آیا تا به حال به نقاشیهای کودک خود توجه کردهاید؟ چطور باید به آنها بنگرید و چه چیزهایی میتوان از آنها دریافت؟
آیا تـاکنون بـه نـقاشی کودک دلبند خود توجه کردهاید؟! همانگونه که بعضی از اوقات کودک شما اتفاقی را که برایش افتاده، بـرای شما به طور شفاهی بیان میکند و به نگاه محبتآمیز و گوش شنوای شما نـیاز دارد تا سرا پا گوش بـوده و حـرفهایش را تأیید کنید؛ گاهی هم کودک شما به این نیاز دارد که نقاشیاش را به عنوان محصولی از کار ترسیمی خودش به شما نشان دهد. اصولاً کودک مایل است که دیگران، کارهای او را ببینند و تشویق کـنند. اگر هم گاهی نقاشی خود را مخفی میکند و خجالت میکشد که آن را نشان دهد به خاطر این است که فکر میکند کارش خوب نشده و یا باید اصلاح شود.
نظر تحسینی، انتقادی یا اصـلاحی بـزرگسالان، مخصوصاً افراد مورد علاقه کودک، آنقدر برای او اهمیت دارد که ممکن است حتی باعث سرعت بخشیدن به کار نقاشی او یا کند شدن تکامل نقاشی او شود.
آیا هنوز فکر میکنید که نـقاشی چـیزی جز نقاشی نیست؟ یا اینکه فکر میکنید پشتخطهایی که کودک شما میکشد، معناهای دیگری نهفته است؟ کودک از طریق نقاشی، برای بزرگسالان و گاه برای دنیا، پیام میفرستد. نقاشی کودک وسیلهای است برای ابراز وجـود و بـیان خویشتن کودک و یا آزارهایی گردیده است تا به این طریق با دنیای پیرامون خود ارتباط برقرار کند نقاشی همچنین باعث تخلیه عاطفی و روانی کودک میشود.
«کودک» موجودی است ویـژه کـه در هـردوره از سن و رشد، علاقه و نیازهای خـاص خـودش را دارد و دنـیای او اصلاً قابل مقایسه با دنیای بزرگسالان نیست. نقاشی کودک زبان خاص خودش را برای او دارد که با فهم و ادراک ما متفاوت است. مثلاً مـواردی کـه در نـقاشی کودک برای ما عجیب و نامأنوس هستند، برای کـودک کاملاً طبیعی و قابل لمس میباشند.
پس باید به دنبال راهی باشیم تا دنیای پر رمزوراز و شگرف کودکان را درک کنیم. دنیای کودکان بـا شـناخت آنـها برای ما قابل مشاهده است. شناخت کودک، شامل شناخت ذهـن او، رشد او و در یک کلمه، دنیای کودک، است. بهترین وسیلهای که میتواند این دنیای مبهم و پیچیده را برای ما روشن کـند؛ نـقاشی کـودک است.
در زمینه نقاشی کودک، تنها نقاشیهایی دارای ارزش هستند که برخاسته از ذهـن نـاهشیار کودک باشند و در آنها تحمیل و اجباری وجود نداشته باشد. به عنوان مثال، در تست «ترسیم خانواده» اگر بـه کـودک بـگوییم: «بهترین آدم را برای ما بکش» یا «خانواده واقعی خودت را بکش» در اینجا تنها از ضـمیر هـشیار و آگـاه کودک استفاده کردهایم. این نقاشی ارزش چندانی برای درک عواطف کودک و شناخت دنیای او ندارد. ولیـ هـنگامی کـه به کودک میگوییم: «آنچه که دوست داری نقاشی کن.» برای ما ارزش درمانی دارد و ضمیر نـاهشیار کـودک، تمایلات درونی و خواستههای او را برای مددکار نمایان میسازد. همچنین، تحمیل یک موضوع اجباری مثلاً وادار کـردن کـودک به نقاشی کردن یک موضوع خاص، کار اشتباهی است. هر نوع اجبار خارجی بـه کـودک آسیب میرساند و خلاقیت او را از بین میبرد. در واقع موضوعات برگزیده توسط خود کودک، همیشه بـا تـجارب شـخصی وانگیزههای نسبتاً قوی او ارتباط دارد.
