نخستین دوره مسابقه نویسندگی برای وب
اگر نوشتن یکی از آنچیزهاست که حس میکنید همیشه برایتان مهم بوده، این مسابقه ممکن است همان مسیر رشدی باشد که همیشه منتظرش بودید.
به همین مناسبت از شما دعوت میکنیم که در نخستین دوره مسابقه نویسندگی برای وب، برای ما بنویسید و همراهمان باشید.
به همراهی و همدلی جمعی از ژورنالیستها و نویسندگان حرفهای (سیامک رحمانی، عرفان خسروی، اکبر هاشمی، شیوا مقانلو و سروش روحبخش)، تلاش خواهیم کرد تا استعدادهای جدید نویسندگی در وب را شناسایی کنیم و انگیزهای باشیم برای بیشتر جدی گرفتن تالیف و محتواسازی و بهبود هر چه بیشتر وب فارسی.
- نویسندهی اثر برگزیدهی نهایی، از طرف گروه گردشگری مارکوپولو یک تور لوکس ایرانگردی هدیه میگیرد.
- آثار شرکتکنندگان محصل و دانشجو در بخش جنبی جایزه به عنوان «استعداد برتر» هم داوری خواهد شد که برندهی این بخش نیز از طرف بازارچهی نور نیمسکهبهار آزادی هدیه خواهد گرفت.
- اپلیکیشن فیدیبو نیز به نویسندهی اثر برگزیده و نویسندگان ده اثر منتخب کارت خرید کتاب الکترونیک اهدا خواهد کرد.
بررسی آثار ارسالی بر اساس معیارهای زیر صورت خواهد گرفت:
۱– ایدهپردازی و تازگی
مخاطب باید به نحوی ترغیب بشود که مطلب شما را بخواند. ممکن است نوشتهتان خواندنی به نظر برسد چون حقایقی را به مخاطب نشان میدهید که در دسترس هیچکسی جز شما نبوده، یا ممکن است نوشتهی شما را بخوانند چون دربارهی یک چیز تازه نوشتهاید، یا شاید از اطلاعاتی نوشتهاید که کمتر کسی میدانسته.
البته قرار نیست شما خارقالعادهترین ایدهی جهان را داشته باشید، گاهی با نگاهی نو و کمی نوآوری میشود به همان سوژههای قدیمی و روزمره پرداخت.
در نهایت مسالهی مهم این است که مخاطبتان احساس کند شما دربارهی «چیزی تازه» مینویسید یا با «نگرشی تازه» مینویسید.
مثال: فرض کنید نوشتهی شما بر حسب اتفاق اولین نوشتهای باشد که وضعِ بغرنجِ دریاچهی ارومیه را برای مخاطب تصویر کرده. در این صورت مخاطب بابت تازگی همین قضیه با شما همراه خواهد شد. ولی اگر قبل از شما دهها نویسندهی دیگر هم در این رابطه نوشته باشند، شما حتماً باید از زاویهی دیدی متفاوت به موضوع بپردازید تا مخاطب ترغیب شود که دوباره با شما هم همراه شود. شاید برای ارزیابی این مساله بد نباشد که از خودتان بپرسید: چرا نوشتهی من بین این همه نوشته ارزش خواندن دارد؟
۲– هدفگذاری و مخاطبشناسی
شما باید بدانید که برای چه مخاطبی مینویسید و کلمات و جملاتتان را بر اساس مخاطب هدفتان انتخاب کنید. مثلاً به این فکر کنید که انتظار دارید چه مخاطبی با جستجوی چه کلماتی به نوشتهی شما برسد و سعی کنید بفهمید که مخاطب هدفتان دوست دارد چطور نوشتهای را بخواند و تا آنجا که میتوانید در چارچوب مخاطبی که تعریف کردهاید بنویسید. به نظرتان چه کسی قرار است مطلب شما را بخوانند: مردان ۲۰ تا ۳۰ سال یا زنان ۵۰ تا ۶۰ سال؟ کسانی که تحصیلات دانشگاهی دارند یا کسانی که دیپلمه هم نیستند؟
مثال: به عنوان یک نویسندهی عامهپسند بد نیست که گاهی کاراکترهای فرضی مخاطبینتان را فرض کنید. از این منظر، شما مثل خیاطی خواهید بود که مناسب قوارههای بازار، لباسش را میدوزد. فرضاً اگر (رضا ۳۲ ساله – مغازه دار – فوق دیپلم) مخاطب گزارش شما از داربی ۸۴اُم است، بایدبا طیفی از کلمات و برشی ازجملات به سراغ رضا بروید که با فاطمه (۵۰ ساله – خانهدار – دیپلم) و سهراب (۲۶ ساله – دانشجوی دکترا) متفاوت باشد (حتی بلندی نوشته به حوصلهی همین مخاطب فرضی بستگی دارد). اگر ما نتوانیم مخاطب فرضی شما را حدس بزنیم، معمولاً به این معناست که یک جای نوشتهتان ایراد دارد.
