اعتیاد به فناوری مشکلی بزرگتر از آن چیزی است که مردم تصور میکنند
ما در مقابل فناوری منعطف هستیم. فناوری به ما اجازه داده است کارهای شگفتانگیزی انجام دهیم که باعث بهبود زندگیمان شدهاند.
اما به همان اندازه، فناوری باعث افزایش سرعت زندگی ما شده است به طوریکه گاهی اوقات فراتر از کنترل و توانایی ما است. این بد است که زندگی ما تحت کنترل چیزی باشد که ما بایستی کنترلاش کنیم.
فناوری تمام تمرکز و توانایی ما را به سوی خودش جلب میکند و مانع فکر کردن، حضور در میان دیگران و ارتباط با خودمان و جهان اطرافمان میشود.
آمار و ارقام تنها حقیقتی که خودمان خوب درکاش میکنیم را نشان میدهند. بله؛ ما معتاد هستیم، معتاد فناوری!
گزارش بانک امریکا در سال ۲۰۱۵ نشان میدهد بیش از ۷۰ درصد شهروندان امریکایی در کنار یا با تلفن همراه خود میخوابند. این اعتیاد بیهزینه نیست و عوارضی دارد.
گزارش دیگری در همان سال نشان میدهد نزدیک به ۸۹ درصد مردم در نشستهای جمعی خود از تلفن همراه استفاده کردند و ۸۲ درصد آنها اعتقاد دارند این کار باعث صدمه رساندن به ارتباطات و تعاملات اجتماعیشان میشود.
یک تحقیق دیگر نشان میدهد حتا یک گوشی تلفن همراه خاموش هم میتواند روی افراد تاثیر بگذارد. تحقیقات زیادی هم در رابطه با افسردگی جوانان و ارتباطاش با شبکههای اجتماعی یا دستگاههای دیجیتالی صورت گرفته که تقریبا همگیشان این موضوع را تایید میکنند.
مشکل در تمایل به اتصال نیست؛ بلکه مشکل نوع اتصال است
برخی اوقات تصور میکنیم مشکل در تمایل به آنلاین شدن یا اتصال با جهان است. این تفکر اشتباه است و مشکل در نوع اتصال و ارتباط ما است.
فناوری باعث ارتباط ما با کل دنیا میشود ولی در عین حال میتواند عمق ارتباط ما با جهان اطراف، نزدیکترین کسانی که داریم و میشناسیم و حتا خودمان را محدود کند. فناوری در ارایه آن چیزی که ما دوست داریم بسیار خوب عمل میکند ولی در ارایه آن چیزی که بدان نیاز داریم بسیار ضعیف است.
چیزی که ما نیاز داریم کالیبره کردن مجدد ارتباط ما با فناوری است. ما نیاز به گفتوگو داریم و در زمان ما شاید مهمترین چیزی است که احتیاج داریم ولی صفحهنمایش مانع گفتوگو میشود.
ما زندگیمان را بسیار بد و شلوغ برنامهریزی کردیم. زندگی را مستندسازی کردیم، لاگین میکنیم، ردگیری میکنیم، خاطرهسازی و یادآوری میکنیم و این خاطرات را با دیگران به اشتراک میگذاریم. پس، ما در حقیقت زندگی نمیکنیم!
احتیاج به گفتوگو داریم و این توانایی تا ابد همراه ما نیست. هرچه بیشتر به هوش مصنوعی وابسته میشویم، هرچه بیشتر زندگی ما به روباتها، دستیارهای دیجیتالی و اسمارتفونها بیشتر وابسته میشود؛ توانایی گفتوگو را از دست میدهیم و شاید در نهایت به انهدام بشریت بینجامد.
در حال حاضر، در دادههای غرق شدیم بدون اینکه بتوانیم فکر کنیم و گرسنه اندکی خرد و خردگرایی هستیم.
بشر امروز نیاز به تفکر و خرد دارد. باید درباره مسایل اساسی زندگیمان فکر کنیم و بفهیم چگونه میتوانیم از مرزهای انسانیت و بشریت محافظت کنیم. روابط اجتماعی و تعاملات جمعی را چگونه باید دوبارهنویسی کنیم که انسان از بین نرود.
پاسخ صحیح
هرگز پاسخ صحیح این نیست که فناوری متوقف شود یا به عقب برگردد. فناوری همانند یک کشتی در حال حرکت رو به جلو است و افق روشن و بهتری پیشرو دارد. پاسخ این است که ما نیاز به فناوری «بهتر» و «هوشمندتر» داریم.
باید به دنبال اپلیکیشنها، ابزارها، هوش مصنوعی و فناوریهایی باشیم که بتوانند حصارهای محافظت از بشریت را بازسازی و زمان و مکان تفکر، خردگرایی و گفتوگو میان انسانها را فراهم کنند. در واقع، ما باید به دنبال پلتفرمها و فناوریهایی باشیم که به بشریت و انسانیت بیشتر بها بدهند.
خودکارسازی و هوش مصنوعی در انقلاب صنعتی چهارم تاثیرات عمیقی روی جوامع برجای خواهد گذاشت. قرار بود این فناوریهای باعث بروز بهتر برخی ویژگیهای ممتاز و ضروری انسانها مانند خلاقیت، شهود، تصمیمگیری، سازندگی و خرد شوند ولی اتفاقی که افتاده؛ برعکس این قضیه است.
فناوری این ویژگیهای انسانی ما را تحت تاثیر خود قرار داده و روز به روز دارد کمرنگتر میکند. به جای اینکه ما فناوری را کنترل و به خدمت بگیریم؛ ما داریم به خدمت و کنترل فناوری درمیآییم.
باید کنترل فناوری و زندگی را به دست بگیریم!
این مستند تازه رو ببینید
http://doyoutrustthiscomputer.org/watch