به عنوان مثال، کتاب «شازده کوچولو» نوشته نویسنده معروف فرانسوی، «سـنت اگـزوپری» را در نظر بگیرید. در این داستان، شازده کوچولو، دیداری خیالی با سنت اگزوپری دارد و تـصویری بـه او نـشان میدهد. او از سنت اگزوپری میخواهد که آن را تفسیر کند؛ راستی نظر شما راجع به این نقاشی چیست؟
سـنت اگـزوپری در جـواب او، آن را یک کلاه شاپو میبیند، درحالیکه تصویر واقعی بدینگونه است که یک مـار بـوآ، فیلی را بلعیده است.
با این مثال، متوجه خواهید شد که دیدگاه ما بزرگترها تا چهاندازه بـا دیـدگاه کودکانمان متفاوت است و کودکان چه دنیای مبهم و شگفتانگیزی دارند که ما نـمیبینیم.
کـودک از راه نقاشی میتواند بر خشم، نفرت و ترس خـود غـلبه کـند چون نقاشی وسیله است برای تخلیه عـواطف و احـساسات کودک شما. کودک از راه نقاشی با دیگران و محیط پیرامون خود ارتباط برقرار مـیکند.
در انـتخاب موضوع نقاشی کودکان، عوامل مـتعددی مـثل عوامل فـرهنگی، سـن و شـرایط اقتصادی دخالت دارند تصاویری که در یـک مـحیط اجتماعی بسیار تکرار میشوند، بر نقاشی کودکان اثر میگذارند. به عنوان مـثال نـقاشی کودکانی که در خانوادههای تحصیل کرده و فـرهنگی پرورش مییابند، نسبت به کـودکان دارایـ وضعیت فرهنگی و اقتصادی پایینتر، پخـتهتر و تـکامل یافتهتر است. پژوهشها نشان میدهند موضوعاتی که کودکان برای نقاشی خود انتخاب مـیکنند شـامل: خانه، اتومبیل، حیوانات و گلها اسـت ولی بـیشترین مـوضوع انتخابی آنها تـصویر آدمـ (آدمک) میباشد. کودک، در نـقاشی آدم مـمکن است تصویر خود را ترسیم کند؛ گاهی نیز در این تصاویر درکی که از اعضای بدن خـوددارد را بـه نمایش میگذارد. میان خطوط ترسیمی آدمـک نـقاشی شده و ویـژگیهای ذهـنی و روانـی کودک ارتباط زیادی وجـود دارد. تصویری که کودکان از آدم میکشند ممکن است کوچک، بزرگ، رنگی یا با مداد سیاه شد. خـطوط آن مـمکن است پررنگ یا کمرنگ باشد. هـمچنین مـمکن اسـت تـصویر آدمـک، کامل یا دارای اعـضاء حـذف شده باشد. که هریک از این مواد دارای تحلیل علمی و روانشناختی هستند.
در نقاشی آدمک، واردی مثل: محل اتصال بـازوها، انـدازه بـینی، شکل چانه، اندازه چشمها، اندازه دست و رنـگ آنـها مـعنیدار هـستند. در نـقاشیهای کـودکان، خطوط ناتمام، شکسته یا کمرنگ نشاندهنده اضطراب، تردید و عدم اعتمادبهنفس کودک است درحالیکه با ازدیاد اعتمادبهنفس، اندازهها در نقاشی کودک، بزرگتر میشود، همچنین رنگها متنوعتر و روشنتر و جزئیات تـصاویر بیشتر و دقیقتر میشود.
خطوط منحنی در نقاشی کودک، دلالت بر احساسات مثبت و آرامش او دارند درحالیکه خطوط شکسته، نشاندهنده خشم و ناخشنودی کودک هستند. به عنوان مثال، بیماران روانی، نقاشیها را با تصویری از کودکی خـود شـروع میکنند. آدمک نقاشی آنها، غالباً غمگین، کوچک و تنها است.
