زندگینامه توماس آلوا ادیسون و فعالیتهای خستگیناپذیرش در راه پیشبرد علم
اولین اختراع تجاری موفق توماس آلوا ادیسون در سال ۱۸۷۰، تلگراف چند کاره بود. در سال ۱۸۷۵ آزمایشگاه خود را در پارک منلو برپا کرد. در سال ۱۸۷۷، فرستندهای با کلیدهای از جنس کربن را اختراع کرد. که هنوز در تلفنها از آن استفاده میشود. در سال ۱۸۷۷ گرامافون را اختراع کرد. در ۱۸۷۹ نخستین روشنایی برقی در مقیاس تجاری اختراع شد.
از میان اختراعات بسیار زیادی که شهرت جهانی دارند و به توماس ادیسون نسبت داده میشوند، این عبارت مشهور است: «نبوغ یک درصد الهام است و تلاش نود و نه درصد آن.» با توجه به برگزیدهای از اصول اخلاقی که این مرد در زندگی خود به کار برد، این عبارت بیشتر از همه سزاوار است.
آزمون و خطا
هدف کم کردن اهمیت ذهن بسیار مبتکر و خلاقی نیست که پایه اختراعات ادیسون بود. این حقیقت که ماهیت نزدیکی وی به علمش نقطه مقابل تقریبا تمامی افراد اهل علم و مخترع زمان خود بود، حذف روشهای ریاضیاتی و نظری بزرگمنشانه و اعتماد کردن بیشتر بر آزمون و خطا در آزمایشهای تجربی نوعی از نبوغ وی به شمار میآید. مفسران ذهن بیهمتای ادیسون را به چند عامل نسبت دادهاند، از طی نکردن تحصیلات رسمی، ترک مدرسه در ۱۲ سالگی گرفته تا از دست دادن روزافزون توان شنوایی از ۱۴ سالگی، تا سرانجام ناشنوایی مطلق که به وی امکان داد بدون آشفتگی بر کار خود تمرکز کند. مادر او گزارش داده که از سنین ابتدایی در مورد هر چه که میآموخته تردید روا میدانسته ولی دیگران ممکن است این تردید را در مورد «یک درصد» از آموزشهایشان اعمال کنند.
ادیسون به طور قطع از پذیرش این نکته سرباز زد که «چیزهای ناممکن» بدون آزمایشهای سخت و نتایجی که او را به چیزی مخالف متقاعد کنند، به حقایق تبدیل میشوند. به گفته خود ادیسون: «من آنچه را که جهان نیاز دارد میفهمم. پس پیش میروم و تلاش میکنم تا آن را اختراع کنم.»
نام او با حدود ۱۰۹۳ اختراع همراه است که به طور انفرادی و یا گروهی ثبت شده و با مرور زمان حفظ شده است. در ۸۳ سالگی انجام اختراع را متوقف کرد و هیچکس نمیتواند در این باره شک کند که ادیسون به آنچه میگفت معنی داد. او به علت ثبت یک اختراع در هر دو هفته در طول حیات کاریاش، پرکارترین مخترعی به شمار میآید که جهان به خود دیده است. در این صورت، پرسش این نیست که او چگونه جهان را تغییر داد. بلکه این است که کدام یک از اختراعاتش بیشترین تغییر را در جهان ایجاد کردهاند.
کار سترگ وی
آیا مثلا وقتی که گرامافون، اولین دستگاه ضبط صدا که در سال ۱۸۷۷ طراحی و اختراع شد و واقعا کار کرد، برای خود ادیسون هم تعجب برانگیز بود؟ شاید بزرگترین کار او نخستین لامپ روشنایی تجاری سفیدی باشد که با موفقیت در سال ۱۹۷۹ پس از بیش از ۶٬۰۰۰ بار تلاش به منظور یافتن رشته تنگستن مناسب و در نهایت با دستیابی به این راه حل در تارهای خیزران کربندار شد، تولید شد. آیا احداث نخستین دستگاه تولید برق، گرما و روشنایی در سطح تجارتی که به طور متمرکز گرد آمده بودند تا روشنایی منازل و مراکز کسب و کار را به طور مستقیم تامین کنند که به دست ادیسون در سال ۱۸۸۲ در منهتن جنوبی نصب شد- توانست نهایتاً به تاسیس شرکت جنرال الکتریک انجامد؟ یا این که پیشرفت تجهیزات ضبط و پخش تصاویر متحرک یعنی کینتوگراف و کینتوسکوپ بود که از سال ۱۸۹۴ در بازار قابل دسترس شد و به تولید فیلمهای صامت و صنعتی انجامید؟ سپس اختراعات دیگری بودند که به نوبه خود قابل توجهاند: هنوز امروزه از فرستنده با کلیدهایی از جنس کرین در تلفنها استفاده میشود، تلفنهای بل را به حد کافی برای بهرهبرداری تجاری و عملی برجسته میکرد. دیکتافون دستگاه تکثیر، دستگاه ضبط الکتریکی رای که نخستین اختراع ثبت شده وی بود، یا تلگراف چند کاره که نخستین اختراع موفق وی از نظر تجاری در سال ۱۸۷۰ به شمار میآید و ۴۰،000 دلار فروخته شد و به این ترتیب توانست هزینه مالی تحقیقاتش را که منجر به اختراعات بعدی وی شد، تامین کند.
رویکرد انقلابی
رویکرد انقلابی ادیسون در تاسیس مراکز تحقیق و توسعهٔ تخصصی مملو از مخترعان، مهندسان و دانشمندانی که شبانهروز مشغول بررسی و ساخت بودند، بسیاری از نظریههای وی را محقق کرد. این امر از آزمایشگاه وی در پارک منلو در نیو جرسی در سال ۱۸۷۶ آغاز شد. نه تنها این مراکز به طور عملی به ادیسون در تکمیل اختراعاتش کمک کردند بلکه سایر رویکردهای جهانی تجاری را به منظور تحقیق و پیشرفت تغییر دادند.
میراث ادیسون
به احتمال قوی شناخته شدهترین فرد آمریکایی در میان نسل خود توماس ادیسون، یعنی کسی است که به علت مشکلات شنواییاش از مدرسه عقب مانده و به صورت گهگاهی فقط به مدت پنج سال در آن شرکت کرده است. بیشک ادیسون بر خلاف این آغاز نحس زندگی جهان را تغییر داد و ۱۰۹۳ اختراع را به تنهایی و یا به طور گروهی ثبت کرد. اما، این مخترع پر کار احساس میکرد که فقط سطح آنچه را که ممکن بوده خراشیده است. زمانی گفت تا وقتی انسان یک برگ چمن را نسخه برداری کند، طبیعت میتواند به آنچه دانش علمی نامیده میشود ریشخند کند و اضافه کرد که ما یک میلیونیم از یک درصد از هر چیز را بیشتر میشناسیم.
تا وقتی انسان یک برگ چمن را نسخهبرداری کند، طبیعت میتواند آنچه را که دانش علمی نامیده میشود ریشخند کند.
نیکولا تسلا
ازش متنفرم.