش، مالکیت بر اژدها، ثروت، تغییر چهره، دسیسه گری و در مواردی هم چون شخصیت بسیار دقیق پرداخت شده تایریون لنیستر (با بازی هنرمندانه پیتر دینکلیج) زیرکی، منطق و توان سخن وری. تازه همه این‌ها مربوط به یک سوی دیوار است. دیواری که بدویت و موجودات وحشی را از تمدن جدا کرده و نبرد میان ساکنان دو طرف دیوار ماجراهای هیجان انگیزی در دل خود دارد. دیدن بازی تاج و تخت می‌تواند تجربه جالب و تازه‌ای بر سریال بین‌های حرفه‌ای باشد و حتی می‌تواند برخی را به پروسه سریال بینی علاقمند کند. تجربه گام نهادن به جهان بی مکان و زمان وستروس پیشنهادی است که هر کسی نمی‌تواند رد کند. بازی تاج و تخت امکان لذت بردن از این تجربه را در اختیار شما قرار خواهد داد.

نظر منتقدان و کاربران اینترنتی در مورد سریال بازی تاج و تخت Game of Thrones

مری مک نامارا در لس آنجلس تایمز نوشت: «سریالی باشکوه و تاثیرگذار با مضامین سیاسی و روانشناسانه. بازی تاج و تخت به کمک شخصیت پردازی قوی، خط داستانی شفاف و جنبه‌های فانتزی قدرتمند خود حرف‌هایش را می‌زند.»

و تیم گودمن در هالیوود ریپورتر: «تماشای لحظاتی از این سریال ثابت می‌کند که نظرهای مثبتی که قبل از پخش آن می‌شنیدیم درست بوده و بازی تاج و تخت ارزش انتظار کشیدن را داشته است.»

این هم از نظر کن تاکر در اینترتینمنت ویکلی: «رهایش نکنید. چشمانتان را آزاد کنید تا آن را همچون منظره‌ای ببینید و ذهن‌تان را، تا آغاز کنید دنبال کردن روایت پیچیده‌اش را. این است رئالیسم جادویی بازی تاج و تخت.»

حاشیه‌ها

  • لوکیشن‌های سریال در ایرلند، مالت و مراکش قرار دارند.
  • پایلوت سریال را ابتدا تام مک کارتی کارگردانی کرد که مدیران شبکه از آن خوش‌شان نیامد. پس از آن تیم وان پیتن قسمت اول را کارگردانی کرد که به نمایش درآمد.
  • قسمت اول سریال در روز تولد شون بین به نمایش درآمد.
  • در حالی که اغلب کاراکترهای سریال در کتاب نیز حضور داشتند، شخصیت «رز» توسط نویسندگان سریال خلق شد و در کتاب حضور نداشت.
  • فصل اول سریال بر اساس رمان نخست مجموعه نغمه یخ و آتش ساخته شده و فصل دوم بیشتر به حوادث مربوط به رمان دوم مجموعه می‌پردازد.
  • «یارا گریجوی» که در فصل دوم سریال و قسمت دوم مجموعه رمان‌ها قرار دارد در کتاب اسم‌اش «آشا» است. نویسندگان به خاطر این که مخاطب او را با شخصیت دیگر سریال یعنی «اوشا»، اشتباه نگیرند نام‌اش را تغییر دادند.
  • وقتی از مارتین درباره پایان این مجموعه سوال کردند او پاسخ داد که این مجموعه با ابری از گرد و غبار و یا برف که در سرتاسر گورستانی پهناور و مملو از قبر پخش خواهد شد پایان می‌یابد.
  • نام سریال از رمان اول مجموعه نغمه یخ و آتش گرفته شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
[wpcode id="260079"]