کودکان پرخاشگر، جزئیات صورت را در حد اغراقآمیزی نشان میدهند. در عوض، کودکان خجالتی، اعضاء چهره را یا حذف میکنند یا بسیار کوچک مـیکشند. هـمچنین چهرههای بزرگتر از حد طبیعی نشانهٔ خود بزرگبینی است و چهرههای بسیار کوچکتر از حد طبیعی، نشاندهنده احساس خود کمبینی، کمبود یا فقدان عزتنفس، اضطراب و افـسردگی هـستند.
بدین ترتیب از بررسی نقاشی کـودکانی کـه تصویر آدم را به دلخواه خودشان کشیدهاند، میتوان اطلاعاتی در مورد تصویری که کودک از خود و بدن خوددارد به دست آورد. همچنین در این زمینه، عضوی که برجسته شده یـا حـذف شده نیز حاوی پیـام اسـت. به عنوان مثال کودکی، کودکی که نقص عضو دارد، عضو معیوب خود را کامل خواهد کشید. یا کودکان فلج، پاهای خود را قوی و بلند میکشند همچنین کودکی که ناشنوا است عضو ناقص خـود را خـیلی دقیق و بزرگتر رسم میکند.
نکات قابل ذکر برای تشخیص کودک طبیعی از غیر طبیعی با استفاده از تست نقاشی خانواده عبارتند از:
الف) کودک طبیعی، افراد خانواده را به گونهای میکشد که تقریباً دو سوم کـاغذ را پر مـیکند. یعنی فـضای مورد استفاده او تقریباً وسیع است اما کودکآزار دیده تنها قسمت کمی از صفحه را نقاشی میکند.
ب) کودک طبیعی خـودش را به عنوان «مادر» یا مراقبتکننده اصلی خود در نقاشی مشخص میکند امـا در مـورد کـودکآزار دیده، مادری مشاهده نمیشود.
ج) کودک طبیعی خودش را به عنوانی یکی از اعضا نقاشی میکند، اما کودک غیر طـبیعی، خـودش را از نقاشی حذف میکند.
نقاشی، همچنین میتواند درمان مؤثری برای کودکانی که آزار دیدهاند بـاشد بـه خـصوص کودکانی که از آنها سوء استفاده جنسی شده است و دچار آسیب روانی شدهاند. در طی روند نـقاشی درمانی، میتوان سیر تدریجی اعتماد کودک به روانکاو را به خوبی دریافت. این روش وسـیله مؤثری است برای بـیان احـساساتی چون خشم، نفرت، ترس، خصومت، اندوه و شرم که ناشی از آزار جنسی کودکان میباشد. همچنین استفاده از تست نقاشی کودکان، این مزیت را دارد که با استفاده از آن، کودک کمتر احساس تهدید کند، چون با استفاده از نـقاشی مسایلی که برای کودک پیشآمده به صورت روشن و صریحی توسط ـاو عنوان میشود.
با استفاده از تست نقاشی به روانکاو کمک میشود تا چگونگی سوء استفاده و میزان لطمه و آسیب وارده بر روان کودک را تـشخیص دهـد.
در تست نقاشی خانواده، هر قسمتی از نقاشی کودک مهم است، حتی خط کوچکی که بر تصویر صورت یکی از اعضا خانواده کشیده یا حذف بعضی از اعضاء خانواده. همچنین ارزشگذاری متفاوت برای بـعضی قـسمتهای بدن خود قائل شدن، به کارگیری رنگ، از بین بردن یا بیش از حد بزرگ جلوه دادن بعضی حوادث، همگی دارای معانی مشخصی هستند و بزرگسالان با کمی دقت میتوانند متوجه آنها شـوند.
