ویژگیها و شکلهای مختلف آزار کلامی: افرادی که در نیش زدن تخصص دارند!
آزار کلامی عبارت است از کلماتی مهاجم و آسیب رساننده که به دروغ از کسی سخن میگویند یا باعث میشوند شخص کذبی را باور کند.
مشخصههای عمومی آزار کلامی
- آزار کلامی، جریحهدار کننده و دردآور است؛ به خصوص که مورد انکار هم قرار بگیرد. وقتی استنباط همسر از آزار کلامی نادیده گرفته شده و به واقعیت وی هم هیچ اعتباری داده نشود، بخشی از رنج زن به سردرگمی او منتهی خواهد شد.
- آزار کلامی ماهیت و تواناییهای زن را مورد حمله قرار میدهد. زن ممکن است کمکم به این باور برسد که یک جای کارش ایراد دارد یا توانایی انجام خیلی از کارها را ندارد.
- آزار کلامی یا آشکار است (شلیکهای خشم، ناسزاگویی و دادن القاب ناجور)، یا پنهان و بسیار بسیار نامحسوس (مثل شستشوی مغزی). آزار کلامی آشکار، معمولا سرزنشآمیز و منتقدانه است و در نتیجه باعث گیجی زن میشود. آزار کلامی پنهان که نوعی تهاجم مخفی است، حتی گیجکنندهتر است. هدف این است که زن بدون آن که بویی ببرد، به کنترل درآید.
- تحقیر در قالب آزار کلامی ممکن است به طریقهای بسیار بیغل و غش و با دلواپسی ادا شود. به نمونهای که نرگس برایم تعریف کرد، توجه کنید:
وقتی شوهرم آرام و با ملاحظه به من گفت: «دلیل واقعی این که ما هیچ وقت راجع به یک کتاب صحبت نکردهایم این است که معنی بعضی از عبارتهای پیش پا افتاده را که یک ایرانی متوسط هم میفهمد، تو نمیفهمی، فکر کردم شاید دلیل این که ما در ارتباط خود آن قدر دچار اشکال هستیم، همین باشد و شدیدا ناراحت و مایوس شدم؛ از همه بدتر، علت همه ناراحتیهایم به گردن خودم افتاده بود!
- آزار کلامی، فریبکارانه و کنترل کننده است. معمولا زن، از این که شوهرش او را فریب میدهد یا کنترل میکند، بیخبر است. با این همه، ممکن است متوجه شود که زندگیاش زمین تا آسمان با چیزی که در سر میپرورانده است، تفاوت دارد و آن قدرها که دلش میخواست، خوشحال نیست.
- آزار کلامی، موذیانه و غافلگیرکننده است. آزار کلامی، زن را به طریقی مورد بیاعتنایی، بی احترامی و تحقیر قرار میدهد:
الف) معمولا بدون آن که خود بداند، مناعت طبعش به تدریج کاهش مییابد.
ب) بدون آنکه بداند، اتکا به نفس خود را از دست می دهد.
ج) ممکن است به طور خودآگاه یا ناخودآگاه سعی کند رفتارش را چنان تغییر دهد که باعث ناراحتی شوهرش نشود و در نتیجه دیگر خودش هم ناراحتی نکشد.
د) ممکن است به طور نامحسوسی بدون آن که خود بداند، شستشوی مغزی شود.
همانطور که «فرشته» توصیه میکند:
شما هرگز بر اساس آن چه دوستانتان میبینند و به زبان میآورند و چیزهایی که شوهرتان راجع به خود و رابطهتان میگوید، قادر نیستید بگویید مورد آزار کلامی واقع میشوید. شما، نسبت به آن شرطی میشوید، گیج و منگ به دور خود میپیچید و بعد نمیفهمید چه دارد به سرتان میآید.
- آزار کلامی غیر قابل پیشبینی است. غیر قابل پیشبینی بودن، یکی از مشخصههای مهم آزار کلامی است. زن- همان طور که قبلا شرح دادیم- در اثر گوشه و کنایهها، زخم زبانها، سیخونکهای غضبناک، تحقیرها یا اظهارنظرهای جریحهدار کننده، جا میخورد و دچار ضربه و عدم تعادل روحی میشود. زن هر قدر هم باهوش، نکتهسنج یا دقیق باشد، هرگز نه واقعا میتواند ن رآن را پیشبینی کند و نه اکثرا سر در میآورد چرا این برخوردهای ناراحت کننده پیش میآیند و اصلا چگونه باید جلوی آنها را گرفت.