۳– اعتمادسازی و صحت اطلاعات
مطمئناً شما به عنوان یک نویسنده دلتان میخواهد که جدی گرفته شوید. برای این که جدی گرفته شوید باید اعتماد مخاطبتان را جلب کنید. فرقی نمیکند که یک نوشتهی الهامبخش و مذهبی مینویسید یا یک متن علمی یا یک سفرنامه، گزارش اجتماعی یا شرح حال. مخاطب همیشه دنبال این است که شما واقعاً صادقانه مینویسید یا که برای کلاهبرداری یا جلبتوجه به سراغش آمدهاید.
به طرق مختلفی میتوان اعتماد مخاطب را جلب کرد: اگر آمار میدهید یا به گفتههای فردی دیگر استناد میکنید، «دقیق» باشید، اگر یک فیلم، یک شخص، یا هر چیز خاص دیگری را نقد میکنید، «منصف» باشید و «اغراق» نکنید (No Hype!) واگر استدلالی انجام میدهید یا در نقش یک دلسوز و مصلح اجتماع مینویسید، در نوشتنتان شخصیتی «باثبات و یکپارچه» داشته باشید.
مثال: فرض کنید شما یک متن ادبی نوشتهاید که ادعای درکی جدید دربارهی غزلیات حافظ دارد، اگر شما در این نوشته غلط املایی داشته باشید یا از ساختارهای اشتباهِ جملهسازی استفاده کنید، اعتماد مخاطب را جلب نخواهید کرد (حتی اگر برداشت کلیتان تماماً صحیح باشد). چون قرار است مخاطب، شما را به عنوان یک کاراکتر ادبی بپذیرد. از کسی که مقالهی علمی مینویسد هم انتظار نمیرود که بدون منبع، قضاوت کند یا بدون توجه به اصول استنتاج، یادداشت بنویسد (چون از یک شخص علمی انتظار نمیرود که بدون دلیل سرطان را به گرمیِ مزاج یا ماه تولد ربط بدهد).
مثلاً اگر شما یادداشتی نوشتهاید که پیشنهاد میکند که برای جلوگیری از فاجعهای مثل پلاسکو، بهترین کاری که میتوان کرد، خرید جِتپَک برای آتشنشانان است، باید طوری نوشته باشید که مخاطبتان حس نکند شما دلال جتپک هستید و به این بهانه میخواهید بازارگرمی کنید. هر لحظه که مخاطب حس کند شما نقش بازی میکنید و ادای یک روشنفکر، یک کارشناس، یک هنرمند، یک دانشمند یا … را در میآورید، شما را کنار خواهد گذاشت و دنبالتان نخواهد کرد.
صندوق ایمیل همهمان پر از هرزنامههای شاهزادههای نیجریهای است که به کمکمان نیاز دارند تا میلیونها دلار پولشان را جابهجا کنند. دنیای وب یادگرفته این شاهزادههای نیجریهای که فقط وعده میدهند را نبیند، چون انسانهای صادقی به نظر نمیآیند (متاسفانه حتی اگر یک شاهزادهی نیجریهای واقعا به کمکمان نیاز داشته باشد هم ایمیلش را باز نخواهیم کرد). پس بد نیست که از خودتان بپرسید: آیا به عنوان یک نویسنده واقعاً صادق به نظر میرسم یا نه؟
۴– نثر و گیرایی
نوشتهی شما باید چنان گیرا و قصهگو باشد که مخاطب احساس کند، گردِ آتش یک قصهگوی باستانی نشسته و به قصهاش گوش میدهد. یعنی همیشه اطلاعات را با روایتگری (narrative) همراه کنید و مثالهای ملموس و توصیفهای قابل درک ارائه بدهید و متوجه باشید که صرفاً حرفِ درست زدن کافی نیست، که درست حرفزدن هم اهمیت دارد.
