رؤیای محال ماشین با راندمان بالای صد درصد از داوینچی تا مخترع هموطن!
کار کردن روی محالات و آرزوها، در ذات خود چیز بدی نیست، اما موضوع وقتی ناپسند میشود که موضوع با اغراض غیرعلمی و شیادی آمیخته میشود.
یکی از چیزهای که قوانین فیزیک آنها را غیرممکن میداند، طراحی ماشین با راندمان بالای 100 درصد است. یعنی ماشینی که بیشتر از انرژی ورودی و بدون تزریق هیچ انرژی خارجی دیگری، بتواند انرژی بیشتری تحویل ما بدهد.
چنین چیزی در تضاد با قانون پایستگی انرژی است:
«قانون پایستگی انرژی میگوید که مقدار انرژی در یک سیستم تکافتاده (ایزوله، منزوی) ثابت میماند. پیامد این قانون این است که انرژی از بین نمیرود و به وجود نمیآید. تنها چیزی که در سیستم تکافتاده رخ میدهد، تبدیل شکل انرژی است؛ مثلاً انرژی جنبشی به انرژی گرمایی تبدیل میشود. از آنجا که در نظریهٔ نسبیت خاص انرژی و جرم به هم وابستهاند، پایستگی انرژی در حالت کلی میگوید که مجموع انرژی و جرم یک سیستم تکافتاده پایسته است.
پیامد دیگر این قانون این است که ماشین حرکت دائمی تنها هنگامی کار میکند که هیچ انرژیای به پیرامون خود ندهد. اگر انرژیای که دستگاه به پیرامون خود میدهد بیشتر از انرژیای باشد که میگیرد و جرم دستگاه هم ثابت بماند، چنین دستگاهی نمیتواند برای همیشه کار کند.» (+)
اما در طول تاریخ، قبل و بعد از مطرح شدن این قانون، همواره کسانی بودهاند که دوست داشتهاند، روی چنین ماشینی اختراع کنند.
در کتاب جالبی به نام 100 Hoaxes & Mistakes That Fooled Science که امیدوارم روزی به فارسی ترجمه شود، یکی از این تلاش ذکر شده است:
مردم از دیرباز آرزو داشتند که ماشینی با حرکت دائمی بدون نیاز به ورود نیرو و انرژی اضافی اختراع کنند. در سال 1812، یک مخترع به نام چارلز ردهفر از فیلادلفیا ادعا کرد که چنین ماشینی را اختراع کرده است.
در سال 1813 کارشناسان ایالتی تصمیم گرفتند از این ماشین بازدید کنند، اما مخترع از ورود آنها به اتاقی که ماشین در آن بود، ممانعت کرد و در اتاق را قفل کرد.
کارشناسان از پنجره می توانستند ماشین را مشاهده کنند. یکی از آنها پسرش را هم آورده بود. ناگهان پسرک متوجه چیز جالبی شد. دندانههای چرخدنده دستگاه، خلاف جهتی که ماشین باید به آن سو میچرخید، قرار داشتند.
وقتی دستگاه برای نمایش به نیویورک برده شد، یک مخترع نامدار که قایق با موتور بخار را اختراع کرده بود، با برداشتن قسمتی از بدنه چوبی دستگاه متوجه فریبکاری ردهفر شد. در واقع چرخدندهها به طور مخفی نیروی خود را از تسمهای میگرفتند که یک منبع نیروی مخفی شده در ساختمان متصل بود. این منبع نیرو رو پیرمردی به صورت دستی میچرخاند!
اما آرزو و تلاش در جهت ماشین یا چرخی دوار با حرکت دائمی بسیار قدیمیتر از قرن 19 است. در قرن هشتم، مردی در باواریا ادعا کرده بود که چنین ماشینی را ساخته است.
حتی لئوناردو داوینچی هم که با فراست متوجه ناممکن بودن چنین اختراعی شده بود، طرحهایی در این زمینه داشت.
در سال 1607، شخصی به نام کورنلیوس دربل، یک ماشین با حرکت دائمی را به پادشاه انگلیس -جیمز اول- نشان داد.
این تلاشها ادامه داشت، تا اینکه آکادمی سلطنتی علوم در پاریس که در سال 1775 از کثرت اختراعات کاذب و شیادیها، به ستوه آمده بود، بیانیهای داد و گفت از آن به بعد دیگر اختراعات با مضمون ماشینهای با حرکت دائمی را بررسی یا قبول نمیکند.
اما اگر گمان میکنید در زمانه مدرن دیگری خبری از این ادعاها نیست، سخت در اشتباه هستید. مثلا در سال 2006، شرکتی به نام Steorn ادعا کرد که ماشینی با راندمان بالای صد در صد با استفاده از آهنرباهای متحرک ساخته است. اما در جولای 2007، زمانی که قرار بود، این ادعا مورد بررسی قرار بگیرد، جلسه بررسی به خاطر مشکلات فنی از سوی شرکت لغو شود و در سال 2009 مشخص شد که اصلا چنین ادعایی درست نبوده است.
در ایران هم چنان که افتد و دانی گاهی رسانههایی نامعتبر ادعاهای این چنینی را در بوق و کرنا میکنند، بدون آنکه هیچ بررسی اولیه انجام بدهند. ترجیح میدهیم در مورد مشهور وطنی از هیچ اسمی یاد نکنم!
منبع: ویکیپیدا و کتابی که از آن در متن پست یاد شد.
این نوشتهها را هم بخوانید
این قضیه هیچ منافاتی با قانون پایستگی انرژی نداره
این قضیه با قانون دوم ترمودینامیک تنافی داره … لطفا اصلاح شه
آقای دکتر من دو سه نفر صنعتگر تجربی – البته با سواد آکادمیک اندک – می شناسم که همه زندگی و سرمایه خودشون رو گذاشتند روی این اختراع محال. عجیبه که عمدتاً گرفتار توهم توطئه هم هستند و هرچه تلاش بشه برای منصرف کردنشون بیفایده ست.
از عنوان مقاله چنین انتظار میرفت که قراره در مورد نمونه وطنی توضیحات بدردبخورتری ارائه بشه ولی مثل اینکه بیشتر برای جلب توجه بوده
موشکافی موارد وطنی، ممکن است باعث مشکلات حقوقی و به حاشیه رفتن سایت شود. ترجیح میدهیم اصلا در موردش صحبت نکنیم. با یک جستجوی ساده به موارد وطنی میرسید.