- آزار کلامی، مقولهای است مربوط به روابط بین دو نفر. وقتی یک زوج درباره مسالهای واقعی جر و بحث میکنند، مثلا این که چطور بچهها را تربیت کنند یا چه مدت را جدا از یکدیگر یا با هم باشند. هر دو ممکن است احساس خشم کنند، ولی هر دو میتوانند بگویند: «این چیزی است که از دست آن عصبانی هستم …» یا «این چیزی است که میخواهم» و در نتیجه اگر طرفین نیت خوبی داشته باشند، مساله حل میشود. در یک رابطه آزارنده از نظر کلامی، هیچ ضدیت خاصی وجود ندارد. مساله فقط آزار رساندن است و این مسالهای نیست که حل بشود، به عبارتی تعطیلپذیر نیست.
- آزار کلامی، پیامی مضاعف در بر دارد. بین آن چه شوهر بر زبان میآورد و آن چه واقعا احساس میکند، ناهماهنگی وجود دارد. به عنوان مثال، ممکن است در عین خردهگیری از همسرش صادق و بیتکلف به نظر بیاید. یا ممکن است بگوید: «بنده عصبانی نیستم» در حالی که خون جلوی چشمانش را گرفته و از فرط عصبانیت مثل لبو سرخ شده یا مثلا همسرش را برای شام بیرون ببرد و از اول تا آخر شام حالتی سرد، بیاعتنا و نچسب به خود بگیرد.
و حال بشنویم از زبان خانمها:
«میگوید مرا دوست دارد و میگوید هر چه دلش خواست میتواند به من بگوید»
«میگوید نظر همه برایش محترم است. ولی به من خرده میگیرد، از من انتقاد میکند و نظرات و احساسات مرا قبول ندارد».
«میگوید آدم آرام و آسانگیری است. اما روزی نیست که ناراحت و عصبانی نباشد».
«میگوید حامی من است، در حالی که من احساس میکنم با وجود او، تنها و منزوی هستم».
- آزار کلامی معمولا پیشرونده است و از نظر شدت، تواتر و تنوع رو به افزایش میرود. به عنوان مثال، در اوایل، فرد آزارنده ممکن است با تحقیرهایی که شکل شوخی به خود گرفتهاند یا با دریغ داشتن جواب، همسرش را اذیت کند. کمکم سایر اشکال آزار کلامی اضافه می شوند. (این اشکال را تحت عنوان دستهبندیهای آزار کلامی در ذیل آوردهایم).
در موارد بسیار متعددی، آزار کلامی به آزار جسمانی تغییر سطح میدهد. آزار جسمانی با ؟؟؟ دادنها، ؟؟؟ زدنها و … تو سری زدن های اتفاقی به شکل نامحسوسی آغاز میشود و کمکم به کتککاری واقعی منجر میشود. یکی از خانمها میگفت که این اواخر وقتی او و شوهرش نزدیک هم میایستادند، که مثلا به نقشهای نگاه کنند، میدید که شوهرش عمدا روی پای او ایستاده است. وقتی صدایش در میآید، شوهرش طوری رفتار میکرد که گویی اصلا متوجه نشده است و این عمل بارها و بارها تکرا رشد.
همچنان با شدت یافتن آزار کلامی به سمت آزار جسمانی، فرد آزارگر ممکن است فضای همسرش را اشغال کند. یکی از خانمها میگفت، هر بار که با یک فنجان قهوه، و بالش در یک صندلی قرار میگرفت و بنابر پیشامد یا کاری، لحظهای اتاق را ترک میکرد. موقع برگشتن میدید که شوهرش در صندلی او جا خوش کرده است. او میگفت فرقی نمیکرد من در چه صندلیای مینشستم. شوهرم همیشه از خالی کردن آن صندلی خودداری میکرد. بعدها او متوجه شد که وقتی میخواهد به یخچال یا ظرفشویی نزدیک شود، شوهرش جلوتر از او پیشقدم میشود. توجه به تغییر ماهیت آزار کلامی به آزار جسمانی مهم است، زیرا تجربه بالینی درمانگرانی که به درمان زنان کتک خورده، مبادرت میکنند، نشان میدهد که همه زنان کتک خورده، قبلا از نظر کلامی تحت آزار و اذیت قرار میگرفتهاند.