البته مهارت و سلیقهی شما در تمام ارکان نوشتهتان باید معلوم باشد. از خودتان بپرسید که «آیا واژههایی که انتخاب کردهام مناسبتریناند؟»، «آیاترتیب جملهها درست است؟»، «آیا فاصلهی بین فعلها و نهادها منطقی است؟ »، «آیا متن از نظر معنایی پرش دارد؟ »، «آیا تحتتأثیر نثرهای ترجمهای غلط این روزها قرارگرفتهام؟» و «آیا از قیدها و حروف ربط و اضافه به نحو احسن استفاده کردهام؟»
جملههایتان مثل سکانسهای فیلم هستند و شما تدوینگر و کارگردانی هستید که مدام باید تصمیم بگیرید که چه موقع دو سکانس را در یک سکانس بیاورید و چگونه اتصال بین دو سکانس ناهمگون را دوستداشتنی بکنید. گاهی باید انتخاب کنید که کدام سکانسها اضافیاند و بعضی اوقات هم همین عقب و جلو کردنشان کار اصلی را انجام خواهد داد. دنبال بهترین ترکیب جملاتتان بگردید و هرگز بعد از اولین پیشنویس، نوشتهتان را تمام شده تلقی نکنید.
بالأخره فارغ از اینکه شما یک نویسندهی ساده نویس باشید یا که رهروِ راهِ پیچیدهنویسی، باز باید مطمئن شوید که یک معنا یا یک احساس مشخص به سمت خواننده درجریان باشد. شما باید نشان بدهید که در خودآگاه یا ناخودآگاهتان برای خواننده برنامهریزیای دارید و قرار است او را به سفری ببرید وگرنه شما از دید مخاطبینتان یا یک نویسندهی شلخته به نظر میرسید یا یک نویسندهی تنبل.
نکته: هیأت داوران مسابقه حتماً به درستنویسی و مسألهی احترام به زبان (فارغ از تفاوتهای سبکی نویسندگان) توجه خواهد کرد. ما به غلطهای دستوری و ویرایشی و املاییای که امروزه در فضای وب مصطلح شده، حساس خواهیم بود و وجود این مسأله را نشانهی کمدقتی و عدم جدیت نویسنده، ارزیابی خواهیم کرد.
۵– فرمت و خوانایی
انتشار مطالب در وب هرچند که با انتشار مطالب در کاغذ مشابهتهایی دارد، ولی هرگز نباید فکر کرد نویسندگی در وب عین نویسندگی بر روی کاغذ است. آمار نشان داده که خواندن از روی مانیتور، ۲۵ درصد از خواندن از روی کاغذ کندتر است و رزولوشن اغلب صفحات کامیپوتری در حدود یک دهم رزولوشن کاغذهایی است که چشممان به خواندنشان عادت کرده. حتی نوع مطالعهی مخاطب اینترنتی هم با مطالعهی یک مخاطب عادی فرق دارد. مخاطب اینترنتی عادت دارد که به جای خواندن، نوشته را اسکن کند و اگر در نگاه اول چیزی از کلیت ماجرا دستگیرش نشود، دوباره به جستجوی خودش ادامه میدهد.