مـحیط اجتماعی-فرهنگی که کودک در آن زندگی میکند در نقاشی کوکان تأثیر بسیاری دارد. فرزندان پدر و مادرهایی که مشکلات اجتماعی و فرهنگی دارند و یا کودکان خود را به مدارس یا کلاسهایی بیش از حد پرجمعیت میفرستند، کـودکان خـود را در مـوقعیت مناسبی برای فراگیری نقاشی قـرار نمیدهند. بنابراین برای قضاوت درست و منصفانه در تعیین شخصیت کودک باید شرایط زندگی کودک و هوش و سن او را در نظر گرفت.
هیچ آزمایشی نمیتواند مثل نـقاشی بـه طـور کامل تفاوتهای فکری و خصوصیات افراد مختلف را بیان کـند، مثلاً کودکی که در نقشی، به طور مکرر اعضای خانواده خود را میکشد ولی پدر را حذف میکند شاید به علت طولانی شدن غیبت پدر از مـحیط خـانواده بـاشد. استفاده از رنگهای سرد در نقاشی کودک، نشاندهنده مشکلات عاطفی و روانی او اسـت. کودکان سازگار در نقاشیها به طور متوسط از پنج رنگ استفاده میکنند درصورتیکه کودکان در گوشهگیر تنها از یک یا دو رنگ اسـتفاده مـیکنند.
بـین خطوط آدمک نقاشی شده و خصوصیات روانی و جسمی کودک ارتباط تنگاتنگ وجـود دارد. آدمـک در اندازه خیلی کوچک یا گوشه کاغذ، نشان میدهد کودک خود را کمارزش و از دیگران پایینتر میداند. همچنین فـقدان دسـت و بـازو در نقاشی، نشاندهنده عدم امنیت و کمارزش دانستن است.
چنانچه صفحه کاغذ نقاشی را بـه چـهار نـاحیه (پایین، بالا، چپوراست) تقسیم کنیم، اگر نقاشی کودک در ناحیه پایین صفحه باشد، نشاندهنده وجـود افـسردگی در کـودک است. منطقه بالای صفحه در نقاشی، ناحیه گسترش تخیلات کودک است. سمت چپ صفحه نـیز نـشاندهنده گذشته و سمت راست صفحه نشان دهنده آینده است.
در نهایت آنچه در نقاشی کودک ارزش دارد، خـانواده تـخیلی او اسـت. هر چقدر نقاشی از خانواده واقعی کودک فاصله داشته باشد در روانشناسی ارزش بیشتری دارد. مطالعه تـست نـقاشی کودکان میتواند برای والدین، مربیان مهد کودک، معلمان و روان درمانگران موضوع بسیار مؤثر و مـفیدی بـاشد.
نـقاشیهای کودکان به ما امکان میدهد تا روند فکری آنها را بشناسیم و ببینیم آنها راجع به دنـیا و اشـخاصی که با آنها زندگی میکنند چگونه میاندیشند و اینکه متوجه میشویم چه چـیزهایی آمـوختهاند، و تـأثیر محیط زندگی بر پرورش آنها چگونه بوده است و نگرانی و مشکلات عاطفی آنها چیست. همانگونه کـه گـفتیم نـقاشی خودبهخودی کودکان، کشف عالمی است که شما آن را فراموش کردهاید. درحالیکه به آن کـشف احـتیاج دارید.
در پرتو نقاشی، کودکان آثاری پدید میآورند که با بررسی آنها پدر و مادر، مربیان، معلمان و پزشکان مـیتوانند بـه تحول روانی کودکان و مشکلات احتمالی پی ببرند. نقاشی کودکان فقط یک وسیله پرورش خـلاقیت و پخـتگی کودک نیست و آن را باید مشکلات وسیلهای برای بـروز نـشانههای عـاطفی کودکان در نظر گرفت. پس همواره باید آموزش نـقاشی را بـرپایه صحیح قرا دهیم و از کپی کردن یا تقلید کودکان سنین پایینتر جلوگیری کنیم تـا بـاعث برقراری هر نوع گفتگو و ارتـباط در کـودک شویم.