سعی کنید با استفاده از تیترهای فرعی و استفادهی درست از تصاویر، نوشتهتان را به بخشهای فرعی تقسیم کنید تا نوشته در نگاه اول خواناتر به نظر برسد (Scannability&Readability). توجه کنید که این مسأله با روانیِ نثرِ شما یکسان نیست. اهمیت جملات اول را فراموش نکنید و در نظر داشته باشید که تیتر اصلی مطلب و اولین جملات، مهمترین پارامترهاییاند که بر اساسشان خواننده تصمیم میگیرد که نوشتهی شما را بخواند یا نه. از خودتان بپرسید: اگر خواننده با یک نگاهِ سریع، کلِ نوشتهی من را بررسی کند، متوجه نکات اصلی خواهد شد یا نه؟
اطلاعات بیشتر در صفحهی مسابقه
مهلت ارسال آثار: تا آخر اسفند ۱۳۹۵
اعلام و انتشار آثار منتخب: فروردین ۱۳۹۶
معرفی برگزیدهی نهایی: اردیبهشت ۱۳۹۶
عضویت در کانال اطلاعرسانی
برای مشاهده نمونه مطالبی که در موضوع آزاد قبلا از منظر محتوا و نوع نگارش مورد تائید قرارگرفته و منتشر شده، پیشنهاد میکنیم مطالب وب سایت موضوع آزاد را مطالعه و بررسی بفرمائید.
سلام و وقت بخیر…
معیارهای داوری رو مطالعه کردم ولی هنوز برام سوال هست که وزن اصلی در قضاوت روی چه معیاری هست؟ “جذابیت” رو دقیقا چه فاکتورهایی مشخص میکنند؟
سلام. وقت شما هم بخیر.
تمامی مواردی که در معیارهای داوری بیان شده اند، در ارزیابی آثار ارسالی، مدنظر قرار خواهند گرفت. پنج داور محترم مسابقه آثار رو ارزیابی می کنن و برای هر داور، یکی از این موارد ممکنه بولد تر باشه. پس مسلما نمیشه گفت نوشته یکی از نوشته دیگری بهتره چون فقط مثلاٌ نثر و گیرایی خوبی داره. فرمت و خوانایی هم مهمه، صحت اطلاعات یا…. مجموع همه این موارد در کنار هم یه نوشته خوب می سازه.
جذابیت هم میتونم اینطور تعریفش کنم که مثلاٌ خط اول یک نوشته رو که مطالعه می کنی، ناخودآگاه ترغیب میشی که بقیه متن رو هم بخونی. این طور نباشه که مثلاٌ یه مقدار از نوشته رو که مطالعه می کنی، دیگه تمایلی به خوندن باقی متن نداشته باشی. نوشته باید خواننده رو جذب کنه :)
سلام
خیلی خوبه که نویسندگی در وب رو باز هم پررنگ میکنید. ممنون
سلام دوست من. آره دقیقاٌ یکی از اهداف اصلی ما از برگزاری این مسابقه اینه که نویسندگی در دنیای وب هم ساختاریافته تر باشه و بشه مثل نویسندگی سنتی و روی کاغذ، فرمت و چارچوب واسش تعریف کرد و بهش شکل داد :)
ویندوز روی مک :| :| :| :|
دقت تون قابل تحسینه ؛)
درستش میکنیم حتماٌ :)
در کشور ایران اوضاع نویسندهها و ناشرها از صاحبین تمامی صنایع بدتر است و انتخاب این حرفه یک خودکشی قطعی حرفهای و اجتماعی محسوب میشود.
نمیخوام بگم باهاتون مخالفم. درسته که این ماجرای کتاب خوندن ما غم انگیزه ولی اگه ایرانی اهل خوندن نیست و کتاب تو کتابخونش نداره، ما باید تلاش کنیم تا وب رو به کتابخونه هاشون ببریم و برای داشتن یه وب کتابخونه ای غنی تر دنبال نویسنده های خوش فکر تر و با استعداد تریم که این فضای فرهنگیمون و بتونیم به یاری هم رونق بدیم. حالا این که چطور میشه این فضا رو بهتر کرد، اون چیزیه که هرکس باید به عنوان مسئولیت اجتماعی خودش تو این فضا انجام بده.
ای کاش تایم مسابقه یک تایم دیگر بود…اسفند ماه اوج شلوغی ما کارمندان بود..تازه یک نفسی داریم میکشیم و مطالبی را که مدام در ارشیو read later میزدیم را میخوانیم….افسوس
با سلام،
خیلی خوبه که همچین ایونت هایی بیشتر برگذار بشه تا کیفیت مطالبی که توی وب میبینیم هم بالاتر بره.
موفق باشید
من توش شرکت کردم
خوبه
بسیار عالی…
من هم حتما شرکت می کنم.